رضا براهنی، شاعر و منتقد ادبی درگذشت

رضا براهنی، شاعر و منتقد ادبی درگذشت
صدای آلمان

اکتای براهنی، کارگردان  سینما و فرزند رضا براهنی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام با اعلام این خبر نوشته است: «به تاریخ پنجم فروردین‌ماه هزار و چهارصد و یک؛ پدرم رضا براهنی جهان را ترک و به دیدار آفتاب شتاب کرد.»

رضا براهنی در ۲۱ آذر سال ۱۳۱۴ در تبریز چشم به جهان گشود.

او در دانشگاه تبریز به تحصیل زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت و سپس در ترکیه در همین رشته دکترای خود را دریافت کرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

براهنی در دهه ۴۰ با جلال آل احمد برای تشکیل کانون نویسندگان همکاری کرد. او سال‌ها عضو کانون نویسندگان ایران بود و مدتی ریاست انجمن قلم کانادا را بر عهده داشت.

براهنی از اواخر دهه ۷۰ در کانادا اقامت داشت. او در سال‌های پایانی‌ عمرش دچار بیماری فراموشی شده بود.

View this post on Instagram

رضا براهنی آثار متعددی در زمینه شعر، داستان و نقد ادبی دارد که از میان آنها می‌توان به "خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟" ، "اسماعیل"، و "ظل‌الله" ، "رازهای سرزمین من"، "آزاده خانم و نویسنده‌اش"، "روزگار دوزخی آقای ایاز"، "طلا در مس" و "کیمیا و خاک" اشاره کرد.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    کوچ از پهنه حیات و پیوستن به ابدیت پایدار. مرگ اما پایان نیست؛ خواه در محبس و غربت، خواه در گذر از بیماری و کهولت. یادی از چند چهره‌ مانا که روی در نقاب خاک یا خاکستر کشیدند. مردگانی زنده در میراث‌ خویش.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    اسماعیل خویی (تیر ۱۳۱۷ - خرداد ۱۴۰۰)

    نویسنده، مترجم و شاعر غزل‌سرا، از بنیان‌گذاران "کانون نویسندگان ایران" و "انجمن قلم در تبعید" در لندن درگذشت. او که به دلایل سیاسی، در سال ۱۳۶۳ از ایران گریخته بود، غربت را "بی‌ در‌کجا" می‌نامید. از خویی مجموعه اشعاری چون "بر خنگ راهوار زمین"، "از صدای سخن عشق"، "گزاره هزاره" و "شاعر خلقم، دهن میهنم" منتشر شده است. پیکرش را به خواست خودش سوزاندند و با بخشی از خاکسترش درختی کاشتند.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    پرویز کردوانی ( اسفند ۱۳۱۰ - مرداد ۱۴۰۰)

    یک زندگی گره خورده با آب، کویر و بیابان. مشهور به "پدرعلم کویرشناسی ایران". دانش آموخته رشته عمران کویر در آلمان، مولف بیش از ۲۰ کتاب و صد‌ها مقاله به فارسی، انگلیسی و آلمانی و یکی از نخستین کسانی که زنگ خطر کمبود آب، بیابان‌زایی و سیاست‌های نادرست آبی در ایران را به صدا درآورد. هشدارها و راهکارهای زیست محیطی او اما مخالفان و منتقدان بسیاری بین دانشگاهیان و کنشگران داشت.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    جلال ستاری (مرداد ۱۳۱۰ - مرداد ۱۴۰۰)

    نویسنده، پژوهشگر، اسطوره‌شناس و مترجم با بیش از ۱۰۰ تالیف و ترجمه در حوزه افسانه‌شناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی، در پاکسازی‌های پس از انقلاب، از کلیه مشاغل اخراج شد. او که در دارالفنون درس خوانده و در سوئیس ادامه تحصیل داده بود، در گفت‌وگویی با سردبیر مجله بخارا گفته بود: «...اگر ما یک وقت یک جایی حرفی برای گفتن داشته باشیم، آن مطمئناً علم و صنعت نیست، بلکه فرهنگ است.»

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    لاله دارایی (خرداد ۱۳۳۹ - مهر ۱۴۰۰)

    چهاردهه تلاش و تعهد برای حفاظت‌ محيط زيست، از ۱۸سالگی تا ۵۸ سالگی. کسب عنوان زن برتر آسیا از سوی برنامه عمران سازمان ملل و بازنشستگی زودهنگام بعد از ۱۹ سال در مقام مدیر صندوق کمک‌های کوچک این برنامه به دلیل بیماری. نویسنده کتاب شناخت استعداد سرزمین در فلات ایران، فارغ‌التحصیل دانشگاه بوستون و مجری پروژه‌های حمایتی در نواحی محروم ایران، از کاشت صدف و درختان حرا تا جمع آوری گلدوزی‌های زنان و دختران.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    هوشنگ چالنگی (مرداد ۱۳۱۹- آبان ۱۴۰۰)

    شاعر نام آشنای خوزستانی، زاده مسجدسلیمان، از پایه‌گذاران شعر موج نو و از شاعران حلقه "شعر دیگر". زنگوله تنبل، آبی ملحوظ و نزدیک با ستاره مهجور از کتاب‌های او هستند. فرزندی از ایل ممبینی که بر دوش اهالی چهارمحال بختیاری و لرستان، با نوای دهل و کرنا در امامزاده طاهر کرج مشایعت شد. او به خواست خودش در کنار شاعران دهه چهل آرام گرفت. چالنگی را پدر شعر نوی خوزستان و نیمای جنوب نامیده‌اند.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    ایران درودی (شهریور ۱۳۱۵ - آبان ۱۴۰۰)

    ایران درودی که آثارش را به مردم ایران بخشید و رویای افتتاح موزه‌ای برای مردم را داشت، در این آرزو ماند. او نقاشی را بهشت خودساخته و عرصه‌ عصیان و شکیبایی خویش می‌خواند. کارگردان، منتقد هنری و صاحب سبکی یگانه در نقاشی مدرن حدود شش دهه در فرانسه زندگی کرد و پانزده سال آخر عمر را در وطن گذراند. آثار او در بیش از ۶۰ نمایشگاه انفرادی و ۲۵۰ نمایشگاه گروهی در ایران و جهان به نمایش درآمده‌اند.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    کامبیز درمبخش (خرداد ۱۳۲۱ - آبان ۱۴۰۰)

    پیش‌کسوت هنر کاریکاتور در ایران با طنزی ظریف و زیرپوستی. تصویرگر کتاب‌های کودک، پوستر، انیمیشن‌ کوتاه، مولف چند کتاب و دارنده جوایز بین‌المللی. او کاریکاتور را "اعتراض مصور" می‌خواند. پیش از ابتلا به کرونا، مجموعه‌ای طرح تحت نام "روزهای کرونایی" کشیده بود که در یکی از آنها، مرد گنده‌ای داشت به کره‌ای کوچک اسپری می‌پاشید: «جهان را به گند کشیده‌ایم و حالا می‌خواهیم استریل‌اش کنیم.»

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    آرامش دوستدار(خرداد ۱۳۱۰ - آبان ۱۴۰۰)

    نظریه‌پرداز، اندیشمند و منتقد بی‌امان "فرهنگ دین‌خویی" و ایستایی تفکر، مولف آثاری چون "ملاحظات فسلفی در دین و علم"، درخشش‌های تیره" و "امتناع تفکر در فرهنگ دینی". آرامش دوستدار دانش آموخته فلسفه، روانشناسی و دین‌شناسی تطبیقی از دانشگاه بن آلمان بود و در شهر کلن می‌زیست. خاکستر او را در آرامستان جنوبی همین شهر به دل خاک سپردند.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    مه‌لقا ملاح ( شهریور ۱۳۹۶- آبان ۱۴۰۰)

    دانش آموخته علوم اجتماعی در ایران و فرانسه. کتابداری که رئیس کتابخانه موسسه تحقیقات روانشناسی بود و پس از بازنشستگی "جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست" را بنیان گذاشت. پرچمدار تلاش برای فرهنگ‌سازی در مصرف، پرهیز از تولید زباله و تفکیک پسماند. گوشه‌هایی از کارنامه و زندگی "مادر محیط زیست ایران" در مستندی با کارگردانی رخشان بنی‌اعتماد ثبت شده که "همه درختان من" نام دارد.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    صدرالدین الهی (آذر ۱۳۱۳ - دی ۱۴۰۰)

    روزنامه‌نگار پیش‌کسوت، پاورقی‌نویس، گزارشگر جنگ استقلال الجزایر، بنیان‌گذار کیهان ورزشی، مولف کتاب‌هایی چون "سید ضیاء مرد اول یا مرد دوم کودتا"، تحصیل‌کرده فرانسه بود و استاد دانشگاه علوم ارتباطات تهران. او سعدی را سرقافله روزنامه‌نگاری می‌خواند؛ با این استدلال که شیخ اجل بسیار سفر می‌کرد، با خوب و بد می‌نشست، آینه اندیشه‌های متضاد بود و حاصل این همه را ساده و روشن می‌نوشت.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    بکتاش آبتین (آذر ۱۳۵۳ - دی ۱۴۰۰)

    شاعر، منتقد، مستندساز و دبیرکانون نویسندگان که به اتهام "تبلیغ علیه نظام" زندانی بود، به خاطر تعلل زندانبا‌نان در درمان کرونا، جان باخت. مرگی که افکار عمومی را تکان داد و "قتل و جنایتی" تازه خوانده شد. ­پرسید شغل؟ گفتم شاعرم/ خندید و کف دستم را مهر زد/ روی برگه‌ اعزام به بیمارستان/ شغلم را آزاد نوشته بود/ خندیدم/چگونه یک زندانی می‌تواند شغلش آزاد باشد؟

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    منوچهر آریان‌‌پور (شهریور ۱۳۰۸ - دی ۱۴۰۰)

    مترجم و گردآورنده مجموعه کتاب‌های فرهنگ لغات پیشرو آریان‌پور شامل فرهنگ‌ هفت جلدی انگلیسی به فارسی، فرهنگ چهار جلدی فارسی به انگلیسی، فرهنگ دو جلدی گسترده و فرهنگ یک جلدی فراگیر. او در کنار پدرش، عباس آریانپور کاشانی، مدرسه عالی ترجمه در تهران را بنا گذاشت و پیش از مرگ، اموال موروثی خانوادگی و حق تالیف کتاب‌هایش را به دانشگاه کاشان واگذار کرد. آریانپور در کلرادوی آمریکا درگذشت.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    ایرج پزشکزاد (۱۳۰۶- دی ۱۴۰۰)

    زاده در تهران از پدری پزشک و مادری معلم. فارغ‌التحصیل حقوق از فرانسه، قاضی و دیپلمات پیشین در باره خودش گفته بود: «بعد از انقلاب از کار اخراج شدم طوری که حتی حقوق بازنشستگی هم شامل حالم نشد. بعد از اون به فرانسه برگشتم و به کار روزنامه‌نگاری و قلم‌زنی و نوشتن اراجیف مشغول شدم.» الف. پ. آشنا با وجود محبوبیت بی‌نظیر دایی‌جان ناپلئون، رمان "ادب مرد به ز دولت اوست" را بهترین کتاب خود می‌دانست.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    علی اشرف نوبتی "پرتو" (مهر ۱۳۱۰- بهمن ۱۴۰۰)

    پرتو به فارسی و کردی شعر می‌گفت و به عنوان یکی از مفاخر زنده کرد مورد تقدیر قرار گرفته بود. از شاعران دهه چهل شمسی با نگاهی نو به غزل و به ویژه شعر کردی کرمانشاهی، با اصطلاحات و تمثیل‌های محلی و فولکلور که سروده‌ها را زمزمه مردم، از آواز‌خوان‌های دوره‌گرد تا مجالس ادبی کرد. اهالی فرهنگ و هنر کرمانشاه پیکر او را با دف وکرنا و با کتاب "کوچه باغی‌ها" تا خانه ابدی‌اش در باغ فردوس مشایعت کردند.

  • سالی که گذشت؛ رفتگان ماندگار

    یعقوب یادعلی (خرداد ۱۳۴۹ - اسفند ۱۴۰۰)

    خالق رمان‌های "آداب بی‌قراری"، "آداب دنیا" و "آمرزش زمینی"  در غربت و در مرگی نامنتظر چشم از جهان فرو بست. یادعلی که خودش بختیاری بود، اسفند ۱۳۸۴ به اتهام "توهین به زن لر" بازداشت شد. مصداق امر، دیالوگی در رمان آداب بی‌قراری بود که به توقیف ده ساله کتاب و سکوت هفت ساله نویسنده انجامید. یادعلی گفته بود: «نوشتن برای نویسنده زندگی است؛ اگر حواشی رایج مملکت بگذارد و نویسنده جوانمرگ نشود.»

    نویسنده: مهیندخت مصباح


منبع خبر: صدای آلمان

اخبار مرتبط: رضا براهنی، شاعر و منتقد ادبی درگذشت