سریال راهزنان قسمت ۲۳۷ | پاورقی و دانلود
هنگامی که نوشاد از داخل ویلا بیرون می آید ، ثروت را میبیند و به او تسلیت میگوید. ثروت میگوید که این قضیه کار زکی بوده است و او با تماسش باعث انفجار بمب شد و از نوشاد میخواهد که او را به سزای اعمالش برسانند. خورشید با طعنه میگوید که او نباید از دولت چنین چیزی بخواهد و خودشان این مسأله را حل میکنند. بعد از رفتن ثروت ، نوشاد به آلپ ارسلان میگوید که به هرمز خبر بدهد که زکی کسی است که تمام جلسات و دیدارهای اکرام توسط او انجام می شود. آلپ ارسلان با تعجب میگوید که فکر میکرد نوشاد با آنها قهر است. نوشاد یادآوری میکند که او قهر نیست و گفته است که دیگر از آنها حمایت نمیکند.
شاهین به دفتر پیش هرمز و بحری می رود و میگوید که طبق خواسته هرمز در مورد یاشار تحقیق کرده است. او میگوید که یاشار آدم با وجدانی است و همه پولهایی که به دست می آورد را خرج فقرا میکند و به بی کس و کارها کمک میکند. او میگوید که یاشار واقعا بیکس است و پشتش به کسی گرم نیست، برای همین الیاس را با خودش برای ماجرای کشتن تئومان برده بود تا در زندان نماند. او از هرمز میخواهد که یاشار را به سمت خودشان بکشد زیرا به دردشان می خورد .
همان موقع ثروت و خورشید نیز پیش آنها می روند. ثروت به هرمز میگوید که اجازه میخواهد تا زکی را بکشد، زیرا فهمیده است که او باعث مرگ مبجل بوده است. شاهین میگوید که نمی شود آدم کسی که تازه سر میز آمده است را بکشند. ثروت وقتی می فهمد که اکرام سر میز آمده است، دلخور و عصبی می شود. او میگوید که یا باید زکی را بکشد و یا خودش را می کشد. هرمز میگوید که وقتی الیاس آزاد شد در مورد این موضوع صحبت میکنند و تصمیمی میگیرند و کسی نباید کشته شود.
اکرام به کلانتری پیش ندیم می رود و میگوید که کسانی که برادرش را کشته اند، الیاس و یاشار نیستند و آنها با تئومان قرار داشته اند. او میخواهد که آنها را آزاد کنند. ندیم میگوید که هنوز اطلاعات آنها تکمیل نشده است و هر وقت به حرف او برسند آنوقت آنها را آزاد میکند. اکرام با صدای آهسته و لحن تهدید آمیز میگوید که اطلاعات تکمیل شده است و کمتر از نیم ساعت دیگر باید الیاس و یاشار آزاد شده باشند. سپس از آنجا می رود.
ندیم با حرص دستور آزادی الیاس و یاشار را می دهد و آنها را بیرون می آورند. ندیم به آنها میگوید که تا اطلاع ثانوی آزاد هستند اما حواسش به آنها هست.
ظفر و انیشته دنبال الیاس می روند. آنها از اینکه الیاس به این سرعت آزاد شده است متعجب هستند و میگوید که مشخص است یاشار پشتش به جایی قوی گرم است. الیاس میگوید که اکرام پشت یاشار است. الیاس از اینکه هرمز اکرام را نکشته است، متعجب است. او به دفتر رسیده و پیش هرمز می رود. هرمز میگوید که همانطور که الیاس به تله افتاده است، آنها نیز به تله افتاده و نتوانستند اِکرام را بکشند. الیاس از اینکه اکرام سر میز آمده است، عصبی است. آلپ ارسلان میگوید که طبق گفته نوشاد ، ندیم باید از افراد اکرام باشد. الیاس میگوید که ندیم از آزادی آنها کلافه بود و بعید است که از افراد اکرام باشد. هرمز با طعنه میگوید که قرار نیست ندیم در ظاهر نشان بدهد که خائن وطن است. سپس میگوید که همه برای جلسه شب آماده شوند.
شب جلسه تشکیل شده و همه سر میز هستند. آنها در مورد مرگ تئومان صحبت میکنند. اکرام میگوید که وقتی فهمید برادرش گناهکار است، دستور مرگ او را داد. هرمز میگوید که کاش قبل از کشتن تئومان، او را سر میز می آورد تا از او سوالاتی بکنند و شک هایشان برطرف بشود. سپس دوباره از اکرام میپرسد که آیا در مرگ دختر او دست داشته است یا نه؟ اکرام میگوید که او خودش دختر دارد و برای همین هرگز به زن و بچه کسی آسیبی نمی رساند.
منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: سریال راهزنان قسمت ۲۳۷ | پاورقی و دانلود
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران