محمدولیالله اولین سرلشگر ترور شده ارتش
موتورسوار مسلحی که اطراف خانهاش در خیابان پهلوی پرسه میزد به اتهام سرکوب خلق کُرد و سرسختی در برابر دستور وزیر کشور دولت موقت او را با مسلسل یوزی به رگبار بست و پا و شکمش را به شدت مجروح کرد. سرلشگر را به بیمارستان مهر در خیابان زرتشت غربی رساندند و به اتاق عمل بردند اما اقدامات پزشکی بیاثر ماند و کار از کار گذشت.
به گزارش ایسنا، امروز سوم اردیبهشت ماه چهل و سومین سالروز ترور سپهبد محمدولیالله قرنی در سال 1358 است.
در فرم ارزشیابی خدمتی محمدولی قرنی در سال 1324 در یازدهمین سال خدمتش در گارد جاویدان شاهنشاه، 43 خصوصیت و ویژگی اخلاقی و رفتاری در او شناسایی و ثبت شده بود آن هم در دورانی که تعداد زیادی از امرا و درجهداران ارتش پهلوی به عیاشی، هرزگی و بیبند و باری معروف بودند.
او هوش و استعداد بالایی داشت به نحوی که در دبیرستان نظام بین 32 دانشآمور نفر دوم بود و با معدل 17 و 68 صدم با رتبه سوم وارد دانشکده افسری شد.
او همچنین عنوان اولین مغضوب گروهکهای تروریستی و اولین شخصیت نظامی ترور شده به دست گروهک تروریستی فرقان در نظام جمهوری اسلامی ایران به خود اختصاص داد.
محمدولیالله
محمدولیالله، سومین فرزند میرزا آقاخان اول فروردین ۱۲۹۲ در خانوادهای مذهبی و متوسط در تهران به دنیا آمد. پدرش از مدیران اداره مخابرات تهران برای ماموریت کاری چند سالی به شیراز منتقل شد و خانواده در راه برگشت به تهران در شهر آباده شاهد بیماری سخت و مرگ او بودند.
میرزا آقاخان در 10 سالگی محمدولیالله بدرود حیات گفت و خانواده او در میانه راه رسیدن به تهران یک سال در اصفهان سکونت گزیدند. محمدولیالله در خانواده و در جمع دوستانش محمدولی صدا زده میشد. او تحصیلات ابتدایی را در دبستان گلبهار اصفهان به پایان رساند و بعد از برگشتن خانواده به تهران، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد و در دبیرستان صاحب منصبی نظام ارتش با معدل 17 و 68 صدم با رتبه سوم به پایان رساند.
محمدولی در سال 1309 وارد دانشکده افسری شد و در سال 1313 در 21 سالگی با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه فارغالتحصیل شد و دوره ستاد و دوره سه ماهه دانشگاه جنگ را با موفقیت بالا طی کرد.
قرنی در خاطرهای از شباهت اسم فامیلش به اویس قرنی، از تابعین و دوستداران پیامبر اسلام، گفت: «16 ساله بودم که نسبت به نام خانوادگیم حساس شدم. به فکر افتادم بررسی کنم تا ریشه و وجه تسمیه آن را بدانم. حاصل بررسیم این شد که نام فامیل من منتسب است به یکی از دوستداران و اصحاب گرانقدر پیامبر اکرم(ص) بهنام اویس قرنی. مشیت الهی را اینگونه رقم خورده دیدم که هویت من با واسطههایی به انسانی خداجو مرتبط باشد، در قبال این ارتباط مقدس احساس مسؤولیت کردم و با خود گفتم من موظفم در پاسخ به این لطف خداوندی بهگونهای عمل کنم که زندگی من شباهت و رنگ و رایحهای شبیه به زندگی آن بنده خاص خداوند داشته باشد.»
ستوان قرنی با نشان دادن لیاقتها و شایستگیهای شخصیتی و نظامیش در فاصله سنی 21 تا 45 سالگی سلسله مراتب نظامی و پستهای سازمانی مختلف در ارتش را طی کرد. او در سال 1329 در 37 سالگی با درجه سرهنگ تمامی فرمانده نظامی تیپ رشت شد و یک سال بعد به درجه سرتیپی ارتقا یافت.
کودتای نافرجام
اگرچه سرتیپ قرنی در ماجرای قتل فجیع سرتیپ محمود افشارطوس، رییس شهربانی کشور در دوره دکتر محمد مصدق مشارکت نداشت اما از جمله امرا و فرماندهان ارتش بود که در کودتای انگلیسی – آمریکایی 28 مرداد 1332 علیه دولت دکتر محمد مصدق و سقوط این دولت مشارکت داشت. سرتیپ قرنی به فاصله کوتاهی از این کودتا با درجه سرتیپی به ریاست رکن دوم ستاد ارتش شاهنشاهی منصوب شد و در مهر سال 1336 به درجه سرلشگری ارتقا یافت.
دوران خوش قرنی در این مسوولیت کوتاه بود. او در اسفند 1336 به اتهام کودتا علیه محمدرضا پهلوی بازداشت و در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد. کودتای سرلشگر قرنی ماجرای جالبی داشت.
در سالهای اول پس از 28 مرداد 1332 و ساقط کردن دولت دکتر محمد مصدق، آمریکاییها رفته رفته جای پای خود را در دربار شاهِ جوان پهلوی باز کردند اما سیاستمداران آمریکایی تا آن زمان چندان روی محمدرضا به عنوان شاه مورد نظرشان حساب باز نمیکردند. به همین دلیل طرح کودتا علیه شاه را در اسفند 1336 از طریق سرلشگر قرنی عامل نظامی، دکتر حسن ارسنجانی عامل سیاسی و اسفندیار بزرگمهر رابط سرلشگر قرنی با مقامات آمریکایی را برنامهریزی کردند.
از دیگر سو عوامل جاسوسی اینتلِجنس سرویس انگلیس که تسلط کامل اطلاعاتی بر ارکان ارتش و دربار شاهِ پهلوی داشتند، از قصد آمریکاییها مطلع شدند و از طریق عامل قابل اعتماد خود سید ضیاءالدین طباطبایی، عامل سیاسی کودتای سوم اسفند 1299 علیه احمدشاه قاجار که نقش محرم اسرار سرویسهای اطلاعاتی انگلیس را در همه سالهای قبل و بعد از این کودتا بر عهده داشت، به محمدرضا شاه اطلاع دادند و مانع سرنگونی سلطنت محمدرضا در شانزدهمین سال سلطنت او در زمستان 1336 شدند.
ارتشبد حسین فردوست در خاطراتش که در کتاب انگلیسیها و کودتای قرنی نوشت: «من شخصا در تمام مدت قریب به 20 سال خدمت در دستگاه اطلاعاتی یعنی از شروع کار دفتر ویژه اطلاعات در سال 1338 تا پیروزی انقلاب در سال 1357 نه از مقامات انگلیسی و نه آمریکایی نشنیدهام که فردی را به عنوان مخالف محمدرضا به من و سایر مقامات اطلاعاتی مانند رییس ساواک، رییس اداره دوم ارتش و حتی به خود محمدرضا معرفی کرده باشند. پس این به طور مسجل رویه سرویسهای اطلاعاتی است که مخالف رییس کشور را به او معرفی نکنند و خود از وجود او استفاده کنند و تنها موردی که شاهد لو دادن یک مخالف محمدرضا بودند در ماجرای سرلشگر قرنی بود که توسط ام آی سیکس لو رفت.
سرهنگ قرنی از افسرانی بود که در کودتای 28 مرداد 1332 شرکت کرد و سپس به علت اعتماد فوقالعاده آمریکاییها به او با درجه سرلشگری رییس رکن دو ستاد ارتش شد. در آن زمان ساواک وجود نداشت و شهربانی هم از نظر اطلاعات فوقالعاده ضعیف بود. در این شرایط رییس رکن دو ستاد ارتش مهمترین مقام اطلاعاتی کشور بهشمار میرفت و از نظر اطلاعات نظامی و حتی غیرنظامی یکهتاز میدان بود.
حضور سیداحمد خمینی و سایر روحانیون سرشناس در مراسم ترحیم سپهبد شهید قرنیمنبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: محمدولیالله اولین سرلشگر ترور شده ارتش
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران