آیندە ذهن؛ تلاشی علمی برای پیشرفت ذهن

آیندە ذهن؛ تلاشی علمی برای پیشرفت ذهن
ایسنا

ایسنا/کردستان کتاب آیندە ذهن تلاشی علمی برای شناخت بیشتر، افزایش‌ توانایی و پیشرفت ذهن است.

گاهی اوقات سوالاتی در ذهن انسان شکل می‌گیرد کە نشان از ماهیت راز آلود دنیای ذهنی انسان است؛ تفکراتی کە داریم، سوالات و خیالات عجیب غریبی کە انتها ندارند همگی نشان از پیچیدگی‌ها و ماهیت راز آلود مغز انسان است.

"میچو کاکو" هموارە یکی از دغدغەهایش مسالە ذهن و پیچیدگی‌های آن، رازآلودی مغز و ارتباط آن با کیهان است و کتاب‌هایش مدام حول محور قوانین فیزیکی است.

کتاب آیندە ذهن در سە بخش نوشتە شدە است کە نویسندە در بخش اول بە ذهن و خودآگاهی، در بخش دوم بە ذهن در برابر مادە و در بخش سوم بە خودآگاهی تغییر یافتە پرداختە است.

این کتاب حاصل تجربیات نویسندە و تحقیقاتی علمی است کە طی سال‌ها انجام دادە است.

بخشی از کتاب آیندە ذهن

با نگاهی به گذشته می‌توانم رابطه‌ بسیاری از جست‌وجوهایم در قلمروی فیزیک را با فناوری‌هایی که تحقیق درباره ذهن را برای دانشمندان عملی کرده بود، دریابم.

مثلاً موقع تحصیل در دبیرستان از وجود شکل خاصی از ماده آگاه شدم که ضدماده نام داشت و تصمیم گرفتم درباره آن تحقیق کنم. چون ضدماده یکی از عجیب‌ترین مواد موجود در زمین است، ماده‌ای که به طور طبیعی از خود الکترون مثبت یا آنتی‌الکترون یا همان پوزیترون از خود خارج می‌کند، به دست آورم با داشتن این مقدار ماده می‌توانستم اتاقک ابر و میدان مغناطیسی قوی بسازم و از این طریق تصویر رشته‌های بخاری را که ذرات ضدماده از خود به جا می‌گذاشتند ثبت کنم.

فناوری دیگری که در دبیرستان با آن آشنا شدم، رزونانس مغناطیسی بود. در سخنرانی دکتر فلیکس بلوخ در دانشگاه استنفورد شرکت کردم. دکتر بلوخ برای ما دبیرستانی‌ها شرح داد که اگر یک میدان مغناطیسی قوی داشته باشیم، اتم‌ها در آن مانند عقربه قطب‌نما در راستای میدان قرار می‌گیرند. سپس اگر یک پالس رادیویی با فرکانس معین به این اتم‌ها بفرستیم می‌توانیم آن‌ها را به حرکت درآوریم، وقتی اتم‌ها دوباره سر جای خود برگردند، پالس دیگری از خود صادر می‌کنند (مثل پدیده پژواک صوتی) که با آن می‌شود به ماهیت اتم‌های مورد نظر پی‌برد.

چند سال بعد که دانشجوی دانشگاه هاروارد شدم، برایم مایه افتخار بود که می‌توانستم در کلاس الکترودینامیک دکتر پرسل شرکت کنم.

در همان ایام، کار تابستانی دانشجویی گرفتم و از خوش اقبالی‌ام توانستم با دکتر ریچارد ارنست که درصدد تعمیم کار پرسل و بلوخ در زمینه رزونانس مغناطیسی بود، همکاری کنم؛ موفقیت او حیرت‌آور بود و سرانجام در سال ۱۹۹۱ جایزه نوبل فیزیک را به دلیل ایجاد بستر مناسبی برای ساخت MRI دریافت کرد.

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: آیندە ذهن؛ تلاشی علمی برای پیشرفت ذهن