بعد از پروفسور حسابی و ثبوتی این بار نوبت به پروفسور گلشنی رسید!
اینکه خودمان، سرمایههای علمی کشور را آماج اتهام و بیاحترامی قرار دهیم، تیر خلاصی است که مرگ اخلاق را در پی داشته و حُرمت مقام استاد، دانشگاه و دانشگاهیان را زیر سؤال میبرد.
به گزارش ایسنا، آیین رونمایی از مجموعه هشتجلدی «ایران من» دکتر رضا منصوری قرار بود روز دوشنبه ۲۲ فروردینماه ۱۴۰۱ از سوی کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف و با حضور نویسنده کتاب و سخنرانی دکتر ناصر فکوهی، انسانشناس و استاد دانشگاه تهران و دکتر محمدرضا اجتهادی، استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف برگزار شود اما این مراسم بنا به دلایلی، لغو و براساس برخی گزارشها، به زمان دیگری موکول شده است!
پیگیریهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از برخی مسئولین دانشگاه صنعتی شریف برای روشن شدن زوایای مختلف این اتفاق هم تاکنون به نتیجهای نرسیده و هنوز توضیحی در خصوص علت لغو برنامه رونمایی اعلام نشده است؛ اما به نظر میرسد، دلیل لغو و تعویق برگزاری این برنامه، بخاطر نامه جمعی از اساتید دانشگاههای تهران بوده است!
در این نامه اعتراضی که در تاریخ ۲۱ فروردینماه ۱۴۰۱ خطاب به دکتر جلیلی، ریاست دانشگاه صنعتی شریف، حجت الاسلام دکتر طباطبایی، مسئول نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه صنعتی شریف و دکتر بهمن آبادی، مسئول بسیج استادان دانشگاه صنعتی شریف نوشته شده است، آمده است:
« این کتابها (مجموعه هشتجلدی «ایران من») دربردارنده مجموعهای از مقالههای پیشین ایشان (دکتر منصوری) است که آنها را در وبگاه رسمی خود یا برخی نشریات منتشر کرده است. افرادی که آراء و آثار ایشان (دکتر منصوری) را از جهات گوناگون و موضوعهای فکری و فرهنگی پیگیری میکنند، میدانند که محتوای کلی و تکراری این نوشتارها چند مسئله را هدف گرفته است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- تلقین ناتوانی و ناکارآمدی به جامعه علمی کشور و ایجاد حس حقارت و خود کمبینی در برابر غرب... .
- توهین به دانشمندان پیشکسوت و اثرگذار ملی و بینالمللی که در کشور کارهای مهم و ماندگار علمی و فرهنگی داشتهاند... .
- تمسخر و به استهزاء گرفتن ارزشهای اسلامی و انقلابی در سطوح گوناگون وزارتی دولت، قوای نظامی، نهادهای فرهنگی میهن و نظام علمی کشور که مثالهای آن بیشمار است... .
- تقلیل و فروکاست فهم علمی و سطح دانشی دانشوران و اندیشهمندان کشور و تخفیف جایگاه علوم ملی و اسلامی این سرزمین... .
در بخش دیگری از این نامه ادعا شده است: روزگاری است که کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف، پناهگاه کسانی است که آرام و خزنده، جریانسازی میکنند تا هویت ملی و اسلامی ما از یک سو و ماهیت دانشگاهی و علمی ما از سویی دیگر، خدشه بردارند و آسیبهای تند فرهنگی و اجتماعی آن دامنگیر همه ملت ایران شود. گروهی پنهان، اما هدفمند در طراحی و اجراء ساز و کارهای این چُنینی، اهتمامی بلیغ دارند تا دانشگاه صنعتی شریف را کانون خبری خواستههای خود در رسانههای غربی و جوامع ضد اسلام و ضد انقلاب نشان دهند.
از شما بزرگواران میخواهیم و انتظار داریم برای حفظ نهاد دانشگاه و حفظ شأن استادان والامقام و پرهیز از توسعه اثرات سوء برگزاری این نشست، از برگزاری آن جلوگیری به عمل آورید.»
نگارندگان در بخش دیگری از این نامه عنوان کردند: « شوربختانه شاهد آن هستیم که ایشان (دکتر منصوری) در این کتابها و در نهایت بیادبی و حقنشناسی به استاد عظیمالشأن جناب پروفسور گلشنی، استاد ممتاز دانشگاه صنعتی شریف به تکرار، بیاحترامیهای دور از ادب داشته و دارند. در مقابل این همه رذیلت و خفّت، خوشبختانه در سطح جهانی شاهد هستیم که ارج والای افکار و آثار این دانشمند شهیر مسلمان و فیلسوف نامدار علم از سرزمینهای شرق دور تا اروپا و آمریکا دانسته شده است و کتابها و مقالات بسیاری در تأثیرگذاری این آراء، پژوهش و نگارش شده است. منصوری و منصوریهای دیگر پیدا و پنهان نیک میدانند که "عرض خود میبری و زحمت ما میداری" »
از زیر سؤال بردن پروفسور حسابی تا دانشگرِ بیخبر خواندن پروفسور ثبوتی
یکی از مهمترین بندهایی که در این نامه به آن اشاره شده است، اتهام به دانشمندان پیشکسوت و اثرگذار ملی و بینالمللی است که در کشور کارهای مهم و ماندگار علمی و فرهنگی داشتهاند. موضوعی که تنها محدود به پروفسور گلشنی نبوده و پیش از این نیز شاهد نمونههای دیگری از آن بودهایم.
دکتر منصوری پیش از این و در مصاحبهای، در پاسخ به این سؤال که ظاهراً شما معتقدید درباره مقام علمی دکتر حسابی در جامعه ایران، غُلو شده است، گفته بود، "متأسفانه واژه غُلو درباره دکتر حسابی، خیلی کم است! آنچه در جامعه ما رخ داده، خیلی بیش از غُلو است. مثلاً در کتب درسی آموزش و پرورش، دکتر حسابی را در حد نیوتن و اینشتین و یا حداقل در حد ابنسینا در تاریخ علم ایران معرفی کردهاند. اینها همه جزو خدمات دکتر حسابی است؛ ولی اگر دکتر حسابی را به عنوان فیزیکدان بررسی کنیم، میبینیم که ایشان در عین اینکه فیزیکدان خوبی بودند، هیچ کار علمی ارزندهای که در دنیا بتوان به آن استناد کرد، انجام ندادهاند...!"
این در حالی است که مرحوم پروفسور حسابی فیزیکدانی برجستهای بوده که خدمات ارزندهای برای کشورش انجام داد و تلاش کرد تا علم فیزیک نوین را به ایرانیها بشناساند. وی پایهگذار دارالمعلمین عالی تهران، پایهگذار اولین ایستگاه هواشناسی ایران، رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران، رئیس دانشکده علوم و پایهگذار مرکز تحقیقات اتمی و مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران بود و اینگونه زیر سؤال بردن ایشان، در شأن جامعه علمی کشور نیست.
البته این تمام ماجرا نبوده و نمونه دیگری از اتهام به دانشمندان اثرگذار و پیشکسوت کشور، توسط دکتر منصوری؛ دانشگرِ بیخبر خواندن پروفسور ثبوتی بود! هفتم تیرماه سال ۱۴۰۰ و همزمان با هفتاد و ششمین برنامه رونمایی از طرحهای معاونت علمی و با حضور رییس جمهوری وقت، و پس از انتشار مصاحبه ایسنا با پروفسور ثبوتی، (بخوانید: به مهندسان رصدخانه ملی آفرین میگویم / انتقاد انجمن نجوم ایران، غیر منطقی و ناشی از بیاطلاعی بود) دکتر منصوری با انتقاد شدید از پروفسور ثبوتی، وی را دانشگری بیخبر خواند که تن به محملی شبه علم داده است! (بخوانید: "استاد کُشی" توسط یک استاد!)
«چون ایران خانه من است، متعلق به من است، ایرانِ من است، زیستنام در آن معنی داشته و لذتم در دیدن آرامش و رفاه ساکنان آن بوده - شهروندان خانه من! برای آنها نوشتهام». اینها عباراتی هستند که دکتر رضا منصوری، فیزیکدان، کیهانشناس، استاد بازنشسته دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف درباره جدیدترین اثرش - مجموعه هشتجلدی «ایران من» - نوشته است. از استادی که مردم کشورش را "شهروندان خانه من" خطاب میکند، انتظار نمیرود که حُرمت استادی پیشکسوت که یکی از همان "شهروندان خانه من" و الگویی برای جامعه و جوانان است را نگاه ندارد.
اینگونه تاختن به اساتید و گنجینههای علمی کشور، ترویج بیاخلاقی نسبت به اساتید و معلمانی است که دین اسلام، پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) بارها بر حفظ حرمت و ادای احترام نسبت به مقام آنها تأکید کردهاند. دانشگاه، جایگاه مقدس کسب دانش، معرفت و علمآموزی و البته، مطرح کردن آراء موافقان و مخالفان، بحث و تبادل نظر میان نخبگان، فرهیختگان، پژوهشگران و اساتید دانشگاه به دور از هرگونه غرضورزی و جانبداری ناحق است. تلاش کنیم حُرمت این محیط مقدس را حفظ کرده و به قول پروفسور ثبوتی، مثل انبوه جوانان پاک و بیآلایشی که به دانشگاه میآیند، راستگو و راستاندیش باشیم و یکدیگر را به رعایت اخلاق نیک و خوبی تشویق کنیم.
انتهای پیام
منبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: بعد از پروفسور حسابی و ثبوتی این بار نوبت به پروفسور گلشنی رسید!
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران