سریال ترکی مادر عزیزم قسمت ۷۱

برای تماشای فراگمان سریال کلیک کنید.

این قسمت از سریال جانم آنم یا مادر عزیزم، دوشنبه ۱۶ می ۲۰۲۲ از شبکه آ تی‌وی ترکیه پخش می‌شود.

🛎️ همین حالا روی این متن کلیک کنید، به تلگرام پندار سریال بیایید و سریال ببینید و در جریان حواشی باشید 🛎️

اما قبل از آن چه باید بدانیم؟

در خانه مورات،او و فورکان تمام شب را مشغول کار هستند،اما هر یک به طور جداگانه به نازلی و خاطراتشان با او فکر می کنند.

Canım Annem Series Episode 71 with English Subtitles

فردا صبح،مورات همراه نازلی برای تمرین دوچرخه سواری می روند.فورکان در خانه مورات نشسته است که ملک پیش او می رود و می پرسد که نزدیک شدن به نازلی چطور پیش می رود؟فورکان می گوید که می خواسته از نازلی درخواست کند که همراه او برای عیادت مادرش بیاید.ملک می گوید که خیلی فکر خوبی است و همین الان با مورات تماس بگیرد تا زودتر برگردند.

فورکان به حیاط می رود تا جواب تماس مادرش را بدهد.مادرش می گوید که او حتما دوست دختر دارد و پولهایش را خرج او می کند‌.فورکان می گوید که دوست دختر ندارد،ولی زنی در زندگی اش است که آرزو دارد دوست دخترش شود و او یک انسان متفاوت است.در همین زمان فورکان بر می گردد و مورات را پشت سرش می بیند.مورات با لبخند می پرسد که این انسان متفاوت کیست؟

فورکان‌ که هول شده من من کنان می گوید که مورات او را نمی شناسد.مورات می گوید که عیبی ندارد و می داند که فورکان زیاد درباره این موضوعات صحبت نمی کند و به خودش فشار نیاورد.

نازلی در آشپزخانه در حال آماده کردن میوه برای زینب است که خدیجه پیش او می آید و گوشواره مرواریدی را نشانش می دهد.سپس می گوید که آن را برای عروسی فامیلش خریده است.نازلی می گوید که قبلا مانند همین گوشواره را پدرش برایش خریده بود،اما گمش کرده است.مورات صدای آنها را از بیرون آشپزخانه می شنود و به بهانه آب خوردن وارد می شود تا شکل گوشواره را ببیند.

این را هم ببینید:  سریال قضاوت قسمت ۲۷ بیست و هفتم

مورات و فورکان در حال کار در دفتر هستند که ملک آنجا می رود و می گوید که برای چند دقیقه به کمک فورکان نیاز دارد.فورکان پیش ملک می رود.ملک در سالن پذیرایی نزدیک نازلی به فورکان می گوید که نمی تواند همراه او به عیادت مادرش بیاید،چون دخترش نوبت دندانپزشکی دارد.سپس از نازلی می خواهد که فورکان را تنها نگذارد.نازلی جریان را می پرسد و قبول می کند که همراه فورکان به عیادت مادرش برود.فورکان از او می خواهد که به مورات چیزی درباره مادر او نگوید

بیشتر ببینید:

سریال ترکی خوبی قسمت ۳ سوم

25 اردیبهشت 1401

سریال ارشان کونری، قسمت ۱ اول | دانلود و پاورقی

24 اردیبهشت 1401 قبلی بعدی

مورات در دفترش با فردی تماس می گیرد و یک جفت گوشواره مروارید برای نازلی سفارش می دهد.در همین زمان نازلی وارد دفتر می شود و از مورات می خواهد که اجازه بدهد تا چند ساعتی همراه دوستش بیرون برود.مورات قبول می کند.

نازلی و فورکان سوار ماشین می شوند تا بروند.مورات می بیند که فورکان گوشی اش را جا گذاشته و به در خانه می رود تا آن را با او بدهد.او می بیند که نازلی سوار ماشین فورکان می شود و همراه او می رود.

در خانه سونگل،اویا و خانواده اش همراه کرم و الوان در پذیرایی نشسته اند.اویا به مادرش می گوید که نگران نباشد و جای دیگری را برای زندگی پیدا می کنند.مادر اویا با ناراحتی می گوید که با این قیمت اجاره ها نمی توانند جایی را پیدا کنند‌.کرم می گوید که طبقه پائین خانه آنها خالی است و خانه مبله است،می توانند وسایل شخصی شان را بردارند و همین امشب به آنجا بیایند.الوان هم حرف کرم را تائید می کند.مادر اویا که از الوان خوشش نمی آید مخالفت می کند و می گوید که حاضر نیست به آنجا برود.

