اقتصاد آب ضعیف‌تر از اقتصاد نان خشک‌/ «آب آشامیدنی» کالای لوکسی که ارزان عرضه می‌شود

اقتصاد آب ضعیف‌تر از اقتصاد نان خشک‌/ «آب آشامیدنی» کالای لوکسی که ارزان عرضه می‌شود
خبرگزاری دانشجو

 به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، وقتی آب به عنوان یک کالا جنبه اقتصادی به خود می‌گیرد که به لحاظ منابع، کمیاب وبه راحتی و بدون هزینه در دسترس قرار نگرفته باشد و تولید و توزیع آن نیز با ارزش افزوده همراه است؛ ماده‌ای که لقب کالا به خودی گیرد لزوماً خرید، فروش، رقابت و انحصار در تولید،توزیع، مصرف را دارد و آب نیز دارای قیمت تمام شده، قیمت فروش و متأثر از میزان عرضه و تقاضا و کشش است.

در شرایط کنونی شرایط اقتصاد آب در کشور، شرایط بسیار دشواری است که مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. بر همین اساس به منظور بحث و تبادل نظیر پیرامون این مقوله به سراغ پژمان تیموری، کارشناس حوزه حکمرانی آب رفتیم تا پیرامون این مسئله با وی به گفت‌‌و‌گو بنشینیم.

مشروح این گفت‌‌وگو به شرح ذیل است:

*مهمترین جنبه پایداری آب جنبه اجتماعی اقتصادی است

در مقدمه بحث به سراغ مشکلات فعلی مدیریت منابع آب برویم در یک نگاه کلان به نظر شما ریشه این مشکلات در جه مسائلی نهادینه شده است؟

تیموری: سوای مدیریت نامطلوب منابع آب، مشکلات ما در این حوزه ریشه در دو عامل اصلی دارد،  نظام آموزشی غلط و عدم ‌وجود تعلیمات اجتماعی؛ امروزه بحث پایداری آب‌های زیرزمینی جنبه‌های مختلفی دارد که مهم‌ترین جنبه‌ی آن اجتماعی-اقتصادی است. جنبه‌ی اجتماعی بحث هیدرولوژی در یک کلام مستلزم مشارکت کاربران یا ذینفعان آب یعنی مردم و به طور کلی جامعه و مشترکان آب است. از این رو امروزه یکی از کلیدهای موفقیت در برنامه‌ریزی برای مدیریت منابع آب، جنبه اجتماعی آن است که اصطلاحا هیدرولوژی اجتماعی نام گرفته است.  

برای درک اهمیت هیدرولوژی اجتماعی کافی است بدانیم همانطور که از دیرباز هر جا آب بوده، تمدن‌ها و جوامع بشری ظهور یافته‌اند و آب پایه‌گذار اجتماعات انسانی بوده است، در نقطه‌‌ مقابل آن همواره در طول تاریخ سیلاب‌ها و خشکسالی‌ها نیز نقش زیادی در افول تمدن‌ها داشته‌اند و حتی جنگ‌های زیادی بر سر اقلیم درگرفته‌اند.

جامعه‌‌ بشری از هیدرولوژی جدا نیست زیرا این فعالیت‌های بشری است که هیدرولوژی را تحت تاثیر قرار داده است. بنابراین فعالیت‌های انسانی نقش اساسی در چرخه‌ی محاسبات هیدرولوژی دارد؛ هیدرولوژی اجتماعی عبارت از دانش تاثیرات انسانی بر هیدرولوژی و تاثیر چرخه‌ی آبی بر سیستم‌های اجتماعی بشر است.

در گذشته کیفیت منابع آب بسیار پایین‌تر از شرایط فعلی بود، این مسئله در یک جریان‌شناسی تاریخی چگونه قابلیت توجیه دارد؟

تیموری: در دهه‌های گذشته زمانی که هنوز سیستم شبکه‌ انتقال فاضلاب شهری در شهرهای کوچک و بزرگ کشور بالاخص شهرهای کمتر برخوردار ایجاد نشده بود و در عین حال هنوز بخشی از آب شرب مورد‌ نیاز شهرها از چاه‌های آب واقع در محیط خود شهرها و اطراف آنها تامین می‌شد و همزمان با این دو عامل، هنوز کیفیت آب شرب به دلیل کمبود تصفیه‌خانه‌های آب و یا کارایی پائین فرآیند تصفیه‌ آب مناسب نبود، میزان آلودگی انگلی آب شرب بالاخص در شهرهایی که تراز آب زیرزمینی در آن‌ها بالا بود، نسبتا زیاد برآورد می‌شد و بر همین اساس مردم نیز به انگل‌های مختلف نظیر آسکاریس و ژیاردیا مبتلا می‌شدند.

اصفهان یکی از آن شهرهایی بود که آلودگی رودخانه‌ی زاینده‌رود، سبب آلودگی آب‌های زیرزمینی و انتقال بیماری‌های انگلی به مردم می‌شد. شهر قم نیز بدلیل عبور رودخانه‌ی قمرود از داخل شهر از این قاعده مستثنی نبود. این معضل به مرور با انتقال محل‌های برداشت آب‌های زیرزمینی به چاه‌های واقع در دشت‌ها و نیز احداث تصفیه‌خانه‌های جدید آب و بروزرسانی فرآیندهای تصفیه و همزمان با آن ارتقای توسعه‌ی شبکه‌‌ جمع‌آوری و انتقال و تصفیه‌‌ فاضلاب شهری مرتفع شد که البته این اقدامات مستلزم تحمیل هزینه‌های فراوان به وزارت نیرو بود.

* احداث تصفیه‌خانه‌های جدید بسیار پرهزینه است

در حال حاضر کیفیت آب بسیار بالاتر از قبل بوده و در برخی شاخص‌ها اساسا قابل مقایسه نیست، اما از سوی دیگر هزینه تصفیه آب هزینه هنگفتی است که به صنعت آب کشور وارد می‌شود، ممکن است تصویری از گزارش فوق ارائه دهید؟

تیموری: امروزه در قرن حاضر، به دلیل تغییر شرایط اقلیمی، هزینه‌های هنگفت دیگری در حال تحمیل‌شدن به بدنه‌‌ دولت و وزارت نیرو است که بنده اعتقاد دارم جامعه هیچ آگاهی نسبت به آن ندارد و به همین دلیل و دلایل دیگر، ‌هیچ اهتمامی در کاهش مصرف آب و منابع آبی ندارد. امروزه به دلیل برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی و افت کیفیت آب‌های زیرزمینی و افزایش میزان شوری و EC منابع آب زیرزمینی، شرکت‌های آب منطقه‌ایی با مشکلات جدیدتری دست و پنجه نرم می‌کنند.

افت کیفیت آب‌های زیرزمینی امروزه یک الزام یا نیاز جدید ایجاد کرده است، به طوری که در تعدادی از شهرهای بزرگ و کلانشهرها، برای تعدیل کیفیت آب‌های شرب مصرفی در شهرها، نیاز به اختلاط آب‌های سطحی با کیفیت و آب‌های زیرزمینی شور است. این امر مستلزم ایجاد مخازن متعدد توزیع و پمپاژ سطحی آب در پهنه‌‌ شهرها و توسعه‌ خطوط انتقال آب و بعضا احداث تصفیه‌خانه‌های جدید است که بسیار پرهزینه است.

نمونه‌های عینی از این دشواری تامین آب آشامیدنی بهداشتی پایدار در کشور هست؟

تیموری: شهرهای کرج و اراک نمونه‌ایی از شهرهای بزرگی هستند که اکنون درگیر طرح‌های ایجاد مخازن اختلاط آب و توزیع و پمپاژ آن در داخل شهر هستند؛ به عنوان مثال هزینه‌‌ اجرای این طرح در شهر کرج بالغ بر 5500 میلیارد تومان است که مبلغ بسیار هنگفتی است. طبیعتا اجرای این اقدامات نیازمند صرف هزینه‌های فراوان است که در شرایط فعلی با این اقتصاد ضعیف آب، چالش بسیار بزرگی پیش‌ِ روی وزارت نیرو است. متاسفانه اقتصاد آب در کشور ما بسیار ضعیف است. ذکر چند مثال در این زمینه به خوبی ضعیف‌بودن اقتصاد آب در کشور ما را نشان می‌دهد.

*  اقتصاد آب در کشور‌ ورشکسته است/ روزی 3 میلیارد تومان یارانه برای آب تهرانی‌ها

لطفا این مثال‌ها را بیان کنید؟

تیموری: ببینید میانگین مصرف روزانه‌‌ آب در شهر تهران حدود 3 میلیون مترمکعب است و شرکت آبفای تهران به ازای هر مترمکعب آب حدود 900 تومان از مشترکان دریافت می‌کند و در عین حال روزانه 3 میلیارد تومان یارانه یا سوبسید برای آب شرب تهران تخصیص می‌یابد که رقم کمی نیست. این در حالی است که در بسیاری از استان‌ها، شرکت‌های آبفا توان پرداخت هزینه‌‌‌ آبی که از طرف شرکت‌های آب منطقه‌ایی جهت توزیع در شبکه‌‌ مصرف در اختیارشان قرار می‌گیرد را ندارند؛ وقتی به الگوهای غلط مصرف آب در جامعه و بهای نازل هر مترمکعب آبی که در اختیار مشترکان قرار می‌گیرد نگاه می‌کنیم، درمی‌یابیم که واقعا اطلاق صفت ضعیف برای اقتصاد آب کشورمان بسیار کم است و باید اقتصاد آب در کشورمان را ورشکسته نامید.

برای درک بهتر ورشکستگی اقتصاد آب کافی است بهای 1.5 لیتر آب شرب شهری که از طریق سیستم لوله‌کشی در اختیار مشترکان قرار می‌گیرد را با قیمت یک آب معدنی 1.5 لیتری مقایسه کنیم. قیمت 1.5 لیتر آب شرب شهری حدود 135 ریال است در حالی که یک و نیم لیتر آب معدنی با قیمت 60 تا 70 هزار ریال به فروش می‌رسد، یعنی تقریبا 450 برابر گرانتر از 1.5 لیتر آب شرب شهری است، ضمن اینکه آب شرب به سهولت با باز کردن شیر آب از طریق سیستم لوله‌کشی آب شرب شهری در دسترس مشترکان قرار می‌گیرد، در حالی که برای دستیابی به آب معدنی باید به فروشگاه‌ها و سوپرمارکت‌ها مراجعه کرد.

اگر ارزش 1.5 نیم لیتر آب معدنی موجود در بطری بسته‌بندی آن را با ارزش معادل ارزش آب شرب، از قیمت یک بطری آب معدنی 1.5 لیتری کسر کنیم، با این مقایسه اگر اقتصاد آب ورشکسته نیست، پس چه صفتی برازنده‌ی آن است؟

* اقتصاد نان خشک در کشور از اقتصاد آب قوی‌تر است

تیموری: بگذارید ارزش یک کیلوگرم نان خشک کپک‌زده را با ارزش کل آبی که برای تولید یک کیلوگرم نان مصرف می‌شود را برایتان مقایسه کنم. برای تولید یک کیلوگرم نان باید 1300 لیتر آب مصرف کرد. چنانچه ارزش هر لیتر آب را همان 90 ریال فرض کنیم، برای تولید یک کیلوگرم نان 11 هزار 700 تومان آب مصرف می‌شود، در حالی که قیمت یک کیلوگرم نان خشک بسته به کیفیت آن 25 تا 67 هزار ریال است! در حقیقت در رسته‌ی خبازی، ارزش 1300 لیتر آب با ارزش یک کیلوگرم نان خشک کپک‌زده که مملو از سم است، یکسان است.

در ایران حتی اقتصاد نان خشک کپک‌زده هم از اقتصاد آب قوی‌تر است. این درد بزرگی است اما درد بزرگتری نیز وجود دارد و آن این است که هم برای کشت و خرید گندم، یارانه آب پرداخت می‌شود و هم برای پخت نان! از یک طرف گندم با یارانه در اختیار خبازی‌ها قرار می‌گیرد و از سوی دیگر برای پخت همان گندم با آب شرب شهری، مجددا یارانه‌ی آب پرداخت می‌شود! این مصداق یارانه در یارانه‌ است، آخر سر نیز باز هم بسیاری از مردم هیچ ابایی از هدر دادن و دورریز کردن نان و آب ندارند.

این اقتصاد ورشکسته چه تاثیری بر منابع آب کشور دارد؟

تیموری: معنای این قیاس‌‌ها و مثال‌ها فقط و فقط یک چیز است، اقتصاد آب در کشورمان کاملا ورشکسته است. منابع آبی ما ورشکسته هستند و اقتصاد آب نیز کاملا ورشکسته است! ما مجبوریم برای تامین آب شرب مردم کلی هزینه کنیم، آن هم در شرایطی که به دلیل تعادل‌بخشی به کیفیت آب‌های شرب، نیاز به طرح‌های گران‌قیمت اختلاط آب‌های زیرزمینی و سطحی است.

در حالی که درآمد دریافتی حاصل از فروش آب به مشترکان، حتی درصد بسیار ناچیزی از هزینه‌های تعمیر و نگهداری این تاسیسات را هم تامین نمی‌کند. با این اقتصاد ورشکسته‌ آب، کار وزارت نیرو برای رونق‌بخشیدن به طرح‌های آبی و برنامه‌ریزی برای تامین و مدیریت آب بسیار مشکل است امابدون شک باید اقتصاد آب تقویت شود.

تا زمانی که ارزش آب که هم مایع حیات‌بخش است و هم ممد حیات، این‌گونه بی‌ارزش تلقی شود و با بهای بسیار نازل در اختیار مردم قرار گیرد، اساسا نمی‌توان اقتصاد آب را تقویت کرد تا به تبع آن به فکر اجرای طرح‌های آبی و نیز تقویت و ارتقای راهکارهای حفاظت، صیانت و نگهداشت منابع آبی و افزایش بهره‌وری در مصرف آب بود.

توسعه‌ی صنعت آب، بودجه می‌خواهد و مادامی که اقتصاد آب ضعیف باشد، امکان تامین بودجه‌‌ توسعه‌‌ کارهای آبی میسر نیست. بگذارید راحت‌تان کنم، ورشکسته‌تر از آب نمی‌توان هیچ اقتصادی را در ایران یافت.

در هیچ جای دنیا، آب آن هم آب شرب با کیفیت و با قیمتی چنین نازل آن هم از طریق سیستم لوله‌کشی شهری و شیر آب منزل در اداره، محل کار، کارخانه و سایر بخش‌‎ها در اختیار مردم قرار نمی‌گیرد. درست است که سهم آب شرب شهری از میزان کل مصرف آب کشور کم است و از 5 تا 6 درصد تجاوز نمی‌کند، اما مردم ما باید بدانند که تامین همین آب و تصفیه و توزیع آن از طریق شبکه‌ی شهری، هزینه‌های هنگفت و کمرشکنی در بر دارد. به علاوه همین مردم باید بدانند که حساب مصرف آب شرب آنها از آب مصرفی برای کشاورزی و آبیاری سوا نیست، زیرا این مردم هستند که آب شرب و محصولات کشاورزی را مصرف می‌کنند.

*ارزش آب آشامیدنی برای جامعه مشخص نیست

شما به طور مکرر جامعه را خطاب می‌کنید، این خطاب‌ها به استناد چه رفتارهایی است؟

تیموری: متاسفانه بخش بسیار زیادی از مردم، آب را بی‌قید و شرط در اختیار خود می‌خواهند. بعضی از افراد در جامعه‌ی ما حتی کثرت استحمام‌شان در ماه کمتر از دفعات کارواش بردن خودروهایشان است. کارواش‌ها، قالیشویی‌ها و ده‌ها مشاغل آب‌بر دیگر، همانند بسیاری از صنایع آب‌بر، آب را هدر می‌دهند. واقعا بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم شاید باید در کوی و برزن و شهر و محله به فکر گماشتن پلیس آب باشیم. فهم بسیاری از قدمای ما در درک ارزش آب از بسیاری از انسان‌های امروزی بیشتر بود چون آب براحتی در دسترس‌ آنها قرار نمی‌گرفت. قدمای ما نگهبان چشمه و قنات داشتند.

آیا در سایر جوامع و کشورهای خارجی تامین آب شرب مشابه کشور ما است؟

تیموری: سوای‌ عدم صرفه‌جویی مشترکان در مصرف آن، بسیاری از مشترکان و کاربران و مصرف‌کنندگان آب در جامعه‌ ما حتی قدر کیفیت مناسب آب شربی که از طریق سیستم لوله‌کشی شهری با مشقت و صرف هزینه‌های فراوان در اختیارشان قرار می‌گیرد را نمی‌دانند. شما نگاهی به همین کشور آمریکا بکنید. در آمریکا 61 میلیون نفر از مردم یعنی حدود 20 درصد از کل جمعیت آمریکا، از آب آشامیدنی لوله‌کشی استفاده نمی‌کنند. در شهرهای فلینت و میشیگان آمریکا، آلودگی سرب و باکتریایی در آب شهری سبب شد تا مردم به فکر تامین آب معدنی برای مصارف شرب باشند.

یک‌چهارم آمریکایی‌ها در حال حاضر آب را از منابعی دریافت می‌کنند که کیفیت آن مورد تائید آژانس حفاظت محیط‌زیست این کشور نیست. نمونه‌ی دیگر بحران کیفیت آب در آمریکا در شهر نیوارک که بزرگترین شهر در ایالت نیوجرسی آمریکا است، رخ داد که به این بحران کیفیت آب شهری، فلینت جدید اطلاق شد.

در این شهر نیز آب آشامیدنی آلوده به سرب و غیر قابل شرب تشخیص داده شد. با این اوصاف چرا ما باید آب تصفیه‌شده‌‌ با کیفیت قابل‌قبول را این‌گونه با بهای بسیار نازل در اختیار مشترکان قرار دهیم و هیچ اهرم اعمال مدیریت در مصرف نداشته باشیم؟ عدم مدیریت در مصرف آب، تهدید بسیار جدی پیش‌روی آینده‌ی کشورمان است.

*مشارکت ذی نفعان و گسترش دانش بین رشته‌ای راهکار مدیریت منابع آب

راهکاری برای عبور از شرایط تصویر شده در حال حاضر مد نظر شما است؟

تیموری: امروزه ثابت‌ شده که برای تدوین و اجرای موفقیت‌‌آمیز برنامه‌های جامع مدیریت منابع آب، دو عامل نقش بسیار حیاتی دارند، مشارکت ذینفعان و دانش بین‌رشته‌ایی. به‌علاوه همانطور که در ابتدا گفتم، بخش بسیار زیادی از مشکلات ما بالاخص در حوزه‌ی آب از دو عامل اصلی نشات می‌گیرد‌، «عدم وجود تعلیمات اجتماعی» و «غلط بودن نظام آموزشی».

مشارکت ذینفعان به معنی مشارکت مردم، ارگان‌ها، نهادها و بطور کلی همه کاربران و مصرف‌کنندگان آب در مدیریت منابع آب بالاخص مدیریت مصرف است. تعلیمات اجتماعی نقش بسیار زیادی در ایجاد انگیزه در مشترکان و مصرف‌کنندگان برای نقش‌آفرینی در فرآیند مدیریت منابع آب دارد. مدیریت منابع آب یک پروژه نیست که زمان آغاز و انجامی داشته باشد، بلکه فرآیندی است که همیشه جریان است و باید بروزرسانی شود.

اساسا تولید و اجرای مدل‌ها و برنامه‌های مدیریت منابع آب بالاخص آب‌های زیرزمینی، بدون مشارکت بدنه‌ی اجتماعی جامعه معنی ندارد و اساسا همانطور که گفتم امروزه هیدرولوژی اجتماعی پایه و مبنای موفقیت برنامه‌های مدیریت منابع آب است. مشارکت موثر ذینفعان نیز بدون داشتن مردم آگاه به ارزش‌های اقتصادی و اجتماعی و زیست‌محیطی آب مقدور نیست.

متاسفانه ما تا کنون نتوانسته‌ایم با ارائه‌ی تعلیمات اجتماعی مستمر و بروز، شیرازه‌ی فکری مردم را در مباحث مدیریت آب و ارزش‌های آب و نیز حفاظت از آب، خاک، محیط‌زیست و صرفه‌جویی در مصرف آب آشنا کنیم؛ آنقدر که به تبلیغات کالاهای مصرفی و بعضا لوکس و تجملی پرداخته می‌شود، هرگز برای حفاظت و صیانت از منابع آب، خاک و محیط‌زیست، تعلیمات اجتماعی لازم از درون مدارس، دانشگاه‌ها و تریبون رسانه‌ها به طیف‌های مختلف مردم در همه رده‌های سنی ارائه نمی‌شود، به‌طوری که این نقصان سبب شد کشور ما به لحاظ فرهنگ حفاظت از آب و صرفه‌جویی در مصرف آن، باوجود بهره‌مندی از نیاکانی به شدت صرفه‌جو و مقتصد در آب که آب را همچون گنجینه‌ایی در قنات‌های زیرزمین پنهان می‌کردند، کاملا عقب بیفتد. همین الان هم که کشور ما درگیر بحران آب است و آثار اجتماعی و تبعات زیست‌محیطی ناشی از کمبود آب و خشکسالی کاملا آشکار شده است، باز هم آموزش‌های مناسب از طریق رسانه‌ها به مردم ارائه نمی‌شود و هنوز هم به لحاظ تعلیمات اجتماعی کاملا خنثی عمل می‌کنیم.

شاید بتوان به جرات گفت عمده‌ترین آموزشی که در زمینه‌ی اهمیت آب طی 6 سال گذشته آن هم بصورت آگهی‌های زودگذر میان‌برنامه یا بصورت زیرنویس در تلویزیون و یا بصورت بیلبورد در خیابان‌ها ارائه شده، درج جمله‌ی «آب هست ولی کم است» باشد. امروزه آب واقعا ارزان در اختیار مردم قرار می‌گیرد در حالی که ارزش آن با هیچ کالای لوکسی قابل‌مقایسه نیست. جالب است که مردم خودروی لوکس و منزل لوکس را بسیار عزیز و گرانبها می‌دانند لیکن بدلیل اینکه آب با بهای بسیار نازل در اختیار مردم و مشترکان بخش صنعت قرار می‌گیرد، قدر آن را نمی‌دانند و تقریبا در مصرف آن محدویتی ندارند.‌

در مسئله نظام آموزشی به یک موضوع اشاره کردید و آن هم مسئله دانش‌های بین رشته‌‎ای بود. ممکن است این مقوله را کمی شرح دهید؟

تیموری: نظام آموزشی ما هرگز قادر به تعریف رشته‌ها و تخصص‌های بین‌رشته‌ای نبوده است. همانطور که گفتم امروزه زیربنای تهیه‌‌ برنامه‌های مدیریت منابع آب دو چیز است، دانش بین‌رشته‌ایی و مشارکت ذینفعان. در بحث دانش بین‌رشته‌ایی مشکلات اساسی و زیربنایی داریم. نظام آموزشی ما همواره به گونه‌ایی عمل کرده که رتبه‌های بالای کنکور جذب تعدادی از رشته‌های خاص شوند و عملا در رشته‌هایی نظیر جغرافیا بالاخص شاخه‌ی هواشناسی، کشاورزی و آبیاری، علوم اجتماعی، علوم زمین و بطور کلی همه رشته‌هایی که به نحوی در مباحث مدیریت منابع آب درگیر و دخیل هستند، دانشجویان با رتبه‌های بالا جذب نمی‌شوند، در حالی که شاکله‌ و ریشه‌‌ی برنامه‌ریزی برای حیات و ممات یعنی برنامه‌ریزی آب، در فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی این رشته‌ها و نظایر آن‌ها قرار دارد.

جا داشت نظام آموزشی ما با آینده‌نگری و درایت، آنقدر انستیتوهای تحقیقاتی و پژوهشی متنوع در مباحث مربوط به اقلیم و مدیریت منابع آب ایجاد می‌کرد که دانشجویان با رتبه‌های بالای کنکور انگیزه‌های وافر برای انتخاب رشته‌های مربوط به آب، هوا، اقلیم، محیط زیست، منابع آب و ... داشته باشند. متاسفانه نظام آموزشی نتوانست نخبگان را جذب رشته‌های مرتبط با مدیریت منابع آب، هوا، اقلیم و محیط‌زیست نماید. بعلاوه، دانش‌های بین‌رشته‌ایی که کلید موفقیت در مبحث مدیریت منابع آب است، هرگز با اقبال نظام آموزشی ما مواجه نشد.

البته خوشبختانه در پایان سال 1398، هسته‌های علمی و پژوهشی در حوزه‌ «سیاست‌ورزی آب و اقلیم»، ذیل گروه بین رشته‌ایی فناوری آب در دانشکده‌‌ علوم فناوری‌های بین‌رشته‌ایی در دانشگاه تربیت مدرس راه‌ا‌ندازی شد اما با توجه به شرایط کشور، می‌بایست این گروه بین‌رشته‌ایی فعالیت خود را از چند دهه پیش آغاز می‌کرد.

*برنامه‌ریزی برای مدیریت منابع آب از شرکت‌های آب منطقه‌ای آغاز شود

در مسئله مدیریت منابع آب به خصوص در بخش آب شرب چه پیشنهادی برای بهبود شاخص‌های حکمرانی در این حوزه دارید؟

تیموری: برنامه‌ریزی برای مدیریت منابع آب باید از بطن خود استان‌ها یعنی در شرکت‌های آب منطقه‌ای آغاز شود. این امر سه علت دارد، نخست اینکه در تمام استان‌ها، این شرکت‌های آب منطقه‌ای هستند که باید با ادارات کل کشاورزی و منابع طبیعی و آبخیزداری جهت تخصیص حقابه‌ها و پساب‌های تصفیه‌شده‌ی فاضلاب برای مقاصد کشاورزی و آبیاری و نیز سرویس‌های اکوسیستم‌ به تفاهم برسند و همکاری کنند. دوم اینکه شرکت‌های آب منطقه‌ایی حاکمیت تخصیص منابع آب برای کلیه مصارف شهری و صنعتی را برعهده دارند و سوم، شرکت‌های آب منطقه‌ایی بایست بطور کامل عهده‌دار بحث بسیار مهم شارژ مصنوعی آبخوان‌ها باشند.

شرایط موجود مدیریت منابع آب تا چه اندازه با پارامترهایی که شما در قالب سه بخش بیان کردید، فاصله دارد؟

تیموری: در حال حاضر در برخی استان‌ها، ادارات منابع طبیعی و آبخیزداری با دریافت و تخصیص بخشی از پساب‌های تصفیه‌شده‌ی فاضلاب از جانب شرکت‌های آب منطقه‌ای، اقدام به اجرای پروژه‌های شارژ مصنوعی آبخوان از طریق ایجاد سدهای تغذیه‌ی مصنوعی می‌کنند.

این امر با سه اشکال فنی مواجه است، اولا ادارات منابع طبیعی و آبخیزداری با توجه به ماهیت فعالیت‌شان، عموما با آبخوان‌های موجود در محیط‌های متخلخل یعنی آبخوان‌های آبرفتی آشنایی و سر و کار دارند، در حالی که شرکت‌های آب منطقه‌ای به واسطه‌ فعالیت مستقیم در امور مطالعات پایه‌ی منابع آب و نیز بواسطه‌ی مطالعات موسسه‌ی تحقیقات منابع آب وزارت نیرو، هم در حوزه‌ آبخوان‌های آبرفتی و هم در حوزه‌ آبخوان‌های پی‌سنگی و بالاخص آبخوان‌های کارستی که بسیار حائز اهمیت هستند، مسلط‌تر هستند. احداث سدهای تغذیه‌ی مصنوعی باید با نگرش به شارژ هر دو آبخوان‌های آبرفتی و پی‌سنگی لحاظ گردد.

ثانیا در برخی استان‌ها، جانمایی محل احداث سدهای تغذیه‌ی مصنوعی که توسط ادارات منابع طبیعی و آبخیزداری ایجاد شده‌اند، چندان برای هدف شارژ مصنوعی آبخوان‌ها مناسب نیست. اهمیت جانمایی و احداث سدهای تغذیه‌ی مصنوعی آنقدر زیاد است که حتی اگر با صرف هزینه‌ی بیشتر بتوان سدهای گرانتر ولی دارای کارایی بیشتری احداث نمود، ارزش دارد. ثالثا اینکه، استحکام سازه‌ها و سدهای تغذیه‌ی مصنوعی و نیز سازه‌های جمع‌‌آوری و کنترل و انتقال سیلاب‌ها مستلزم وجود دانش و تجربه‌ی مرتبط با احداث این نوع سازه‌ها است که طبیعتا شرکت‌های آب منطقه‌ای به دلیل تجربه‌ی وافر در احداث انواع سدهای مخزنی در سطح استان‌ها، از توانایی لازم برای مدیریت احداث این سازه‌ها برخوردارند، به طوری که این سازه‌ها از طول عمر و ایمنی کافی برخوردار باشند. در تعدادی از استان‌ها، کارایی سیل‌بندهای محلی و سدهای تغذیه‌ی مصنوعی بدلیل تخریب در زمان دریافت بارش‌های سیلابی ابدا مناسب نبوده است.

*چکیده‌ای از مشکلات سازمانی شرکت‌های آب منطقه‌ای

خب اگر نگاهی به ساختار شرکت‌های آب منطقه‌ای داشته باشیم متوجه این مسئله می‌‎شویم که اساسا ساختار مشکل دارد، این ایرادات چگونه در مدیریت ناصحیح منابع آب تاثیرگذار است؟

تیموری: در بسیاری از استان‌ها چارت سازمانی شرکت‌های آب منطقه‌ای، هیچ کارشناسی در ذیل برخی مدیریت‌ها وجود ندارد. به عنوان مثال در برخی استان‌ها در ذیل مدیریت طرح‌های توسعه‌ی منابع آبی، کارشناس برق برای کنترل اتوماسیون و ابزار دقیق تصفیه‌خانه‌های آب وجود ندارد. حتی بعضا کارشناسان مسئول مطالعات آب‌های سطحی و زیرزمینی نیز در ذیل مدیریت‌ مطالعات پایه‌ی منابع آب وجود ندارد.

متاسفانه کمبود نیرو و امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در شرکت‌های آب منطقه‌ایی و نیز برون‌سپاری مطالعات آب به شرکت‌های مشاور استانی (بومی) یا غیراستانی، به شدت سبب تضعیف شرکت‌های آب منطقه‌ای شده است بنابراین در حال حاضر ساختار و امکانات شرکت‌های آب منطقه‌ایی به گونه‌ای است که شرایط برنامه‌ریزی برای مدیریت منابع آب و تهیه و تولید برنامه‌های جامع و یکپارچه‌ی مدیریت منابع آب از طریق مدل‌سازی و پیش‌بینی سناریوهای اقلیمی، بطور کامل امکان‌پذیر نیست.

ایده‌آلی که شما برای خود تصویر کردید با وضع موجود تفاوت دارد. بر این اساس مسیر نیل به ایده‌آل از شرایط موجود را هم توضیح دهید تا به قول مهندس‌ها ما تکلیف منطقه گذار را هم بدانیم؟

تیموری: برای اعمال مدیریت منابع آب، نیاز به تشریک‌ مساعی و حمایت شرکت‌های آب منطقه‌ای و شرکت‌های آبفای استانی از یکدیگر است؛ در برخی استان‌ها، هماهنگی لازم و کافی بین شرکت‌های آبفا و آب‌های منطقه‌ایی وجود ندارد. قطعا این دو به حمایت یکدیگر نیاز دارند. آب‌های منطقه‌ای می‌توانند با اعمال مدیریت سخت‌گیرانه در توزیع و تخصیص آب به بخش‌های صنعتی و حتی کشاورزی، سبب کمک به اقتصاد شرکت‌های آبفا شوند، بدین معنی که چنانچه صنایع با محدودیت‌های بیشتر در برداشت از منابع آب زیرزمینی مواجه شوند، راهکاری جز استفاده از پساب‌های تصفیه‌شده‌ی فاضلاب‌ها و خریداری آنها از شرکت‌های آبفا ندارند و بدین‌ترتیب نه تنها اقتصاد آبفاها تقویت می‌شود، بلکه به واسطه‌ی روی‌آوردن صنایع به مصرف پساب، رونق بیشتری در احداث تصفیه‌خانه‌های جدیدتر و بروزتر و حتی ایجاد تصفیه‌خانه‌هایی با قابلیت تصفیه‌ی فلزات سنگین ایجاد خواهد شد.

صنایع باید همانند کشور ژاپن نقش بسیار فعالی در احداث تصفیه‌خانه‌های فاضلاب داشته باشند، باید توجه داشت که اگر صنایع حاضر به احداث تصفیه‌خانه‌ها و توسعه‌ی خطوط فاضلاب شهری شوند، حتما باید بخشی از پساب تصفیه‌شده‌‌‌ فاضلاب، مجددا برای شارژ مصنوعی آبخوان در اختیار آب منطقه‌ایی قرار گیرد. در حال حاضر شرکت‌های آب منطقه‌ای در استان‌هایی نظیر البرز، مرکزی و حتی قزوین، گام‌های بسیار خوبی در امر شارژ مصنوعی آبخوان‌ها در سطح کشور برداشته‌اند.

*اقتصاد آب و فاضلاب در کشور ورشکسته است

یک سوالی که در میانه بحث جا ماند، مسئله اقتصاد تصفیه‌خانه‌های فاضلاب بود، در حال حاضر شرایط اقتصاد این واحدهای صنعت آب را چگونه می‌بینید؟

تیموری: در حوضه‌ی تصفیه‌ پساب‌های فاضلاب نیز اقتصاد مانند بخش آب بسیار ضعیف است. در برخی استان‌ها علاوه بر صنایع، کشاورزی و اهداف شارژ مصنوعی آبخوان‌ها، متقاضیان دیگری نیز برای دریافت سهم از پساب فاضلاب وجود دارد که در این بین می‌توان به شهرداری‌ها اشاره کرد.

در برخی موارد هزینه‌ای که برای فروش پساب از شهرداری‌ها دریافت می‌شود، حتی 15 درصد هزینه‌ تصفیه‌ی پساب فاضلاب نیست، حال بماند که همین مبلغ ناچیز با چه مقدار تاخیر زمانی به شرکت‌های آبفا پرداخت می‌‌شود. با این روال باید گفت که اقتصاد فاضلاب و تصفیه‌ی پساب فاضلاب نیز همانند بخش آب ورشکسته است. این رویه باید اصلاح شود.

نکته‌ی دیگر کیفیت پساب‌های تصفیه‌شده‌ی فاضلاب است. در برخی شهرها یا حتی مراکز استان‌ها، پساب‌های فاضلاب پس از فرآیند تصفیه، از کیفیت لازم برای مصرف توسط بخش کشاورزی برخوردار نیستند، بطوری که بعضا حتی ممکن است محیط‌زیست اجازه‌ی استفاده از آنها برای آبیاری و کشاورزی و یا حداقل رهاسازی آنها در طبیعت را ندهد. حتی ممکن است خود امور کنترل کیفیت آب و معاونت‌های حفاظت منابع آب در ساختار شرکت‌های آب منطقه‌ای، اجازه استفاده از پساب‌های تصفیه‌شده‌ی فاضلاب را جهت اهداف شارژ مصنوعی آبخوان ندهند. این واقعا منطقی نیست که این همه هزینه برای احداث یک تصفیه‌خانه و نیز فرآیند دائمی تصفیه پرداخت شود، لیکن پساب هنوز کیفیت لازم را نداشته باشد. لذا بایست در بحث بروزرسانی و افزایش ظرفیت تصفیه‌خانه‌ها اقدامات سازنده به عمل آید و علل این مشکلات هرچه سریعتر مرتفع شود.

* چگونگی بهبود اقتصاد واحدهای تصفیه‌خانه فاضلاب

چه پیشنهادی برای بهبود اقتصاد واحدهای تصفیه‌خانه فاضلاب دارید؟

تیموری: برنامه‌ریزی برای فروش پساب فاضلاب باید به گونه‌ای باشد که پساب پس از تصفیه بدون‌هدف در طبیعت رها نشود. در برخی استان‌ها، تصفیه‌خانه‌های فاضلاب در نقاطی احداث شده‌اند که صنایع بدلیل بعد مسافت و یا صعوبت در انتقال پساب، نمی‌توانند براحتی از پساب تصفیه‌شده بهره‌مند شوند.

اگر شرکت‌های آبفا بتوانند با برنامه‌ریزی صحیح به گونه‌ایی عمل کنند که صنایع و مجتمع‌های صنعتی امکان دسترسی به پساب‌های تصفیه‌شده‌ی فاضلاب را به گونه‌ای داشته باشند که امکان انتقال پساب‌های تصفیه‌شده از محل تصفیه‌خانه به مجتمع‌های صنعتی به سهولت مقدور باشد، انگیزه‌‌ی بیشتر برای بهره‌برداری صنایع از پساب‌های تصفیه‌شده‌ی فاضلاب ایجاد می‌شود. بنابراین جانمایی و موقعیت تصفیه‌خانه‌های فاضلاب باید به دقت و با مطالعات کافی و با هماهنگی با شرکت‌های آب منطقه‌ای به گونه‌ایی صورت گیرد که خروجی تصفیه‌خانه در اولویت اول بتواند برای شارژ مصنوعی آبخوان‌ها و سپس برای اهداف صنعتی و کشاورزی تخصیص یابد.

اینکار باید به گونه‌ای مدیریت شود که اگر شرکت‌های آب منطقه‌ای هیچ کاربری شارژ مصنوعی آبخوان یا مصرف در کشاورزی برای پساب ندارند، صنایع در مجاورت تصفیه‌خانه متقاضی خرید پساب باشند و همزمان شرکت‌‌های آب منطقه‌ایی دسترسی صنایع و مجتمع‌های صنعتی به آب‌های زیرزمینی را محدود کنند تا هم برداشت آب از آبخوان‌ها کاهش یابد و هم اقتصاد فاضلاب تقویت شود. به عنوان مثال، شرکت آبفای استان هرمزگان در زمینه‌ی تعیین جانمایی و موقعیت مناسب برای احداث تصفیه‌خانه‌های فاضلاب، به دیدگاه‌های خوبی رسیده است.

*تصفیه‌خانه فاضلاب در مجاورت واحدهای صنعتی ساخته شود

یعنی نمونه‌هایی داریم که واحدهای تصفیه‌خانه مشتری حداقل صنعتی نداشته باشند؟

تیموری: برخی از تصفیه‌خانه‌های فاضلاب در برخی شهرها، به دلایل متعدد در محل‌هایی احداث شده‌اند که برای فروش پساب تصفیه‌شده، یک مشتری واحد در بخش صنعت که متقاضی خرید کل پساب باشد، ندارند. یعنی به عنوان مثال یک مجتمع صنعتی بزرگ و کلان که متقاضی خرید یک جای حجم زیادی از پساب باشد، در مجاورت تصفیه‌خانه‌ی فاضلاب یا در فاصله‌ی معقول از آن وجود ندارد و بجای آن چندین مجتمع صنعتی خرد و دارای اقتصاد ضعیف وجود دارند که این امر سبب می‌شود به جای تخصیص یک مقدار مشخص پساب به یک مجتمع صنعتی کلان، همان مقدار در بین چند کارخانه‌ی کوچک تقسیم و تسهیم شود و در نتیجه تعداد انشعابات واگذاری پساب فاضلاب افزایش می‌یابد که آنهم دردسرهای خاص خود را دارد. زیرا ممکن است حجم پساب تصفیه‌شده در واحد زمان یعنی دبی پساب متغییر باشد و به تبع امکان تنظیم جریان پساب تصفیه‌شده و تخصیص دبی تعهد‌شده‌‌ پساب به چندین واحد صنعتی در آن واحد مطابق مقادیر دبی تصریح‌شده در قرارداد شرکت آبفا میسر نباشد؛ بنابراین بهتر است کل حجم پسابی که برای واگذاری به بخش صنعت منظور شده است، به صورت یکجا و صرفا با یک انشعاب به یک مجتمع صنعتی کلان واگذار شود.

در پایان اگر مطلبی بابت جمع‌بندی دارید ارائه کنید؟

تیموری: به هر حال باید گفت، همانطور که در بحث آب، باید بین سه مولفه‌ی آب- غذا- انرژی بالانس صرفه‌جویانه برقرار شود، در بحث فاضلاب نیز باید بین سه مولفه‌ی آبخوان‌ها- کشاورزی- صنایع تعادل ایجاد شود.

باید توجه داشت که سرنوشت آب در بسیاری از استان‌ها به شدت به یکدیگر وابسته است. مثلا استان‌های تهران- البرز و نیز استان‌های قم- مرکزی، به لحاظ تخصیص حقابه، منابع بسیار مشترکی دارند؛ همانطور که استان البرز با مصرف آب و کشت انواع صیفی‌جات برای پایتخت و کل استان تهران، به این استان خدمت می‌کند، به همان اندازه نیز استان البرز حق دارد برای شارژ مصنوعی آبخوان‌های خود، از تصفیه‌خانه‌های استان تهران نظیر تصفیه‌خانه‌ی فیروزبهرام، پساب تصفیه‌شده‌ی فاضلاب دریافت کند.

البته خود استان تهران نیز نیاز به تعبیه‌‌ طرح‌های شارژ مصنوعی آبخوان در کمربند جنوب‌غربی- جنوب- جنوب‌شرقی شهر تهران دارد، اما متاسفانه در محدوده‌هایی که در شهر تهران نشست زمین رخ داده، حتی یک وجب زمین خالی برای ایجاد حوضچه‌های شارژ مصنوعی آبخوان وجود ندارد و همه زمین‌ها در این محدوده‌ها، عمدتا مالکان خصوصی یا دولتی دارند که قطعا این محدودیت در آینده بسیار مشکل‌ساز خواهد شد. 

بنده به شخصه اعتقاد دارم که در بدنه‌ی جدید وزارت نیرو، عزم جدی برای حل مشکلات آب کشور و برنامه‌ریزی برای مدیریت منابع آب و اعمال صحیح و سخت‌گیرانه‌ی حکمرانی منابع آب در کشور وجود دارد. به همین دلیل باید در راستای ارتقای این امر، حتما اقتصاد آب و فاضلاب نیز تقویت شود و کمک‌ و همفکری لازم نیز توسط مشاورین خبره به وزارت نیرو ارائه شود.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: اقتصاد آب ضعیف‌تر از اقتصاد نان خشک‌/ «آب آشامیدنی» کالای لوکسی که ارزان عرضه می‌شود