دنیای شیرین کودکان دیروز شهربابک با عاروسو گذشت

با عزیمت به تاریخ و سرک کشیدن به منازل با صفای قدیمی، خودکفایی در بسیاری از ابعاد زندگی را می‌توان دید، از تامین خوراک گرفته تا پوشاک توسط افراد خانواده، اما به بازی‌های کودکان خانواده که نگاهی بیندازیم می‌بینیم که با ابتدایی‌ترین وسایل دم دستی بازی‌های جذاب و پر تحرک دارند.

دختربچه‌ها نیز با عروسک‌هایی بازی می‌کنند که دست ساز بودنشان مشخص است. هر عروسک با ویژگی ظاهری مردم آن منطقه و پوشش سنتی اطلاعات زیادی را به همراه دارد البته معمولا هر عروسک با خود قصه‌ای نیز به همراه دارد و یا آداب و رسومی خاص از یک نقطه از جهان را نشان می‌دهد.

عروسک‌ها قصه‌ها و افسانه‌ها را بیان می‌کنند و با ابعاد مختلف‌شان به باور‌های مردم اشاره دارند.

عروسک‌های دست ساز پارچه‌ای که کودکان و نوجوانان قدیم به عنوان یک سرگرمی گروهی از آن استفاده می‌کردند معمولا در طبیعت و با توجه به تهیه مواد اولیه آن ساخته و سپس ساعت‌ها با آن‌ها بازی می‌کردند و دنیایی برای آن‌ها خلق می‌کردند که بر گرفته از آداب و رسوم و حکایت‌های و قصه‌ها بود که به زبان کودکانه و خواست آن‌ها دنیایی برگرفته از زندگی پدر و مادر‌ها و بزرگتر‌های خود در دنیای کودکی که تمرینی برای ورود به دنیا واقعی و زندگی بود که از این طریق بسیاری از راه و رسم زندگی آشنا می‌شدند، به این عروسک‌ها "عاروسو" می‌گفتند.

خانم جاویدی یکی از سازندگان عروسک عاروسو گفت: از سال ۱۳۹۶ برای ساخت عروسک عاروسو اقدام کردم، شروع این کار از اینجا بود که متوجه ثبت عروسک دوتوک در خراسان جنوبی شدم، در مورد آن مطالعه کردم، احیا و ثبت اثری ناملموس بسیار برام جذاب شده و ارزشمند بود.

عروسک های پارچه ای همدم خوب دختران قدیم

او می گوید: از کودکی خود به یاد آوردم که مادر گهگاهی عروسک‌های پارچه‌ای درست می‌کرد و من در کنارش لحظه به لحظه تا درست شدن عروسک می‌نشستم و پس از آن در بازی با هم سن و سال‌های خود لذت می‌بردم گویا عروسک‌ها دارای جان بودند.

این بود که شروع کردم به جستجو در میان خانم‌های مسن و پیرزن‌های محله و در مورد عروسک‌های قدیمی دست ساز سوال کردم.

جاویدی گفت: متوجه شدم که تقریبا اغلب مادران در قدیم برای فرزندان خود به ویژه دختربچه‌ها عروسک‌هایی که به محلی عاروسو و یا عاروسکو گفته می شد، درست می‌کردند، چهره و جثه عاروسو‌های ساخته شده گاهی برگرفته از افراد نزدیک یا‌همسایه‌های آنها، برخی لاغر و برخی چاق، برخی خندان و برخی اخمو و بداخلاق، برخی جوان و برخی پیر بودند.

او می‌گوید: طبق تحقیقی که انجام دادم قدمت ساخت این عروسک‌ها به بیشتر از ۱۵۰ سال گذشته بر می‌گشت، زیرا پیرزن‌های خیلی مسن هم به یاد داشتند که در بچگی مادرشان برای آنان عروسک پارچه‌ای دست ساز درست کرده است.

این عروسک ساز شهربابکی گفت: از زنان مسن در مورد نحوه ساخت آن‌ها تحقیق کردم تا اینکه توانستم به کمک آنان چند عروسک درست کنم.

دور ریز های خیاطی و ساخت فرهنگ زیبای گذشته

بدنه برخی از چوب و با روکش پنبه و پارچه و برخی با همان پارچه و پنبه و خرده ریزه‌های پارچه‌های خیاطی درست شد وقسمت جذاب هر عروسک، طراحی چهره آن‌ها با نخ و سوزن بود، وقتی چهره شکل می‌گرفت به هر کس که نشان می‌دادم می‌گفت این شبیه فلان فرد است. هر کس تصویری از فردی که می‌شناخت، در ذهن خود می‌ساختند.

ساخت عروسک‌های دست ساز پارچه‌ای که به آن‌ها "عاروسو" می‌گفتند در واقع هنری بود که از مادران به فرزندان دختر خود، سینه به سینه انتقال داده می‌شد. مادران برای بازی و سرگرمی دختر بچه‌های خود این عروسک‌ها را با همان لوازم و وسایل ساده دور و بر خود یعنی پارچه، نخ و سوزن، پنبه یا چوب درست می‌کردند و وقتی کودکان خود توانایی درست کردن این‌ها را پیدا می‌کردند، درست کردن آن‌ها توسط خودشان در جمع هم سن و سالان خود، تبدیل به سرگرمی لذت بخشی شده است که بهانه‌ای میشد برای ساعت‌ها بازی گروهی و در واقع بازی مورد علاقه دختر بچه‌ها "خاله بازی".

بدین صورت که آن‌ها در نقش همان عروسک‌ها ساعت‌ها مادر یا فرزند یا پدر یا خاله می‌شدند و داستانی برای بازی خود طراحی می‌کردند.

شناخت درونیات بچه ها با ساخت عروسک

چهره عروسک‌ها برگرفته از احساسات و عواطف پاک و دنیای کودکان بود به گونه‌ای که چهره خود نشان دهنده حالات درونی کودک بود. برخی چهره‌ها شاد و برخی غمگین، برخی پیر و برخی جوان، برخی زن و برخی مرد، برخی ضعیف و برخی فربه.

گاهی چنان هنرمندانه چهره آن‌ها را با نخ و سوزن طراحی می‌کردند که این عروسک‌ها تداعی کننده چهره واقعی افراد دور و بر کودکان بود.

خانم محمودی یکی از مادران شهربابکی گفت: در دوران کودکی وقتی از قالیبافی و کار‌های منزل فارغ می‌شدیم و قصد رفتن به صحرا برای بریدن علف برای گاو و گوسفندان می‌کردیم، به همراه خود نخ، سوزن، پارچه، پنبه و گاهی چوب درختانی مانند انار برمی داشتیم و به جای اینکه بعد از اتمام کار سریع به خانه برگردیم، گروهی از دختران هم سن و سال، زیر سایه درختی جمع می‌شدیم و با هر آنچه که به همراه خود آورده بودیم شروع به ساختن عروسک‌هایی دست ساز با عنوان "عاروسو" می‌کردیم.

او می‌گوید: عروس و داماد و گاهی فرزندانی که برای ما رویای زندگی آینده مان بود عاروسوهای ما بودند، بعد از درست کردن آنها، آنچنان در نقش آن‌ها فرو می‌رفتیم که گاهی ساعت‌ها فارغ از هر فکر و خیال و کاری که در خانه انتظارمان را می‌کشید، رویا‌های خود را می‌ساختیم.

او گفت: تصوری که تک تک ما از زندگی آینده داشتیم در نقش‌های خود به اجرا در می‌آوردیم. گاهی با خواندن تصنیف‌های کوچه بازاری که در عروسی‌های مرسوم آن زمان خوانده می‌شد، به خواستگاری داماد دست ساخته خود می‌رفتیم و خانواده عروس هم در جواب، با تصنیف‌هایی به دنبال خریدار ناز و عشوه خود بودند.

او می‌گوید: خلاصه اینکه بالاخره خانواده عروس راضی به وصلت می‌شدند و مراسم عروسی بر پا میشد. جواهراتی که داماد برای عروس خود هدیه می‌داد، چیزی نبود جز هر آنچه با گل، علف و چوب‌های صحرا درست میکردیم و به گردن و دست عروس می‌انداختیم. حال مانده بود منزلی که داماد می‌بایست برای عروس خود فراهم کند. با خاک و سنگ برای آن‌ها خانه و با پوست گردو، پسته، بادام، برگ درخت، خیار و زردک برای آن‌ها لوازم خانه درست می‌کردیم.

او گفت: به همین سادگی از نوع صفای مردم آن دوران. پس از اینکه با دستان و خلاقیت کودکانه خود، زندگی عروس و دامادمان را شکل می‌دادیم، دیگر وقت برگشتن به خانه بود.

تصنیف های عاشقانه چاشنی بازی با عروسک ها

او می گوید:  هم کودکان  کودکی می‌کردند و هم بزرگی، هم بازی بود و هم کار، هیچ فردی از اعضای خانواده غیر مفید نبود؛ اصلا آمده بودند این دنیا که گوشه‌ای از کار زندگی را بگیرند حالا در هر سن و سالی در حد توان خود و گاهی فراتر از توان.

تصنیف‌های کوچه بازاری:

خانم عاروس، بی بی عاروس، اومدیم تختت زنیم                        سکه‌ی آل محمّد،قیچی بر رختت زنیم

خانم عاروس، بی بی عاروس، چادر به سر کن، موقع رفتنه                خونه‌ی بابا قل و زنجیر، خونه‌ی شوهر ترکه زنجیر

وَلا بِلا من نمیام، خونه‌ی بابام بهتره

بابام که جنگم میکنه، خرما به چنگم می‌کنه      شوهر که جنگم میکنه، زیر کلوخ سنگم میکنه

وَلا بِلا من نمیام، خونه‌ی بابام بهتره

خانم عاروس، بی بی عاروس، این چه چیزه در برت                          این حریره نرم و نازک، کی خریده؟ شوهرت

این برنج دونه دونه قل قل آبش میا                                             شیر داماد، بچه هست سرِ شُو خوابش میا

با توجه به شواهد و خاطرات ذکر شده از خانم‌های مسن شهربابک، میتوان قدمت این نوع عروسک‌ها را به بیش از ۱۲۰ سال پیش تخمین زد. چون در خاطرات پیرزن‌هایی که از عمرشان حدود ۹۰ سال می گذشته، مواردی گفته شده است از اینکه مادر آن‌ها به آن‌ها ساخت چنین عروسک‌هایی را آموزش میداده است و تا جایی که دیگر خود به تنهایی توانایی درست کردن آن‌ها را پیدا کرده بودند.

با تخمین متوسط سن مادران آن‌ها در زمان یاد دادن این هنر به فرزندانشان در حدود ۳۰ سال، می توان به راحتی قدمت آن‌ها را به بیش از صد و بیست سال قبل تخمین زد.

عاروسو و قدمت ۱۲۰ ساله

ایمان موحدی فعال گردشگری و پژوهشگر صنایع دستی در گفتگو با خبرنگار ما گفت: عروسک عاروسو به دلیل اینکه از پارچه درست شده است و ماندگاری پارچه زیاد نیست نمی‌توان قدمت دقیقی برای آن‌ها مشخص کرد، اما قدمت آن تقریبا ۱۲۰ سال می‌رسد.

او در خصوص نامگذاری این عروسک گفت: در بین محلی‌ها به همین نام معروف بود و با پرس و جویی که کردم به دلیل نوع لباس شادی که عروسک زن داشت عاروسو نامیده می‌شود.

موحدی می‌گوید: البته در بین این عروسک‌ها عروسک مرد هم ساخته می‌شده که تعدادشان کمتر بود و تکمیل کننده بازی‌های کودکانه محسوب می‌شد.

او گفت: عاروسو جزو اولین عروسک‌های ایران است که  به ثبت ملی رسیده است.

این فعال گردشگری و پژوهشگر صنایع دستی به لزوم شناخته شدن بیشتر عاروسو تاکید کرد و گفت: امروزه مباحث اجتماعی، روانشناسی و کالبدی فرهنگ بومی خود را از دست داده ایم، بچه‌های دوره زمانی قدیم که با این عروسک بازی می‌کردند، درس زندگی مثل نوع تفکر، تفاهم، همزیستی، کار و تلاش کردن، نقش و وظایف زن و مرد را می‌آموختند و با مفهوم آنان آشنا می‌شدند.

به گفته او بچه‌های امروزی بیشتر به بازی‌های الکترونیکی و تک نفره می‌پردازند و بازی‌های گروهی و بازی‌هایی که بدن نیاز به تحرک دارد را کمتر انجام می‌دهند و این روی بهره هوشی تأثیر منفی می‌گذارد.

موحدی می‌گوید: در دوران قدیم به دلیل کمبود امکانات و دسترسی کمتر به بازار‌های امروزی پویایی و خلاقیت‌ها بیشتر بود و بچه‌ها بازی‌های رقابتی و فیزیکی بیشتری انجام می‌دادند.

او گفت: معتقدم که هر فرد ایرانی در هر اقلیمی که زندگی می‌کند و با هر آداب و رسومی که بزرگ شده وظیفه دارد، خاطرات و فرهنگ بومی منطقه را به فرزندش بیاموزد.

موحدی گفت: عارسو به علت منحصر به فرد بودنش می‌تواند درآمدزا بوده و اقتصاد خوبی را به همراه داشته و برای گردشگران جذاب باشد، ما باید در شهربابک چنین برنامه‌ای برای عرضه این عروسک داشته باشیم، به طوری که فروشگاه‌های سطح شهر، اقامتگاه‌های بومگردی، مراکز اقامتی و رفاهی بین راه‌ها می‌توانند نقش مؤثری در معرفی و شناساندن آن داشته باشند.

این فعال گردشگری و پژوهشگر صنایع دستی گفت: فرهنگ را آدم‌ها می‌سازند، حفظ می‌کنند و می‌توانند انتقال بدهند و بسیار مهم است که روی فرهنگ شهر‌ها کار کنیم، هر فردی در شهربابک و در حیطه فعالیت خود می‌تواند معرف این عروسک باشد، به شکلی که علاوه بر مردم و فعالان فرهنگی شهرستان، مدیران دستگاه‌ها این عروسک را به عنوان نمادی از شهرستان در اتاق‌های خود داشته باشند به این ترتیب مردم عادی هم بیشتر آن را می‌پذیرند.

او گفت: شهربابک اجتماعات خوبی نظیر انجمن عکاسان، انجمن شعر و... دارد و هر کدام به عنوان یک رسالت می‌توانند آغازگر این راه و مبلغ شناساندن بیش از پیش این عروسک باشند.

گزارش از محدثه صبوری

باشگاه خبرنگاران جوان کرمان کرمان

منبع خبر: باشگاه خبرنگاران

اخبار مرتبط: دنیای شیرین کودکان دیروز شهربابک با عاروسو گذشت