اعتراض سیاسی برای نقد ادبی؛ رضا خندان مهابادی کیست و چرا زندانی است؟

اعتراض سیاسی برای نقد ادبی؛ رضا خندان مهابادی کیست و چرا زندانی است؟
رادیو فردا

«از وقتی لب‌های فرخی یزدی را دوختند و، در ادامه، از وقتی محمدعلی‌خان‌ها آمدند و دم و دستگاه سانسور پدید آمد و گفت شما حق ندارید آزاد باشید، و دستور داد تنها آن‌چه را که می‌گویند و آن چارچوبی را که حکومت‌ها تعیین می‌کنند اطاعت کنیم، اجازهٔ نقد فرهنگ هم از بین رفت. در واقع این چیزی بود که نمی‌گذاشت و نمی‌گذارد فرهنگ به نقد کشیده شود. مشکل اصلی ما در این یک‌صد سال امری سیاسی است.»

رضا خندان (مهابادی)، نویسنده و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان که روز سه‌شنبه ۱۶ فروردین برای گذراندن ادامه حکم حبس خود پس از یک دوره مرخصی درمانی به زندان اوین بازگشت، از آن دسته منتقدان ادبی است که عمیقاً معقتد است نقد فرهنگی و ادبی در ایران با موانع سیاسی روبه‌روست.

این نویسنده ۶۲ ساله که به‌اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به شش سال زندان محکوم شده و محکومیتش از اوایل مهر ۹۹ به اجرا درآمده، خود نیز قربانی فقدان آزادی‌های سیاسی در ایران شده است.

او پیشتر در گفت‌وگویی تأکید کرده که «نقد فرهنگ تأثیر زیادی در از بین بردن سانسور فرهنگی و به‌تبع آن خودسانسوری ناشی از فرهنگ خواهد داشت.»

مرور زندگی و آثار رضا خندان نشان می‌دهد که در شرایط استیلای استبداد و فقدان آزادی بیان، جای نویسنده در زندان است و سرنوشت آثارش سانسور.

رضا خندان در جمع دوستانش، پیش از بازگشت به زندان اوین، ۱۶ فروردین
از نویسندگی برای کودکان تا زندان در دهه شصت

صرف‌نظر از فعالیت‌های صنفی رضا خندان مهابادی و پرونده قضایی-سیاسی که به دلیل این فعالیت‌ها علیه او گشوده شده، آثار و کتاب‌های این نویسنده در جهت بسط همان اعتقادش به کارکردها و پیامدهای نقد در جامعه از جمله جامعه ادبی است.

خندان مهابادی که در سال ۱۳۳۹ در مهاباد اصفهان به دنیا آمده، در کودکی همراه با خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرد.

او اولین کتاب خود را که یک مجموعه‌داستان با عنوان «بچه‌های محل» بود، در ۱۸ سالگی، در تابستان سال ۱۳۵۷ کمی پیش از وقوع انقلاب در ایران منتشر کرد.

بیشتر در این باره:

انجمن قلم آمریکا خواستار آزادی فوری سه عضو زندانی کانون نویسندگان ایران شد

در واقع، خندان کار نوشتن را با نویسندگی برای کودکان آغاز کرد. خود درباره اولین کتابش گفته اولین آشنایی و برخوردش با پدیده‌ سانسور در همان دوران نوجوانی‌ و زمان چاپ اولین کتابش روی داد، زیرا سانسور موجب «حذف دو جمله از کتاب» شده بود.

با این حال، به‌گفته این نویسنده، با آن که رضا خندان در آن زمان گمنام بود، کتاب «بچه‌های محل» تا سال ۱۳۶۰ که خفقان سیاسی در ایران شدت گرفت، صد هزار نسخه فروش کرد.

پایان دوران دبیرستان برای رضا خندان هم‌زمان بود با انقلاب فرهنگی در ایران و او پس از بازگشایی دانشگاه‌ها به تحصیل روان‌شناسی روی آورد.

در پاییز ۱۳۵۷، کتاب دوم خود را با عنوان «از کوزه همان برون تراود که در اوست» در نقد و بررسی داستان‌های قدسی قاضی‌نور چاپ کرد. قاضی‌نور از چهره‌های ادبیات کودک و نوجوان در ایران به شمار می‌‌رود. خندان مهابادی در سال‌های ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ نیز چند شماره جُنگ ادبی ویژه کودکان با نام «جنگ رازی» منتشر کرد.

اما این نویسنده در سال ۱۳۶۰ مدتی بازداشت شد و بعد از آزادی هم بیشتر وقت خود را به نقد ادبی و پژوهش اختصاص داد. با این حال، داستان‌نویسی را نیز رها نکرد و مجموعه‌داستان «انفرادیه‌ها» را به‌صورت الکترونیک منتشر کرد که به زبان کردی هم ترجمه و منتشر شده است.

در نقدی که سال ۱۳۹۲ در وب‌سایت روزآنلاین درباره این کتاب منتشر شد، آمده است: «’انفرادیه‌ها’ رمانی است که می‌توان آن را حبسیه‌ای دانست که فضای مخوف و به دور از انصاف و اخلاق زندان‌های ایران را به تصویر می‌کشد. راوی این قصه‌ها شدیداً خودخفه و درون‌گرا است و احساس خفقان و اضطراب، لحن و فضای کلی ماجراهایی است که تجربه می‌کند.»

همکاری پربار با علی‌اشرف درویشیان

دهه‌ها دوستی و همکاری با علی‌اشرف درویشیان (۱۳۹۶ – ۱۳۲۰)، نویسنده و عضو فقید کانون نویسندگان ایران، زمینه را برای رضا خندان در زمینه انتشار آثار مشترک ماندگاری با این نویسنده فراهم کرد.

خندان، جدای از دوستی و همکاری با درویشیان، آثار این نویسنده را بسیار ستوده و در جایی گفته است که درویشیان داستان‌نویسی را «امری فاخر و پیچیده برای ساختن متن‌های مالیخولیایی» نمی‌دانست، بلکه معتقد بود «می‌شود زندگی روزمره را نیز به داستان بدل کرد.»

رضا خندان بر نقش اجتماعی درویشیان به عنوان یک نویسنده نیز تأکید کرده و گفته است: «درویشیان جدای از داستان‌‌نویسی انسانی مسئول نسبت به اجتماعش، خاصه نسبت به اقشارِ تهیدست و زحمتکش بوده و برای آن که تغییری مثبت در اوضاع به وجود آورد، تلاش کرده و رنج برده است.»

مهم‌ترین کار مشترک خندان و درویشیان مجموعه نوزده جلدی «فرهنگ افسانه‌های مردم ایران» است که انتشار آن از سال ۱۳۷۸ آغاز شد. این مجموعه در کل شامل نزدیک به دو هزار افسانه (دقیقا ۱۹۸۷ افسانه) است که بخشی از آن‌ها «قصه‌های پريان» محسوب می‌شود.

همچنین در سال ۱۳۸۲، اولین جلد از مجموعه هفت‌جلدی «داستان‌های محبوب من» منتشر شد. درویشیان و خندان در مجموعه «داستان‌های محبوب من» دوره‌های مختلف نگارش داستان کوتاه در ایران معاصر را بررسی و داستان‌هایی را در کنار نقدی بر آن‌ها عرضه کرده‌اند. آن‌ها برای این کار از دهه ۱۳۷۰ شروع کرده و به دهه‌های قبل‌تر رفته‌اند.

مثلاً در جلد اول این مجموعه که به دهه هفتاد اختصاص دارد، داستان‌های کوتاهی از نویسندگانی چون گلی ترقی، بیژن نجدی، محمد کشاورز، محمد قاسم‌زاده، امیرحسین چهلتن، فریبا وفی، جعفر مدرس صادقی و ابوتراب خسروی آورده شده است.

این منتقد ادبی در سال ۱۳۹۴، درباره سانسور شدید این مجموعه گفته بود برخی از مجلدهای این مجموعه، «بعد از چندین بار تجدیدچاپ شدن با عدم صدور مجوز متوقف می‌شوند.»

او در آن زمان تأکید کرد که به‌رغم آماده بودن جلد هفتم «داستان‌های محبوب من»، پدیدآورندگان این کتاب رغبتی برای پیگیری روند صدور مجوز و چاپ آن ندارند.

خندان درباره‌ علت صادر نشدن مجوز تجدیدچاپ برای برخی از مجلدهای این مجموعه گفت: «داستان‌های عبارات و الفاظی وجود دارد که ممکن است از دید ممیزان اخلاقی و مناسب نباشد، اما این عبارات بخشی از اثر نویسنده هستند و ما به‌عنوان گردآورنده‌ داستان‌ها مجاز به حذف یا تغییر داستان‌ها نیستیم.»

به‌گفته این پژوهشگر، سانسورچی‌های وزارت ارشاد حتی کلمات و دشنام‌های ساده و پیش‌پاافتاده‌ای مثل «پدرسوخته» را سانسور کردند.

در سال ۱۳۹۳، خندان و درویشیان کتاب «دانه و پیمانه» را منتشر کردند. این کتاب مجموعه‌ای از مقاله‌ها و نقدهایی درباره داستان‌نویسی معاصر است که بسیاری از آن‌ها پیشتر در مطبوعات ایران به چاپ رسیده بود.

عضویت در کانون نویسندگان و اعتراض به سانسور

«فرهنگ عامه ما پر است از هراس و تقدس و بی‌چون‌وچرایی و اولویت ایل و تبار و فرقه. ضرب‌المثل‌هایی از این دست که "پاهایت را جلوی بزرگ‌تر دراز نکن" یا "زبانت را دراز نکن" یا "زبانِ سرخ سرِ سبز می‌دهد بر باد" یا "دیوار موش دارد، موش هم گوش" و… همه برای این است که دنیایی که بر تو حاکم است، تثبیت‌شده باقی بماند.»

خندان مهابادی سال ۱۳۷۷ به عضو کانون نویسندگان ایران درآمد و تاکنون پنج دوره عضو هیئت دبیران کانون بوده است.

سال گذشته، انجمن قلم آمریکا جایزه آزادی قلم خود را به‌طور مشترک به رضا خندان و نیز بکتاش آبتین و کیوان باژن، دو عضو زندانی دیگر کانون نویسندگان ایران،اهدا کرد و خواستار آزادی این نویسندگان در بند شد. پس از این جایزه، بکتاش آبتین به‌دلیل بیماری و محرومیت از درمان به‌موقع در زندان جان خود را از داد.

در حالی که خندان مهابادی در سال‌های اخیر درگیر پرونده قضایی علیه خود و مانع‌تراشی‌های حکومت بوده، از نوشتن بازنایستاد.

او در سال ۱۳۹۹ کتاب «داستان در بوته» را منتشر کرد که در آن بار دیگر تأکید می‌کند «نقد سالم معطوف به داستان اما اثرگذاری‌اش فراتر از خود داستان است، زیرا نویسنده و خواننده را نیز شامل می‌شود.»

به‌عقیده این منتقد ادبی، نقد «چشم ناظر جامعه» است، آن هم نه ناظر بی‌طرف بلکه «ناظری که محک می‌زند، می‌سنجد و داوری می‌کند».

خندان مهابادی با وجود نقد نویسنده و نقد خواننده، اگر «بی‌اعتنایی» از سوی مردم نسبت به کتاب می‌بیند، مسئول آن را حکومت می‌داند.

او پیشتر در این زمینه گفته است: «عرصه‌ کتاب در ایران پاسخگوی نیازهای معنوی و انتظارات مردم نیست، زیرا عرصه‌ای سانسورزده است و چون کتاب تحت نظارت و یا الگوهای سانسور مجوز می‌گیرد و چاپ می‌شود، مردم به آن بی‌اعتماد هستند. بی‌اعتمادی و بی‌اعتباری بی‌اعتنایی می‌آورد.»

Embed share
هشدار درباره بازگرداندن رضا خندان به زندان
by رادیو فردا Embed share The code has been copied to your clipboard. The URL has been copied to your clipboard
  • ارسال به فیس‌بوک  
  • ارسال به توئیتر  

No media source currently available

0:00 0:04:35 0:00 لینک مستقیم
  • 128 kbps | MP3
  • 64 kbps | MP3

منبع خبر: رادیو فردا

اخبار مرتبط: اعتراض سیاسی برای نقد ادبی؛ رضا خندان مهابادی کیست و چرا زندانی است؟