مادلین آلبرایت؛ اولین وزیر خارجه زن آمریکا
منبع تصویر، WASHINGTON POST VIA GETTY
توضیح تصویر،آلبرایت در سمتهای نماینده آمریکا در سازمان ملل و وزیر خارجه در دولت کلینتون خدمت کرد
مادلین آلبرایت با نام ماریا جانا کوربلوا در سال ١٩٣٧ در پراگ، چکسلواکی متولد شد. خانواده او را "مادلا" و "مادلنکا" صدا میکردند و پس از اینکه در سال ١٩٥٠ به شهروندی ایالات متحده در آمد، نام غربی "مادلین" را انتخاب کرد.
قبل از جنگ دوم، پدرش کارمند وزارت خارجه بود اما با حمله نازیها به کشورشان در سال ١٩٣٩، خانواده به بریتانیا پناهنده شد و پدر شغلی در بیبیسی گرفت.
با پایان جنگ، خانواده فورا به کشورشان بازگشتند و پدر مادلین به عنوان سفیر و بعدا نماینده چکسلواکی در سازمان ملل منصوب شد اما با تسلط کمونیستها بر جمهوری چکسلواکی، اعضای خانواده بار دیگر به خارج مهاجرت و این بار از ایالات متحده درخواست پناهندگی کرد. پدر مادلین در آمریکا به تدریس علوم سیاسی پرداخت.
اگرچه مادلین با سنت کلیسای کاتولیک بزرگ شد، اما خانواده او یهودی بودند و بعدها کشف کرد که در زمان جنگ دوم، بیش از ده تن از بستگانش از جمله پدر بزرگ و مادر بزرگش از قربانیان هولوکاست بودند.
منبع تصویر، SYGMA VIA GETTY IMAGES
توضیح تصویر،آلبرایت در دوره تحصیل
زندگی در آمریکا
هنگام مهاجرت خانواده به آمریکا، مادلین ۱۱ سال داشت و قبلا در چندین کشور زندگی کرده و با چهار زبان آشنا بود. او در خاطرات خود به یادآورده که در حالی که والدینش به شدت به فرهنگ و آداب اروپایی پایبند بودند، انطباق با فرهنگ آمریکایی برایش دشوار بود.
در پایان دبیرستان، دریافت یک بورس تحصیلی به او امکان داد در کالج ولزلی، که یک دانشگاه خصوصی در ماساچوست است، در رشته علوم سیاسی تحصیل کند. هیلاری کلینتون نیز از فارغالتحصیلان همین موسسه است.
در زمان تحصیل به حزب دموکرات علاقمند شد و همچنین با همسر آینده خود، جوزف مدیل پترسون آلبرایت، فرزند یک خانواده مشهور در بخش انتشارات، آشنا شد و بعدها با او ازدواج کرد.
آن دو پس از فارغ التحصیلی ازدواج کردند و در سال ١٩٦٠ اولین فرزندان آنها، دو دختر دوقلو به نامهای آلیس و آن متولد شدند. دختر سوم این زوج به نام کاترین در سال ۱۹۶۷ به دنیا آمد.
منبع تصویر، SYGMA VIA GETTY IMAGES
توضیح تصویر،هنگام کار روی نشریه دانشجویان طرفدار حزب دموکرات
در اواخر دهه ۱۹۶۰، خانواده به واشنگتن دیسی بازگشت و آلبرایت از طریق کار با اد ماسکی، سناتور ایالت مین، با سیاست آشنا شد.
او در سال ۱۹۷۵ دوره دکترای خود را به پایان رساند و چند سال بعد، زبیگنیو برژینسکی، استاد سابقش در کلمبیا، اولین شغل دولتی را به او پیشنهاد کرد. برژینسکی که به عنوان مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر منصوب شده بود، شاگرد سابقش را برای کمک در ارتباط با کنگره به استخدام کرد.
با شکست دموکراتها و ریاست جمهوری رونالد ریگان، مادلین آلبرایت به کار برای سازمانهای غیرانتفاعی پرداخت و در همین زمان بود که شوهرش پس از ٢٣ سال زندگی زناشویی، به طور ناگهانی از او جدا شد.
منبع تصویر، WHITE HOUSE VIA GETTY
توضیح تصویر،شرکت در جلسه شورای امنیت ملی کلینتون
"چهارده کت و شلوار و یک دامن"
در سال ١٩٩٢ که بیل کلینتون به ریاست جمهوری رسید، از آلبرایت خواست تا در انتقال قدرت از دولت سابق به او کمک کند و بعدا او را به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل منصوب کرد.
انتصاب او با تبعات فروپاشی اردوگاه شوروی همزمان بود که یک رشته درگیریهای خونین را در پی داشت. در آن زمان، مادلین آلبرایت تنها زن در میان نمایندگان پانزده کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل بود و در خاطرات خود اولین نشست این شورا را جلسهای "با حضور با ۱۴ کت و شلوار و یک دامن در یک اتاق" توصیف کرده است.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،با یاسر عرفات رهبر سابق ساف
او دردناکترین خاطره خود از این دوره را شکست جامعه بینالمللی در توقف نسلکشی در رواندا دانسته است. در صحنه جهانی، او به شدت از منافع ایالات متحده و دموکراسی دفاع میکرد و شاید آشنایی نزدیکش با نظامهای فاشیستی و کمونیستی در این زمینه موثر بود.
بیل کلینتون در دوره دوم ریاست جمهوری خود، آلبرایت را به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا منصوب کرد. آلبرایت در مصاحبه با روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۸ گفت که "وقتی نام من به عنوان وزیر امور خارجه مطرح شد، بعضیها فکر میکردند که از کره دیگری آمدهام و حتی میگفتند که امکان ندارد عربها حاضر شوند با یک وزیر خارجه زن همکاری کنند."
در عمل، او در پیشبرد مذاکرات اعراب و اسرائیل در دوره کلینتون نقشی اساسی داشت.
منبع تصویر، AFP
توضیح تصویر،با کیم ایل سونگ - رهبر سابق کره شمالی
"گل سینه مرا بخوانید"
مادلین آلبرایت یک شیوه دیپلماتیک منحصر به فرد برای خود داشت: استفاده از گل سینه.
او گفت که اولین بار رسانههای عراقی الهامبخش او در این مورد بودند و باعث شدند به فکر بیفتد که از گل سینه و جواهراتی که میپوشد برای بیان غیرمستقیم نظرش استفاده کند. این رسانهها رویکرد او نسبت به جنگ اول خلیج فارس را محکوم کرده و او را یک "مار بیهمتا" خوانده بودند.
برای آلبرایت، استفاده از گل سینههایی با شکل لاکپشت، گل و بادکنک همگی تعابیر خاص خود را داشت.
مثلا در یک مورد که روسها به استراق سمع پرداخته بودند، او گل سینهای به شکل یک حشره را به سینه زد. در انگلیسی واژه bug هم معنی حشره و هم استراق سمع دارد. یک بار دیگر در ملاقات با ولادیمیر پوتین، کفیل وقت ریاست جمهوری روسیه، گل سینه سه میمون "بد نبین، بد نگو، بد نشنو" را به سینه زده بود با این منظور که رویکردش در مورد سیاست روسیه در قبال شورشیان چچن را با کنایه بیان کند.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،مادلین آلبرایت و گل سینهاش
پس از پایان دوره وزارت، مادلین آلبرایت یک شرکت مشاوره راهاندازی کرد و مدت کوتاهی هم به عنوان عضو هیئت مدیره در بورس نیویورک خدمت کرد. او همچنان به فعالیت در راس موسسات مختلف و قبول شرکت در جلسات و سخنرانیها ادامه داد و حتی در بعضی از برنامههای تلویزیونی ظاهر میشد.
از هیلاری کلینتون در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ حمایت کرد و تا آخرین سالهای زندگی به نوشتن و سخنرانی عمومی ادامه داد.
در سال ۲۰۱۸، در ۸۱ سالگی کتاب "فاشیسم: یک هشدار" را منتشر کرد که حاوی ابراز نگرانی در مورد گسترش حکومتهای اقتدارگرا در سراسر جهان بود. او با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری جمهوریخواه آمریکا مخالف بود و از سیاستهای او انتقاد میکرد.
مادلین آلبرایت در ۸۴ سالگی درگذشت. از او سه دختر و نوههایش باقی ماندهاند.
منبع تصویر، Reuters
توضیح تصویر،ادای احترام اعضای شورای امنیت سازمان ملل به مناسبت درگذشت مادلین آلبرایت، نماینده پیشین آمریکا در این سازمان
مادلین آلبرایت با نام ماریا جانا کوربلوا در سال ١٩٣٧ در پراگ، چکسلواکی متولد شد. خانواده او را "مادلا" و "مادلنکا" صدا میکردند و پس از اینکه در سال ١٩٥٠ به شهروندی ایالات متحده در آمد، نام غربی "مادلین" را انتخاب کرد.
قبل از جنگ دوم، پدرش کارمند وزارت خارجه بود اما با حمله نازیها به کشورشان در سال ١٩٣٩، خانواده به بریتانیا پناهنده شد و پدر شغلی در بیبیسی گرفت.
با پایان جنگ، خانواده فورا به کشورشان بازگشتند و پدر مادلین به عنوان سفیر و بعدا نماینده چکسلواکی در سازمان ملل منصوب شد اما با تسلط کمونیستها بر جمهوری چکسلواکی، اعضای خانواده بار دیگر به خارج مهاجرت و این بار از ایالات متحده درخواست پناهندگی کرد. پدر مادلین در آمریکا به تدریس علوم سیاسی پرداخت.
اگرچه مادلین با سنت کلیسای کاتولیک بزرگ شد، اما خانواده او یهودی بودند و بعدها کشف کرد که در زمان جنگ دوم، بیش از ده تن از بستگانش از جمله پدر بزرگ و مادر بزرگش از قربانیان هولوکاست بودند.
زندگی در آمریکا
هنگام مهاجرت خانواده به آمریکا، مادلین ۱۱ سال داشت و قبلا در چندین کشور زندگی کرده و با چهار زبان آشنا بود. او در خاطرات خود به یادآورده که در حالی که والدینش به شدت به فرهنگ و آداب اروپایی پایبند بودند، انطباق با فرهنگ آمریکایی برایش دشوار بود.
در پایان دبیرستان، دریافت یک بورس تحصیلی به او امکان داد در کالج ولزلی، که یک دانشگاه خصوصی در ماساچوست است، در رشته علوم سیاسی تحصیل کند. هیلاری کلینتون نیز از فارغالتحصیلان همین موسسه است.
در زمان تحصیل به حزب دموکرات علاقمند شد و همچنین با همسر آینده خود، جوزف مدیل پترسون آلبرایت، فرزند یک خانواده مشهور در بخش انتشارات، آشنا شد و بعدها با او ازدواج کرد.
آن دو پس از فارغ التحصیلی ازدواج کردند و در سال ١٩٦٠ اولین فرزندان آنها، دو دختر دوقلو به نامهای آلیس و آن متولد شدند. دختر سوم این زوج به نام کاترین در سال ۱۹۶۷ به دنیا آمد.
در اواخر دهه ۱۹۶۰، خانواده به واشنگتن دیسی بازگشت و آلبرایت از طریق کار با اد ماسکی، سناتور ایالت مین، با سیاست آشنا شد.
او در سال ۱۹۷۵ دوره دکترای خود را به پایان رساند و چند سال بعد، زبیگنیو برژینسکی، استاد سابقش در کلمبیا، اولین شغل دولتی را به او پیشنهاد کرد. برژینسکی که به عنوان مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر منصوب شده بود، شاگرد سابقش را برای کمک در ارتباط با کنگره به استخدام کرد.
با شکست دموکراتها و ریاست جمهوری رونالد ریگان، مادلین آلبرایت به کار برای سازمانهای غیرانتفاعی پرداخت و در همین زمان بود که شوهرش پس از ٢٣ سال زندگی زناشویی، به طور ناگهانی از او جدا شد.
"چهارده کت و شلوار و یک دامن"
در سال ١٩٩٢ که بیل کلینتون به ریاست جمهوری رسید، از آلبرایت خواست تا در انتقال قدرت از دولت سابق به او کمک کند و بعدا او را به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل منصوب کرد.
انتصاب او با تبعات فروپاشی اردوگاه شوروی همزمان بود که یک رشته درگیریهای خونین را در پی داشت. در آن زمان، مادلین آلبرایت تنها زن در میان نمایندگان پانزده کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل بود و در خاطرات خود اولین نشست این شورا را جلسهای "با حضور با ۱۴ کت و شلوار و یک دامن در یک اتاق" توصیف کرده است.
او دردناکترین خاطره خود از این دوره را شکست جامعه بینالمللی در توقف نسلکشی در رواندا دانسته است. در صحنه جهانی، او به شدت از منافع ایالات متحده و دموکراسی دفاع میکرد و شاید آشنایی نزدیکش با نظامهای فاشیستی و کمونیستی در این زمینه موثر بود.
بیل کلینتون در دوره دوم ریاست جمهوری خود، آلبرایت را به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا منصوب کرد. آلبرایت در مصاحبه با روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۸ گفت که "وقتی نام من به عنوان وزیر امور خارجه مطرح شد، بعضیها فکر میکردند که از کره دیگری آمدهام و حتی میگفتند که امکان ندارد عربها حاضر شوند با یک وزیر خارجه زن همکاری کنند."
در عمل، او در پیشبرد مذاکرات اعراب و اسرائیل در دوره کلینتون نقشی اساسی داشت.
"گل سینه مرا بخوانید"
مادلین آلبرایت یک شیوه دیپلماتیک منحصر به فرد برای خود داشت: استفاده از گل سینه.
او گفت که اولین بار رسانههای عراقی الهامبخش او در این مورد بودند و باعث شدند به فکر بیفتد که از گل سینه و جواهراتی که میپوشد برای بیان غیرمستقیم نظرش استفاده کند. این رسانهها رویکرد او نسبت به جنگ اول خلیج فارس را محکوم کرده و او را یک "مار بیهمتا" خوانده بودند.
برای آلبرایت، استفاده از گل سینههایی با شکل لاکپشت، گل و بادکنک همگی تعابیر خاص خود را داشت.
مثلا در یک مورد که روسها به استراق سمع پرداخته بودند، او گل سینهای به شکل یک حشره را به سینه زد. در انگلیسی واژه bug هم معنی حشره و هم استراق سمع دارد. یک بار دیگر در ملاقات با ولادیمیر پوتین، کفیل وقت ریاست جمهوری روسیه، گل سینه سه میمون "بد نبین، بد نگو، بد نشنو" را به سینه زده بود با این منظور که رویکردش در مورد سیاست روسیه در قبال شورشیان چچن را با کنایه بیان کند.
پس از پایان دوره وزارت، مادلین آلبرایت یک شرکت مشاوره راهاندازی کرد و مدت کوتاهی هم به عنوان عضو هیئت مدیره در بورس نیویورک خدمت کرد. او همچنان به فعالیت در راس موسسات مختلف و قبول شرکت در جلسات و سخنرانیها ادامه داد و حتی در بعضی از برنامههای تلویزیونی ظاهر میشد.
از هیلاری کلینتون در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ حمایت کرد و تا آخرین سالهای زندگی به نوشتن و سخنرانی عمومی ادامه داد.
