عکاسی هنر است؟

پندار، می کوشد از این طریق، دریچه ای برای تعامل گروهی درباره ی مسائل فرهنگی، هنری و سبک زندگی بگشاید.

پرسش: به نظر شما، استفاده از نشان های معنایی تبلیغاتی، در هنگام تهیه ی محتوای گزارشی، خبر و یا عکس، می تواند برای گزارشگر یا عکاس مجاز باشد یا خیر؟ آیا چنین اتفاقی، نفس استقلال گزارشگر را به خطر نمی اندازد؟

آلفرد یعقوب زاده، عکاس خبرگزاری سیپا:

یک فتوژورنالیست یا خبرنگار در کارش باید بی طرف باشد، اعتماد و احترام برای حرفه اش قائل باشد. علاقه ی شخصی را نباید با حرفه قاطی کرد.

محمد خیرخواه (عکاس خبرگزاری یونایتد پرس اینترنشنال):

به نظرم کسی نمی تواند کسی را محاکمه کند یا جلوی فعالیتش را بگیرد که چرا چیزی را روی دوربین یا سایر تجهیزاتش بسته است. تنها خط قرمز، قانون کشورهاست. اگر در مورد انتخابات بخواهیم صحبت کنیم وقتی تبلیغات کاندیداها بصورت رسمی و قانونی شروع شده باشد، این مسئله هم میتواند جزئی از آن تبلیغات باشد.

این یک مسئله کاملا شخصی است. ممکن است مثلا من بند […] رنگ به تجهیزاتم ببندم اما عکس خوبی از […] نگیرم

ابراهیم حیدری، عکاس:

ماجرای تعلق خاطر یک عکاس به سوژه در جایگاهی که بعنوان یک راوی بی طرف و منصف قرار می گیرد، مساله ای ست که همواره مورد بحث بوده و غالبا با مباحث دیگری نظیر اخلاق عکاسی،مناسبات عکاس و رسانه، رابطه عکاس و اجتماع و … خلط می شود.

در جامعه ما عملا هیچ گونه رسانه مستقلی در دنیای غیرمجازی وجود ندارد و همواره این صاحبان قدرت و ثروت هستند که رسانه ایجاد می کنند، سیاستگذاری می کنند و راهبرد و خط مشی ارائه می دهند.

روزنامه نگاران و عکاسان هم در صورت پذیرش همکاری با رسانه، عملا مجری تام و تمام منویات صاحبان رسانه و بالطبع ثروت و قدرت می شوند. در چنین فضایی تصور وجود افرادی با هر گرایش فکری، اجتماعی و سیاسی که بتوانند عقاید شخصی خود را پشت در محل کار خود جا بگذارند و بعنوان رکن پنجم دموکراسی، چشم بیدار جامعه و صدای اکثریت خاموش و بی تریبون جامعه عمل کنند شاید انتظار زیادی باشد.

البته مفروضات بالا نکته ای را هم در خود مستتر دارد که بی شک خود اصحاب قلم نیز در ایجاد چنین شرایطی چندان بی تاثیر نیستند. چرا که بی شک صاحبان رسانه بدون یاری و مدد اهل قلم و تصویر قادر به ایجاد و ساماندهی رسانه ای پرمخاطب نیستند و اگر بود عزمی در جهت تعیین حدود قدرت صاحبان رسانه در تعیین خط مشی و خطوط قرمز، می شد که… غم نان اگر بگذارد.

از آنسل آدامز نقل شده است که «هیچ رسانه ای چون عکس، کنه وجود مولف را بر ملا نمی سازد». عکاس چون هر فرد دیگری در زمانه و دیار سیاست زده ما، آزاد است که عقاید سیاسی و اجتماعی خود را داشته باشد، اما هنگامی که این عقاید را وارد حوزه شغلی و اثر خود می کند، از جایگاه منتقد منصف جامعه خویش فاصله می گیرد و از عکاسی که در حوزه سیاست عکاسی می کند تبدیل به سیاست ورزی می شود که به مقتضای تبلیغ حزب و گروه مورد علاقه اش، عکاسی می کند. در این جایگاه فرد، چیزهایی را حذف می کند و در انعکاس وقایع چنان غلو می کند که بیشتر در حوزه کاری روابط عمومی ها تعریف می شود و این امر هم فقط به مقطع تولید اثر محدود نمی شود و در هنگام ارائه اثر هم مشاهده می شود.

عکاسی که در زیرنویس عکسهایش از واژگانی «استقبال پرشور» و «حضور حماسی» استفاده می کند، بی شک در هنگام تولید اثر نیز، به دنبال بستن کادر و انتخاب لحظه ای بوده است که موید این واژگان باشد.

چندی پیش با دوستی – که اتفاقا شاغل در روابط عمومی یکی از نهادهای همواره در معرض نقد دولتی است – بحثی در رابطه با استقلال مواضع نیروهای مطبوعاتی شاغل در روابط عمومی ها با مواضع سازمان مطبوعشان داشتم. در خلال این بحث نکته بسیار مهمی دستگیرم شد. این که نیروی روابط عمومی در دیار ما، برای دیدن و نقد کردن آموزش نمی بیند، می آموزد که بر همه چیز چشم ببندد، در انعکاس نقاط قوت یک کلاغ، چهل کلاغ کند و هر گونه نقد بجا و بیجایی را با تکذیب، تهدید و شانتاژ مواجه سازد.

در حوزه عکاسی مطبوعاتی -که این روزها بسیاری از دبیران و ادیتورهای رسانه سعی در تفکیک بیش از پیش آن با عکاسی مستند و تاکید بر وجه خبری صرف دارند- تاثیر نگرفتن از سوژه و حوزه فعالیت آن، از اصول اولیه و بدیهی بشمار می رود. و البته این عدم تاثیرپذیری هیچ ارتباطی به عواطف انسانی که در همه حال با مولف همو تایکید بر راه است ندارد و بحث بر سر تولید اثر با نگاه کاملا هدف گذاری شده در جهت القا منویات گرایش سیاسی مطبوع است. در این شرایط وقتی عکاسی با استفاده از اقلام تبلیغی و نشانه های گروه برگزار کننده اقدام به عکاسی میکند، این پیام القا می شود که نه تنها مقاومتی برای عدم تاثیرپذیری در کار نیست بلکه عکاس با افتخار دستها رابه علامت تسلیم بالا برده است. این رفتار شاید قبل از هر چیز به باج دادن به سوژه و تخطی ازجایگاه حرفه ای عکاس تعبیر شود از چنین عکاسی، توقع تولید اثری عمیق، منصف و منتقد، چندان منطقی بنظر نمی رسد.

و این جاست که دو راهی اخلاق شخصی یا اخلاق حرفه ای، بیش از پیش رخ می نماید.این انتخاب که آیا مولف باید با تلاشی خودآگاه در جهت حذف اعتقادات شخصی خویش، به دنبال خلق اثری منصف و واقع نما باشد یا در خلاقیت، تکنیک و هنرش را تبدیل به ابزاری برای رساندن پیام تفکر و گرایش مطبوعش کند و بی خیال مخاطبین رسانه اش، چیزهایی را سانسور کند و چیزهای دیگر را درشت نمایی کند و در نهایت اثری خلق کند چنان که دلدار پسندد.
در چنین روزگاری شاید بهتر باشد که ما عکاسان تعهد خود با «ثبت واقعیت» را مبنای عمل خود قرار دهیم و سانسور و گزینش را به دبیران و ادیتورها واگذاریم که بهتر از این عاشقان دلشده، مصالح و خط قرمزها را می شناسند.

سیاوش نورین – آزاد:

در همه حال نظر و رای افراد قابل احترام است و اعتقاد هر کس محترم. حق مسلم هر فرد یا افرادی است که برای کاندیدای مورد نظر خود تبلیغ کنند.

یک عکاس یا خبرنگار در هنگام تهیه گزارش به عنوان نماینده یک رسانه تلقی شده و از حیث بعد فردی نگریسته نمی شود و لذا اینگونه حرکات در حین انجام وظیفه شایسته نیست.

این اعمال می تواند به شکل مخرب و ویرانگر باشد و به عدم اطمینان و رعایت بی طرفی در تهیه گزارشات آن ان منجر شود.

چاوش هماوندی – جام جم :
سلام. به نظرم یک عکاس یا خبرنگار در حین تهیه خبر حتی نباید طوری رفتار کند که بتوان حدس زد او طرفدار کیست چه بخواهد که آشکارا تعصب و تعلق شخصی خود را آشکار سازد.

نرگس امامی – اقتصاد پویا:

درست نیست. چون واسه تهیه گزارش رفته نه تبلیغات.

شهرزاد اکبر – آزاد :

ما نمیتونیم کسی رو مجبور کنیم که اعتقتداتاش را پنهان کنه یا نه! اگر کسی ار فلان کاندیدا حمایت میکنه به خودش بستگی داره که نشون بده من از آقای فلان طرفداری میکنم با نشون نده.

