داستان غم انگیز مادر رضاشاه نوش‌آفرین آیرملو

در سال ۱۲۳۹ نوش‌آفرین آیرملو از مهاجران گرجستانی از قفقاز، متولد شد.

آن‌ها در دوره قاجار به ایران کوچ کردند و در کشور ما ساکن شدند.

او به همسری عباسعلی داداش‌بیگ درآمده و مادر رضا شاه پهلوی شد.
پسری که در سال ۱۳۰۴ دودمان پهلوی را بنا نهاد.

نوش‌آفرین از طایفه آیروملوهای قفقاز بود.

آنها در کودکی به ایران مهاجرت کرده و در تهران سکونت می‌کنند.

نوش‌آفرین زمانی که عباسعلی داداش‌بیگ سوادکوهی در تهران بود با او آشنا می‌شود.

پس از ازدواج ابتدا مدتی را همراه با همسرش در درازکلا به‌سر می‌برد و سپس در آلاشت ساکن می‌شود.

همسر او از طرف فوج سوادکوه به عنوان رئیس تأمینات یا نظمیه در بخش بابل‌کنار منصوب شده بود.

عباسعلی داداش بیگ سوادکوهی  بسیاری از اهالی منطقه سوادکوه در فوج سوادکوه به سپاهی‌گری اشتغال داشت.

پدر، برادران و بسیاری دیگر از نزدیکان عباسعلی خان هم نظامی بوده و در همان فوج سوادکوه خدمت می‌کردند.

عباسعلی خان با درجه‌ی یاور و همانند بسیاری از سوادکوهی‌های دیگر بازنشست شده و به روستایش در آلاشت بازگشت.

درجه یاور، معادل سرگرد در سلسله مراتب نظامی است.

علت بازگشت او این بود که در قطعه زمینی که خریده بود به کشاورزی بپردازد.

او در اثر کشاورزی و دامداری و کارهای جنگلی متمول شده بود.

همچنین املاکی در آلاشت و بابل و دیگر نقاط داشت.

عباسعلی خان تنها دو بار ازدواج کرده‌است.

بار اول با یکی از بستگان خود در سوادکوه و بار دوم با نوش آفرین آیروملو، مادر رضا شاه در تهران.

سه فرزند اول عباسعلی خان هر سه دختر بودند.

خواهران ناتنی رضاشاه به ترتیب، خورشید خانم، دُدُر خانم و نبات خانم معروف به حسنی خانم بودند.

آشنایی عباسعلی خان با نوش آفرین آیروملو به زمانی بازمی‌گردد که در سال‌های آخر عمرش بیمار شده بود.

او برای درمان به تهران نزد علی‌خان حکیم‌باشی و طبیب دستگاه کامران میرزا نایب‌السلطنه آمد.

علی خان از مهاجران گرجی بود که بعدها وارد قزاق‌خانه شده و به علی خان دکتر معروف شده بود.

این را هم ببینید:  پیمان ناتو چیست؟

عباسعلی خان در خانه‌ی علی‌ خان بستری شد.

نوش آفرین آیروملو که خواهر علی‌ خان دکتر بود، در زمان بیماری عباسعلی خان از او پرستاری می‌کرد.

عباسعلی خان دلبسته او شد و علی‌رغم بیش از ۴۰ سال اختلاف سنی، نوش آفرین شانزده ساله را به همسری گرفت.

عباسعلی خان زمانی که یاور فوج سوادکوه (معادل سرگرد) بود

او به دلیل ابتلا به بیماری درمان ناپذیر به ناچار قشون را رها کرده و همراه همسر جدیدش به آلاشت رفت.

در آلاشت چندان به نوش آفرین خوش نمی‌گذشت .

او زبان مازندرانی نمی‌دانست و خانواده عباسعلی خان و اهالی سوادکوه، مازندرانی زبان بودند

تازه عروس قادر به صحبت کردن در خانواده‌ی شوهر نبود.

خانواده و بستگان عباسعلی خان، به واسطه‌ی گرجی بودن نوش آفرین بنای بدرفتاری با او می‌گذاشتند.

عباسعلی خان هم که متوجه دشمنی خانواده‌اش با نوش آفرین شده بود، علی خان، برادر ۱۹ ساله‌ی نوش آفرین را برای مراقبت از همسرش از تهران به سوادکوه می‌آورد.

در قدیم مازندرانی‌ها ازدواج با غیر مازندرانی را خلاف سنت و امری نکوهیده می‌دانستند و از پسر یا دختری که همسر غیر مازندرانی بستاند، خوششان نمی‌آمد.

بیشتر ببینید:

پاتوق “فرنگ رفته”ها، استراحتگاه مسافران شمال

31 فروردین 1401

اولین سلفی تاریخ ایران

27 فروردین 1401 قبلی بعدی

بر اساس سنت‌های منطقه، از مردان انتظار می‌رفت فقط با زنان و دختران محلی ازدواج کنند.

بیماری عباسعلی خان شدت گرفت و به ناچار نوش آفرین که باردار بود را به دختر سومش نبات خانم که روابط بهتری با نوش آفرین داشت سپرد.

او به تهران رفت و در سال ۱۲۵۶ شمسی در تهران درگذشت.

نوش آفرین پس از مرگ عباسعلی ماندن در سوادکوه را صلاح نمی‌دید.

پس از تولد رضاشاه در ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ سوادکوه را به مقصد تهران ترک کرد.

این را هم ببینید:  گنجینه‌های گوهر به کارگردانی ابراهیم گلستان ساخته سال  ۱۳۴۴

خواهران ناتنی رضا شاه هر از گاهی به او و نوش آفرین در تهران سر می‌زدند.

آنها مواد غذایی و کمک مالی برای او از سوادکوه می‌آوردند.

ولی جدای این، رضا و مادرش را از دارایی‌های عباسعلی خان محروم کرده بودند.

رضاشاه پس از چهل سال زمانی که به مقام سردار سپه رسید به سوادکوه رفت و ارثیه‌اش را باز پس گرفت.

همانطور که گفته شد، نوش‌آفرین در ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ پسری به دنیا می‌آورد که نامش را رضا می‌نهد.

این کودک زمانی که به سن جوانی می‌رسد یکی از افراد تأثیرگذار در سیر تاریخ ایران می‌شود.

هنگامی که ۴۸ سال می‌گذرد با نام رضاشاه سلسله قاجار را برمی‌اندازد و سلسله پهلوی را بنیانگذاری می‌کند.

عباسعلی داداش‌بیگ هنگامی که رضا نوزادی بیش نبود برای مداوای بیماری خود به تهران می‌رود و همان‌جا بر اثر بیماری فوت می‌کند.

پس از مرگ وی، دو خواهر به نام‌های نونوش و کوکب که برادر زاده‌های عباسعلی بودند سرپرستی فرزند یتیم و مواظبت از بیوه عمویشان را بعهده می‌گیرند.

ولی نوش‌آفرین از خانواده شوهرش تقاضا می‌کند که او را نزد خویشاوندانش در تهران بفرستند

خانواده عباسعلی هم بعد از مدتی مخالفت با خواسته او موافقت می‌کنند.

برای سفر او به تهران تدارکات لازم را انجام می‌دهند و نهایتاً به دلیل سختی راه و مسافت دور، دو خواهر تصمیم می‌گیرند تا از حاج امامقلی که دایی‌شان بود درخواست کنند تا نوش آفرین و نوزادش را رهسپار تهران کند.

امامقلی هم شخصی به نام مشهدی حسین اردشیری را مأمور انجام این کار می‌کند و سرانجام نوش‌آفرین و همراهانش در نیمه دوم سال ۱۲۵۷ از سوادکوه به سمت تهران حرکت می‌کنند.

ولی در مسیر در منطقه گدوک به دلیل برف و سرما و شدت یخبندان، نبض کودک نوش‌آفرین از حرکت بازمی‌ایستد و مادر و همراهان به گمان این که وی از سرما تلف شده‌است.

این را هم ببینید:  ساختمان اصل چهار ترومن در تهران

پیکر بی‌رمق نوزاد را در کاروانسرای گدوک می‌گذارند تا روز بعد دفن شود ولی هنوز مسافتی دور نشده بودند که نوزاد جانی دوباره می‌گیرد.

نهایتاً همراه مادر که پشیمان برای بردن جسد بی‌جان کودکش به کاروانسرا بازگشته بود به تهران برده می‌شود.

نوش‌آفرین و فرزندش پس از رسیدن به تهران در خانه حاج اسماعیل خان سردار واقع در محله سنگلج سکونت می‌کنند.

او در نداری و تهیدستی زندگی می‌کرد.

بعداً مخارج زندگی او و کودکش را تا ۷ سال، برادرش سرهنگ ابوالقاسم آیروملو که خیاط قزاقخانه بود، بر عهده گرفت.

نوش‌آفرین پس از این که رضا بزرگتر می‌شود با فردی به نام جعفر آتابای ازدواج می‌کند.

جعفر آتابای از همسر قبلی خود، پسری به نام حدیکجان داشت.

بعدها پس از به قدرت رسیدن برادر ناتنی‌اش بدستور او، اسم کوچک خود را به هادی تغییر داده است.

او با نام هادی آتابای در سال ۱۳۰۸ به عنوان پزشک ارتش به سمت ریاست اداره دارویی ارتش نوین ایران منصوب شد.

او در شمار یکی از نظامیان برجسته و بلندپایه دوره پادشاهی رضاشاه پهلوی قرار گرفت.

سپس با همدم‌السلطنه پهلوی دختر بزرگ رضاشاه (نوه بزرگ نوش آفرین) نیز ازدواج کرد.

در منابع تاریخی و کتاب‌های موجود به تاریخ دقیق درگذشت نوش‌آفرین آیروملو اشاره‌ای نشده‌‌است.

ولی آنچه به استناد شناسنامه رضاخان که در سن ۴۲ سالگی او صادر شده می‌فهمیم که در همان محله سنگلج تهران درگذشته است.

اوو در سن ۵۵ سالگی و پیش از این که فرزندش به درجات بالای نظامی برسد درگذشته است.

در روایتی هم آورده‌اند که نوش آفرین در حدود سال ۱۲۶۳ و در ۷سالگی رضاشاه درگذشته است.

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: داستان غم انگیز مادر رضاشاه نوش‌آفرین آیرملو