در سال ۲۰۱۸، در ۸۱ سالگی کتاب "فاشیسم: یک هشدار" را منتشر کرد که حاوی ابراز نگرانی در مورد گسترش حکومتهای اقتدارگرا در سراسر جهان بود. او با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری جمهوریخواه آمریکا مخالف بود و از سیاستهای او انتقاد میکرد.
مادلین آلبرایت در ۸۴ سالگی درگذشت. از او سه دختر و نوههایش باقی ماندهاند.
مادلین آلبرایت با نام ماریا جانا کوربلوا در سال ١٩٣٧ در پراگ، چکسلواکی متولد شد. خانواده او را "مادلا" و "مادلنکا" صدا میکردند و پس از اینکه در سال ١٩٥٠ به شهروندی ایالات متحده در آمد، نام غربی "مادلین" را انتخاب کرد.
قبل از جنگ دوم، پدرش کارمند وزارت خارجه بود اما با حمله نازیها به کشورشان در سال ١٩٣٩، خانواده به بریتانیا پناهنده شد و پدر شغلی در بیبیسی گرفت.
با پایان جنگ، خانواده فورا به کشورشان بازگشتند و پدر مادلین به عنوان سفیر و بعدا نماینده چکسلواکی در سازمان ملل منصوب شد اما با تسلط کمونیستها بر جمهوری چکسلواکی، اعضای خانواده بار دیگر به خارج مهاجرت و این بار از ایالات متحده درخواست پناهندگی کرد. پدر مادلین در آمریکا به تدریس علوم سیاسی پرداخت.
اگرچه مادلین با سنت کلیسای کاتولیک بزرگ شد، اما خانواده او یهودی بودند و بعدها کشف کرد که در زمان جنگ دوم، بیش از ده تن از بستگانش از جمله پدر بزرگ و مادر بزرگش از قربانیان هولوکاست بودند.
زندگی در آمریکا
هنگام مهاجرت خانواده به آمریکا، مادلین ۱۱ سال داشت و قبلا در چندین کشور زندگی کرده و با چهار زبان آشنا بود. او در خاطرات خود به یادآورده که در حالی که والدینش به شدت به فرهنگ و آداب اروپایی پایبند بودند، انطباق با فرهنگ آمریکایی برایش دشوار بود.
در پایان دبیرستان، دریافت یک بورس تحصیلی به او امکان داد در کالج ولزلی، که یک دانشگاه خصوصی در ماساچوست است، در رشته علوم سیاسی تحصیل کند. هیلاری کلینتون نیز از فارغالتحصیلان همین موسسه است.
در زمان تحصیل به حزب دموکرات علاقمند شد و همچنین با همسر آینده خود، جوزف مدیل پترسون آلبرایت، فرزند یک خانواده مشهور در بخش انتشارات، آشنا شد و بعدها با او ازدواج کرد.
آن دو پس از فارغ التحصیلی ازدواج کردند و در سال ١٩٦٠ اولین فرزندان آنها، دو دختر دوقلو به نامهای آلیس و آن متولد شدند. دختر سوم این زوج به نام کاترین در سال ۱۹۶۷ به دنیا آمد.
در اواخر دهه ۱۹۶۰، خانواده به واشنگتن دیسی بازگشت و آلبرایت از طریق کار با اد ماسکی، سناتور ایالت مین، با سیاست آشنا شد.
او در سال ۱۹۷۵ دوره دکترای خود را به پایان رساند و چند سال بعد، زبیگنیو برژینسکی، استاد سابقش در کلمبیا، اولین شغل دولتی را به او پیشنهاد کرد. برژینسکی که به عنوان مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر منصوب شده بود، شاگرد سابقش را برای کمک در ارتباط با کنگره به استخدام کرد.
با شکست دموکراتها و ریاست جمهوری رونالد ریگان، مادلین آلبرایت به کار برای سازمانهای غیرانتفاعی پرداخت و در همین زمان بود که شوهرش پس از ٢٣ سال زندگی زناشویی، به طور ناگهانی از او جدا شد.
"چهارده کت و شلوار و یک دامن"
در سال ١٩٩٢ که بیل کلینتون به ریاست جمهوری رسید، از آلبرایت خواست تا در انتقال قدرت از دولت سابق به او کمک کند و بعدا او را به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل منصوب کرد.
انتصاب او با تبعات فروپاشی اردوگاه شوروی همزمان بود که یک رشته درگیریهای خونین را در پی داشت. در آن زمان، مادلین آلبرایت تنها زن در میان نمایندگان پانزده کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل بود و در خاطرات خود اولین نشست این شورا را جلسهای "با حضور با ۱۴ کت و شلوار و یک دامن در یک اتاق" توصیف کرده است.
او دردناکترین خاطره خود از این دوره را شکست جامعه بینالمللی در توقف نسلکشی در رواندا دانسته است. در صحنه جهانی، او به شدت از منافع ایالات متحده و دموکراسی دفاع میکرد و شاید آشنایی نزدیکش با نظامهای فاشیستی و کمونیستی در این زمینه موثر بود.
بیل کلینتون در دوره دوم ریاست جمهوری خود، آلبرایت را به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا منصوب کرد. آلبرایت در مصاحبه با روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۸ گفت که "وقتی نام من به عنوان وزیر امور خارجه مطرح شد، بعضیها فکر میکردند که از کره دیگری آمدهام و حتی میگفتند که امکان ندارد عربها حاضر شوند با یک وزیر خارجه زن همکاری کنند."
در عمل، او در پیشبرد مذاکرات اعراب و اسرائیل در دوره کلینتون نقشی اساسی داشت.
"گل سینه مرا بخوانید"
مادلین آلبرایت یک شیوه دیپلماتیک منحصر به فرد برای خود داشت: استفاده از گل سینه.
او گفت که اولین بار رسانههای عراقی الهامبخش او در این مورد بودند و باعث شدند به فکر بیفتد که از گل سینه و جواهراتی که میپوشد برای بیان غیرمستقیم نظرش استفاده کند. این رسانهها رویکرد او نسبت به جنگ اول خلیج فارس را محکوم کرده و او را یک "مار بیهمتا" خوانده بودند.
برای آلبرایت، استفاده از گل سینههایی با شکل لاکپشت، گل و بادکنک همگی تعابیر خاص خود را داشت.
مثلا در یک مورد که روسها به استراق سمع پرداخته بودند، او گل سینهای به شکل یک حشره را به سینه زد. در انگلیسی واژه bug هم معنی حشره و هم استراق سمع دارد. یک بار دیگر در ملاقات با ولادیمیر پوتین، کفیل وقت ریاست جمهوری روسیه، گل سینه سه میمون "بد نبین، بد نگو، بد نشنو" را به سینه زده بود با این منظور که رویکردش در مورد سیاست روسیه در قبال شورشیان چچن را با کنایه بیان کند.
پس از پایان دوره وزارت، مادلین آلبرایت یک شرکت مشاوره راهاندازی کرد و مدت کوتاهی هم به عنوان عضو هیئت مدیره در بورس نیویورک خدمت کرد. او همچنان به فعالیت در راس موسسات مختلف و قبول شرکت در جلسات و سخنرانیها ادامه داد و حتی در بعضی از برنامههای تلویزیونی ظاهر میشد.
از هیلاری کلینتون در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ حمایت کرد و تا آخرین سالهای زندگی به نوشتن و سخنرانی عمومی ادامه داد.
در سال ۲۰۱۸، در ۸۱ سالگی کتاب "فاشیسم: یک هشدار" را منتشر کرد که حاوی ابراز نگرانی در مورد گسترش حکومتهای اقتدارگرا در سراسر جهان بود. او با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری جمهوریخواه آمریکا مخالف بود و از سیاستهای او انتقاد میکرد.
مادلین آلبرایت در ۸۴ سالگی درگذشت. از او سه دختر و نوههایش باقی ماندهاند.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: مادلین آلبرایت؛ اولین وزیر خارجه زن آمریکا