رضا براهنی؛ مبارز چپ‌گرا و شاعر 'پست مدرن'

رضا براهنی؛ مبارز چپ‌گرا و شاعر 'پست مدرن'
بی بی سی فارسی
رضا براهنی؛ مبارز چپ‌گرا و شاعر 'پست مدرن'
  • شایان شیرزاد
  • روزنامه‌نگار
یک ساعت پیش

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

او در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر شد

رضا براهنی از مشهورترین چهره‌های ادبی ایران که کارنامه‌ای پربار از شعر و داستان و نقد ادبی داشت و آثارش به چند زبان ترجمه شده بود، روز پنجم فروردین در سن ۸۷ سالگی از دنیا رفت. او علاوه بر نوشتن، نقش پررنگی در شکل گیری کانون نویسندگان ایران داشت و موضعگیری‌های سیاسی‌اش در مقاطع مختلف عمرش خبرساز بود و حتی بعد از انتشار خبر درگذشتش یادآوری شد.

او متولد ۲۱ آذر ۱۳۱۴ در تبریز بود و لیسانس خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تبریز گرفت و برای ادامه تحصیل به ترکیه رفت و بعد از دریافت مدرک دکتری به ایران بازگشت و از دهه ۱۳۴۰ به تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول شد. در همین دوران آشنایی با جلال آل احمد او را به جمع هیات موسس کانون نویسندگان ایران کشاند که تشکیلاتی صنفی بود و البته مواضع سیاسی خبرسازی داشت. اعضای این تشکل پیش و پس از انقلاب اسلامی بارها بازداشت شده‌اند.

رضا براهنی علاوه بر تدریس، از ابتدای دهه ۱۳۴۰ اشعارش را هم منتشر کرد و دیدگاه‌هایش درباره شعر و ادبیات در قالب مقالات و کتاب‌های نقادانه به چاپ می‌رسید.

او در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر و حدود سه ماه در زندان و انفرادی نگه داشته شد.

رضا براهنی در مقاله‌ای به زبان انگلیسی ماجرای دستگیری و شکنجه‌‌های فیزیکی و روانی را شرح می‌دهد. او در این مقاله نوشت که بهانه بازداشتش، انتشار کتاب "تاریخ مذکر" و مقاله "فرهنگ ستمگر و فرهنگ ستمدیدگان" بوده که در آن خواستار "خودمختاری فرهنگی" اقوام ایرانی شده بود.

رضا براهنی بعد از آزادی به آمریکا رفت تا تدریس کند. در همین دهه رفت و آمد او به ایران و آمریکا ادامه داشت و عضویتش در حزب کارگران سوسیالیست از او چهره‌ای مخالف رژیم پهلوی ترسیم کرد که در نهایت باعث شد از ایران مهاجرت کند و در آمریکا به فعالیت سیاسی و ادبی ادامه دهد.

بیشتر بخوانید:

  • 'کیمیا و خاک' در آپارات
  • رضا براهنی، شاعر، نویسنده و منتقد ادبی ایران 'جهان را ترک و به دیدار آفتاب شتاب کرد'
  • چهره‌هایی که در سال ۱۴۰۰ در ایران خبرساز شدند

حمایت از انقلاب اسلامی و آیت‌الله خمینی

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکستشیرازه

«شیرازه» پادکستی درباره کتاب‌ها است که سام فرزانه تهیه می‌کند

پادکست

پایان پادکست

مخالفت او با محمدرضا پهلوی به عنوان نویسنده و روشنفکری چپ‌گرا ادامه داشت و او در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت. مقاله‌ای که روز دوم بهمن ۱۳۵۷ در روزنامه اطلاعات منتشر کرد، تا چند دهه بعد بازخوانی شده و محل بحث بوده است. او در این مقاله نوشته بود که "علمای عالی‌قدر اسلام" مردم دنیا را "متحیر و مبهوت" و کاری کرده‌اند که " امپریالیسم به خود می‌پیچد." او همچنین هشدار داده بود که "امپریالیسم" بعد از رفتن شاه و در آستانه بازگشت آقای خمینی نقشه "کودتا" می‌چیند.

آقای براهنی که در ماه‌های منتهی به انقلاب با ابراهیم یزدی از چهره‌های نزدیک به آیت‌الله خمینی در ماه‌های آخر تبعید دیدار کرده بود، در دی ماه ۵۷ از طریق او نامه‌ای به آیت‌الله خمینی رسانده بود که در کتاب خاطرات ابراهیم یزدی منتشر شده است. او در نامه به رهبر انقلاب اسلامی خود را از دوستان " شادروانان جلال آل‌احمد و دکتر شریعتی" معرفی کرده و از "اشتیاق دیدار آن حضرت، رهبر بزرگ اسلام و انقلاب ایران" نوشته است. آقای براهنی در ادامه از "کلمات ساده، سنجیده، قابل فهم، رسا، انسانی، هوشیارانه" آیت‌الله خمینی تقدیر کرده و با اشاره به مقاله‌ای که ضمیمه این نامه کرده، از او خواسته که "از راهنمایی‌ها و ارشاد خود بی‌بهره‌ام نگذارید."

اما حتی این ابراز ارادت و حمایت از انقلاب اسلامی باعث نشد که آقای براهنی در سال‌های بعد از انقلاب به راحتی در ایران فعالیت کند. او مانند بسیاری دیگر از روشنفکران چپ‌گرا به تدریج به حاشیه رانده شد و سرانجام از ایران رفت و تا پایان عمرش در نوعی تبعید زندگی کرد.

توضیح تصویر،

رضا براهنی شیوه نوین خود را "جریان شعر زبان" نامگذاری کرده بود

آغازگر شعر پست مدرن ایران

اما تاثیر فرهنگی و ادبی او چندین سال بعد از انقلاب اسلامی خود را نشان داد. آقای براهنی کارگاه‌های شعر، نقد و داستان‌نویسی برگزار می‌کرد و شاعران و نویسندگان مهمی از دوران بعد از انقلاب خود را "شاگرد" او می‌دانستند. او و همین شاعران جوان‌تر در دهه ۱۳۷۰ جریان شعر جدیدی در فضای ادبی ایران به راه انداختند.

رضا براهنی شیوه نوین خود را "جریان شعر زبان" نامگذاری کرده بود که با انتشار کتاب "خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم" آغاز شد. منتقدان ادبی و زبان شناسان به این شیوه لقب "شعر پست مدرن" دادند. هرچند که طی سه دهه گذشته در موافقت و مخالفت با این شیوه شعر گفتن بسیار گفته و نوشته شده است. در کنار حامیان و ستایشگران و پیروان این جریان شاعری فرم‌گرا، چهره‌هایی مانند علی باباچاهی شاعر و منتقد سرشناس مخالف سبک رضا براهنی است و درباره آن مقالاتی هم منتشر کرده است.

به زبان ساده، رضا براهنی به این عقیده رسیده بود که شعر پسا نیمایی باید از "استبداد" قواعد نحوی زبان فارسی خود را رها کند و "زبانیت" خود را به رخ بیننده بکشد. به همین دلیل برخی اشعار او از این دوره به بعد نامفهوم به نظر می‌رسد و هرچند زبان شناسان برجسته ایرانی از او تقدیر کرده‌اند، اما این شیوه شاعری از طرف عده‌ای از شعرا و منتقدان و البته مخاطبان جدی‌تر شعر فارسی رد شده است. با این حال طی دهه‌های بعد از انقلاب اسلامی هیچکس مانند رضا براهنی نتوانست چنین تاثیری بر فضای شعر معاصر ایران بگذارد.

کارنامه داستان نویسی رضا براهنی و برخی حاشیه‌ها

آقای براهنی در زمینه داستان‌نویسی هم به این رهایی از قید و بند زبان و سبک پست مدرن اعتقاد داشت و رمان "آزاده خانم و نویسنده‌اش" را به همین شیوه نوشت که در میانه دهه ۱۳۷۰ منتشر شد. درباره این رمان گفته شده که نه راوی یک "داستان"، بلکه روایت‌گر "داستان نوشتن" برای خواننده است و به همین دلیل وحدت زمانی و مکانی ندارد و پراکنده به نظر می‌رسد.

او پیش از آن رمان‌های دیگری هم منتشر کرده بود، از جمله داستان سیاسی-تاریخی "رازهای سرزمین من" که اولین بار در میانه دهه ۱۳۶۰ منتشر شد و روایت‌گر وقایع مهمی از دهه ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی است. این داستان چند راوی دارد و لحن روایت آن با تغییر راوی هر فصل از کتاب عوض می‌شود و از ظهور فرقه دموکرات آذربایجان تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و خروج شاه از ایران و پیروزی انقلاب را مرور می‌کند.

آقای براهنی در مقطعی متهم شده بود که "پان‌ترک" و حامی "تجزیه" ایران است و یکی از استدلال‌های ورای این ادعا تصویری بود که در همین داستان از شخصیت‌های ترک و فارس ارائه می‌شود. او در مصاحبه‌ای این ادعا را رد کرد و با تاکید بر این که حاضر است برای محافظت از ایران "تفنگ" به دست بگیرد، گفت برداشت‌هایی که از شخصیت‌های ترک و فارس در رمان "رازهای سرزمین من" می‌شود و "اشتباه محض" است. او در مصاحبه دیگری زبان فارسی را "زبان رسمی و مشترک" ایران دانست اما گفت از زبان مادری‌اش (ترکی) "دفاع" می‌کند.

رضا براهنی در دهه‌های پایانی زندگی خود از مخالفان جمهوری اسلامی بود. او که طی سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ رئیس انجمن قلم کانادا بود، بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که به کشته شدن معترضان و دستگیری برخی چهره‌های سیاسی و فرهنگی انجامید، در بیانیه‌ای به شدت از جمهوری اسلامی انتقاد کرد و با اشاره به این که مردم ایران "آزادی" می‌خواهند، نوشت: "حکومت ایران آدم می‌کشد."

البته نقش مهم او در ادبیات ایران طی شش دهه باعث شد در دهه ۱۳۹۰ برخی نشریات ایران دیدگاه‌ها و سخنان او درباره ادبیات و جامعه و سیاست را منتشر کنند و طی ساعت‌های بعد از انتشار خبر درگذشتش، حتی رسانه‌های دولتی ایران هم این خبر را بازتاب داده‌اند.

رضا براهنی در سال‌های پایانی عمرش با بیماری آلزایمر در جدال بود، اما جایگاهش به عنوان چهره‌ای تاثیرگذار در ادبیات معاصر ایران و یکی از معدود بازماندگان نسل نویسندگان و روشنفکران مهم پیش از انقلاب همچنان در یادها مانده بود. اشعار مشهورش از جمله "ایرانه خانم زیبا" یا "اسماعیل" مدام در شبکه‌های اجتماعی ایران بازنشر می‌شد و نسل‌های متفاوتی او را می‌شناختند یا حداقل مخاطب آثارش بودند.

رضا براهنی؛ مبارز چپ‌گرا و شاعر 'پست مدرن'

  • شایان شیرزاد
  • روزنامه‌نگار
ایران

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

او در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر شد

رضا براهنی از مشهورترین چهره‌های ادبی ایران که کارنامه‌ای پربار از شعر و داستان و نقد ادبی داشت و آثارش به چند زبان ترجمه شده بود، روز پنجم فروردین در سن ۸۷ سالگی از دنیا رفت. او علاوه بر نوشتن، نقش پررنگی در شکل گیری کانون نویسندگان ایران داشت و موضعگیری‌های سیاسی‌اش در مقاطع مختلف عمرش خبرساز بود و حتی بعد از انتشار خبر درگذشتش یادآوری شد.

او متولد ۲۱ آذر ۱۳۱۴ در تبریز بود و لیسانس خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تبریز گرفت و برای ادامه تحصیل به ترکیه رفت و بعد از دریافت مدرک دکتری به ایران بازگشت و از دهه ۱۳۴۰ به تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول شد. در همین دوران آشنایی با جلال آل احمد او را به جمع هیات موسس کانون نویسندگان ایران کشاند که تشکیلاتی صنفی بود و البته مواضع سیاسی خبرسازی داشت. اعضای این تشکل پیش و پس از انقلاب اسلامی بارها بازداشت شده‌اند.

رضا براهنی علاوه بر تدریس، از ابتدای دهه ۱۳۴۰ اشعارش را هم منتشر کرد و دیدگاه‌هایش درباره شعر و ادبیات در قالب مقالات و کتاب‌های نقادانه به چاپ می‌رسید.

او در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر و حدود سه ماه در زندان و انفرادی نگه داشته شد.

رضا براهنی در مقاله‌ای به زبان انگلیسی ماجرای دستگیری و شکنجه‌‌های فیزیکی و روانی را شرح می‌دهد. او در این مقاله نوشت که بهانه بازداشتش، انتشار کتاب "تاریخ مذکر" و مقاله "فرهنگ ستمگر و فرهنگ ستمدیدگان" بوده که در آن خواستار "خودمختاری فرهنگی" اقوام ایرانی شده بود.

رضا براهنی بعد از آزادی به آمریکا رفت تا تدریس کند. در همین دهه رفت و آمد او به ایران و آمریکا ادامه داشت و عضویتش در حزب کارگران سوسیالیست از او چهره‌ای مخالف رژیم پهلوی ترسیم کرد که در نهایت باعث شد از ایران مهاجرت کند و در آمریکا به فعالیت سیاسی و ادبی ادامه دهد.

بیشتر بخوانید:

حمایت از انقلاب اسلامی و آیت‌الله خمینی

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
شیرازه

«شیرازه» پادکستی درباره کتاب‌ها است که سام فرزانه تهیه می‌کند

پادکست

پایان پادکست

مخالفت او با محمدرضا پهلوی به عنوان نویسنده و روشنفکری چپ‌گرا ادامه داشت و او در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت. مقاله‌ای که روز دوم بهمن ۱۳۵۷ در روزنامه اطلاعات منتشر کرد، تا چند دهه بعد بازخوانی شده و محل بحث بوده است. او در این مقاله نوشته بود که "علمای عالی‌قدر اسلام" مردم دنیا را "متحیر و مبهوت" و کاری کرده‌اند که " امپریالیسم به خود می‌پیچد." او همچنین هشدار داده بود که "امپریالیسم" بعد از رفتن شاه و در آستانه بازگشت آقای خمینی نقشه "کودتا" می‌چیند.

آقای براهنی که در ماه‌های منتهی به انقلاب با ابراهیم یزدی از چهره‌های نزدیک به آیت‌الله خمینی در ماه‌های آخر تبعید دیدار کرده بود، در دی ماه ۵۷ از طریق او نامه‌ای به آیت‌الله خمینی رسانده بود که در کتاب خاطرات ابراهیم یزدی منتشر شده است. او در نامه به رهبر انقلاب اسلامی خود را از دوستان " شادروانان جلال آل‌احمد و دکتر شریعتی" معرفی کرده و از "اشتیاق دیدار آن حضرت، رهبر بزرگ اسلام و انقلاب ایران" نوشته است. آقای براهنی در ادامه از "کلمات ساده، سنجیده، قابل فهم، رسا، انسانی، هوشیارانه" آیت‌الله خمینی تقدیر کرده و با اشاره به مقاله‌ای که ضمیمه این نامه کرده، از او خواسته که "از راهنمایی‌ها و ارشاد خود بی‌بهره‌ام نگذارید."

اما حتی این ابراز ارادت و حمایت از انقلاب اسلامی باعث نشد که آقای براهنی در سال‌های بعد از انقلاب به راحتی در ایران فعالیت کند. او مانند بسیاری دیگر از روشنفکران چپ‌گرا به تدریج به حاشیه رانده شد و سرانجام از ایران رفت و تا پایان عمرش در نوعی تبعید زندگی کرد.

توضیح تصویر،

رضا براهنی شیوه نوین خود را "جریان شعر زبان" نامگذاری کرده بود

آغازگر شعر پست مدرن ایران

اما تاثیر فرهنگی و ادبی او چندین سال بعد از انقلاب اسلامی خود را نشان داد. آقای براهنی کارگاه‌های شعر، نقد و داستان‌نویسی برگزار می‌کرد و شاعران و نویسندگان مهمی از دوران بعد از انقلاب خود را "شاگرد" او می‌دانستند. او و همین شاعران جوان‌تر در دهه ۱۳۷۰ جریان شعر جدیدی در فضای ادبی ایران به راه انداختند.

رضا براهنی شیوه نوین خود را "جریان شعر زبان" نامگذاری کرده بود که با انتشار کتاب "خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم" آغاز شد. منتقدان ادبی و زبان شناسان به این شیوه لقب "شعر پست مدرن" دادند. هرچند که طی سه دهه گذشته در موافقت و مخالفت با این شیوه شعر گفتن بسیار گفته و نوشته شده است. در کنار حامیان و ستایشگران و پیروان این جریان شاعری فرم‌گرا، چهره‌هایی مانند علی باباچاهی شاعر و منتقد سرشناس مخالف سبک رضا براهنی است و درباره آن مقالاتی هم منتشر کرده است.

به زبان ساده، رضا براهنی به این عقیده رسیده بود که شعر پسا نیمایی باید از "استبداد" قواعد نحوی زبان فارسی خود را رها کند و "زبانیت" خود را به رخ بیننده بکشد. به همین دلیل برخی اشعار او از این دوره به بعد نامفهوم به نظر می‌رسد و هرچند زبان شناسان برجسته ایرانی از او تقدیر کرده‌اند، اما این شیوه شاعری از طرف عده‌ای از شعرا و منتقدان و البته مخاطبان جدی‌تر شعر فارسی رد شده است. با این حال طی دهه‌های بعد از انقلاب اسلامی هیچکس مانند رضا براهنی نتوانست چنین تاثیری بر فضای شعر معاصر ایران بگذارد.

کارنامه داستان نویسی رضا براهنی و برخی حاشیه‌ها

آقای براهنی در زمینه داستان‌نویسی هم به این رهایی از قید و بند زبان و سبک پست مدرن اعتقاد داشت و رمان "آزاده خانم و نویسنده‌اش" را به همین شیوه نوشت که در میانه دهه ۱۳۷۰ منتشر شد. درباره این رمان گفته شده که نه راوی یک "داستان"، بلکه روایت‌گر "داستان نوشتن" برای خواننده است و به همین دلیل وحدت زمانی و مکانی ندارد و پراکنده به نظر می‌رسد.

او پیش از آن رمان‌های دیگری هم منتشر کرده بود، از جمله داستان سیاسی-تاریخی "رازهای سرزمین من" که اولین بار در میانه دهه ۱۳۶۰ منتشر شد و روایت‌گر وقایع مهمی از دهه ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی است. این داستان چند راوی دارد و لحن روایت آن با تغییر راوی هر فصل از کتاب عوض می‌شود و از ظهور فرقه دموکرات آذربایجان تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و خروج شاه از ایران و پیروزی انقلاب را مرور می‌کند.

آقای براهنی در مقطعی متهم شده بود که "پان‌ترک" و حامی "تجزیه" ایران است و یکی از استدلال‌های ورای این ادعا تصویری بود که در همین داستان از شخصیت‌های ترک و فارس ارائه می‌شود. او در مصاحبه‌ای این ادعا را رد کرد و با تاکید بر این که حاضر است برای محافظت از ایران "تفنگ" به دست بگیرد، گفت برداشت‌هایی که از شخصیت‌های ترک و فارس در رمان "رازهای سرزمین من" می‌شود و "اشتباه محض" است. او در مصاحبه دیگری زبان فارسی را "زبان رسمی و مشترک" ایران دانست اما گفت از زبان مادری‌اش (ترکی) "دفاع" می‌کند.

