تروریستهای اسلامی و دامی هولناک در راه ملت ایران، عرفان قانعی فرد - Gooya News
[@EQFard]
قصههای مشهور در بین راه گشایان، شُرکا، شرکت کنندگان و سهامداران در جنایت و مکافات ۱۳۵۷، قصه هایی غالبا کُمیک، تراژدی و نیز مشمئز کننده و تماما مسخره و باورنکردنی است. قریب به اتفاق این حضرات باورمند به مبارزه تروریستی (و ضد آمریکایی - اسرائیلی!)، هیچ تفکر و اندیشهای را جز دروغ و فریب و اغراق و توهم به جامعه ایرانی تزریق نکردند. اصولا در زنجیر توهم و افکار باطل و بیات شده بودند و این زنجیر و زنگوله به دور گردن و مغزشان تا روز مرگ باقی ماند و یا میماند.
راه و آئینی را برگزیدند و یا از شیوهای هنوز در رسانههای قهوه خانهای و باند بازی خود دفاع میکنند که سبب نکبت و سیه روزی و تیره بختی جامعه ایرانیان شد و هزاران جوان و زن و مرد ایرانی را به خاک و خون کشانیدو هنوز هم به سینه قبرستان میفرستد.
هنوز هم در برخی از رسانهها، فلان گروه تروریستی مارکسیستی، با فریب کاری و عبارات پر طمطراق توخالی، به شیوه شارلاتانهای رذیل، خود را آزادیخواه مینامند! که کم کم هر شنونده نسل جدید و نسل پویا و نوجوی ایرانی را به خنده و استهزا وا میدارد. وگاه منزجر کننده است که در آن اسارت و بندگی قالبها و دامها و مدارها، کمترین شعور شناختی و آگاهی و تفکر و پرسشگری وجود ندارد و کور و کر و چشم بسته در قالب سنت و یا منطق باطل، حرکت میکنند و حاضر به تغییر هم نیستند.
حضرات ساطور و قمه به دست بلواگر - زبانم لال انقلابی! - هوادار فلان سازمان مسلح و پیرو قیام مسلحانه (تروریستی)؛ امروزه آلامد شدهاند و فعلا نام و نان در تحلیل سیاسی و یا فعالیت حقوق بشری است. تو گویی که جامعه سلسله ترورها، قتلها، اننفجارها، بانک زنی، راه زنی، تصفیه حسابهای خونین، بمب گذاریها، غارتها، آتش سوزیها، انفجارها و همه جنایات را باید فراموش کند! زیرا ایگ گروههای همکار سابق خمینی، امروزه فعالاند و مبادا که شیشه اتحاد، ترک بردارد و بکشند!... از مشتی تروریستی خلقی با افکاری بیمار، چه نسخهای آموزنده برای نسل جوان باید به یادگار بماند؟!
به عنوان مثال: فلان تروریست در اول شهریور ۱۳۵۰ بازداشت و مهر ۱۳۵۳ آزاد میشود و مجددا در مجاهدین خلق فعال و زندگی مخفی را شروع میکند. در ۲۸ مرداد ۱۳۵۴ بر اثر انفجار بمب دست ساز خودش در خانه تیمی - خیابان شیخ هادی؛ که امروزه بازار مبایل تهران است - لو میرود. میخواست که به ۲۸ مرداد مصدق السلطنه در ۱۳۳۲ اعتراض کند! در حالی که ۲۲ سال گذشته بود. حتی سیانور هم خورد اما به بیمارستان سینا و بعد بیمارستان شهربانی اعزام شدند و خودش تا ابد از هر دو چشم کور شد و دوباره به زندان قصر رفت و در دی ۱۳۵۷ آزاد شد. چندین بار دستگیر و زندانی شد اما این عضو نهضت آزادی و مجاهدین خلق، تا چشمانش و دست چپاش را از دست نداد، با عطش هولناک از بمب ساختن و انفجار و کشتن، دست برنداشت!... و حتی با پول شرکت نفت، ۲-۳ بار به آمریکا و انگلستان برای گذراندن دوره اعزام شد اما در مغزش، شیفته تروریسم اسلامی بود. ۱۵ خرداد خمینی برایش، بت بود و حاضر بود، کل مملکت را به آتش بکشد که شاه و سلطنت از بین بروند و خمینی به قدرت برسد!
امروزه روز در ایران، با مجوز نهادهای امنیتی رژیم، نشریه دارد! لطف میثمی - مهندس نفت از دانشکده فنی تهران و شیفته مصدق، طالقانی، بازرگان، سحابی و منتظری - امروزه، مدیر مسئول نشریه چشمانداز ایران، زندانی سیاسی، عضو شورای فعالان ملی مذهبی است! البته، در اوایل، نشریه راه مجاهد به عنوان ارگان نهضت مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۶۰ ابتدا به صورت هفتهنامه و در نهایت دوماهنامه منتشر شد و تا سال ۱۳۷۲ انتشار آن ادامه داشت که با حکم روحالله حسینیان، دادستان دادگاه ویژه روحانیت، انتشار آن متوقف و با تبرئه در دادگاه (توسط سعید مرتضوی) در سال ۱۳۷۶ ادامه کار آن میسر شد. میثمی در ادامه نام نشریه را به چشمانداز ایران تغییر داد که فعالیت آن از سال ۱۳۷۸ با این نام ادامه دارد. حال، چنین شخصی با این تفکر ناقص، نارسا، شتابزده در خاطراتش طبعا همان دروغها و مهمل گویی آموخته شده در اوهاماش از انجمن اسلامی و نهضت آزادی و مجاهدین خلق را تکرار میکند. دگر در آن نشریه، چه تحولی و اندیشه جدیدی در افکار جامعه میتواند ایجاد کند؟
هرچه هم به امثال این افراد بگوئیم که حقیقت را نادیده میگیرید و توهم پراکنی کودکانه و هوراکشیدنهای احساسی و ادامه دروغ و تحریف و تصویرسازیهای جنجالی و آرمانی ورششکسته، سودی و خریداری ندارد، بی فایده است! خود میثمی در خاطراتش نوشته که بازرگان در زندان کتابی مختصر درباره انقلاب کوبا نوشته که آشکارا، تشویق به حرکت تروریستی (جنبش مسلحانه) بوده است (ج ۱، نشر صمدیه، صص. ۱۶۶-۱۶۵) و خودش در مصاحبهها میگوید که خمینی، ربانی شیرازی، خامنهای، رفسنجانی و طبسی هم حامی مجاهدین خلق بودند!... حتی در زندان، ربانی شیرازی به میثمی میگوید چرا با من تماس نگرفتید که برایتان سلاح تهیه کنم؟ و اعتراف میکند که شهادت را دوست داشته تحت تاثیر افکار بازرگان و طالقانی و سحابی! و با صراحت میگوید "همه حامیان مجاهدین شدند حامیان انقلاب! " و در زندان هم با مجید حداد عادل (عضو مجاهدین خلق و برادر غلامعلی حداد عادل) هم بند بود. [ گفتگو ویدئویی خشت خام؛ آپارات ]
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: تروریستهای اسلامی و دامی هولناک در راه ملت ایران، عرفان قانعی فرد - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران