نادر طالب‌زاده : تلویزیون چاره‌ای ندارد؛ باید فرهنگ نقد را بپذیرد

نادر طالب‌زاده : تلویزیون چاره‌ای ندارد؛ باید فرهنگ نقد را بپذیرد
خبر آنلاین

سیدعبدالجواد موسوی: ۱۱ سال پیش این گفت‌وگو را انجام دادم، به همراه دوستانم زنده‌یاد رضا رستمی و محسن فرجادی عزیز و محمدرضا اسدزاده بزرگوار. با مرحوم نادر طالب‌زاده سابقه دوستی داشتم اما مدت‌ها بود که او را ندیده بودم. در آن جلسه با او به صراحت و منتقدانه حرف زدیم. او هم صمیمانه و بزرگوارانه پاسخ داد. ای کاش امکان سخن گفتن ما با او ادامه پیدا می‌کرد. می‌دانم که کسانی دوست نداشتند او با ما همکلام شود. خدا نبخشاید کسانی را که می‌خواهند امکان سخن گفتن را از ما دریغ کنند و به جایش بذر نفاق و تفرقه بپراکنند. برایش طلب آمرزش می‌کنیم و از خداوند بزرگ می‌خواهیم ما و این سرزمین را از شر شیاطین جن و انس در امان دارد. آمین.

در ادامه متن کامل این گفت‌وگو را که پیش‌تر در ۱۳ آبان ۱۳۹۰ در خبرگزاری خبرآنلاین منتشر شده بود می‌خوانید.

برنامه «راز» بهانه‌ای شد تا میزبان نادر طالب‌زاده در کافه‌خبر باشیم، بحث اما به این برنامه محدود نشد و به مسائل دیگری هم کشید. نوبت که به پرسش‌های کاربران خبرآنلاین رسید باز هم دامنه بحث گسترده شد. طالب‌زاده که تجربه فیلمسازی دارد؛ این بار در مقام یک محقق و تحلیل‌گر به سئوالات مختلفی که مطرح شد پاسخ داد. از رسانه‌ها گفت، در مورد برنامه «راز» و رویکردش در این برنامه حرف زد و...

سیدعبدالجواد موسوی: ۲۰ سال قبل «ساعت ۲۵» را ساختید،. فیلمی منتقدانه درباره آمریکا که با استقبال خوبی هم مواجه شد. اما گمان نمی‌کنم مخاطب امروزی به ویژه نسل جوان از چنین فیلم‌هایی استقبال کند. علت ارتباط برقرار نکردن جوانان امروزی با چنین اثری به این برمی‌گردد که افراد فکر می‌کنند مسائل مهمتری در کشور خودشان وجود دارد.

نادر طالب‌زاده: اینکه چرا روی موضوع آمریکا کار کردم به این برمی‌گردد که منشا خیلی از فتنه‌ها در کشور ما آمریکا بوده است. از جنگ هشت ساله بگیرید تا همین سقوط هواپیماها. همین هواپیمایی که چرخ جلوی آن در مشهد شکست به این دلیل بود که هواپیمای جوان‌تر از ۲۰ سال به ایران نمی‌فروشند و عمر اولیه هواپیما ۱۰ سال است، در ۱۰ سال دوم باید قطعات عوض شود و هواپیما فرسوده محسوب می‌شود. از طرف دیگر فروش قطعات یدکی را هم تحریم کرده‌اند. برای چه ایالت متحده و اروپا هواپیمای نو به ما نمی‌فروشند؟

این به مردم ما صدمه می‌زند. باید ببینیم ریشه این دشمنی‌ها چیست. اخیرا مقاله‌ای با عنوان «شرکت ترس» منتشر شد و پنج شش نویسنده داشت و به اینجا رسید که چه کسانی ترس از اسلام و ایران دارند. در نهایت به پنج نفر رسید. یکی درآمدی بیش از ۲۰ میلیون دلار در سال دارد. ما زمانی «ساعت ۲۵» می‌ساختیم و امروز آنان این کار را می‌کنند. نتیجه مقاله این بود که چند نفر، شرکت و خبرنگاران بزرگ آمریکا ترس از اسلام را تقویت می‌کنند. این افراد در کاخ سفید نیستند، اما اسم آنان را ۲۰ سال است که در کشور به کار می‌بریم. این‌ها ایجاد اسلام‌هراسی می‌کنند. امروز این مقاله ۱۷۰ صفحه‌ای است که درآمده و بعد از ۲۰ سال خودشان به اینجا رسیدند. رویکرد ما از اول انقلاب تا به امروز هیچ تغییری نکرده است و ما رقیبی جدی داریم که دوست دارد سر به تن ما نباشد و نقشه جنگ علیه ما کشیده و پشت جنگ هشت ساله ما همین‌ها بودند.

اینکه می‌گویید به مسائل داخلی باید بپردازیم نکته‌ای کاملا درست است. من در برنامه تلویزیونی اخیرم به مسائلی پرداختم که یقین دارم کسی سراغ آن نمی‌رود. همه کشورهای دنیا دو روز در دنیا تعطیل هستند من به این نکته در برنامه‌ام اشاره کردم که اگر تعطیلی‌های ما هم به دو روز در هفته برسد فضایی برای نفس کشیدن به وجود می‌آید. علاوه بر این کتاب‌های درسی ما در حد جمهوری اسلامی و هوش مردم ما نیست. ما با همه این‌ها کار داریم تا مسائل اقتصادی کلان. ما در ماه مبارک رمضان سه برنامه در مورد زمین‌خواری رفتیم. در شب اول می‌خواستیم حجت‌الاسلام جهانشاهی را به برنامه بیاوریم که قرار بود با آقای حاتمی‌کیا بیاید و ایشان هم پذیرفت وقتی که دیدم مجله‌های راه و پنجره به این موضوع می‌پردازند، تصور کردم مشکلی هم برای حضور در تلویزیون نیست، اما وقتی قرار شد ایشان بیایند. پیشنهاد جدی شد این کار صورت نگیرد.

وقتی آن برنامه را نرفتیم برای اینکه در مورد موضوع توضیح دهیم سه برنامه در مورد زمین‌خواری رفتیم. این حوزه‌ای نبود که نسبت به آن اشراف داشته باشم، کسانی که اشراف داشتند آوردیم و با سه دانشجو شروع شد و معاون قوه قضائیه اعتراض کردند و ایشان را آوردیم و در قسمت سوم آقای عباسی آمد که فرمان ۱۰۰ امام را در برنامه خواند؛ اینکه قرار بود همه مسکن داشته باشند. مسکن مهر هم ایده همان افرادی بود که شب اول در برنامه حضور داشتند. ما به مسائل خیلی اساسی پرداختیم. شما می‌گویید نپرداختم.

موسوی: نه پرداختید. منتها تصور عموم این است که دغدغه اصلی شما چیزهایی است که خیلی به مسائل و معضلات مردم این سرزمین ربطی ندارد. در واقع معتقدند مشکلاتی که شما طرح می‌کنید بهانه‌ای است برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی.

طالب‌زاده: شاید وظیفه من این بود که به این موضوع بپردازم، اما در ادامه آن تلاش می‌کنم کاری کنم که به مسائل داخلی هم توجه شود. وقتی دیدم در داخل کسی کاری انجام نمی‌دهد حرف زدم. تصور من این است که مسائل داخلی را باید بچه‌های مختلف سیما پوشش ‌دهند.

موسوی: پوشش دادن این بخش هم دشواری‌هایی دارد. مسئله ما این است که باورپذیری وجود ندارد؛ یعنی وقتی شما در مورد معضلات مردم هم حرف می‌زنید خیلی بیننده شما را باور نمی‌کند. چرا؟

طالب‌زاده: من اصلا این طور فکر نمی‌کنم. من در خیابان راه می‌روم و مردم با من در مورد این مسائل صحبت می‌کنند. مردم خیابان خیلی بهتر می‌فهمند. مردم درک می‌کنند و تلویزیون هم خیلی خوب می‌فهمد من رسانه‌ای که در آن حاضر هستم را درک می‌کنم، اما تا جایی که بتوانم حرفم را می‌زنم.

موسوی: آیا این مسئله پیگیری شده که چه برسر آبادان و خرمشهر آمد؟

طالب‌زاده: برنامه دوممان را در مورد خرمشهر می‌خواستیم در ماه مبارک رمضان برویم که فیلم‌هایی از هشت ماه قبل داشتیم و من هم قبول نکردم. من گفتم خبرنگار ما باید دو هفته کار کند. از آنجا تماس گرفتند و گفتند مردم شهر منتظر این برنامه هستند، اما پاسخ من این بود که باید دو فیلمبردار بفرستم و دو هفته آنجا باشند تا دوباره به موضوع بپردازیم.ما تا هفت برنامه دیگر به موضوع بانک‌ها می‌پردازیم.

به مسئله مدیریت رسانه پرداختیم و تلویزیون این برنامه‌ها را تحمل کرد. ممکن است در جاهایی شما درست بگویید و ما به خوبی پوشش ندادیم، اما نیت من این است،‌ آنجا که نیاز داریم حرف‌ها مطرح شود و دچار سانسور نشویم. تحریم هواپیما در ایران باز نشده است. نیت من این بود که روی کیفیت یکی از خودروهای ایران کار کنم که دیدم آن خودرو را اصلاح کردند، قصد داشتم این موضوع را بالا پایین کنم.

موسوی: موضوع این است که من به عنوان یک شهروند عادی تا چه اندازه حق اعتراض به نابسامانی‌های موجود را دارم؟

طالب‌زاده: بحث حق اعتراض خیلی مهم است. چند سال قبل راننده‌های اتوبوس و یا معلم‌ها اعتراض داشتند...

موسوی: می‌توانید این‌ها را در تلویزیون مطرح کنید؟

طالب‌زاده: بله، من از منظر خودم نمی‌گویم نماینده مجلس می‌آید...

موسوی: منظورم این است که می‌توانید در تلویزیون بپرسید چرا با معترضان برخورد می‌شود؟

طالب‌زاده: به نظر من بله...

موسوی: خب چرا مردم این را باور می‌کنند و آن را باور نمی‌کنند؟

طالب‌زاده: چون خود ما کم‌کاری کردیم. در مورد موضوع سنگسار سکینه آشتیانی باید به این موضوع می‌پرداختیم که او به خاطر زنا آدم‌کشی کرده و شوهرش را کشته است. چقدر جمهوری اسلامی در فشار قرار گرفت و چند رئیس جمهور دفاع کردند و عکس سکینه آشتیانی از هر بازیگر زنی بیشتر در غرب منتشر شد. ما در ایران ندیدیم، اما پوسترها در متروهای پاریس، برزیل و ونزوئولا بود. من این را از سخنگوی وزارت خارجه شنیدم که چقدر به جمهوری اسلامی فشار وارد شده، من گفتم باید با مستندی صحنه کشتن شوهر این خانم را توسط او بازسازی کنیم.

بعد از شش ماه که این همه گفتند بالاخره پرس‌تی‌وی این کار را کرد و خود زنه هم از زندان بیرون آمد و صحنه را بازسازی کرد که شش بار به شوهرش که بی‌هوش کرده بود برق وصل کرد و بار هفتم کشت. کل ماجرای فتنه‌سازی از ماجرای سکینه آشتیانی و فشار روانی و سیاسی سوی ایران پس از پخش این مستند از پرس‌تی‌وی تمام شد کلاً! به آنان گفتم اگر شما زودتر به ما گفته بودید به کمکتان می‌آمدیم، به ذهن شما نمی‌رسد که باید این را چطور حل کنید.

محمدرضا رستمی: نقدی که شما مربوط به رسانه‌ها می‌دانید اصلا متوجه آنان نیست. وقتی اطلاعات درست داده نمی‌شود و مدیریت اطلاعات به خوبی صورت نمی‌گیرد و از کارشناسان به خوبی استفاده نمی‌شود و همه تلاش این است که کسی در مورد موضوعات صحبت نکند...

طالب‌زاده: خود ما باید سراغ این موضوعات برویم. در همان مصاحبه‌ای که با شان استون بود،‌ یکی از او پرسید می‌دانید فلانی زندان رفته،‌ او جواب داد این موضوع به من ارتباطی ندارد من می‌خواهم فیلمم را بسازم. من بعد از جلسه از آن کسی که سئوال را پرسیده بود، سئوال کردم و دیدم موضوعش موضع معتدلی بود. اشکال کار این است که در این زمینه هم مثل مورد سکینه آشتیانی مسئله را باز نکرده‌ایم.

موسوی: این‌هایی که می‌فرمایید درست است، اما در عین حال اعتماد وجود ندارد. ممکن است به بعضی افراد اجازه داده شود برخی مسائل را در برنامه «راز» نادر طالب‌زاده مطرح کنند، اما در سایر برنامه‌ها نمی‌شود. دایره این اعتماد چرا نباید گسترده‌تر شود؟

طالب‌زاده: متوجه این مسئله می‌شوم. نقد خودی یک فرهنگ است و باید به طور جدی دنبال شود. اینکه خودمان خودمان را نقد کنیم. من با شما موافقم.

موسوی: اگر نادر طالب‌زاده از حق هر مخالفی به این شرط که طبق قانون اسلحه در دست نگیرد و به خیابان نیاید، دفاع کند و از من که به ظاهر خودی تلقی نمی‌شوم و در روزنامه «آن‌وری» قلم می‌زنم دفاع کند، حرفش قابل پذیرش‌تر است و این طور به نظر می‌رسد که او موضع حق دارد. ما بی‌خود و بی‌جهت اصلا از طرح پرسش هراس داریم. امروز مسئله سوریه جای پرسش دارد، ما در مورد بحرین می‌گوییم چرا باید اقلیت بر اکثریت حکومت کند، این را در مورد سوریه هم می‌توانیم بگوییم. بالاخره عده‌ای از مردم در آنجا کشته شده‌اند، این را که دیگر نمی‌توانیم منکر شویم. سکوت در برابر مسائلی از این دست هیچ مسئله‌ای را حل نمی‌کند.

طالب‌زاده: من با این حرف موافقم. فرهنگ رسانه مانند سلسله اعصاب کشور است. فرهنگ رسانه تا جایی که می‌تواند باید نزدیک حق شود. فرهنگ حق این است که شما باید بتوانید حرف منطقی‌تان را بزنید. گروه ما در برنامه «راز» چند بار اعتراض کردند که چرا به موضوع سوریه نپرداخته‌ایم و فردی با برای تهیه گزارش به آنجا نفرستادیم تا موضوع را باز کنیم.

این اشکال دارد که ما در مورد بحرین،‌ مصر، لیبی و ... صحبت کردیم، اما از سوریه نگفتیم. یکی از مهمانان ما در مقاله‌ای در مورد سوریه صحبت‌های بسیار خوبی داشتند. البته موضوع سوریه با بحرین فرق دارد. سوریه در کنار حزب‌الله ایستاده و در مقابل اسرائیل ایستاده، این خط قرمز ماست.

موسوی: چرا تلویزیون این همه می‌ترسد؟

طالب‌زاده: من همواره به تلویزیون گفته‌ام که بیاییم در مورد این موضوعات صحبت کنیم. اولین برنامه گفت‌وگو محور را ما به تلویزیون پیشنهاد دادیم. در سال ۷۹ برنامه شباهنگام که در شبکه پنج پخش شد، اولین تجربه برنامه‌های گفت‌وگو محور شد. اینکه هر شب یک برنامه گفت‌وگو محور زنده داشته باشیم. اینکه بعد از خبر یک برنامه زنده چالشی روی آنتن برود پیشنهاد من به آقای لاریجانی بود که الان اجرا می‌شود.

پیشنهاد ما این بود که فضای نقد باز شود. به چالش نکشیدن مسائلی که به مردم بازمی‌گردد به فرهنگ ما مرتبط است. زمانی که دو سال قبل آلودگی زیاد بود با شرکت نفت تماس گرفتیم و گفتیم می‌خواهیم به پمپ بنزین برویم و بعد به لابراتوار برویم و آزمایش کنیم ببینیم چه میزان از آلودگی در این بنزین وجود دارد. وقتی این مسئله جدی شد تحولی در مسئله پتروشیمی به وجود آمد. همین که قرار بود یک برنامه پخش شود، دیگر رنگ بنزین عوض شد.

نقش رسانه خیلی مهم است و می‌ارزد که آدم برای گفتن واقعیت کتک بخورد و زندان برود و از کار هم بیکار شود. تلویزیون امروز به بلوغی رسیده که آماده اجازه دادن به گفتن دیگر حرف‌ها است. در برنامه زمین‌خواری صحبت از زمین‌خواری مسئولان و فرزندانشان به میان آمد و کسی نگفت چرا این برنامه را تهیه کردم.

محسن فرجادی: آقای طالب‌زاده می‌فرمایید که رسانه به بلوغ رسیده است؛ تصور نمی‌کنید این بیشتر پز است؟

طالب‌زاده: این اگر پز باشد، پز خطرناکی است. الگویی می‌دهد که بتوان کارهای دیگری کرد. از جاهای دیگر خبر دارم و در شوراهایی که می‌نشینم نقد تند مدیران را می‌بینم. چه بخواهیم و چه نخواهیم باید در رسانه متحول شویم.

موسوی: برنامه‌ها ربطی به انتخابات ندارد؟

طالب‌زاده: نه، این برنامه از پارسال شروع شد.

موسوی: یک تک برنامه با در نظر گرفتن حجم برنامه‌های تلویزیون جواب می‌دهد؟

طالب‌زاده: نه قطعا جواب نمی‌دهد،‌ وقتی من در خیابان راه می‌روم و به من می‌گویند آقا ادامه بده و کم نیار یعنی مردم به این برنامه‌ها علاقمند هستند. ما از مصاحبه با شان استون داریم تا برنامه خرمشهر.

موسوی: شما وقتی برنامه در مورد خرمشهر می‌سازید مردم استقبال بیشتری انجام می‌دهند یا آمریکا و اسرائیل؟

طالب‌زاده: برنامه‌های داخلی برای مردم دوست‌داشتنی‌تر است. قطعات هواپیما، آلودگی هوا و یا تعطیلی پنج‌شنبه‌ها به موضوع فوری مردم می‌پردازد و برای آنان جذاب است. در مورد موضوعات خارجی به دنبال ریشه‌یابی در ربط دادن هستیم.

موسوی: برنامه خرمشهر و آبادان واکنش‌های مثبت زیادی را به همراه داشت.

طالب‌زاده: سه هفته بچه‌ها در آبادان کار کرده بودند. این پختگی خیلی مهم است. در اکثر برنامه‌ها چنین است که مجری نشسته و مهمان جلوی او می‌نشیند و برای اولین بار است که همدیگر را می‌بینند. ما با مهمانانمان پنج یا ۱۰ ساعت جلسه داریم و یا با بعضی از مهمانان چندین جلسه صحبت کرده‌ایم. ما برای یک برنامه بعضی اوقات به اندازه یک فیلم مستند کار می‌کنیم.

موسوی: چرا با همه مهمانان همسو هستید؟

طالب‌زاده: من کسی را به برنامه می‌آورم که بشناسم. برنامه‌های من طوری نیست که نیاز به حضور فردی با رای مخالف باشد. البته در همین برنامه ماه رمضان مجبور شدیم یک فاز این طرف‌تر بیاییم. در برنامه زمین‌خواری یک شب که رفتیم معاون قوه قضائیه گفت می‌خواهم بیایم و صحبت کنم و گفتم باشه. یک روز هم مهمانی آوردیم و از فضای سایبر و بسته بودن فیس‌بوک اعتراض کرد و معاونت دیجیتال ارشاد اعتراض کرد و گفت می‌خواهد بیاید صحبت کند.

موسوی: در مورد مدیران خیلی مراعات می‌کنید. در مورد ارشاد با آقای حسینی خیلی کنار آمدید؟

طالب‌زاده: به آقای حسینی گفته بودم در این برنامه قصد دارم با ایشان یک مناظره و صحبت داشته باشم، در صورتیکه سبک برنامه ما آن نیست، آن برنامه استثنا بود.

موسوی: خودتان راضی نبودید؟

طالب‌زاده: در همان برنامه بود که بحث تعطیلی مدارس در روزهای پنج‌شنبه پیش آمد. بحث آزادی بیان در رسانه را اگر بخواهم با شما مطرح کنم مشحص است که هر دو همسو و هم نظر هستیم. در مورد بعضی موضوعات هم برخی اعتراض می‌کنند و می‌خواهند به برنامه بیایند که من هم موافقت می‌کنم و این کنش و واکنش به وجود می‌آید. هدف ما این است که می‌خواهیم موضوعی را باز کنیم.

موسوی: آقای طالب‌زاده برنامه‌های گفت‌وگو محور تلویزیون چون از ابتدا موضوع و نتیجه‌گیری مشخص دارد. هیچ جذابیتی برای مردم ندارد. غیر از برنامه «نود» و تاحدودی برنامه شما که دستتان را باز گذاشته‌اند در مورد سایر برنامه‌ها این آزادی‌ها وجود ندارد.

طالب‌زاده: فضای عمومی کشور هم چنین است. کسی نمی‌آید مسائل را مطرح کند و تحمل کند. من در مورد انتخابات حرف داشتم.

فرجادی: به نظر من شما یک سبک نقد را وارد تلویزیون کردید که به نظر می‌رسد به بی‌راهه می‌رود. کاری که شما در مورد خرمشهر انجام دادید باید در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری انجام می‌شد. آقای طالب‌زاده به جای انجام دادن کار نظری در برنامه‌های «راز» باید یک بینش ایجاد می‌کرد و به مخاطب می‌گفت جمهوری اسلامی برنامه‌هایی می‌سازد که هم راحت حرف می‌زند هم همه چیز را می‌گوید. چرا این گام پیشگیری را برنداشتید؟ و چرا برای نقد خود اقدام نکردید.

طالب‌زاده: اگر برنامه من فقط به درد گروه خاصی بخورد و چیزی را تغییر ندهد من دیگر ادامه نمی‌دهم. از میان برنامه‌های ماه رمضان فقط پنج برنامه من را راضی کرد. بقیه برنامه‌های خوبی بود ولی پنج برنامه مرز جدید بود.

رستمی: بحث آقای حاتمی‌کیا داغ بود و به نظر رسید شاید به این دلیل برنامه زنده نبود.

طالب‌زاده:‌ علت این بود که ایشان می‌خواستند به سفر بروند. من از ایشان دعوت کردم در شرایطی که هنوز فیلمشان به نمایش درنیامده در برنامه حاضر شوند و او گفت که می‌آید و بعد به دلیل اینکه فیلمش اکران نشده این فرصت را داشت که اگر جایی را صلاح نمی‌داند از مصاحبه در بیاورد که در نهایت چیز زیادی را هم در نیاوردیم.

رستمی: اما بعد از همان برنامه پروژه «شهید چمران» آقای حاتمی‌کیا از سوی نهادهایی که تصور می‌شد مورد حمایت قرار بگیرد،‌ حمایت نشد.

طالب‌زاده: از همین جاست که می‌فهمیم برخی نگاه‌ها چقدر سطحی است و در مورد آدمی که برادری را ثابت کرده این طور رفتار می‌کنند. اقدامی که در مورد «گزارش یک جشن» می‌کنند خیلی اشتباه است. مثلا می‌دانند طالب‌زاده کی است و چیست. این فاجعه است واقعا و عمق کم فکری را نشان می‌دهد. فیلم همانطور که بود باید پخش می‌شد. اتفاقی هم نمی‌افتاد.

موسوی: نمی‌شود این نقد ناپذیری را در برنامه‌تان بگویید؟ مثلا شما در مورد سیستم تلویزیون می‌گویید به بلوغ رسیده، اما من این را باور نمی‌کنم. فکر می‌کنم شما قائم به فرد کارتان را انجام می‌دهید. خلق و خوی شخصی‌تان را به تلویزیون تحمیل می‌کنید و بعد از این برنامه ممکن است اتفاقاتی شبیه به این نیافتد. از شما می‌خواهم خواهش کنم این خلق و خوی شخصی‌تان را بیشتر بروز دهید. من سالهاست شما را می‌شناسم. می‌دانم شما دوست دارید دیگران نظراتشان را بیان کنند و فضا،‌ فضای نقد باشد. یادم هست وقتی دوست سابقتان آقای نوری‌زاد زندان افتاده بود به من گفتید می‌خواهید به ملاقات ایشان بروید، اما برخی از دوستان شما را منع کردند.

طالب‌زاده: البته در نهایت ملاقات کردیم.

موسوی: این خلق و خوی شخصی شما باید در تلویزیون بیشتر نشان داده شود. اگر منتقدانی که به دیگران توهین می‌کنند به برنامه‌تان می‌آیند به آنان اجازه این کار را ندهید و بگویید که چون طرف مقابلشان حضور ندارند اجازه انتقاد هم نسبت به آنان وجود ندارد.

طالب‌زاده: این نقد خوبی است. قرار نبود من این کار را بکنم. پارسال به صورت تصادفی وارد این برنامه شدم و وقتی وارد شدم دیدم مردم استقبال می‌کنند. البته من تنها نیستم. چند نفری خیلی اساسی به من کمک فکری می‌کنند. این برنامه مال من نیست و مال شماهاست. این فرصتی است که هرچه غنی‌تر باشد بهتر است. گاه خودم گیر می‌کنم و فکر می‌کنم ادامه ندهم و گاه احساس می‌کنم اول باید برخی مسائل گفته شود بعد تعطیل کنیم. من فقط می‌خواهم یک تعداد مسائل را بگویم.

در مورد فرم لباس باید به طرحی برسیم که اسلامی باشد. در مورد ترافیک نقد دارم برای کل آن باید کار رسانه‌ای بی‌پرواتر می‌شد. به نظر من برخی معاونت‌ها در ارشاد اگر نباشند بهتر است. مسئول این بخش‌ها مثل پاسبان سر چراغ‌قرمزی می‌ماند که به ذائقه خودش چراغ را قرمز و سبز می‌کند. در برخی پست‌های حساس ارشاد نبودن مسئول بهتر از بودن آن است. هر کدام از شما بهتر از هر وزیر می‌دانید و در رسانه آگاه هستید و اگر کسی بالای سرتان نباشد می‌توانید به درستی کار کنید. چراغ قرمز در رسانه گاهی اوقات کاملا به ضرر عمل می‌کند.

خیلی از جاها مسئولان از عبور و مرور صالحانه مانع هستند. حتی اگر فضا را باز بگذارند زودتر به اصلاحات می‌رسیم. البته می‌دانم که این یک نظر شخصی است.

یکی از کاربران خبرآنلاین: به نظر من ایشان همه چیز را سیاه و مغرضانه می‌بیند. ایشان از زندگی اینچنینی لذت می‌برد؟

طالب‌زاده: من سیاه می‌بینم؟ به نظرم ایشان خودشان مشکل دارند. اگر سیاه می‌دیدم به ایران برنمی‌گشتم. انقلاب اسلامی به نظر من یک معجزه است. ایشان حتما این را نمی‌بینند. دفاع از آن روش‌های متنوعی دار که شاید این را نمی‌فهمند.

یکی از کاربران خبرآنلاین: «راز» ادامه پیدا خواهد کرد؟ از چه زمانی؟

طالب‌زاده: «راز» ادامه دارد. چند کاری دارم که باید انجام دهم و عقب افتاده است. بین یک تا دو ماه بعد از ماه رمضان برنامه ادامه پیدا می‌کند.

یکی از کاربران خبرآنلاین: چند کتاب مورد توجه خودتان را به ما پیشنهاد کنید؟

طالب‌زاده: سایتی را به شما پیشنهاد می‌کنم که مقالات برخی افراد آنجاست. ۲۰ نویسنده آمریکایی هستند که مقالاتشان به دیدگاه‌های ماه کمک می‌کنند. اکثرا مقالات این‌ها در سایت ضدجنگ است. جاستین ریموندو و یا فیلپ جرالدی در ایران ناشناخته است، اما دیدگاه‌های خوبی دارند. از میان ۲۰ نویسنده این سایت دو سه نفر ایرانی هستند که علی قریب نوه دکتر قریب از جمله آنان است.

از همین نویسنده‌ها کتاب‌هایی هست که البته به ایران نرسیده است. اخیرا مقاله‌ای در آمد به اسم شرکت ترس که خیلی جالب است. آمریکا به دنبال کسانی که ایجاد ترس کردند می‌گردند. بعد از تحول در منطقه آمریکایی‌ها جرات پیدا کرده‌اند که سیاست اسلامی‌هراسی را معرفی کنند.

یکی از کاربران خبرآنلاین: نظرتان درباره آقای مشایی چیست؟

طالب‌زاده: به نظر من این هیاهوی اطراف آقای مشایی خیلی به صلاح نیست. او مشاور احمدی‌نژاد بوده و هست. در کشور موجی درست می‌کنیم که نه به صلاح کشور است به صلاح اداره آن. هرچه من گشتم این نکاتی که در مورد این آدم می‌گویند را در او نمی‌بینم. بیش از حد در مورد او تندی می‌کنند. ممکن است برخی حرکت‌های رئیس جمهور را انتقاد کنم. به هر حال هر آدمی روزهای سختی دارد. اما این عکس‌العمل‌های یکدفعه‌ای برای اداره کشور مناسب نیست.

موسوی: گویا شما بیشتر طرفدار سیاست‌های خارجی رئیس جمهور هستید؟

طالب‌زاده: این طور نیست که بخواهم دفاع کنم چون انتفاد زیاد دارم. اما معتقدم او کارهای منحصر به فردی کرده که در تاریخ می‌ماند. این هم از شگردهای انقلاب اسلامی است که آدم در آستین دارد. لشگر اسلام آدم در آستین زیاد دارد. این‌ها را می‌دانم و این خواسته خداست. این‌ها سر بزنگاه در صحنه می‌آیند و کارشان را می‌کنند. حتما تندروی‌هایی هم به وجود می‌آید، اما درخشندگی بیشتر است.

یکی از کاربران خبرآنلاین: چرا این همه جنبه‌های سینمایی برنامه‌تان کمرنگ شده؟

طالب‌زاده:‌ از بس کسی درباره مسائل داخلی حرف نزد. به من چه که زمین‌خواری در کشور هست. آنقدر کسی چیزی نگفت مجبور شدم بگویم. بانکداری باید اصلاح می‌شد. ربا باید کنده شود. جهادسازندگی نباید منحل می‌شد. به من ربطی نداشت ولی ربط دارد. خیلی ربط دارد.

یکی از کاربران خبرآنلاین:‌ نظر شما در مورد دکتر عباسی و نظرات ایشان در مورد فیلم‌های روز استکبار جهانی چیست؟

طالب‌زاده: ایشان فقط در مورد فیلم نظر نمی‌دهد. همان مرکزی که ایشان ایجاد کرده، طرز فکر آن را دیده‌ام و این سازماندهی ایشان قابل تحسین است. بخش عمده جنگ نرم در هالیوود و سریال‌سازی هست و ایشان وقت گذاشته و تحقیق کرده است. در مورد بسیاری از مسائل نظر ایشان نزدیک به چیزی است که هست. حوزه ایشان بحث تقابل انقلاب اسلامی با رقیب است که در این زمینه خیلی کار کرده‌اند. سیستم فعالیت ایشان خیلی منحصر به فرد است. ایشان هم از نیروهای فعال و برنده انقلاب اسلامی است. البته دشمن را هم کلی عصبانی می‌کنم.

اسدزاده: اوانجلسیم یکی از موضوعاتی بود که شما دنبال می‌کردید، همچنان این مسئله در آمریکا وجود دارد؟

طالب‌زاده: این مسئله در دوران بوش خیلی پررنگ بود. الان چون بحران اقتصادی وجود دارد و شرایط عراق و افغانستان اولویت‌ها را برهم ریخته و اصرار اسرائیل برای اینکه آمریکا در منطقه بماند کمی لو رفته. بعد از فروپاشی نظام‌هایی که آمریکا پشتیبان آنان بود مردم آمریکا نگران ۱۵ تریلیون دلار هستند و آن زمانی که من در مورد این گرایش صحبت می‌کردم بدهی آمریکا هشت تریلیون دلار بود و دیگر اوانجلسیم آن رده را ندارد. الان آمریکایی‌ها به دنبال این هستند که ببینند چه چیزی آمریکا را زمین می‌زند. (این مصاحبه قبل از جریان وال‌استریت انجام شد.)

اسدزاده: وضعیت برادرتان از سوی ایران دنبال نشد؟ آن ماجرا قتل عمد بود؟

طالب‌زاده: نمی‌توانم با قطعیت این را بگویم. ایشان یک کار ویژه کردند شرکت بیمه‌ای پزشکی را تاسیس کردند که نصف قیمت بود و همان سرویس را می‌داد. روش مدیریت ایشان در کلنیک‌ها با داروهای گیاهی بود که در آن زمان در آمریکا رواج نداشت. آنچه که مسلم است این است که ۱۶ مامور اف‌بی‌آی روی کارهای ایشان کار می‌کردند. با تمام کارمندهای او اف‌بی‌آی مصاحبه کرد. اگر فرصت شود روزی به آمریکا می‌روم و با کارمندان مصاحبه می‌کنم. پاره شدن آئورت در هواپیما مشکوک بود. آنچه که در مورد او در مطبوعات آمریکا مطرح هست و کسانی که با او سال‌ها کار کرده‌اند باید مصاحبه شوند. این پرونده باز است.

عکس‌ها از ساتیار امامی 

۲۵۹۲۵۹

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: نادر طالب‌زاده : تلویزیون چاره‌ای ندارد؛ باید فرهنگ نقد را بپذیرد