رضا براهنی در دهه‌های پایانی زندگی خود از مخالفان جمهوری اسلامی بود. او که طی سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ رئیس انجمن قلم کانادا بود، بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که به کشته شدن معترضان و دستگیری برخی چهره‌های سیاسی و فرهنگی انجامید، در بیانیه‌ای به شدت از جمهوری اسلامی انتقاد کرد و با اشاره به این که مردم ایران "آزادی" می‌خواهند، نوشت: "حکومت ایران آدم می‌کشد."

البته نقش مهم او در ادبیات ایران طی شش دهه باعث شد در دهه ۱۳۹۰ برخی نشریات ایران دیدگاه‌ها و سخنان او درباره ادبیات و جامعه و سیاست را منتشر کنند و طی ساعت‌های بعد از انتشار خبر درگذشتش، حتی رسانه‌های دولتی ایران هم این خبر را بازتاب داده‌اند.

رضا براهنی در سال‌های پایانی عمرش با بیماری آلزایمر در جدال بود، اما جایگاهش به عنوان چهره‌ای تاثیرگذار در ادبیات معاصر ایران و یکی از معدود بازماندگان نسل نویسندگان و روشنفکران مهم پیش از انقلاب همچنان در یادها مانده بود. اشعار مشهورش از جمله "ایرانه خانم زیبا" یا "اسماعیل" مدام در شبکه‌های اجتماعی ایران بازنشر می‌شد و نسل‌های متفاوتی او را می‌شناختند یا حداقل مخاطب آثارش بودند.

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false" />

رضا براهنی؛ مبارز چپ‌گرا و شاعر 'پست مدرن'

  • شایان شیرزاد
  • روزنامه‌نگار
ایران

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

او در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر شد

رضا براهنی از مشهورترین چهره‌های ادبی ایران که کارنامه‌ای پربار از شعر و داستان و نقد ادبی داشت و آثارش به چند زبان ترجمه شده بود، روز پنجم فروردین در سن ۸۷ سالگی از دنیا رفت. او علاوه بر نوشتن، نقش پررنگی در شکل گیری کانون نویسندگان ایران داشت و موضعگیری‌های سیاسی‌اش در مقاطع مختلف عمرش خبرساز بود و حتی بعد از انتشار خبر درگذشتش یادآوری شد.

او متولد ۲۱ آذر ۱۳۱۴ در تبریز بود و لیسانس خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تبریز گرفت و برای ادامه تحصیل به ترکیه رفت و بعد از دریافت مدرک دکتری به ایران بازگشت و از دهه ۱۳۴۰ به تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول شد. در همین دوران آشنایی با جلال آل احمد او را به جمع هیات موسس کانون نویسندگان ایران کشاند که تشکیلاتی صنفی بود و البته مواضع سیاسی خبرسازی داشت. اعضای این تشکل پیش و پس از انقلاب اسلامی بارها بازداشت شده‌اند.

رضا براهنی علاوه بر تدریس، از ابتدای دهه ۱۳۴۰ اشعارش را هم منتشر کرد و دیدگاه‌هایش درباره شعر و ادبیات در قالب مقالات و کتاب‌های نقادانه به چاپ می‌رسید.

او در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر و حدود سه ماه در زندان و انفرادی نگه داشته شد.

رضا براهنی در مقاله‌ای به زبان انگلیسی ماجرای دستگیری و شکنجه‌‌های فیزیکی و روانی را شرح می‌دهد. او در این مقاله نوشت که بهانه بازداشتش، انتشار کتاب "تاریخ مذکر" و مقاله "فرهنگ ستمگر و فرهنگ ستمدیدگان" بوده که در آن خواستار "خودمختاری فرهنگی" اقوام ایرانی شده بود.

رضا براهنی بعد از آزادی به آمریکا رفت تا تدریس کند. در همین دهه رفت و آمد او به ایران و آمریکا ادامه داشت و عضویتش در حزب کارگران سوسیالیست از او چهره‌ای مخالف رژیم پهلوی ترسیم کرد که در نهایت باعث شد از ایران مهاجرت کند و در آمریکا به فعالیت سیاسی و ادبی ادامه دهد.

بیشتر بخوانید:

حمایت از انقلاب اسلامی و آیت‌الله خمینی

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
شیرازه

«شیرازه» پادکستی درباره کتاب‌ها است که سام فرزانه تهیه می‌کند

پادکست

پایان پادکست

مخالفت او با محمدرضا پهلوی به عنوان نویسنده و روشنفکری چپ‌گرا ادامه داشت و او در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت. مقاله‌ای که روز دوم بهمن ۱۳۵۷ در روزنامه اطلاعات منتشر کرد، تا چند دهه بعد بازخوانی شده و محل بحث بوده است. او در این مقاله نوشته بود که "علمای عالی‌قدر اسلام" مردم دنیا را "متحیر و مبهوت" و کاری کرده‌اند که " امپریالیسم به خود می‌پیچد." او همچنین هشدار داده بود که "امپریالیسم" بعد از رفتن شاه و در آستانه بازگشت آقای خمینی نقشه "کودتا" می‌چیند.

آقای براهنی که در ماه‌های منتهی به انقلاب با ابراهیم یزدی از چهره‌های نزدیک به آیت‌الله خمینی در ماه‌های آخر تبعید دیدار کرده بود، در دی ماه ۵۷ از طریق او نامه‌ای به آیت‌الله خمینی رسانده بود که در کتاب خاطرات ابراهیم یزدی منتشر شده است. او در نامه به رهبر انقلاب اسلامی خود را از دوستان " شادروانان جلال آل‌احمد و دکتر شریعتی" معرفی کرده و از "اشتیاق دیدار آن حضرت، رهبر بزرگ اسلام و انقلاب ایران" نوشته است. آقای براهنی در ادامه از "کلمات ساده، سنجیده، قابل فهم، رسا، انسانی، هوشیارانه" آیت‌الله خمینی تقدیر کرده و با اشاره به مقاله‌ای که ضمیمه این نامه کرده، از او خواسته که "از راهنمایی‌ها و ارشاد خود بی‌بهره‌ام نگذارید."

اما حتی این ابراز ارادت و حمایت از انقلاب اسلامی باعث نشد که آقای براهنی در سال‌های بعد از انقلاب به راحتی در ایران فعالیت کند. او مانند بسیاری دیگر از روشنفکران چپ‌گرا به تدریج به حاشیه رانده شد و سرانجام از ایران رفت و تا پایان عمرش در نوعی تبعید زندگی کرد.

توضیح تصویر،

رضا براهنی شیوه نوین خود را "جریان شعر زبان" نامگذاری کرده بود

آغازگر شعر پست مدرن ایران

اما تاثیر فرهنگی و ادبی او چندین سال بعد از انقلاب اسلامی خود را نشان داد. آقای براهنی کارگاه‌های شعر، نقد و داستان‌نویسی برگزار می‌کرد و شاعران و نویسندگان مهمی از دوران بعد از انقلاب خود را "شاگرد" او می‌دانستند. او و همین شاعران جوان‌تر در دهه ۱۳۷۰ جریان شعر جدیدی در فضای ادبی ایران به راه انداختند.

رضا براهنی شیوه نوین خود را "جریان شعر زبان" نامگذاری کرده بود که با انتشار کتاب "خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم" آغاز شد. منتقدان ادبی و زبان شناسان به این شیوه لقب "شعر پست مدرن" دادند. هرچند که طی سه دهه گذشته در موافقت و مخالفت با این شیوه شعر گفتن بسیار گفته و نوشته شده است. در کنار حامیان و ستایشگران و پیروان این جریان شاعری فرم‌گرا، چهره‌هایی مانند علی باباچاهی شاعر و منتقد سرشناس مخالف سبک رضا براهنی است و درباره آن مقالاتی هم منتشر کرده است.

به زبان ساده، رضا براهنی به این عقیده رسیده بود که شعر پسا نیمایی باید از "استبداد" قواعد نحوی زبان فارسی خود را رها کند و "زبانیت" خود را به رخ بیننده بکشد. به همین دلیل برخی اشعار او از این دوره به بعد نامفهوم به نظر می‌رسد و هرچند زبان شناسان برجسته ایرانی از او تقدیر کرده‌اند، اما این شیوه شاعری از طرف عده‌ای از شعرا و منتقدان و البته مخاطبان جدی‌تر شعر فارسی رد شده است. با این حال طی دهه‌های بعد از انقلاب اسلامی هیچکس مانند رضا براهنی نتوانست چنین تاثیری بر فضای شعر معاصر ایران بگذارد.

کارنامه داستان نویسی رضا براهنی و برخی حاشیه‌ها

آقای براهنی در زمینه داستان‌نویسی هم به این رهایی از قید و بند زبان و سبک پست مدرن اعتقاد داشت و رمان "آزاده خانم و نویسنده‌اش" را به همین شیوه نوشت که در میانه دهه ۱۳۷۰ منتشر شد. درباره این رمان گفته شده که نه راوی یک "داستان"، بلکه روایت‌گر "داستان نوشتن" برای خواننده است و به همین دلیل وحدت زمانی و مکانی ندارد و پراکنده به نظر می‌رسد.

او پیش از آن رمان‌های دیگری هم منتشر کرده بود، از جمله داستان سیاسی-تاریخی "رازهای سرزمین من" که اولین بار در میانه دهه ۱۳۶۰ منتشر شد و روایت‌گر وقایع مهمی از دهه ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی است. این داستان چند راوی دارد و لحن روایت آن با تغییر راوی هر فصل از کتاب عوض می‌شود و از ظهور فرقه دموکرات آذربایجان تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و خروج شاه از ایران و پیروزی انقلاب را مرور می‌کند.

آقای براهنی در مقطعی متهم شده بود که "پان‌ترک" و حامی "تجزیه" ایران است و یکی از استدلال‌های ورای این ادعا تصویری بود که در همین داستان از شخصیت‌های ترک و فارس ارائه می‌شود. او در مصاحبه‌ای این ادعا را رد کرد و با تاکید بر این که حاضر است برای محافظت از ایران "تفنگ" به دست بگیرد، گفت برداشت‌هایی که از شخصیت‌های ترک و فارس در رمان "رازهای سرزمین من" می‌شود و "اشتباه محض" است. او در مصاحبه دیگری زبان فارسی را "زبان رسمی و مشترک" ایران دانست اما گفت از زبان مادری‌اش (ترکی) "دفاع" می‌کند.

رضا براهنی در دهه‌های پایانی زندگی خود از مخالفان جمهوری اسلامی بود. او که طی سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ رئیس انجمن قلم کانادا بود، بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که به کشته شدن معترضان و دستگیری برخی چهره‌های سیاسی و فرهنگی انجامید، در بیانیه‌ای به شدت از جمهوری اسلامی انتقاد کرد و با اشاره به این که مردم ایران "آزادی" می‌خواهند، نوشت: "حکومت ایران آدم می‌کشد."

البته نقش مهم او در ادبیات ایران طی شش دهه باعث شد در دهه ۱۳۹۰ برخی نشریات ایران دیدگاه‌ها و سخنان او درباره ادبیات و جامعه و سیاست را منتشر کنند و طی ساعت‌های بعد از انتشار خبر درگذشتش، حتی رسانه‌های دولتی ایران هم این خبر را بازتاب داده‌اند.

رضا براهنی در سال‌های پایانی عمرش با بیماری آلزایمر در جدال بود، اما جایگاهش به عنوان چهره‌ای تاثیرگذار در ادبیات معاصر ایران و یکی از معدود بازماندگان نسل نویسندگان و روشنفکران مهم پیش از انقلاب همچنان در یادها مانده بود. اشعار مشهورش از جمله "ایرانه خانم زیبا" یا "اسماعیل" مدام در شبکه‌های اجتماعی ایران بازنشر می‌شد و نسل‌های متفاوتی او را می‌شناختند یا حداقل مخاطب آثارش بودند.

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false">

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: رضا براهنی، شاعر و منتقد ادبی درگذشت