ایرانیان یهودی از کهن‌ترین ساکنانِ ایران‌ اند و به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنند

تبلیغ بازرگانی

او گفت: «از منظر قرآن قوم یهود و بنی اسرائیل خنگ‌ترین مخلوقات خداوند هستند، بر همین اساس انگلیس و آمریکا از یهودی‌ها به منظور جاسوسی استفاده می‌کنند». امام جمعۀ اصفهان هم‌چنین گفت: «این قوم به شدت نفهم و ترسو هستند و در جنگ‌های صدر اسلام نیز جرأت رویارویی با مسلمانان را نداشتند».

اهانت به یک قوم یا پیروان یک دین به هر شکلی برازندۀ انسانی باشعور، ادب آموخته و فرهیخته نیست. می‌توان با افکار و سیاست‌های رهبران کشوری مخالف یا حتی دشمن بود یا باورهای دینیِ مردمی را مردود دانست، اما نمی‌توان به شهروندان آن کشور یا به پیروان آن دین اهانت کرد. دریغ است که در ایران هنوز این مرزها را نمی‌شناسند. 

ایرانیان یهودی یکی از کهن‌ترین قوم‌های ساکنِ ایران‌اند. جایگیر شدن آنان در سرزمین‌های غربی و مرکزی ایران پیش از هخامنشیان در طی چند دورۀ پیاپی روی داده است. به گفتۀ مورخان، پس از به قدرت رسیدن کورُش، تنها گروه‌هایی از یهودیان ایران به اورشلیم بازگشتند. بسیاری از آنان در بابِل و شهرهایی مانند حلوان، همدان، نهاوند، اهواز، شوش و شوشتر باقی ماندند و گروه‌هایی از آنان به مناطق شرقی مانند خراسان و کُهستان و گرگان کوچیدند. یهودیان در اصفهان در ناحیه‌ای به نام يهوديه می‌زیستند. بَلاذُری در فتوح‌البُلدان در گزارش فتح اصفهان به قرار داد صلحی اشاره کرده است كه در يهوديه بسته شد. اصطخری نيز در مسالك‌الممالك از حضور يهوديان در فارس سخن گفته است.

در زمان ساسانیان که دین زرتشتی به دین رسمی امپراتوری تبدیل شد، یهودیان نیز مانند پیروان دین‌های دیگر آزار فراوان دیدند. اما پس از اسلامی شدن ایران اگرچه آنان نیز مانند پیروان دین‌های دیگر اهل ذِمّه شدند و خراج و جِزیه ‌پرداختند، اما در کل وضع بهتری از یهودیان بیزانس داشتند. یهودیان در زمان خلفای راشدین و سپس در دورۀ امویان و عباسیان از رفاه نسبی و امنیت دینی و اجتماعی برخوردار شدند و رفته رفته بر جمعیت‌شان افزوده شد. آنان خدمات ارجمندی به شکوفایی فرهنگی جهان اسلام کردند. بخش مهمی از آثار یونانی را مترجمان یهودی به عربی ترجمه کردند و زمینه‌ساز ظهور اندیشه‌گرانِ نامداری مانند زکریای رازی، ابوعلی سینا و فارابی شدند.

در دورۀ غزنویان و سلجوقیان نیز، به گواهی تاریخ‌نویسان، یهودیان از امکانات و رفاه اقتصادی چشمگیری برخوردار بودند و جامعۀ یهودی در قلمرو پادشاهان غزنوی و سلجوقی رونق و گسترش پیدا کرد. بعضی از یهودیان توانستند به دربار آن پادشاهان راه یابند. سلطان محمود غزنوی ادارۀ معادن سُرب بلخ را به یک یهودی به نام اسحاق از ساکنان غزنه سپرده بود. در دستگاه خواجه نظام‌الملک، وزیر ملکشاه سلجوقی، یهودیانی در مناصب دیوانی و مالی و مالیاتی خدمت می‌کردند.

با روی کار آمدن صفویان و تبدیل شدن مذهب شیعه به دین رسمی کشور عرصه بر یهودیان ایران مانند پیروان دین‌های دیگر تنگ‌ شد. یهودیان جز در زمان شاه عباس اول، در سراسر دوران صفویه از آزار و شکنجه و کشتار در امان نماندند، چنان که بسیاری از آنان به قلمرو عثمانی پناه بردند و گروه‌هایی نیز به اجبار تغییر دین دادند.

آنان مدت کوتاهی پس از سقوط صفویان در زمان نادرشاه و زندیه از آرامش نسبی برخوردار شدند، اما با روی کار آمدن قاجاریه و قدرت گرفتن فقهای شیعه دوباره عرصه بر آنان تنگ شد. در آن دوره یهودیان سعی کردند از آداب و رسوم شیعیان تقلید کنند تا مبادا شناخته شوند. حتی بر فرزندان خود نام‌های اسلامی- شیعی می‌گذاشتند. فقهای شیعه روبندۀ سفید را بر زنان یهودی ممنوع کرده بودند تا از زنان مسلمان بازشناخته شوند.

در سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا اتحادیۀ جهانی یهودیان از او خواست که کوشش‌هایی در جهت بهبود وضع یهودیان انجام دهد، اما به سبب نابسامانی اوضاع ایران وعده‌ها و فرمان‌های ناصرالدین شاه به نتیجه‌ای نرسید. با آغاز جنبش مشروطه‌خواهی در زمان مظفرالدین شاه، یهودیان ایران از همراهی و همدلی با آن جنبش دریغ نکردند. با تشکیل مجلس شورای ملی تبعیض در حق اقلیت‌های دینی از جمله یهودیان کاهش یافت. با این حال، فقهای شیعه حکومت‌ها را زیر فشار گذاشتند تا یهودیان و پیروان دین‌های دیگر را از حقوق سیاسی و اجتماعی برابر و یکسان با شیعیان محروم کنند.

پس از انقلاب ۱۳۵۷ عرصه بر یهودیان تنگ‌تر شد. آخوندهای شیعه و پیروانشان یهودیان را نیز مانند پیروان دین‌های دیگر به ویژه بهاییان آزار دادند. جمهوری اسلامی به اهل تسنن و دیگر فرقه های اسلامی مانند اهل حق و درویشان گنابادی نیز رحم نکرد. در چهار دهۀ گذشته زرتشتیان نیز زیر فشار و آزار حکومت اسلامی بوده‌اند. بسیاری از یهودیان، بهاییان و مسیحیان جلای وطن کرده‌اند و امیدوارند روزی به میهن خود بازگردند. 

ایرانیان یهودی از گذشته‌های دور در حفظ و شکوفایی فرهنگ ایرانی سهم بزرگ داشته‌اند. زمانی که فقهای شیعه موسیقی را بر پیروانشان حرام کردند، کم نبودند ایرانیان یهودی که به پاسداری از دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی برخیزند. برخی از آنان در شعر و ادب فارسی نیز سرآمد بودند. یکی از معتبرترین و ارجمندترین فرهنگ‌های دوزبانه را سلیمان حییم، ایرانی فرهیختۀ یهودی، تألیف کرده است. دربارۀ اهمیت فرهنگ بزرگ انگلیسی به فارسیِ او جداگانه باید سخن گفت. همین اندازه بگوییم که او یکی از پاسداران زبان فارسی بود. از این نظر فارسی زبانان به او مدیون‌اند و بی‌گمان ایرانیان فرهیخته قدر او را می‌دانند و بی‌شک بی‌ادبی امام جمعۀ اصفهان به یهودیان خاطر آنان را نیز آزرده کرده است.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

آبونه شوید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

منبع خبر: آر اف آی

اخبار مرتبط: ایرانیان یهودی از کهن‌ترین ساکنانِ ایران‌ اند و به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنند