از نازی آباد تا متروپل؛ چرا پیمان جبلی 'امضای طلایی' ندارد؟
- مسعود آذر
- بیبیسی
منبع تصویر، Tasnim
توضیح تصویر،پیمان جبلی دانش آموخته دانشگاه امام صادق است و سالها سابقه مدیریت بر بخشهای مختلف صدا و سیما دارد
رئیس رادیو و تلویزیون دولتی ایران میگوید که پس از فروریختن ساختمان متروپل آبادان، شبکه خبر را به خط کرده اما "دستور" آمد که "بس است دیگر".
پاسخهای پیمان جبلی، رئیس صدا و سیما در سوم خردادماه،در جمع دانشجویان دانشگاه شریف بار دیگر این پرسش را مطرح کرد که از کجا "دستور" میدهند و چه کسانی مدیریت یک سازمان عریض و طویل با بیش از صد شبکه رادیویی و تلویزیونی را در دست دارند؟
در شبکههای اجتماعی اظهارات آقای جبلی با واکنشهای تندی روبرو شده و آن را "سانسور حکومتی" میخوانند. با توجه به اینکه جو شهر آبادان پس از این حادثه امنیتی شده احتمال میدهند"دستور" از سازمان و نهادهایی مثل سپاه پاسداران و شورای عالی امنیت ملی صادر شده باشد و نفوذ همین افراد و گروهها باعث شده که روز گذشته سخنان آقای جبلی درباره این حادثه در روزنامه جام جم، وابسته به تلویزیون سانسور شود.
پیمان جبلی در بخش دیگری از سخنانش درباره حذف عادل فردوسیپور، مجری پیشین برنامه نود از برنامههای صدا و سیما نیز گفت "امضای طلایی" برای بازگشت آقای فردوسیپور ندارد و با وجود اینکه این تصمیم در زمان او صورت نگرفته اما تضمین نمیدهد که اگر در آن زمان مدیر بود، میتوانست جلوی اینکار را بگیرد و معجزه کند.
پیمان جبلی در این سخنرانی اگرچه گفت که نمیخواهد "دیپلماتیک و سربسته" درباره موضوع عادل فردوسیپور صحبت کند، ولی به طور ضمنی بخشی از نگرانیها را به شهرت مجریان تلویزیونی و ملاحظات "آینده" نسبت داد و تصمیم مدیران سازمان را زیر سوال نبرد و نگفت حذف مجری برنامه پرطرفدار فوتبال از طرف چه کسانی یا سازمانی یا نهادی مثل دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته یا نه. آقای جبلی به این بسنده کرد که اگر او بود تلاش میکرد چنین اتفاقی نیفتد.
محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا در واکنش به حرفهای آقای جبلی در توییتر نوشته "پیمان جبلی روزی که رئیس صداوسیما شد گفت به آرشهایی نیاز داریم که مرز رسانه را جابجا کنند" اما حرفهای رئیس سازمان نشان داد که از آرش کمانگیر خبری نیست و درباره عادل فردوسیپور هم "کلاهش پشم ندارد".
- دردسرهای آقای رئیس؛ هجده ماه ریاست سرافراز در صدا و سیما
- رئیس پیشین صدا و سیما: در سازمان 'فساد و زد و بند' بود
- مدیران دو معاونت مهم در صدا و سیمای ایران تغییر کردند
- پیمان جبلی با حکم آیتالله خامنهای، رئیس صدا و سیمای ایران شد
منبع تصویر، Tasnim
توضیح تصویر،پیمان جبلی سال گذشته به ریاست سازمان صدا و سیما منصوب شد
دستهای پنهان
وقتی صحبت ازصدا و سیما میشود، انگشت اشاره به سوی آیتالله خامنهای نشانه میرود. گفته میشود او طبق قانون اساسی به عنوان کسی مدیر این مجموعه را منصوب میکند، باید پاسخگوی عملکرد این رسانه باشد اما آیتالله خامنهای نیز زیربار این مسئولیت نمیرود.
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بیبیسیپادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
پادکست
پایان پادکست
او در هشتم خردادماه ۱۳۹۷ در جمع دانشجویان، در پاسخ به انتقادها از این رسانه گفت "مدیریت صدا و سیما و قوه قضاییه با رهبری نیست" و نمیگوید چه کسی باید پاسخگوی عملکرد این رسانه باشد.
آیتالله خامنهای در این سخنرانی اذعان دارد که به حرف او عمل نمیکنند و میگوید "مدیران هم نهاینکه بخواهند با ما لج کنند؛ نه، میخواهند اقدام کنند منتها خب اقدامش آسان نیست، اقدام مشکل است" و در نهایت تاکید دارد، راه علاج رفع معایب این سازمان "تزریق عناصر جوان، فعال، مؤمن و پرانگیزه به این دستگاهها" است.
در گذشته انتقادهای آیتالله خامنهای از این سازمان بیشتر متوجه "نقص" یا ایراد این سازمان در انعکاس موفقیتهای جمهوری اسلامی بوده، چنانکه او در ششم آبانماه سال ۸۸ میگوید "صدا و سیما آیا وضعیت واقعی کشور را نشان میدهد؟ نه، ناقص نشان میدهد. خیلی پیشرفتهای برجسته و بزرگ هست که صدا و سیما نشان نمیدهد".
در شرایطی رهبر ایران از جوانگرایی در این سازمان صحبت میکند که در آبانماه سال ۹۳ در حکمی با تعابیر کمسابقه و پر از تعریف و تمجید، محمد سرافراز را به ریاست سازمان صدا و سیما منصوب میکند. آقای سرافراز نیز با شعارهایی چون "جوانگرایی"، "برونسپاری" و "چابکسازی" دست به تغییر گسترده مدیران باسابقه صدا و سیما زد.
تصمیمهای او بازتاب بسیاری به دنبال داشت و موجی که به راه انداخت، سرانجام پایههای مدیریتی او را نیز لرزاند و عمر ریاستش ۱۸ ماهه پایان یافت و نشان داد که او قادر به تغییرات عمیق در این سازمان نیست.
محمد سرافراز در اسفندماه ۱۳۹۷ در گفتوگو با روزنامه شرق از "فساد و زد و بند" و "دخالت نیروهای امنیتی و اطلاعات سپاه" پرده برداشت.
تا پیش از این به صورت جسته و گریخته صحبت از دخالت افرادی در خارج از صدا و سیمای ایران میشد و آقای سرافراز میگوید که فهرست چند هزار نفره از افراد "ممنوعالکار و ممنوعالورود به سازمان" وجود دارد که نیروهای امنیتی آن را به صدا و سیما دادهاند.
منبع تصویر، TASNIM
توضیح تصویر،محمد سرافراز، رئیس پیشین صدا و سیما میگوید اعضای دفتر رهبر جمهوری اسلامی از جمله مجتبی خامنهای در مدیریت تلویزیون دخالت داشتند
از حلقه نازی آباد تا حاج آقا مجتبی
نیروهای امنیتی بخشی از گروه یا افرادی هستند که در صدا و سیما نقش دارند و علاوه بر دخالت در عزل و نصبها، از طریق معاونت سیاسی این سازمان، در کم و کیف برنامهها نیز دخالت مستقیم دارند.
محمد سرافزار دو سال پیش در کتابی به نام "روایت یک استعفا" دلایل رفتن از صدا و سیما را بیان میکند و در بخشی از کتاب مینویسد "در تعطیلات فروردین ماه ۹۵ جلسهای با آقای طائب (رئیس سازمان اطلاعات سپاه) داشتم و گفتم که من تشکر میکنم از شما و چون ممکن است آقایان را نبینم، از طرف من از آقای حسین محمدی (معاون بررسی دفتر رهبری) و حاجآقا مجتبی (فرزند رهبر ایران) تشکر کنید، زیرا زمینه را فراهم کردید که من از صداوسیما بروم و این جای تشکر دارد و من راحت میشوم. او بهجای اینکه تکذیب کند، گفت خوب میخواهی بعدش چی کار کنی؟ گفتم بازنشسته میشوم".
آقای سرافزار در این کتاب اشاره میکند که اعضای دفتر رهبری در برنامههای تلویزیون نیز دخالت میکردند و جلب نظر آنها ضروری بوده است. او گفته برای ساخت سریال طنز "در حاشیه" (سال ۹۴)به کارگردانی مهران مدیری، به دفتر رهبر رفت تا اجازه ساخت آن را بگیرد.
