امروزی بخر!؛ فروشگاه‌های زنجیره‌ای چه تهدیدهایی در پی دارند؟/ سعیده شفیعی

    خانه  > slide, اصناف, سایر گروهها  >  امروزی بخر!؛ فروشگاه‌های زنجیره‌ای چه تهدیدهایی در پی دارند؟/ سعیده شفیعی

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۱/۰۱/۱۷
  •  دسته : slide,اصناف,سایر گروهها
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : 010117956
چاپ خبر

امروزی بخر!؛ فروشگاه‌های زنجیره‌ای چه تهدیدهایی در پی دارند؟/ سعیده شفیعی

ماهنامه خط صلح – طی دو دهه‌ی گذشته فروشگاه‌های زنجیره‌ای به شکل قارچ‌گونه‌ای در شهرهای بزرگ و کوچک سر از خاک بیرون آورده‌اند. تعدادی از این فروشگاه‌ها وابسته به هلدینگ‌های بزرگ داخلی‌اند و بخشی هم با سرمایه‌گذاری خارجی تأسیس شده‌اند. با توجه به تورم سرسام‌آور به خصوص در گروه مواد غذایی و اختلاف قیمت محصولات ارائه‌شده در فروشگاه‌های زنجیره‌ای نسبت به فروشگاه‌های کوچک درصد بالایی از مردم را ترغیب به خرید از این فروشگاه‌ها کرده. در این نوشته به بررسی آسیب‌های این پدیده پرداخته شده.

 ممکن است عده‌ای با دلایلی مانند صرفه‌های ناشی از مقیاس وجود این فروشگاه‌ها را به نفع اقتصاد بدانند، اما می‌توان با تمرکز بر اقتصاد سیاسی موجود این دلایل را رد کرد. نوشتار حاضر به این موضوع اخیر می‌پردازد.

تاریخچه

در سال ۱۳۲۸ فروشگاه تعاونی «سپه» به عنوان اولین فروشگاه زنجیره‌ای در ایران و نمودی از مصرف‌گرایی در دوران رشد شهرنشینی تأسیس شد. بعد از انقلاب نیز فروشگاه‌هایی نظیر «اتکا»، «قدس»، «شهروند» و «رفاه» با مالکیت دولتی تأسیس شدند که به دلیل شرایط خاص پس از انقلاب و جنگ و سازوکار نامناسب با استقبال گسترده‌ی مردم روبه‌رو نشدند؛ اما طی سال‌های اخیر روند تشکیل فروشگاه‌های زنجیرهای با سرعت بالایی در حال افزایش بوده؛ به طوری‌ که آن‌ها در حال بلعیدن فروشندگان خُردند. فروشگاه‌های زنجیره‌ای «کوروش» (وابسته به هلدینگ گلرنگ) و «هفت» (وابسته به گروه تجاری گلستان) از نمونه‌های داخلی و «هایپراستار»، «هایپرمی» و «کارفور» از جمله فروشگاه‌های با سرمایه‌گذاری خارجی‌اند که با تبلیغات گسترده جایگاه ویژه‌ای میان مردم پیدا کرده‌اند.

شواهد آماری

بنابر آمار ارائه‌شده توسط فخاریان، رئیس اتحادیه‌ی کشوری فروشگاه‌های زنجیره‌ای در حال حاضر دوهزاروچهارصدوپنجاه شعبه‌ی فروشگاه زنجیره‌ای در سطح کشور وجود دارد که بیش از یک‌میلیون متر مربع زیربنای آن‌هاست. از این تعداد حدود چهارصد شعبه‌ی فروشگاه زنجیره‌ای با سرمایه‌گذاری خارجی شکل گرفته‌اند و حدود بیست‌وپنج‌هزار نفر در فروشگاه‌های زنجیره‌ای به صورت مستقیم فعالیت دارند. اگرچه آمار دقیقی از سهم خرده‌فروشی‌ها در نظام توزیع کشور نیست و به همین دلیل نمی‌توان به طور دقیق سهم فروشگاه‌های زنجیره‌ای در نظام توزیع را بیان کرد، اما بر اساس گردش مالی فروشگاه‌های زنجیره‌ایِ عضو اتحادیه که پانزده‌هزار میلیارد تومان است، می‌توان گفت سهم فروشگاه‌های زنجیره‌ای در نظام توزیع، حدود ده تا پانزده‌درصد است. سهم بازار فروش اینترنتی و آنلاین خرده‌فروشی نیز حدود چهار تا پنج‌درصد از کل بازار خرده‌فروشی است.

ترویج مصرف‌گرایی

می‌توان گفت در جوامع امروز تقریباً تمامی نیازها، خواسته‌ها و تمایلات مصرف‌کنندگان در شرایط مشخص تاریخی شکل می‌گیرد. کالاهای موجود در قفسه‌های فروشگاه‌ها، قیمت‌هایشان، جایگاه‌های اجتماعی‌ــ‌‌اقتصادی مصرف‌کنندگان، بازاریابی کالاها و عادت‌های فرهنگی و اجتماعی‌اند که به این خواسته‌ها شکل می‌دهند. به عنوان نمونه در دهه‌ی ۱۸۷۰ میلادی اتومبیل در صدر فهرست کالاهای ضروری مصرفکنندگان آمریکایی قرار نداشت، اما امروز یکی از کالاهای اساسی مصرف‌کنندگان در سراسر دنیاست.

یکی از کارکردهای فروشگاه‌های زنجیره‌ای نیز همین است؛ ایجاد تقاضا برای کالایی که تولید شده یا تحقق همان جمله‌ی معروف «عرضه، تقاضای خود را ایجاد می‌کند». فروشگاه‌های زنجیره‌ای در قالب قفسه‌های جذاب، شیک، متنوع و رنگارنگ کالاهای بسیاری را در معرض دید مصرف‌کنندگان قرار می‌دهند و بسیاری از آنان پس از خرید اظهار می‌کنند که بخش زیادی از کالاهایی را که خریده‌اند، یا نیاز ندارند یا قصد خرید آن را نداشتند. تشویق به مصرف بیش‌تر، مهم‌ترین کارکرد فروشگاه‌های زنجیره‌ای است. در واقع وقتی مصرف‌کنندگان در برابر مجموعه‌ای از کالاها با نام‌های تجاری مختلف ‌ــ‌که تفاوت اندکی با یکدیگر دارند‌ــ قرار می‌گیرند، ممکن است احساس کنند که دارای حق انتخابند. صنعت تبلیغات تلاش می‌کند تا با تمایزات بسیار ظریف وفاداری مصرف‌کنندگان به یک نام تجاری را تضمین کند.

انحصار روبه‌رشد

فروشگاه‌های زنجیره‌ای با تمرکز سرمایه و نیروی کار ضربه‌ای سهمگین بر پیکره‌ی اقتصاد جوامع محلی وارد می‌کنند و منجر به رکورد کارگاه‌های تولیدی می‌شوند. کارل مارکس در توضیح این که چرا سرمایه با گذشت زمان به تمرکز بیش‌تر گرایش دارد، دو دلیل ساختاری را ذکر می‌کند؛ اول این‌که در دوره‌های بحران، واحدهای قوی‌تر سرمایه با بلعیدن واحدهای ضعیف‌تر، بزرگ می‌شوند. دوم این‌که جابه‌جایی و تمرکز پس‌اندازهای جامعه از طریق مؤسساتی مانند بانک‌ها و بازار سهام تمرکز سرمایه در واحدهای بزرگ‌تر را تسهیل می‌کند.

رشد تدریجی فروشگاه‌های زنجیره‌ای طی سالیان گذشته در ایران را نیز می‌توان چنین تفسیر کرد: افزایش قدرت انحصاری به دلیل قدرت چانه‌زنی بالای این واحدها با تولیدکنندگان، خرید عمده و مستقیم و در نهایت حاشیه‌ی سود بالای فروش. به این دلیل است که هیچ خرده‌فروش کوچکی توان رقابت با آن‌ها را ندارد.

رقابت غیرمنصفانه

از دیگرسو شگردهایی مانند ارائه‌ی تخفیف با کاستن از حجم و کیفیت کالا سبب ایجاد رقابتی غیرمنصفانه بین خود و دیگر فروشگاه‌های کوچک می‌شود و آن‌ها را به مرور از بازار خارج می‌کند؛ هم‌چنین درج قیمت بیش‌تر از قیمت واقعی با همکاری تولیدکننده، اختلاف قیمت بین قیمت بارکد با قیمت درج‌شده روی کالا و نیز افزایش قیمت کالا به بهانه‌ی بسته‌بندی نیز از دیگر ترفندهای این واحدها برای فروش و سود بیش‌تر است. تمامی این موارد سبب ایجاد رقابتی غیرمنصفانه بین فروشگاه‌های بزرگ و فروشگاه‌های کوچک محلی شده و خود سبب رکود در بخش عظیمی از بدنه‌ی اقتصاد وابسته به بازار مشاغل آزاد و رفاه اقتصادی این بخش را نیز با کاهش روبه‌رو کرده.

وجود تضاد منافع

شرکت‌های بزرگ از طریق قدرت مالی خود با انجام لابی در مراکز اصلی تصمیم‌گیری قوانین را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کنند که سود و منفعت خود را بیشینه کنند. می‌توان گفت شرکت‌های بزرگ از طریق قدرت مالی خود بر قوانین و مقررات تأثیر می‌گذارند و معادلات سیاسی و اجتماعی را به نفع خود تغییر می‌دهند. به همین دلیل نیاز است که یک‌سری نهادهای عمومی غیردولتی بین آن‌ها و دولت قرار بگیرند. دولت نیز می‌تواند با گرفتن مالیات منافعی هم‌سو با این فروشگاه‌ها داشته باشند.

استثمار نیروی کار

یکی دیگر از موارد مهم درباره‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌ای رعایت‌نکردن حقوق نیروی کار است. زنان کارگر نیروی انسانی ارزان‌قیمت در این فروشگاه‌ها هستند؛ کارگرانی که بسیاری از مردم آن‌ها را به چشم کارمندان بی‌دغدغه‌ی هایپرمارکت‌ها و سوپرمارکت‌ها می‌بینند و نمی‌دانند پشت ظاهر خوش‌آب‌ورنگ این فروشگاه‌ها ساعات کار طولانی، حقوق و دست‌مزد اندک و سختی کار فراوان پنهان شده. نه‌تنها در ایران، بلکه شواهدی از نمونه‌های خارجی این فروشگاه‌ها در دسترس است.

به عنوان مثال دست‌مزد واقعی کارگران در والمارت (Walmart) پایین است و با توجه به نفوذ والمارت در این بخش احتمالاً پایین‌تر هم خواهد آمد. در حال حاضر از کل فروش خواروبار در ایالات متحده بیست‌درصد در اختیار والمارت است و این سهم رو به افزایش است. سیاست ضداتحادیه‌ی این شرکت‌ها سیاست‌هایی در برابر افزایش دست‌مزد‌هاست و در مجموع بر بخش‌های فروشگاهی ایالات متحده اثرگذار است. دیگر سوپرمارکت‌ها برای آن که بتوانند با والمارت رقابت کنند، چاره‌ای ندارند جز آن که برای کاستن از هزینه‌های نیروی کار خود راه‌هایی پیدا کنند. هم‌اکنون والمارت در ایالات متحده چهارهزار شعبه دارد و سیاست‌هایش به شدت به حقوق اتحادیه‌ی کارگران آسیب رسانده.

جمع‌بندی

اگرچه رشد روزافزون فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران سبب دردسترس‌تربودن کالاها برای مصرف‌کنندگان شده، اما مشکلاتی را که این واحدها برای فروشندگان خرد ایجاد کرده‌اند، نمی‌توان نادیده گرفت. علاوه بر این وجود انحصار سبب شده تا حقوق کارگران این واحدها نادیده گرفته شود و در عین حال حقوق مصرف‌کنندگان نیز از دید نهادهای نظارتی دور بماند. تخفیف‌های غیرواقعی، ارائه‌ی کالای کم‌کیفیت، تقلب و کم‌فروشی از جمله مواردی است که به وفور در این فروشگاه‌ها به چشم می‌خورد.

استفاده‌ی برخی از این واحدها از ارز دولتی طی سالیان گذشته سبب افزایش قیمت مواد اولیه‌ی وارداتی، از جمله برنج و روغن شده و رانت و فساد بسیاری را در پی داشته. به طور کلی برای کشوری مانند ایران که تولیدی غیر از نفت و گاز ندارد، وجود چنین فروشگاه‌هایی رشد مصرف‌گرایی را دامن می‌زند و فرهنگ نادرستی را ترویج می‌کند.

مطالب مرتـبط

    • صد و سی‌ویکمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صد و سی امین شماره از ماهنامه خط صلح منتشر شد
    • صدوبیست‌و‌نهمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صدوبیست و هشتمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صدوبیست و هفتمین شماره ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد

برچسب ها: خرده فروشی خط صلح خط صلح 131 خواربار فروشی سرمایه داری سعیده شفیعی فروشگاه های زنجیره ای ماهنامه خط صلح مونوپولی هایپرمارکت

بدون نظر

نظر بگذارید

منبع خبر: هرانا

اخبار مرتبط: امروزی بخر!؛ فروشگاه‌های زنجیره‌ای چه تهدیدهایی در پی دارند؟/ سعیده شفیعی