مردی که عاشق ترجمه بود

مردی که عاشق ترجمه بود
ایسنا

فرح نیازکار با بیان این‌که محمدرضا پرهیزگار از عمق جان به ترجمه عشق می‌ورزید می‌گوید: به سخن مارکز بسیار می‌اندیشید و گویی که سرلوحه ترجمه‌هایش همان چند کلمه قرار گرفته بود؛... آنچه را می‌خواستم بگویم ترجمه کن، نه آنچه گفتم...

این استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی در پی درگذشت محمدرضا پرهیزگار، استاد دانشگاه، مترجم و نویسنده در یادداشتی که با عنوان «کوتاه مثل آه! در سوگیاد دکتر محمدرضا پرهیزگار» در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است:

«در زیر این بلند

ما شرقیان هماره سرودی سروده‌ایم

با تیغ بر گلو

در نوبت پگاه

بر سبزه‌های خاک

پروانه‌ایم ما

با طول عمر خویش

کوتاه مثل آه!

آشنایی من با دکتر محمدرضا پرهیزگار درست از زمانی آغاز شد که ترجمه‌هایش مرا به وجد می‌آورد؛ هر گاه که کوته ترجمه‌هایش را از بندهایی از اتیکوس، امیلی دیکنسون، مارگارت اتوود می‌خواندم، شگفت‌زده می‌شدم، برایم، زبانش در ترجمه‌ها، بوی کاهگل باران‌خورده شعر می‌داد، او درست با همان وسواسی که درباره ترجمه و اصول آن سخن می‌گفت، در ترجمه‌هایش رفتار می‌کرد؛ او فقط مسلط به یک زبان خارجی نبود؛ او مفهوم را می‌شناخت و زبان را با تمام تار و پود، لمس می‌کرد.

دانش زبان‌شناسی با شاخه منظورشناسی را که همان پراگماتیک و گفتمان و تحلیل سخن‌کاوی یا دیسکوآنالیزیسم است، برای ترجمه لازم و ضروری می‌دانست و نظریه تاویل یا هرمنوتیک را از لوازم ترجمه می‌شمرد.

به سخن مارکز، بسیار می‌اندیشید و گویی که سرلوحه ترجمه‌هایش،  همان چند کلمه قرار گرفته بود؛... آنچه را می‌خواستم بگویم ترجمه کن، نه آنچه گفتم...

انگار استاد محمدرضا پرهیزگار در ترجمه‌هایش همین کار را می‌کرد:

A happy soul

Is the best shield

For a cruel world

یک روح شاد

سپری آهنین

در برابر این جهان ستمگر است...

از عمق جان به ترجمه عشق می‌ورزید و به نقد ترجمه اعتقاد داشت و آشفتگی ترجمه را برنمی‌تافت.

عینکش را که بر  چشم می‌گذاشت انگار بر آن بود تا علم و دانش را و ترجمه را از دریچه شفافیت و دقت و هوشمندی دریابد. از همین رو، به موشکافی و نقادی در این امر می‌پرداخت.  معتقد بود که یکی از مشکلاتی که مترجمان، به ویژه مترجمان آثار ادبی، با آن سر و کار دارند، استفاده نویسنده از گویش  و لهجه در این متون است. پیوسته تاکید می‌کرد که از آنجا که گویش، در مواردی که آگاهانه و به قصد، در متنی به کار گرفته شده باشد، بخشی از ویژگی‌های سبکی متن را تشکیل می‌دهد و اطلاعات زیادی درباره شخصیت گوینده به دست می‌دهد، مترجم امین نمی‌تواند به سادگی از کنار آن بگذرد و متنی را که نویسنده به ضرورت شخصیت‌پردازی با فضاسازی با گویشی خاص نوشته، با زبانی خنثی و متعارف به زبان مقصد ترجمه کند. 

این نکات نشانگر دقت او در امر ترجمه و گزینش واژگان است. شعرهایش نیز با همین رویکرد، سروده می‌شدند، با حساسیتی شاعرانه، واژگان را به یاری می‌گرفت، تا هرم اندیشه‌اش را واگویند...

دریغ و درد که جامعه‌ علمی ما دانشی‌مردی بخرد را از دست داد؛ او از یک سو مترجم و شاعر و نویسنده‌ای تأثیرگذار و توانمند بود و از سوی دیگر انسانی وارسته. در چشمانش مهری بود که از پاکی دلش سخن می‌گفت و در سخنش و رفتارش تواضع و سکونی بود که آرامت می‌کرد. 

و تو یک روز غروب

بی صدا خواهی مرد

دیده ات چشمه شدن خواهد

موی چون دود تو ابریشم

گونه‌ات لاله عباسی....

فرح نیازکار

اسفند ۱۴۰۰»

فرح نیازکار

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: مردی که عاشق ترجمه بود