در نمونه دیگر آقای سرافراز میگوید که پس از چند مصاحبه عادل فردوسی پور با شخصیتهای سیاسی و فرهنگی مانند محمدجواد ظریف، وزیر سابق خارجه ایران، "درخواست تعطیلی برنامه ۹۰ از طرف دفتر رهبری مطرح شد، اما من زیر بار آن نرفتم".
حذف آقای فردوسیپور، در دوره ریاست عبدالعلی علیعسگری بر سازمان صدا و سیما اتفاق افتاد و یکی از دلایلی که احتمالا پیمان جبلی نمیتواند در سخنرانی اخیرش به دانشجویان بگوید و آن را کتمان میکند به خواسته یا مخالفت دفتر رهبر جمهوری اسلامی برمیگردد.
همچنین در نمونه دیگر، آقای علیعسگری در ۱۴ دی ماه سال ۱۳۹۹ در سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی در همایشی میگوید: "قبل از سحر با من تماس گرفته شد و گفتند که حاج آقا مجتبی (خامنهای) است؛ تعجب کردم و وقتی گوشی را گرفتم ایشان خیلی آرام و ساده گفت که حاج قاسم در فرودگاه بغداد شهید شد؛ ما به سرعت به سازمان صداوسیما آمدیم".
در کنار چنین اخباری که از تماسهای دفتر رهبر جمهوری اسلامی با رئیس صدا و سیما منتشر شده است، وحید جلیلی، چهره رسانهای نزدیک به جبهه پایداری، در شهریورماه سال ۹۸ نامه تندی علیه مدیریت صدا و سیما نوشت.
او در این نامه که در خبرگزاری فارس منتشر شد، صحبت از "تاریکخانههای مدیریت باندی وناکارآمد" در "رسانه ملی" میکند و مینویسد این افراد باید "مورد هجوم نورافکنها" قرار بگیرند.
آقای جلیلی با نام بردن از "حسین محمدی (عضو کلیدی دفتر آیتالله خامنهای)، مرتضی میرباقری (معاون سابق سیما)، عزتالله ضرغامی (رئیس پیشین صدا و سیما) و علیعسگری، (رئیس وقت صدا و سیما) آنها را باند "بچههای نازیآباد و خانیآباد" میخواند که تمام هدایت پیدا و پنهان تلویزیون را برعهده دارند، کسانی که به گفته او "هرچه بیشتر دم درمیکشیم و سکوت میکنیم، وقیحتر میشوند".
وحید جلیلی، برادر سعید جلیلی، عضو شورای عالی امنیت ملی، این افراد را به "ابنملجم" تشبیه میکند، کسی که امام اول شیعیان را در ماه رمضان کشت.
پس از انتقادهای تند وحید جلیلی به عضو ارشد دفتر رهبر ایران، حسین صفار هرندی، معاون فرهنگی دفتر رهبر جمهوری اسلامی مطلبی در حمایت از حسین محمدی منتشر کرد و آقای جلیلی نیز پاسخ او را داد.
بالا گرفتن انتقادها بین اصولگرایان درباره عملکرد مدیریت تلویزیون دولتی ایران به عنوان "نزاع میان نیروهای طرفدار آیتالله خامنهای" تعبیر شد. با انتصاب وحید جلیلی به عنوان قائم مقام رئیس سازمان صدا و سیما در امور فرهنگی در آذرماه سال گذشته، به نظر میرسد این نزاع فعلا به نفع این افراد خاتمه یافته است.
- مسعود آذر
- بیبیسی
رئیس رادیو و تلویزیون دولتی ایران میگوید که پس از فروریختن ساختمان متروپل آبادان، شبکه خبر را به خط کرده اما "دستور" آمد که "بس است دیگر".
پاسخهای پیمان جبلی، رئیس صدا و سیما در سوم خردادماه،در جمع دانشجویان دانشگاه شریف بار دیگر این پرسش را مطرح کرد که از کجا "دستور" میدهند و چه کسانی مدیریت یک سازمان عریض و طویل با بیش از صد شبکه رادیویی و تلویزیونی را در دست دارند؟
در شبکههای اجتماعی اظهارات آقای جبلی با واکنشهای تندی روبرو شده و آن را "سانسور حکومتی" میخوانند. با توجه به اینکه جو شهر آبادان پس از این حادثه امنیتی شده احتمال میدهند"دستور" از سازمان و نهادهایی مثل سپاه پاسداران و شورای عالی امنیت ملی صادر شده باشد و نفوذ همین افراد و گروهها باعث شده که روز گذشته سخنان آقای جبلی درباره این حادثه در روزنامه جام جم، وابسته به تلویزیون سانسور شود.
پیمان جبلی در بخش دیگری از سخنانش درباره حذف عادل فردوسیپور، مجری پیشین برنامه نود از برنامههای صدا و سیما نیز گفت "امضای طلایی" برای بازگشت آقای فردوسیپور ندارد و با وجود اینکه این تصمیم در زمان او صورت نگرفته اما تضمین نمیدهد که اگر در آن زمان مدیر بود، میتوانست جلوی اینکار را بگیرد و معجزه کند.
پیمان جبلی در این سخنرانی اگرچه گفت که نمیخواهد "دیپلماتیک و سربسته" درباره موضوع عادل فردوسیپور صحبت کند، ولی به طور ضمنی بخشی از نگرانیها را به شهرت مجریان تلویزیونی و ملاحظات "آینده" نسبت داد و تصمیم مدیران سازمان را زیر سوال نبرد و نگفت حذف مجری برنامه پرطرفدار فوتبال از طرف چه کسانی یا سازمانی یا نهادی مثل دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته یا نه. آقای جبلی به این بسنده کرد که اگر او بود تلاش میکرد چنین اتفاقی نیفتد.
محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا در واکنش به حرفهای آقای جبلی در توییتر نوشته "پیمان جبلی روزی که رئیس صداوسیما شد گفت به آرشهایی نیاز داریم که مرز رسانه را جابجا کنند" اما حرفهای رئیس سازمان نشان داد که از آرش کمانگیر خبری نیست و درباره عادل فردوسیپور هم "کلاهش پشم ندارد".
دستهای پنهان
وقتی صحبت ازصدا و سیما میشود، انگشت اشاره به سوی آیتالله خامنهای نشانه میرود. گفته میشود او طبق قانون اساسی به عنوان کسی مدیر این مجموعه را منصوب میکند، باید پاسخگوی عملکرد این رسانه باشد اما آیتالله خامنهای نیز زیربار این مسئولیت نمیرود.
او در هشتم خردادماه ۱۳۹۷ در جمع دانشجویان، در پاسخ به انتقادها از این رسانه گفت "مدیریت صدا و سیما و قوه قضاییه با رهبری نیست" و نمیگوید چه کسی باید پاسخگوی عملکرد این رسانه باشد.
آیتالله خامنهای در این سخنرانی اذعان دارد که به حرف او عمل نمیکنند و میگوید "مدیران هم نهاینکه بخواهند با ما لج کنند؛ نه، میخواهند اقدام کنند منتها خب اقدامش آسان نیست، اقدام مشکل است" و در نهایت تاکید دارد، راه علاج رفع معایب این سازمان "تزریق عناصر جوان، فعال، مؤمن و پرانگیزه به این دستگاهها" است.
در گذشته انتقادهای آیتالله خامنهای از این سازمان بیشتر متوجه "نقص" یا ایراد این سازمان در انعکاس موفقیتهای جمهوری اسلامی بوده، چنانکه او در ششم آبانماه سال ۸۸ میگوید "صدا و سیما آیا وضعیت واقعی کشور را نشان میدهد؟ نه، ناقص نشان میدهد. خیلی پیشرفتهای برجسته و بزرگ هست که صدا و سیما نشان نمیدهد".
در شرایطی رهبر ایران از جوانگرایی در این سازمان صحبت میکند که در آبانماه سال ۹۳ در حکمی با تعابیر کمسابقه و پر از تعریف و تمجید، محمد سرافراز را به ریاست سازمان صدا و سیما منصوب میکند. آقای سرافراز نیز با شعارهایی چون "جوانگرایی"، "برونسپاری" و "چابکسازی" دست به تغییر گسترده مدیران باسابقه صدا و سیما زد.
تصمیمهای او بازتاب بسیاری به دنبال داشت و موجی که به راه انداخت، سرانجام پایههای مدیریتی او را نیز لرزاند و عمر ریاستش ۱۸ ماهه پایان یافت و نشان داد که او قادر به تغییرات عمیق در این سازمان نیست.
محمد سرافراز در اسفندماه ۱۳۹۷ در گفتوگو با روزنامه شرق از "فساد و زد و بند" و "دخالت نیروهای امنیتی و اطلاعات سپاه" پرده برداشت.
تا پیش از این به صورت جسته و گریخته صحبت از دخالت افرادی در خارج از صدا و سیمای ایران میشد و آقای سرافراز میگوید که فهرست چند هزار نفره از افراد "ممنوعالکار و ممنوعالورود به سازمان" وجود دارد که نیروهای امنیتی آن را به صدا و سیما دادهاند.
از حلقه نازی آباد تا حاج آقا مجتبی
نیروهای امنیتی بخشی از گروه یا افرادی هستند که در صدا و سیما نقش دارند و علاوه بر دخالت در عزل و نصبها، از طریق معاونت سیاسی این سازمان، در کم و کیف برنامهها نیز دخالت مستقیم دارند.
محمد سرافزار دو سال پیش در کتابی به نام "روایت یک استعفا" دلایل رفتن از صدا و سیما را بیان میکند و در بخشی از کتاب مینویسد "در تعطیلات فروردین ماه ۹۵ جلسهای با آقای طائب (رئیس سازمان اطلاعات سپاه) داشتم و گفتم که من تشکر میکنم از شما و چون ممکن است آقایان را نبینم، از طرف من از آقای حسین محمدی (معاون بررسی دفتر رهبری) و حاجآقا مجتبی (فرزند رهبر ایران) تشکر کنید، زیرا زمینه را فراهم کردید که من از صداوسیما بروم و این جای تشکر دارد و من راحت میشوم. او بهجای اینکه تکذیب کند، گفت خوب میخواهی بعدش چی کار کنی؟ گفتم بازنشسته میشوم".
آقای سرافزار در این کتاب اشاره میکند که اعضای دفتر رهبری در برنامههای تلویزیون نیز دخالت میکردند و جلب نظر آنها ضروری بوده است. او گفته برای ساخت سریال طنز "در حاشیه" (سال ۹۴)به کارگردانی مهران مدیری، به دفتر رهبر رفت تا اجازه ساخت آن را بگیرد.
در نمونه دیگر آقای سرافراز میگوید که پس از چند مصاحبه عادل فردوسی پور با شخصیتهای سیاسی و فرهنگی مانند محمدجواد ظریف، وزیر سابق خارجه ایران، "درخواست تعطیلی برنامه ۹۰ از طرف دفتر رهبری مطرح شد، اما من زیر بار آن نرفتم".
حذف آقای فردوسیپور، در دوره ریاست عبدالعلی علیعسگری بر سازمان صدا و سیما اتفاق افتاد و یکی از دلایلی که احتمالا پیمان جبلی نمیتواند در سخنرانی اخیرش به دانشجویان بگوید و آن را کتمان میکند به خواسته یا مخالفت دفتر رهبر جمهوری اسلامی برمیگردد.
همچنین در نمونه دیگر، آقای علیعسگری در ۱۴ دی ماه سال ۱۳۹۹ در سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی در همایشی میگوید: "قبل از سحر با من تماس گرفته شد و گفتند که حاج آقا مجتبی (خامنهای) است؛ تعجب کردم و وقتی گوشی را گرفتم ایشان خیلی آرام و ساده گفت که حاج قاسم در فرودگاه بغداد شهید شد؛ ما به سرعت به سازمان صداوسیما آمدیم".
در کنار چنین اخباری که از تماسهای دفتر رهبر جمهوری اسلامی با رئیس صدا و سیما منتشر شده است، وحید جلیلی، چهره رسانهای نزدیک به جبهه پایداری، در شهریورماه سال ۹۸ نامه تندی علیه مدیریت صدا و سیما نوشت.
او در این نامه که در خبرگزاری فارس منتشر شد، صحبت از "تاریکخانههای مدیریت باندی وناکارآمد" در "رسانه ملی" میکند و مینویسد این افراد باید "مورد هجوم نورافکنها" قرار بگیرند.
آقای جلیلی با نام بردن از "حسین محمدی (عضو کلیدی دفتر آیتالله خامنهای)، مرتضی میرباقری (معاون سابق سیما)، عزتالله ضرغامی (رئیس پیشین صدا و سیما) و علیعسگری، (رئیس وقت صدا و سیما) آنها را باند "بچههای نازیآباد و خانیآباد" میخواند که تمام هدایت پیدا و پنهان تلویزیون را برعهده دارند، کسانی که به گفته او "هرچه بیشتر دم درمیکشیم و سکوت میکنیم، وقیحتر میشوند".
وحید جلیلی، برادر سعید جلیلی، عضو شورای عالی امنیت ملی، این افراد را به "ابنملجم" تشبیه میکند، کسی که امام اول شیعیان را در ماه رمضان کشت.
پس از انتقادهای تند وحید جلیلی به عضو ارشد دفتر رهبر ایران، حسین صفار هرندی، معاون فرهنگی دفتر رهبر جمهوری اسلامی مطلبی در حمایت از حسین محمدی منتشر کرد و آقای جلیلی نیز پاسخ او را داد.
بالا گرفتن انتقادها بین اصولگرایان درباره عملکرد مدیریت تلویزیون دولتی ایران به عنوان "نزاع میان نیروهای طرفدار آیتالله خامنهای" تعبیر شد. با انتصاب وحید جلیلی به عنوان قائم مقام رئیس سازمان صدا و سیما در امور فرهنگی در آذرماه سال گذشته، به نظر میرسد این نزاع فعلا به نفع این افراد خاتمه یافته است.
- مسعود آذر
- بیبیسی
رئیس رادیو و تلویزیون دولتی ایران میگوید که پس از فروریختن ساختمان متروپل آبادان، شبکه خبر را به خط کرده اما "دستور" آمد که "بس است دیگر".
پاسخهای پیمان جبلی، رئیس صدا و سیما در سوم خردادماه،در جمع دانشجویان دانشگاه شریف بار دیگر این پرسش را مطرح کرد که از کجا "دستور" میدهند و چه کسانی مدیریت یک سازمان عریض و طویل با بیش از صد شبکه رادیویی و تلویزیونی را در دست دارند؟
در شبکههای اجتماعی اظهارات آقای جبلی با واکنشهای تندی روبرو شده و آن را "سانسور حکومتی" میخوانند. با توجه به اینکه جو شهر آبادان پس از این حادثه امنیتی شده احتمال میدهند"دستور" از سازمان و نهادهایی مثل سپاه پاسداران و شورای عالی امنیت ملی صادر شده باشد و نفوذ همین افراد و گروهها باعث شده که روز گذشته سخنان آقای جبلی درباره این حادثه در روزنامه جام جم، وابسته به تلویزیون سانسور شود.
پیمان جبلی در بخش دیگری از سخنانش درباره حذف عادل فردوسیپور، مجری پیشین برنامه نود از برنامههای صدا و سیما نیز گفت "امضای طلایی" برای بازگشت آقای فردوسیپور ندارد و با وجود اینکه این تصمیم در زمان او صورت نگرفته اما تضمین نمیدهد که اگر در آن زمان مدیر بود، میتوانست جلوی اینکار را بگیرد و معجزه کند.
پیمان جبلی در این سخنرانی اگرچه گفت که نمیخواهد "دیپلماتیک و سربسته" درباره موضوع عادل فردوسیپور صحبت کند، ولی به طور ضمنی بخشی از نگرانیها را به شهرت مجریان تلویزیونی و ملاحظات "آینده" نسبت داد و تصمیم مدیران سازمان را زیر سوال نبرد و نگفت حذف مجری برنامه پرطرفدار فوتبال از طرف چه کسانی یا سازمانی یا نهادی مثل دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته یا نه. آقای جبلی به این بسنده کرد که اگر او بود تلاش میکرد چنین اتفاقی نیفتد.
محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا در واکنش به حرفهای آقای جبلی در توییتر نوشته "پیمان جبلی روزی که رئیس صداوسیما شد گفت به آرشهایی نیاز داریم که مرز رسانه را جابجا کنند" اما حرفهای رئیس سازمان نشان داد که از آرش کمانگیر خبری نیست و درباره عادل فردوسیپور هم "کلاهش پشم ندارد".
