سریال قیام عثمان قسمت ۳۲۱ سیصد و بیست و یکم
وزیر عالمشاه مجروح شده و روی زمین می افتد. عثمان میخواهد با ضربه دیگری او را بکشد. همان لحظه سربازان وزیر داخل آمده و عثمان با آنها درگیر می شود و آنها را با شمشیر می زند. سپس به خاطر تعداد زیاد سربازان وزیر، به طبقه پایین می رود تا به افرادش کمک کند تا بعد سراغ وزیر برود.
ااو و تورگوت و کوسس و یارانش با سربازان وزیر می جنگند. عثمان به افرادش میگوید که نباید خون سربازان وزیر که ترکمن هستند ریخته شود و فقط آنها را کتک بزنند.
در درگاه،بالاخاتون و مالهون خاتون بالای سر سلجان خاتون هستند. بالاخاتون نگران عثمان است و میگوید که بهتر است به کمک عثمان بروند. مالهون خاتون میگوید که فعلا منتظر باشند تا خبری از عثمان برسد و بعد اقدام میکنند. سلجان خاتون بیدار شده و میگوید که حالش بهتر است. آنها خوشحال می شوند.
وزیر به سختی از جای خود بلند شده و به مخفیگاهی که قبلا دستور داده بود در اتاقش درست کنند می رود و پنهان می شود. داخل مخفیگاه جای خواب و مواد غذایی و وسایل مورد نیاز اولیه وجود دارد تا وزیر بتواند مدتی آنجا بماند. وزیر قبل رفتن به اتاق، روی زمین به سمت در تراس خون میریزد تا افراد عثمان تصور کنند که او فرار کرده است.
افراد عثمان داخل اتاق وزیر می روند و خبر می دهند که وزیر فرار کرده است. عثمان متعجب شده و میگوید که امکان ندارد وزیر با زخمی که داشت بتواند فرار کند و حتما در همان جا پنهان شده است. او و افرادش همه جا را می گردند، اما وزیر را پیدا نمیکنند.
این را هم ببینید: دانلود و تماشای سریال ترکی راهزنان قسمت ۴۴ چهل و چهارم دوبله فارسی - Rahzanan Part 44 ودر قلعه اینه گل، نیکولا تا صبح بیدار مانده و از اینکه قلعه هارمان کایا به دست گوندوز افتاده عصبانی است و به این فکر میکند که نباید در مشت گیخاتو بیفتد.او از آرگوس میخواهد که نیروهایشان را آماده کند تا حرکت کنند.
گیخاتو و افرادش به سمت سوگوت می روند. یکی از سربازان برای گیخاتو خبر میبرد که عثمان وزیر را گرفته است و او را زخمی کرده است. گیخاتو عصبانی شده و از فرمان میخواهد که ام سرباز را بکسد. سپس میگوید:« عالمشاه، فکر میکردم تو آدم باهوشی هستی. ولی اونقدر احمقی که به دست عثمان اسیر شدی. عثمان رو همینجا تو سوگوت میکشیم.»
داخل کاروانسرا، عثمان و افرادش همه جا را بررسی میکنند. عثمان میگوید که وزیر نمیتواند با آن وضعیت جایی رفته باشد و حتما در کاروانسرا پنهان شده است. افراد عثمان اتاق را بررسی میکنند اما چیزی پیدا نمیکنند.
نوچه گیخاتو به درگاه پیش ادبالی می رود و به او میگوید که به هیچ عنوان سعی نکنند که به عثمان کمک کنند و هرکس به او کمک کند خواهد مرد. ادبالی عصبانی شده و میگوید که عمر دست خداست. نوچه گیخاتو به ادبالی هشدار میدهد که درگاه محاصره شده است.
بالاخاتون از داخل اتاق متوجه آمدن افراد گیخاتو شده و میگوید که آنها حتما فهمیده اند که عثمان در سوگوت است. او میگوید که دیگر طاقت ندارد و باید برای کمک عثمان برود. مالهون خاتون میگوید که او باردار است و باید مراقب بچه اش باشد. بالاخاتون میگوید که ترجیح میدهد بچه اش در بین اینهمه ظالم به دنیا نیاید.سپس بیرون می رود.
این را هم ببینید: سریال با منیجرم تماس بگیر قسمت ۱۳۲نوچه گیخاتو به کاروانسرای سوگوت رفته و به عثمان میگوید که گیخاتو میخواهد او را ببیند. تورگوت و کوسس نگران عثمان می شوند و میگویند که شاید گیخاتو بخواهد او را بکشد. عثمان میگوید که اگر گیخاتو وزیر را بخواهد او را نخواهد کشت. او آماده شده و به سمت میدان سوگوت پیش گیخاتو می رود.
منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: سریال قیام عثمان قسمت ۳۲۱ سیصد و بیست و یکم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران