پارادیپلماسی سینمایی، نگاهی نو

پارادیپلماسی سینمایی، نگاهی نو
خبرگزاری دانشجو

 به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، دکتر مریم خالقی نژاد، مدیر گروه دیپلماسی فرهنگی هنر و سینمای انجمن ایرانی مطالعات علمی غرب اسیا طی مصاحبه‌ای به بیان نظرات خود درباره دیپلماسی سینمایی پرداخت که در ادامه مشاهده خواهید کرد.

در عصر کنونی اهمیت دیپلماسی سینمایی چیست؟

دیپلماسی که به معنای روابط مسالمت آمیز میان کشور‌ها برای تحقق منافع آن‌ها می‌باشد امروزه ابعاد گسترده‌ای یافته است. شاید در گذشته نمی‌توانستیم دیپلماسی را به محور‌های متنوع کنونی تقسیم نماییم و یا کنشگران مختلفی را در عرصه دیپلماسی تعریف نماییم. خوشبختانه تحولات جهانی شدن در حوزه فعالیت کنشگران مختلف پیشتاز است و روز به روز به فعالیت آن‌ها پرو بال می‌بخشد.

یکی از محور‌های مهم تحولات کنونی تنوع بخشی به عرصه فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی می‌باشد. اهمیت فرهنگ را با مفهوم قدرت نرم به خوبی می‌توانیم در یابیم. از قِبَل این تحولات میتوان به عرصه رسانه و سینما توجه کرد. امروزه رسانه‌های مختلف تلویزیونی و سینمایی تاثیراتی شگرف را در ارتباطات میان ملت‌ها و دولت‌ها بوجود اورده اند. در یک محور با استفاده از اشتراکات ارزشی و هنجاری و در محور دیگر با جذب مخاطب‌های مختلف بخصوص در رده سنی جوانان یک سرزمین رسانه‌های دیداری و شنیداری رسالتی نو را بر عهده دارند. به همین جهت امروزه بیان می‌شود که سینما و رسانه که خود یک مرکزی جدا از سیاست و امور سیاسی هستند با کارکرد‌های متنوع در نظم کنونی به عنوان یک اهرم در دیپلماسی و افزایش روابط دیپلماتیک می‌تواند عمل نماید تا در کنار سیاست‌ها و قوانین وضع شده به تحقق منافع ملی کشور‌ها کمک نماید. در طول قرن بیستم و پس از آن، فیلم به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین و در دسترس‌ترین رسانه‌های دیپلماسی فرهنگی بوده و توانایی منحصربه‌فردی در تأثیرگذاری بر «توده‌ها» در سراسر جهان داشته است، به‌ویژه، فیلم‌های خاصی که نه تنها در این زمینه موفق بوده‌اند بلکه اطلاعات خاص فرهنگی را به تماشاگران می‌بخشند، اما نمونه‌هایی از فیلم‌هایی هستند که واقعا به آموزش، تقویت و حفظ روابط، شکستن کلیشه‌ها و فراتر رفتن از مرز‌ها در سطوح مختلف کمک کرده اند.

هیچ ابزاری بزرگتر از فیلم برای خلق تصاویر ذهنی که هویت‌ها را شکل می‌دهد و روابط فرهنگی را تعریف می‌کند، وجود ندارد. اکنون صنعت فیلم جهانی با همکاری مخاطبان جهانی که به آسانی از هزینه‌های فرهنگی آن بهره می‌برند، ثروتمند شده و بسیار سودآور شده است گاه متأسفانه شکاف‌ها و کلیشه‌های فرهنگی را ترویج می‌کنند. در دنیایی که به طور فزاینده‌ای در معرض تهدید و درگیری قرار دارد، صنعت فیلم باید قدرت ظریف خود را به عنوان ابزاری برای دیپلماسی عمومی و به ویژه مسئولیت خود را برای ترویج تولیدات بین فرهنگی و تصاویری که صلح و هماهنگی را در سراسر جهان تقویت می‌کند، بشناسد.

ایا دیپلماسی سینمایی تاریخچه خاصی دارد؟

بیشتر نویسندگان و تحلیلگران معتقدند که دیپلماسی سینما از ایالات متحده سرچشمه گرفت. در طول جنگ جهانی اول، دولت ایالات متحده از نزدیک با هالیوود همکاری کرد تا فیلم‌های آمریکایی را به بازار‌های خارجی برساند و هر تصویری را که ممکن است تصور بدی از معاملات توزیع ایالات متحده در آمریکای لاتین ایجاد کند، در خانه نگه دارد، غالبا سالن‌های محلی را مجبور می‌کرد که نمایش فیلم‌های آلمانی را متوقف کنند.. بر اساس نظر بسیاری از اساتید این کشور‌ها پس از جنگ، علاوه بر استفاده امریکا از فیلم به عنوان صادرات، امریکا و کشور‌های دیگر فیلم را تاحدودی به عنوان صادرات دیگری می‌دیدند و دیگر کشور‌ها تأثیر آن را بر جوامع خود درک کردند. بریتانیا و فرانسه به شدت به دنبال مکانیسم‌هایی برای مهار سیل نفوذ آمریکا در داخل و رقابت در سایر نقاط جهان بودند. در آستانه جنگ جهانی دوم، بریتانیا از نفوذ هالیوود بسیار خوشحال شد و در این صنعت برای ترویج بازنمایی‌های مثبت مردم بریتانیا و مبارزه ملی علیه فاشیسم کار کرد؛ بنابراین تجمیعی در خصوص دیپلماسی سینمایی و شروع تاریخی آن با امریکا و غرب در میان اندیشمندان این عرصه وجود دارد. بسیاری از اساتید دانشگاه‌های جهان بیان کرده اند که «وقتی با سینما سروکار داریم، هرگز نباید فراموش کرد که این سینما، در درجه اول، بخشی از صنعت فرهنگی/سرگرمی جهانی است که در مجموع از نظر اقتصادی نیز چندین تریلیون دلار ارزش دارد. امروزه بزرگترین مراکز تولید و پخش فیلم در جهان در ایالات متحده آمریکا، هنک کنگ، نیجریه و هند قرار دارند. اگرچه صنعت فیلم ایالات متحده بیشترین درآمد را دارد، بالیوود بیش از هر صنعت دیگری در سال فیلم تولید می‌کند و رقبای بزرگی را در اروپا دارد که سینما را به عنوان بخشی از هویت فرهنگی خود و به عنوان نوعی تمایز قاب می‌کنند، مانند فرانسه، ایتالیا یا آلمان.

اکنون، به عنوان یک صنعت چند میلیارد دلاری، صنعت فیلم نیز تأثیر گذار شده است و بنابراین قدرت زیادی در این هنر وجود دارد که همیشه برای همه قابل مشاهده نیست. برای مثال در دوران به اصطلاح "عصر طلایی سینمای مکزیک" از سال 1920 تا 1960، نمایشگاه فیلم‌های مکزیکی در ایالات متحده آمریکا نه تنها منبع درآمدی برای مکزیک بود، بلکه نقطه برخورد فرهنگی برای چیکانوها، مهاجران مکزیکی و ... بود. برای بسیاری، اولین شناسایی با مکزیک در ایالات متحده آمریکا از این فیلم‌ها شکل گرفت. دولت مکزیک از آن زمان فیلم‌ها را بخشی از دیپلماسی فرهنگی خود در خارج از کشور تبدیل کرده است و فیلم‌های مکزیکی را برای مخاطبان کوچک و بزرگ در هر کجا که مأموریت‌های دیپلماتیک دارند به نمایش می‌گذارد. از این نظر، دیپلماسی فرهنگی مکزیک به عنوان راهی برای تأثیرگذاری بر دانشجویان، استادان و سایر متخصصان در مورد فرهنگ مکزیکی، زبان اسپانیایی و دیدگاه مکزیکی‌ها در مورد مسائل خاص تلقی می‌شود. بنده بر این اعتقاد هستم که دیپلماسی فرهنگی می‌تواند دست به دست هم دهد تا درک مردم، فرهنگ‌ها و موقعیت‌ها را آسان‌تر کند. پارادیپلماسی سینماییی ابزار و روشیی مهم برای ترویج و تحکیم امکان پذیر ساختن قدرت نرم است.»

وجهه جدیدی که بخواهید در خصوص دیپلماسی سینمایی مطرح نمایید چیست؟

در این مسیر نیاز است تا به کنشگران سینمایی هویتی جدید در قالب کنشگران پارادیپلماتیک بخشیده شود بدین صورت که با افزایش فعالیت سینمایی و رسانه‌ای در زمینه دیپلماسی‌های فرهنگی میان کشور‌های مختلف به خصوص کشور‌هایی که دارای ارزش‌های فرهنگی مشترک هستند فعالیت بیشتری و رسالت بیشتری به ان‌ها اعطا شود. چرا که سینما همانطور که ذکر شد مخاطبان خاص خود را دارد به خصوص در نسل جوان تاثیراتی شگرف را در نزدیک کردن دو ملت و یا شناساندن ارزش‌های مشترک میان ملل دارا می‌باشد. کنشگران سینمایی به جهت محبوبیتی که دارند در این زمینه می‌توانند بسیار موثر واقع شوند. نمونه بارز این امر سینمای هالیوود و تبدیل آن به یک صنعت و یک روش در صادرات تفکر فرهنگی ایالات متحده به خارج است.

بهتر است در این زمینه مثالی بارز را بیان نماییم که در کشور ترکیه چیزی که بسیار اهمیت دارد ساخت فیلم‌هایی بنابر برخی اشتراکات و صدور ارزش‌های فرهنگی به کشور‌های مقابل می‌باشد. از طرفی هم بسیاری از کشور‌ها از این اهرم برای تاثیر گذاری و شکل دهی ذهن مخاطبان در کشور‌های مختلف و جذب مخاطب فرهنگی استفاده می‌کنند. به همین دلیل جای خالی تاکید بر این امر در سینمای ایران تا حدودی دیده می‌شود البته این بدین منظور نیست که سینمای ایران از این عنصر بی بهره است بلکه فعالیت‌هایی مناسب در قالب تولیدات فرهنگی و میان فرهنگی با کشور‌های مختلف صورت گرفته است، ولی وقتی به ارزش‌های مشترک میان ایران و کشور‌های همجوار و دور مراجع می‌کنیم در میابیم که در این زمینه زیرساخت‌های بسیاری برای فعالیت بیشتر وجود دارد که نیازمند تمرکز ویژه سازمان محترم صدا و سیما بر این امر می‌باشد. تا با ایجاد خط و مشی‌هایی مشترک با گروه‌های دیپلماسی به جذب کنشگران پارادیپلماتیک در عرصه سینمایی پرداخته و از آن‌ها به عنوان کنشگرانی مفید در معرفی فرهنگ و یا همکاری فرهنگی با کشور‌های مختلف بیش از گذشته بپردازند. کشور ایران می‌تواند از طریق سینما به عنوان ابزاری نوین و تاثیر گذار بیشتر از گذشته به عنوان ابزاری دیپلماتیک برای نشر و القای محتوا و معنا به مخاطبان بین المللی استفاده نماید. نمونه بارز آن مقابله با تولیدات سینمایی است که بر ضد فرهنگ ایرانی به عرصه نمایش گذاشته شده است و با استفاده از سینما می‌توان حقیقت را برای همان مخاطبان بازگو کرد؛ و این امر یعنی اگاهی رساندن از فرهنگ و تمدن ایرانی از طریق سینما می‌تواند بهترین راهکار برای مقابله با برخی تولیدات نام برده باشد.

سخن آخرتان در مورد سینمای ایران و پارادیپلماسی سینمایی چه می‌باشد؟

عرصه سینمایی کشور ایران ابتدا به جهت تمدن عظیم فرهنگی و سپس وجود کنشگرانی در قالب ظرفیت‌های پارادیپلماتیک سینمایی بسیار گسترده و وسیع می‌باشد که می‌تواند با برنامه ریزی گسترده‌تر و ایجاد یک استراتژی جهان محور در برخی محور‌های فرهنگی از سوی وزارت خارجه در کمک به صدا و سیما مورد توجه ویژه و به صادرات تفکر، فرهنگ و تمدن ایران اسلامی بپردازد. با استفاده از افراد سینمایی و موضوعات سینمایی ایران می‌توان از کنشگران پارادیپلماتیک سینمایی ایران که مخاطبان خاص خود را دارند و بحمدالله در جشنواره‌های مختلف برگزیده می‌شوند به صدور فرهنگ ایران پرداخت تا به مقابله با آثاری که در جهت تخریب فرهنگی ایران ساخته شده است بپردازیم. سینمای ایران ظرفیت‌های پارادیپلماسی بالایی را دارد که بخواهد در راستای سیاست خارجی و نشان دادن چهره واقعی فرهنگ و تمدن این دیار بکر و با سابقه تاریخی عظیم بپردازد. نمونه بارز آن اشتراکات سینمایی میان کشور ایران و صربستان است. این امر نیازمند همفکری افراد از دو گروه دیپلماسی محور و سینما محور می‌باشد. امید است که در آینده کارگروه‌هایی برای این ظرفیت مهم از سوی مراکز مربوطه تشکیل شود.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: پارادیپلماسی سینمایی، نگاهی نو