این را هم ببینید:  سریال راهزنان قسمت ۴۸ چهل و هشتم

اویا و هالیت،سونگل را به آشپزخانه می برند تا خصوصی با او صحبت کنند و می گویند که جای دیگری برای رفتن ندارند و باید به طبقه پائین خانه کرم بروند.سونگل باز هم قبول نمی کند و می گوید که همه این مسائل به خاطر رستم شروع شده و حاضر نیست به آن خانواده نزدیک شود.

ییلدیز که پیش کرم و مادرش در پذیرایی نشسته است می گوید که خودش با سونگل حرف می زند و شاید بتواند او را راضی کند.او بعد از اویا و هالیت وارد آشپزخانه می شود و از سونگل می خواهد حالا که او را مثل دخترش می داند حرفش را زمین نیاندازد و قبول کند.او از کرم و مادرش تعریف می کند و می گوید که آنها آدمهای خوبی هستند.سونگل قبول می کند.

فردا صبح،اویا و خانواده اش به طبقه پائین خانه کرم اسباب کشی کرده اند و در حال چیدن خانه هستند.کرم و مادرش هم به آنها کمک می کنند.سونگل با اخم به آنها نگاه می کند.سپس اویا را در آشپزخانه صدا می کند و می گوید که اینقدر با کرم خودمانی نشود،چون او پسر رستم است و بالاخره آنها مجبورند از آنجا بروند.

مدتی بعد،اویا می خواهد خوشخواب تخت را روی آن بگذارد.کرم هم به او کمک می کند.خوشخواب می افتد و اویا و کرم هم همراه آن می افتند و اتفاقی روی تخت کنار یکدیگر دراز می کشند.آنها از اتفاقی که افتاده خنده شان می گیرد و با لبخند به هم نگاه می کنند.در همین زمان سونگل وارد می شود و آنها را می بیند.سونگل آنها را لعنت می کند و کرم را از خانه بیرون می اندازد.اویا گریه کنان سعی می کند که ماجرا را برای او تعریف کند.سونگل سر او فریاد می زند و می گوید که ساکت شود و اگر نه جانش را می گیرد.

این را هم ببینید:  سریال آپارتمان بیگناهان قسمت ۱۹۰ صد و نودم

سونگل پیش هالیت می رود و ماجرا را برای او تعریف می کند و می گوید که باید هر چه سریعتر اسباب کشی کنند و بروند.هالیت می گوید که سخت نگیرد، اویا هم کرم را دوست دارد و اجازه بدهد که آنها به هم برسند.سونگل قبول نمی کند و می گوید که اویا احمق است و دست او را می گیرد و از اینجا می رود.اویا که از پشت در حرفهای مادرش را شنیده وارد اتاق می شود و می گوید که او و عمو هالیت جایی نمی روند و اگر او می خواهد می تواند برود.

سونگل به در خانه کرم می رود و با الوان دعوا می کند و می گوید که پسرش را کنترل کند و دیگر با دختر او کاری نداشته باشند و اگر نه آتششان می زند.اویا و هالیت با عجله خودشان را می رسانند و هالیت سونگل را به زور با خودش می برد.
اویا در خانه کرم می ماند و از الوان معذرت می خواهد.الوان می پرسد که چرا سونگل ناگهان اینقدر عصبانی شد؟کرم و اویا ماجرا را برای الوان تعریف می کنند و الوان می گوید که سونگل حق دارد.
کرم به اویا می گوید که پیش سونگل بروند و با او صحبت کنند.

مدتی بعد،اویا و کرم پیش سونگل می روند.‌کرم به سونگل می گوید که اویا را دوست دارد و او را نه به عنوان پسر رستم،بلکه به عنوان کرم ببیند.سونگل می گوید که گول حرفهای او را نمی خورد و دختری ندارد که به پسر رستم بدهد.رستم با ناراحتی به خانه اش بر می گردد.

مدتی بعد،اویا به سالن پذیرایی می رود.سونگل در حال تماشای تلویزیون است.اویا جلوی تلویزیون می ایستد و می گوید که کرم را دوست دارد و مادرش باید با این موضوع کنار بیاید،و اگر نه دخترش را از دست می دهد