هایده: زندگینامه، بیوگرافی، عکس و زوایای پنهان زندگی او

معصومه دده‌بالا با نام هنری هایده در تهران متولد شد.

خواهر کوچکتر او به نام مهستی نیز از خوانندگان معروف ایرانی‌ است که سه سال پیش از هایده خوانندگی را آغاز کرد.

🛎️ همین حالا روی این متن کلیک کنید، به تلگرام پندار سریال بیایید و سریال ببینید و در جریان حواشی باشید 🛎️

هایده به دفعات در مصاحبه‌هایش متذکر شده که تحت تاثیر صدای پرقدرت و شیوه آواز خوانی دلکش، خواننده صاحب سبک و پرآوازه آن دوران روی به دنیای موسیقی آورده است.

محمد حیدری از آهنگ‌سازانی که پیش از انقلاب و پس از آن موسیقی برخی از ترانه‌های هایده را ساخته و اکنون در لس آنجلس زندگی می‌کند، از نخستین روزهای دیدار خود با هایده می‌گوید.

“من اولین بار هایده را در خانه مهستی دیدم و اولین آهنگی که برای او ساختم آهنگ “حیف” بود. قبل از من هایده با علی تجویدی و همایون خرم کار می‌کرد.”

محمد حیدری سپس با اشاره به تجربه‌اش با دیگر خوانندگان می‌گوید: «اینها سلیقه داشتند در خواندن. وقتی یک ملودی را من می‌ساختم و می‌دادم به آنها، از خودشان یک مقدار اضافه می‌کردند.

یک تحریرهایی، حالت هایی… بعضی وقتها من راضی می‌شدم، هایده می‌گفت نه من این را یک بار دیگر باید بخوانم.»

محمد حیدری سپس با مقایسه امکانات تکنیکی آن زمان و امروز به سختی کار در آن زمان اشاره می‌کند که یک آهنگ باید یکسره تا به پایان بدون توقف اجرا و ضبط می‌شد: “هایده دستگاه‌ها را خوب می‌شناخت.

وقتی می‌خواند، پرت نمی‌شد از یک دستگاه به گوشه دیگر.

من فکر می‌کنم تجویدی یک مقداری به او تعلیم داده بود.

ما به او نمی‌گفتیم چطوری بخواند.

حیدری سپس مهستی و خواهرش هایده را با هم مقایسه کرده و می‌گوید:

مهستی در ایران که بود صدایش از لطافت بیشتری برخوردار بود نسبت به هایده.

هایده از قدرت صدای بیشتری برخوردار بود. در خانه، هایده از نفوذ کلام بیشتری برخوردار بود.

هایده پس از خروج از ایران از لحاظ روحی افت کرده بود و فعالیتش بیشتر شده بود. قبل از مرگ یک سکته دیگر هم کرده و دکتر او را از پرواز‌های طولانی منع کرده بود.

مهدی ذکائی، سردبیر مجله جوانان، چاپ لس‌آنجلس که یکی از آخرین مصاحبه‌ها را پیش از مرگ هایده با او انجام داده بود، می‌گوید: “ما یک روی جلد از او گذاشتیم و آقای حسام ابریشمی طرح روی جلد را درست کرد.

صورت هایده خیلی غمگین بود و به یک جایی نگاه می‌کرد، آقای ابریشمی جلوی صورت او یک عروسکی کشید که در حال رقص بود. هفته بعد از آن که مجله چاپ شد، خانم هایده فوت کرد.

ما چند نامه داشتیم از کسانی که آشنایی داشتند با مسائل سرخپوستان؛ گفتند که در منطقه‌های سرخپوستی و جنوب مکزیک این علامت، علامت مرگ است که جلوی صورت خانم هایده کشیده شده بود.

در حالی که نه آقای حسام ابریشمی می‌دانست و نه ما. آن روز که هایده روی صحنه حالش به هم خورد و در بیمارستان فوت کرد، من رفته بودم تا با خانم مهستی گفت‌وگویی داشته باشیم.

این را هم ببینید:  کی‌کلاب در تهران قدیم، مجلل‌ترین دیسکوی تهران

معمولاً دو خواهر رقابت‌هایی داشتند و خانم مهستی اصرار داشت که بعد از خانم هایده تصویر روی جلدی داشته باشد.

همان موقع از شمال کالیفرنیا زنگ زدند و به خانم مهستی خبر دادند که هایده در بیمارستان فوت کرده است. خانم مهستی هم خیلی ناراحت شد که چرا در زندگی با خواهرش چنین رقابت‌هایی داشته است.”

شهرام میریان که پیش از این چندین مصاحبه با هایده انجام داده بود می‌گوید: “آشنایی من با خانواده هایده برمی‌گردد به زمانی که روابط ایران وعراق خوب شده بود و محمدرضا شاه در الجزایر قراردادی با صدام حسین امضا کرده بود.

صدام حسین به ایران آمد. در شب‌هایی که صدام حسین در تهران بود، یک شب در یکی از برنامه‌هایی که در کاخ برپا شده‌بود، هایده و مهستی در برابر صدام برنامه اجرا کردند.

صدام حسین پس از بازگشت، هایده و مهستی را به عراق دعوت کرد و من هم به عنوان سرپرست یک گروه خبری از رادیو و تلویزیون ملی ایران همراه با حدود چهل رقصنده از وزارت فرهنگ و هنر آن زمان به بغداد رفتیم.

هر شب که هایده و مهستی در آنجا برنامه داشتند، تماشاگران همه ضمن ابراز احساسات می‌گفتند دشتی، دشتی. من پرسیدم منظور از دشتی همان مایه موسیقی خودمان است، فهمیدم مقصود از دشتی این است که هایده آواز بخواند.

من به عنوان رهاوردی از عراق یک شو تلویزیونی درست کردم که حدود دو ساعت و نیم بود و خیلی مورد توجه قرار گرفت.

هایده قبل از انقلاب از ایران خارج شده بود و یک حالت بیماری عصبی داشت. می‌گفت ایران ما را غصب کردند، اشغال کردند.

خانه بسیار مجللی که در خیابان جردن (بلوار آفریقا) داشت، مصادره شده بود و در این جا یک آپارتمان کوچکی برای دخترش گرفته بود.

در نامه نگاری‌هایی که داشتیم خیلی ناراحت بود. دعوت کرده بودند که بیاید در آلمان برنامه اجرا کند. رفتیم و دیدیم که یک سالن غذاخوری بود که خوراک‌ ایرانی داشت. توصیه کردم اینکار را نکند. بعداً آن برنامه‌های بزرگ شروع شد که هایده آمد و مورد استقبال بسیار قرار گرفت.”

هایده از سال ۱۳۴۵ فراگیری موسیقی و آوازخوانی را نزد موسیقی‌دان معروف، علی تجویدی آغاز کرد.

بیشتر ببینید:

بیوگرافی دکتر فرهنگ هلاکویی

22 اردیبهشت 1401

سخنان مدیر شبکه جام جم درباره هایده، مهستی، دوست پسر هایده و…

31 فروردین 1401 قبلی بعدی

علی تجویدی در میان آهنگسازان ایرانی به کاشف صداهای ناب معروف شده است. البته صداها را کشف کرده، پرورش داده و معرفی کرده، اما چند صباحی نگذشته که آنها را از دست داده است. یا خودشان به راه دیگر، غالبا راه کاباره، رفتند.

این را هم ببینید:  بیوگرافی دکتر فرهنگ هلاکویی

هایده احتمالا از آخرین کشفیات درخشان تجویدی بود، شانسی که هایده آورد این بود که تجویدی آهنگ تازه‌ای را در مخالف سه‌گاه و در غالب پیوندی با شعر برانگیزاننده “رهی معیری” آماده اجرا داشته است. این ترانه با زیر و بالاهایی که دارد معرف دقیقی برای صدای گسترده و پرتوان هایده شده و صدای هایده نیز متقابلا به ترانه علی تجویدی و رهی معیری تاثیر بیشتری بخشیده است.
هایده به گفته بسیاری دارای یکی از بهترین صداهای تاریخ موسیقی ایران بود.

هایده در خانواده‌ای هنردوست و اهل موسیقی به دنیا آمد. مادرش زینت بلغاری صدایی بسیار زیبا داشت و پدرش اهل مجالس شعر و موسیقی بود.

هایده بزرگ بانوی آواز، دو خواهر و یک برادر داشت، مهستی خواننده بزرگ کشورمان خواهر هایده بود و دو خواهر پا به پای هم خدمات بزرگی به موسیقی کشورمان نموده و همه‌جا صحبت از دو خواهر هنرمند بود.

هایده در سن سیزده سالگی ازدواج نموده و سه فرزندش به نام‌های کامران، کیوان و تنها دخترش کیانوش از این ازدواج به یادگار ماند.

به گفته کامران پسر بزرگ هایده، مادرش در چهارده سالگی او را به دنیا آورده و آن زمان هایده آنقدر کم‌سن بود که مادربزرگش در فرزند‌داری به او کمک می‌کرد.

هایده از همان دوران کودکی صدای بسیار زیبایی داشته و به قدم نهادن در عرصه خوانندگی علاقه بسیاری داشت. اما همسر هایده بنا به دلایل سنتی اجازه خواندن را به هایده نمی‌داد و هایده به صورت غیررسمی در محافل می‌خواند.

هایده با صدای پرطنین خود به محض قدم نهادن به دنیای موسیقی ایران، چشم هر ناظری را خیره صدای خود نموده و در همان سال اول فعالیت‌اش در زمره خوانندگان تراز اول کشور درآمده و محبوب خاص و عام گردید.
ترانه‌هایی همچون “رفتم”، “آزاده” و بسیاری ترانه‌های دیگر حاصل همکاری هایده و بزرگان موسیقی کشور اکنون جزو میراث فرهنگی کشورمان محسوب می‌شود.

در فصل استقرار جمهوری اسلامی در ایران و به دنبال تغییرات گسترده فرهنگی و ممنوعیت صدای زن، دیری نگذشت که هایده نیز مانند دیگر هنرمندان مجبور به مهاجرت اجباری به خارج از ایران و حضور در جمع هنرمندان در لس‌آنجلس شد تا شاید بتواند در شرایطی مناسب به فعالیت هنری خود ادامه دهد.

او بیان نموده: “در آن زمان مهاجرت به خارج از کشور زیاد شده و هواپیماها شلوغ و مسافرت کردن سخت بود. به هر ترتیب من در ۲۰ شهریور ۱۳۵۷ تهران را به مقصد لندن ترک نمودم.”

هایده فعالیت‌های جدید خود را در لندن آغاز نموده و پس از هجرت مهستی به لس‌آنجلس، هایده نیز از لندن به لس‌آنجلس رفت و با پشتکاری پرشتاب فعالیت‌های هنری خود را در لس‌آنجلس آغاز نمود.

این را هم ببینید:  سخنان مدیر شبکه جام جم درباره هایده، مهستی، دوست پسر هایده و شبکه منوتو

هایده از سال ۱۳۶۱ در لس‌آنجلس به فعالیت ادامه داد، یکی از نخستین برنامه‌های رسمی او در این شهر کنسرتی در دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس UCLE همراه با گروهی از سازهای ایرانی به سرپرستی منوچهر صادقی بود.

در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ آثار هایده در ایران به صورت صفحه گرامافون و کاست منتشر شد. بیشتر این آثار و همچنین کارهایی که هایده در دههٔ ۱۹۸۰ در آمریکا خواند، در دههٔ ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ مجدد روی سی‌دی منتشر شدند.

قرار دادن ترانه‌های او در سی‌دی اغلب از نظم خاصی پیروی نمی‌کرد.

دو آلبوم پایانی هایده، “ای زندگی سلام” و “سوگند” رسما به شکل آلبوم روی نوار و سی‌دی منتشر شدند.

هایده به جز برنامه‌های معمول خود در کشورهای گوناگون، در دانشگاه یوسی‌ال‌ای در کالیفرنیا و در تالارهای دارای شهرت جهانی همچون رویال آلبرت‌هال به رهبری فرنوش بهزاد، در لندن و موزیک‌هاله کنسرت‌های فراوانی اجرا کرد.

بیشتر ترانه‌های هایده در سال‌های پیش از انقلاب در تلویزیون ملی ایران و پس از انقلاب در تلویزیون جام‌جم در لس‌آنجلس و بخشی دیگر نیز در تلویزیون ایرانیان و تلویزیون جنبش ملی ایران در جنوب کالیفرنیا به صورت نمآهنگ درآمد.

هایده در روز ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ برابر با ۳۰ دی ماه ۱۳۶۸، فردای اجرای کنسرت در باشگاه کازابلانکا در حومه‌ی سان‌فرانسیسکو بر اثر سکته قلبی درگذشت.

هایده در گورستان وست وود در لس‌آنجلس با حضور هزاران نفر از ایرانیان مقیم آمریکا به خاک سپرده شد. هما سرشار، ویگن و حسن شهبازی از جمله سخنرانان در مراسم بودند. در تهران نیز علی‌رغم محدودیت‌های بسیار، گروهی از مردم در مسجدالجواد یاد او را گرامی داشتند. ویدئوی مراسم به فاصله کوتاهی، مخفیانه در ایران پخش شد.

پژمان اکبرزاده فیلم مستندی دربارهٔ فعالیت‌های هنری و آثار هایده ساخته‌است که در ژانویهٔ ۲۰۰۹ برای نخستین بار در آمستردام اکران شد.

این مستند یکصد دقیقه‌ای با عنوان “سخن از هایده” دربرگیرنده بررسی فعالیت‌های هایده، گزیده‌ای از اجراهای او در سبک‌های گوناگون و گفتگو با دوستان و همکاران نزدیک اوست.

مستند در جشنوارهٔ فیلم نور در لس آنجلس نامزد دریافت جایزه بهترین مستند شد.

به گزارش تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی، برخی از بستگان و دوستداران هایده به دلیل بازگویی بی‌پرده برخی مسائل به آن اعتراض کردند.

از سویی در تهران، مستندساز از سوی خبرگزاری فارس به علّت ساخت فیلم درباره “خواننده معلوم‌الحال طاغوتی” مورد انتقاد قرار گرفت.

مستند سخن از هایده، در بیستم ژانویه ۲۰۱۰ در بیستمین سالگرد درگذشت هایده توسط شبکه ایرانیان هلند منتشر شد.

نسخه کوتاه شده آن نیز از شبکه فارسی تلویزیون صدای آمریکا پخش شد.

 

عکسهای ناب و نایاب از هایده را به طور منظم می‌توانید به تدریج با کلیک بر روی این متن، در پندار انگلیسی تماشا کنید 

 

Hayedeh; Biography, How old, Life Story, Songs & Rare Photos

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: هایده: زندگینامه، بیوگرافی، عکس و زوایای پنهان زندگی او