به نظر من مهم ترین نکته اینه که فردی که از بیرون داره نگاه میکنه خیلی خیلی تحت تاثیر قرار میگیره. مثلا میبینه فلان عکاس با روبان سبز داره از یک کاندیدی عکس میگیره .پس میگه این چون روبان سبز دستش هست و من مخالفشم خب مثلا نمی ره عکس هاشو ببینه یا نقد منصفانه انجام بده! یا به خودش میگه حتما داره عکس های تخریب کننده میگیره. کلا سو گیری پیش میاد! پس بهتره که نشون نده.

حسین وحدانی – روزنامه نگار مستقل:

بسته به نوع قرارداد حرفه ای خبرنگار/عکاس با موسسه مطبوعش، قوانینی هم برای حدود استقلال رای و وابستگی سازمانی – یا به عبارتی شخصیت حقیقی/حقوقی خبرنگار – وجود دارد که طبعا مورد توافق طرفین قرارداد (رسانه-خبرنگار) قرار گرفته.

از آن جا که در ایران معمولا خبری از قرارداد حرفه ای نیست که در آن مرام نامه کارفرما (رسانه) و حدود و ثغور وظایف و اختیارات خبرنگار و رابطه شخصیت حقیقی/حقوقی وی مشخص شده باشد، به نظر می رسد تنها معیار، اخلاق عرفی حاکم بر مطبوعات و رسانه ها باشد. در این چارچوب ظاهرا نباید مشکلی برای استفاده از نشان های یادشده و نمایش گرایش سیاسی خبرنگار باشد؛ چه آنکه رسانه های داخلی معمولا دارای خطوط پررنگ سیاسی هستند و نمایندگی هرکدام از آنها (به عنوان خبرنگار،عکاس یا …) در حین تهیه خبر، شرکت در نشست های مطبوعاتی و غیره، به منزله نوعی نمایش گرایش سیاسی هردو شخصیت حقیقی/حقوقی هم هست.

میثم یوسفی، خبرنگار آزاد:

از نظر اخلاقی گرچه این یه تبلیغه و یک خبرنگار با یه شهروند معمولی فرق داره که بگیم حق نداره تبلیغ کنه، ولی از طرفی توی حوزه ی خودش مثل یه ورزشکاره که حق داره از فلان شرکت و فلان برند حمایت کنه و مبلغش باشه. اگر این تبلیغات دور از انصاف نباشه و باعث نشه به خاطر چنین کاری انصاف و اخلاق رو هم کنار بگذاریم و رسالتمون مبنی بر بیان حقایق رو فراموش کنیم مشکلی نداره. البته هر فردی این بیان حقایق رو با تفکرات سیاسی و اجتماعی ش می آمیزه که یکی ش هم همین موضوع یعنی استفاده از بنر یه کاندیدا یا تبلیغ برای اون توی فرصت های مختلف می تونه باشه. البته اگر این مسئله از یه
مکانیزم دولتی یا سازمانی با اجبار و اعمال فشار باشه محکومه و قطعا درست نیست. گفتم که در حد یه حرکت فردی در حوزه ی شخصی قابل قبوله و نه بیشتر.

حمید جانی پور :

حالت بسیار خوب این است که عکاسان و خبرنگاران باید تفکر و ایدئولوژی خود را در کارشان نشان دهند.(هیچ گاه نمی شود عکاسی بدون داشتن تفکر و نظر اثری خلق کند) اما در مورد تبلیغ برای کاندیدای مشخص، بگمان من در ایران ما نزدیک انتخابات دچار شور انتخاباتی میشویم و بدون نقد کاندیدای مورد علاقه به تبلیغ او میپردازیم که این هم ایرادی ندارد چون ما به حداقل ها راضی هستیم. طبیعی است که من عکاس و خبرنگار دفاع می کنم از کاندیدایی و نظرم را بیان می کنم. البته نکته بسیار مهم این است که باید تعادل را هم رعایت کنم.

مجید مصطفی زاده – آزاد :

اگر عکاس یا خبرنگار بخواهد با این کارش جو را برهم بزند کاره خوبی نیست، ولی درکل مجاز هست فقط علاقه ی شخصی خودش را با آن نماد مطرح کند و خود را نماینده ی محلی که کار میکند نشان ندهد.

مسعود حسینی – خبرنگار-عکاس خبرگزاری فرانسه در کابل-افغانستان:

سلام. بی طرفی محض اولین و مهمترین اصل کاری یک خبرنگار است که با استفاده از هر نشانه ای به نفع یک کاندید خدشه دار می شود. عکاس-خبرنگار کسی است که ۱۰۰% واقعیت را به افکار عمومی منتقل می کند و به همین دلیل قبول مسولیت و خطر زیاد است که بین همه گروهها با هر نوع گرایش فکری و سیاسی محترم است و همه از او دعوت می کنند که واقعیت در حال انجام را به دیگران منتقل کنند.

حال اگر یکی از این مشخصات با طرفداری علنی و آشکار از یک جریان سیاسی زیر پا گذاشته شود دیگر نمی توان به او به عنوان یک فرد صادق و راستگو نگاه کرد.

سلمان زرکوب – آزاد:

۲ حالت وجود داره :

نخست این که عکاس برای جایی عکس سفارشی میگیرد. در این حالت نمی تواند قرار دهد. مثلا: عکاسی که برای […]عکس می گیرد، اگر لوگوی […] را زیر تمام عکس هایش بزند، آنها هم همچین مُهری زیر پرونده اش بزنن که هم آبش بشه و هم نونش.

۲- عکاسی که آزاد عکس می گیرد، آزاد است که هرجور خواست بگیرد. چه آرم […] بزند، چه لوگوی[…] . کسی هم موافق نبود، خب نباشد.

محمد رضایی/ عکاس خبرگزاری فارس

این مسئله رو بطور کامل نمیشه نفی کرد چرا که عکاس یا مطبوعه خصوصی در راستای کار (حرفه ای) میتونه با عقد قرارداد مالی یا معنوی فی مابین ، به فعالیت خصوصی خود با یک نهاد، حزب، شرکت یا اشخاص حقوقی و حقیقی بپردازه ؛ اما اینکه نهادهای خبری ما که غالبا از این موضوع مستثنی هستند به بهانه پرداختن به فعالیتهای انتخاباتی یک کاندیدا (رنگ و لعاب) اون طیف زمانی و مکانی رو به خودشون میگیرن اصلا پسندیده نیست.

عبدالحسین رضوانی – فارس:

به نظر من عکاس و خبرنگار برای جلوگیری از دادن ذهنیت این کار نکنه .

کوروش رنجبر:

بارها از نوع اجرای مجریان شبکه های تلویزیونی و گزارشگران این رسانه عصبانی و کلافه شده ام، چرا که بدیهی ترین اصل که همان بی طرفی است، نادیده گرفته می شود.

این مسئله تنها شامل حال رسانه ی صدا و سیما نمی شود، بلکه گاهی بعضی از روزنامه ها هم به دام آن می افتند و فرقی نمیکند که متعلق به کدام جناح باشند.

به نظر من روزنامه ها یا خبرگزاری هایی که به عمد اخبار مربوط به جناح مقابل را نادیده میگیرند، حذف یا بی تفاوت از کنارش می گذرند، در واقع به اصل بی طرفی که مهمترین بخش از این حرفه محسوب می شود، خیانت می کنند.

کار عکاس و خبرنگار در تهیه ی گزارش و خبر و ثبت رویدادها مبتنی بر نگاه بیطرفانه است و مدنظر قراردادن نگاه سیاسی و تفکرات خاص گروهی و حزبی در حین انجام کار،در واقع زیر سوال بردن رفتار حرفه ای است.

چرا که ناخودآگاه باعث می شود از حقایق دوری شود و تصویر وارونه ای به مخاطب ارایه شود.

همین اصل را در نظر بگیرید وقتی عکاسی در جلسه ی انتخاباتی یکی از کاندیداها که وابسته به جناح رقیب است، حضور دارد، اگر نگاه بی طرفی نداشته باشد، خود به خود عکس هایی می گیرد که نوعی شیطنت در آن مشهود است و این از نظر اخلاق حرفه ای درست نیست و یا عکاسی که از یک رویداد جنگی و یا یک واقعه ی تروریستی عکاسی می کند اگر به اصولی که مورد قبول جامعهی خبری است وفادار نباشد ترفندهایی را به کار میگیرد که سعی در اغراق واقعهی پیش آمده دارد.
پس با توجه به موارد ذکر شده ، معتقدم که عکاس و خبرنگار در حین انجام کار باید فارق از دیدگاههای سیاسی به کار خودش بپردازد.

این نظرسنجی با همکاری انجمن Iranian Photojournalists صورت گرفته است

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: عکاسی هنر است؟