عودلاجان را نیمه‌جان رها نکنید!/۵

عودلاجان، محله‌ی خوش‌نشینی که روزی افراد نام‌داری همچون آیت‌الله مدرس را به خود دیده و بخشی از هویت تهران را شکل می‌هد، روزگاری است که دیگر جایگاه ارزشمندی ندارد و با وعده حفظ و بازسازی آن به شرط حفظ بافت تاریخی‌اش به دل کوچه‌ها و بناهای تاریخی و قدیمی‌اش چنگ می‌زنند تا آن را مدرن و خاطرات تهران را مخدوش کنند.

در سلسله گزارش‌های گذشته به اهمیت حفظ و صیانت از میراث فرهنگی و همچنین آثار و بناهای تاریخی که مورد بی‌مهری متولیان قرار گرفته‌اند، تا جایی‌که برخی از آن‌ها به ورطه نابودی کشیده شدند، اشاره کردیم. همانطور که گفته شد ایران با پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی از موارث فرهنگی غنی نیز بهره‌مند است و یکی از دغدغه‌های امروز نگهداری درست از این آثار است که مانند شناسنامه یک ملت و بیانگر فرهنگ و خاطرات گذشته ایران هستند. 

در گزارش‌های قبل به بررسی «عودلاجان» (اودلاجان) یکی از قدیمی‌ترین محله‌های تهران پرداختیم، محله‌ای که از دل آن افردا نام‌داری بیرون آمدند؛ از آن محله‌های قدیمی با باغات و خانه‌های باشکوه بسیار که خانه مدرس، باغ ملک‌الشعرا، کاخ گلستان و عمارت مسعودیه در این منطقه جای گرفته‌اند. 

محله «عودلاجان» به‌عنوان یکی از پنج محله تاریخی تهران، با توجه به نزدیکی به ارگ سلطنتی، سابقه طولانی در اسکان دادن اعیان و اشراف و صاحبان مناصب در ادوار مختلف تاریخ دارد. مجاورت این محله با بازار نیز از مهم‌ترین دلایل حضور اقوام و قومیت‌های مختلف اعم از یهودیان، اعراب و… در این محله بوده است. ساکنان این محله در قدیم بیشتر کلیمی بوده‌اند و زرتشتیانی نیز در این محله سکونت داشتند. همچنین برخی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران مانند خاندان قوام الدوله، خاندان مستوفی، نصیرالدوله بدر و سید حسن مدرس نماینده مجلس شورای ملی در «عودلاجان» ساکن بودند.

«عودلاجان» از جنوب به میدان مولوی، از شمال به خیابان امیرکبیر و سرچشمه، از غرب به شمس‌العماره و ضلع شرقی آن به امامزاده یحیی محدود می‌شود و هم‌اکنون محله‌های پامنار، ناصرخسرو و امام زاده یحیی را در برگرفته است. گذر باغ نظام‌الدوله، گذر در حمام نواب، گذر شتر گلو، گذر مسجد حوض، گذر در مدرسه و کوچه‌های نظام العلما، سردار، سپهدار، شاه بیاتی، معین‌الملک، حاجی علی، آقا موسی تاجر، میرزا آقاجان، خدابنده‌لو، حاجی آقا بابا، آقا محمد محمود، سهراب‌خان، نقاره‌چی‌ها، هادی خان و محمدخان امیر تومان از جمله گذرها و کوچه‌های عودلاجان هستند.

اما این محله قدیمی تهران که هویت و شناسنامه آن است و خاطرات تهران قدیم  را یدک می‌کشد، امروز رنگ و بوی دیگری دارد؛ رنگ پریده است و دیگر بوی زندگی نمی‌دهد. محله‌ای که روزی عیان‌نشین بوده، امروز تبدیل به انباری برای بازار شده و برخی خانه‌های قدیمی و فاقد مالک آن جایگاه معتادان و افراد خطرناک شده است. در طول دو دهه اخیر تنها اقدام موثر که برای «عودلاجان» انجام داده‌اند، ثبت ملی  این محله ۱۴۰ هکتاری بوده، اما این ثبت شامل تمام آثار و بناهای تاریخی این محله نمی‌شود و رویکرد وزارت‌خانه‌ میراث فرهنگی به حفظ کلیت بافت به‌عنوان یک مجموعه‌ تاریخی است و این مشکلی است که عودلاجان با آن روبرو است. 

در گزارش‌های قبل به بررسی برخی از بناهایی که در «عودلاجان» در غباری از فراموشی دست و پا می‌زدند تا راهی برای نجات و حفظ خود بیابند، پرداختیم اما قصه بی‌مهری و فراموشی این بناها سر دراز دارد و هنوز هستند خانه‌هایی که چشم امیدشان به متولیان این حوزه است. 

از ترک صحن علنی عضو شورای شهر تا سکونت شهردار در «عودلاجان»

اوضاع در این محله آنقدر نگران‌کننده بود که ۱۳ اسفند ۹۲، مرتضی طلایی-نایب رئیس شورای شهر تهران در پنجاهمین جلسه علنی شورای شهر، صحن علنی را ترک می‌کند و درباره این جریان به خبرنگاران می‌گوید: بحثی که امروز داشتیم در مورد تبصره ۲۳ بودجه ۱۳۹۳ شهرداری تهران بود که بعضی محلات محروم در پایتخت کشور وجود دارند که زیبنده پایتخت ایران اسلامی نیست و محله‌های هرندی، عودلاجان و تپه‌های عباس آباد که در آن مردم خوب و متدینی حضور دارند ولی بافت این محله‌ها نیازمند یک تحول است. چند سالی است که این موضوع را تذکر می‌دهیم اما کسی به آن توجه نمی‌کند. امروز هم در این خصوص پیشنهاد دادیم که در تبصره ۲۳ بودجه این موضوع اضافه شود که یک بار دیگر با بی‌توجهی روبرو شد. علت خروجم این بود که هر نماینده‌ای وظیفه دارد در برابر حقوق مردم در شورا از خود واکنش نشان دهد. بعضی از محلات تهران وضعیتی دارند که زیبنده ام‌القری اسلام نیست و مردم مستضعفی در این محلات ساکن هستند. علی‌رغم تمام فعالیت‌های خوب انجام شده توسط مدیریت شهری در سال‌های اخیر متاسفانه بعضی محلات مانند محله هرندی و عودلاجان در شکل قبلی خود باقی ماندند و به شدت نیازمند تحول هستند.

طلایی بیان می‌کند: باید برای این محلات طرح‌های موضعی توسط شهرداری تهران ارائه شود و هر چه زودتر در خصوص حل مشکلات آنها باید شورا و شهرداری ورود پیدا کنند. در جلسه قبل به دوستان توجه داده بودم که باید برای این محلات تصمیم ویژه‌ای گرفته شود و قرار شد این مساله در تبصره ۲۳ بودجه سال ۱۳۹۳ شهرداری تهران اضافه شود اما اینطور نشد و وقتی که در این جلسه دیدم نمی‌توانم حقوق مردمی که به من رای داده‌اند را احقاق کنم جلسه را ترک کردم.

محمدباقر قالیباف- شهردار وقت تهران سی‌ام فروردین ماه سال ۹۳، در سکوت خبری از «عودلاجان» بازدید می‌کند و بر اساس گفته‌های مردم محلی، قالیباف در این بازدید اعلام می‌کند که یکصد خانه تاریخی توسط شهرداری منطقه ۱۲ در محدوده محله «عودلاجان» و بافت تاریخی تهران شناسایی و خریداری شود، تا معاونان و مدیران ارشد شهرداری تهران در آن‌ها ساکن شوند.

از سویی قالیباف گفته بود که به عنوان نخستین نفر از مجموعه شهرداری تهران در بافت تاریخی عودلاجان ساکن می‌شود.

بعد از آن رجبعلی خسروآبادی -مدیرکل میراث فرهنگی‌، صنایع دستی و گردشگری استان تهران ۱۲ خرداد ۹۳ در یک نشست خبری، درباره اقدامات شهرداری در بافت تاریخی «عودلاجان» می‌گوید: شهردار تهران کارهایی را در بافت تاریخی عودلاجان آغاز کرده، شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران نیز به‌دنبال خریدن خانه‌های دارای ارزش با هدف دادن کاربری فرهنگی به آن‌هاست. همچنین معاونت فرهنگی - هنری شهرداری تهران موظف است، دو روز هر هفته در بافت تاریخی مستقر باشد. بنابراین ما باید این اقدام را مغتنم بشماریم تا بتوانیم از آثار تاریخی حفاظت کنیم. اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران نیز آمادگی دارد تا ساختمان‌های واجد ارزش و آثار تاریخی را برای تغییر کاربری و استفاده‌ی بهینه با هدف حفظ آن‌ها، به نهادها و سرمایه‌گذاران علاقه‌مند به این حوزه که قصد تغییر کاربری این خانه‌ها به نهادهای فرهنگی دارند، واگذار کند.

طرح‌هایی که موجب تخریب بناهای قدیمی و تاریخی «عودلاجان» 

«عودلاجان» سال‌های زیادی است که به حال خود رها شده حتی در زمان‌هایی که متولیان میراث فرهنگی، شهرداری و ... وعده‌های خود را در برنامه‌های کوتاه مدت و درازمدت برای بازسازی و رنگ و رو بخشیدن به این محله جا می‌دادند. در همان روزها هم عودلاجان می‌دانست که باید مانند سال‌هایی که بر او گذشت، یکه و تنها برپا بماند، چراکه طرح‌های بازسازی این محله قدیمی و تاریخی یا مثل نمک بر زخم پاشیدن بود و یا آنقدر طول می‌کشید که به دست فراموشی سپرده شود.

در تیرماه سال ۹۴، یکی ازهمین وعده‌ها از سوی شهرداری با تیتری به نام «برنامه ۱۵ ساله شهرداری برای «هرندی» و «عودلاجان» داده می‌شود. بر این اساس فرزاد هوشیار-مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران اعلام می‌کند: براساس سند اقدام محله هرندی، یک مدل تقویم دار برای مداخلات اجتماعی در محلات جنوبی بازار تهران طراحی شده است. این سند اقدام یک مدل تقویم دار است و قرار است در یک بازه بلند مدت ۱۵ساله در محلات جنوبی بازار تهران از جمله هرندی ، پامنار و عودلاجان آغاز شود. با توجه به وضعیت موجود در محله هرندی بر این باوریم که با جمع آوری بیش از ۳۰۰۰ معتاد متجاهر در محله هرندی و محلات اطراف می‌توانیم وضعیت این منطقه را ساماندهی کنیم.

همچنین در طول دهه‌های گذشته طرح‌هایی برای ساماندهی «عودلاجان» بوده‌اند که موجب تخریب بسیاری از خانه‌های قدیمی این محله شده‌اند تا معتادانی که گذرشان به این بافت می‌افتاد ساماندهی شوند، ۲۳ خرداد سال ۹۴ بود که با طرح انضباط اجتماعی و از بین بردن ۶۴ خانه قدیمی در منطقه ۱۲ با نام «خانه‌های مجردی» می‌خواستند دوباره به جان خانه‌های قدیمی این محله بیفتند، بلایی که سال ۸۴ هم به بهانه جمع‌آوری معتادان، بر سر بسیاری از خانه‌های قدیمی آوردند. 

خبرنگار ایسنا به بهانه طرح جدیدی که سال ۹۴ مبنی بر تخریب ۶۴ خانه مطرح می‌شود، به عودلاجان می‌رود و درباره این طرح جدید و تخریب‌های سال ۸۴ گزارشی تهیه می‌کند.

یکی از محلی‌ها درباره تخریب‌های سال ۸۴ می‌گوید: «یک روز با موتور آمدم سرکار دیدم نیروهای امنیتی با باتوم و کلاه کج و اسلحه جلوی ورود افرادی مانند من را می‌گرفتند. پرس و جو کردیم، گفتند که طرح امنیت اجتماعی و جمع‌آوری معتادان است. یک ماه بعد کارگران شهرداری آمدند و هرچه خانه قدیمی بود که یا انبار شده یا محل زندگی کارگران بود همگی را تخریب کردند. یکی از خانه‌های تخریبی، خانه «دردشتی » با حدود ۲۰۰۰ متر مربع مساحت و متعلق به یک یهودی بود که چهار کنج آن اندرونی و بیرونی داشت و هر حیاطش حداقل ۱۰۰ الی ۱۵۰ متر مربع بود. پیش از ورود به خانه یک سردر بسیار زیبا با طوق چینی بود که سمت راست آن یک حیاط با شش، هفت اتاق با درب چوبی با شیشه‌های رنگی و طوق چینی بود. پیش از این اتفاقات پدرم می‌خواست این خانه را بخرد. دو سه هزار کبوتر در این خانه بود. این بخشِ خانه متعلق به آشپز و نوکر و کلفت خانه بود. وارد خانه که می‌شدی دو سه حیاط تو در تو بود و درب حیاط‌ها کلونی مخصوص زنان و مردان داشت.» 

او با اشاره به اینکه ۱۰ سال پیش خانه‌های زیادی را برای ساماندهی منطقه تخریب کردند، پس از گذشت آن همه مدت، هنوز زمین‌ها بایر هستند و حالا باز هم معتادان در منطقه پراکنده‌اند، می‌گوید: «فکر می‌کنم بیشتر قصد داشتند بار جمعیتی این منطقه را کم کنند، تا ساماندهی معتادان.» 

آن‌چه پس از ۱۰ سال (از سال ۸۴ تا ۹۴) از ساماندهی منطقه‌ی ۱۲ تهران توسط نیروی انتظامی و شهرداری و باقی مانده، فقط زمین‌هایی بایر با معتادانی است که کنار آن زمین‌ها چمباته می‌زنند و باز هم کسی جرات حرکت از کنار آن‌ها را ندارد و این بار بهانه‌ی «خانه‌های مجردی» مشخص نیست چه بلایی سر دیگر بخش‌های ‌منطقه‌ی ۱۲ تهران می‌آورد؟

تخریب ۶۴ خانه در منطقه ۱۲ تهران در شرایطی مطرح می‌شود که میراث فرهنگی استان تهران در نامه‌ای مخالفت خود را با هرگونه تغییر ساختاری در بافت تاریخی پایتخت بدون هماهنگی و اعلام نظر کارشناسی اعلام می‌کند.

رجبعلی خسروآبادی، مدیر کل میراث فرهنگی استان تهران، در این زمینه اظهار می‌کند: اجرای طرح انضباط اجتماعی در منطقه ۱۲ در شرایطی مورد پذیرش خواهد بود که حفظ هویت تهران با امنیت شهروندان و گردشگران همراه باشد. نباید هویت و گذشته تهران را قربانی ارتقای امنیت کنیم، چراکه در صورت رخ دادن این اتفاق، شهری بدون هویت و گذشته، بسیار پر خطرتر از شرایط کنونی در بافت تاریخی تهران به وجود می‌آید. قطعا میراث فرهنگی تهران از ماهیت مصوبه اخیر انضباط اجتماعی منطقه ۱۲ با حفظ کالبد هویتی بافت تاریخی تهران استقبال خواهد کرد، اما تخریب خانه‌های بافت تاریخی بدون انجام کار کارشناسی ممکن است منجر به سلاخی هویت و تاریخ پایتخت شود. هرگونه تخریب غیر کارشناسی را مغایر با احیای بافت تاریخی منطقه ۱۲ است و تعدادی از این خانه‌ها فرصت احیا و تغییر کاربری مناسب را دارند.

 محمد حقانی، عضو شورای شهر تهران، در گفت‌وگویی که با مدیرکل میراث تهران داشته است، در این باره می‌گوید: «گویا تعداد این خانه‌ها ۵۰ خانه بلاصاحب و ۷ خانه متروکه دارای صاحب اعلام شده است.»

این در حالی بوده که عابد ملکی-شهردار منطقه ۱۲ تهران با رد خبر «تخریب ۶۴ خانه تاریخی در منطقه ۱۲» گفت: قبل از اجرای طرح، تمامی خانه‌های میراثی با همکاری سازمان میراث فرهنگی شناسایی شده است و قطعا شهرداری به این منازل صدمه‌ای وارد نخواهد کرد؛ چرا که ما سعی در توسعه گردشگری در شهر تهران داریم و چطور می‌توانیم نسبت به تخریب این خانه‌ها اقدام کنیم؟!

مدیر روابط عمومی شهرداری نیز با بیان اینکه بافت تاریخی محله «عودلاجان» و منطقه ۱۲ احیا می‌شوند، تصریح می‌کند: هر هفته ۴ جلسه توسط قالیباف در منطقه ۱۲ پیرامون مسائل این منطقه برگزار می‌شود و در هیچ کدام از جلسات موضوعی تحت عنوان تخریب‌خانه‌های تاریخی مطرح نشده است و این اخبار کذب است.

«انضباط شهری» موضوعی بود که آن روزها  روی بنرهای نصب شده در منطقه ۱۲ تهران دیده می‌شد، موضوعی که ۱۰ سال قبلش به این نام نبود، اما به خاطرش ۶ هکتار از خانه‌های قدیمی و چه بسا تاریخی تخریب شدند.

در طرح «خانه‌های خالی از سرنگ» سال ۸۴، کنیسه‌هایی مانند «هاداش» که هنوز مکان عبادت برخی اقلیت‌های مذهبی است، «عزرای یعقوب» و «ملا حنیفا»یا دو کنیسه‌ی دیگر که  اقلیت‌های یهودی به نشان همزیستی مسالمت‌آمیز و علاقه به مسلمانان به شهرداری هبه کردند، تا پس از مرمت مورد استفاده قرار گیرد، نیز جزو شش هکتار «منقل‌خانه‌های» شهرداری و نیروی انتظامی در ۱۰ سال پیش بودند که دیگر نیستند. چون شهرداری این ساختمان‌ها را تخریب کرد! سال ۸۴ «خانه‌های خالی از سرنگ» را می‌خواستند احیا کنند، اما حالا مخروبه‌ی همان خانه‌ها جای معتادان و کودکان و حتی تعداد اندک خانواده‌های بومی آن‌جا شده، طرحی که به نظر می‌رسد درس عبرتی برای طرح ساماندهی «خانه‌های مجردی» است.

در این طرح بخش عمده‌ای از یکی محله‌های قدیمی تهران را بدون هماهنگی میراث فرهنگی و به بهانه منقل خانه و خانه مجردی تخریب کردند و بسیاری از یادگارهای با ارزش میراث ملی و معماری کشور را با برخورد امنیتی و ضربتی از بین بردند.

در حالی سناریوی حذف خانه‌های مجردی در سال ۹۴ مطرح می‌شود که چندی قبل از آن یکی از خانه‌های دوره قاجار در محله عودلاجان را شبانه و با لودر و به بهانه ایمن نبودن تخریب می‌کنند. این بنا با نام «رضاخان اوف» که در خیابان ناصر خسرو، کوچه خدابنده لو، گذر اعلمی قرار داشته، در یک کوچه که همگی دارای خانه‌های اعیانی، ارزشمند و ثبت نشده در فهرست آثار ملی کشور است، قرار گرفته بود. 

در آن زمان شنیده‌ها حاکی از آن بود که این بنا یکی از ۶۴ خانه مجردی بود که با عنوان ناپایدار بودن تخریب شد و قرار است شهرداری تهران برای تخریب دیگر خانه‌ها حکم دادستانی را بگیرد.

«عودلاجان» را این طرح‌ها و برنامه‌ها برپا نگه نمی‌دارد، این محله قدیمی برای ادامه حیات و بازگشت به روزهای درخشان خود، به یک برنامه‌ریزی دقیق با در نظر گرفتن قدمت این محله و صیانت از بافت و خانه‌های تاریخی‌اش، نیاز دارد. هدف از نوشتن گزارش‌های سلسله‌وار «عودلاجان را نیمه‌جان رها نکنید» درک اهمیت و توجه به بافت تاریخی «عودلاجان» بوده و امید است روزی شاهد سامان یافتن این محله قدیمی باشیم. 

انتهای پیام   

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: عودلاجان را نیمه‌جان رها نکنید!/۵