دستهای پنهان
وقتی صحبت ازصدا و سیما میشود، انگشت اشاره به سوی آیتالله خامنهای نشانه میرود. گفته میشود او طبق قانون اساسی به عنوان کسی مدیر این مجموعه را منصوب میکند، باید پاسخگوی عملکرد این رسانه باشد اما آیتالله خامنهای نیز زیربار این مسئولیت نمیرود.
او در هشتم خردادماه ۱۳۹۷ در جمع دانشجویان، در پاسخ به انتقادها از این رسانه گفت "مدیریت صدا و سیما و قوه قضاییه با رهبری نیست" و نمیگوید چه کسی باید پاسخگوی عملکرد این رسانه باشد.
آیتالله خامنهای در این سخنرانی اذعان دارد که به حرف او عمل نمیکنند و میگوید "مدیران هم نهاینکه بخواهند با ما لج کنند؛ نه، میخواهند اقدام کنند منتها خب اقدامش آسان نیست، اقدام مشکل است" و در نهایت تاکید دارد، راه علاج رفع معایب این سازمان "تزریق عناصر جوان، فعال، مؤمن و پرانگیزه به این دستگاهها" است.
در گذشته انتقادهای آیتالله خامنهای از این سازمان بیشتر متوجه "نقص" یا ایراد این سازمان در انعکاس موفقیتهای جمهوری اسلامی بوده، چنانکه او در ششم آبانماه سال ۸۸ میگوید "صدا و سیما آیا وضعیت واقعی کشور را نشان میدهد؟ نه، ناقص نشان میدهد. خیلی پیشرفتهای برجسته و بزرگ هست که صدا و سیما نشان نمیدهد".
در شرایطی رهبر ایران از جوانگرایی در این سازمان صحبت میکند که در آبانماه سال ۹۳ در حکمی با تعابیر کمسابقه و پر از تعریف و تمجید، محمد سرافراز را به ریاست سازمان صدا و سیما منصوب میکند. آقای سرافراز نیز با شعارهایی چون "جوانگرایی"، "برونسپاری" و "چابکسازی" دست به تغییر گسترده مدیران باسابقه صدا و سیما زد.
تصمیمهای او بازتاب بسیاری به دنبال داشت و موجی که به راه انداخت، سرانجام پایههای مدیریتی او را نیز لرزاند و عمر ریاستش ۱۸ ماهه پایان یافت و نشان داد که او قادر به تغییرات عمیق در این سازمان نیست.
محمد سرافراز در اسفندماه ۱۳۹۷ در گفتوگو با روزنامه شرق از "فساد و زد و بند" و "دخالت نیروهای امنیتی و اطلاعات سپاه" پرده برداشت.
تا پیش از این به صورت جسته و گریخته صحبت از دخالت افرادی در خارج از صدا و سیمای ایران میشد و آقای سرافراز میگوید که فهرست چند هزار نفره از افراد "ممنوعالکار و ممنوعالورود به سازمان" وجود دارد که نیروهای امنیتی آن را به صدا و سیما دادهاند.
از حلقه نازی آباد تا حاج آقا مجتبی
نیروهای امنیتی بخشی از گروه یا افرادی هستند که در صدا و سیما نقش دارند و علاوه بر دخالت در عزل و نصبها، از طریق معاونت سیاسی این سازمان، در کم و کیف برنامهها نیز دخالت مستقیم دارند.
محمد سرافزار دو سال پیش در کتابی به نام "روایت یک استعفا" دلایل رفتن از صدا و سیما را بیان میکند و در بخشی از کتاب مینویسد "در تعطیلات فروردین ماه ۹۵ جلسهای با آقای طائب (رئیس سازمان اطلاعات سپاه) داشتم و گفتم که من تشکر میکنم از شما و چون ممکن است آقایان را نبینم، از طرف من از آقای حسین محمدی (معاون بررسی دفتر رهبری) و حاجآقا مجتبی (فرزند رهبر ایران) تشکر کنید، زیرا زمینه را فراهم کردید که من از صداوسیما بروم و این جای تشکر دارد و من راحت میشوم. او بهجای اینکه تکذیب کند، گفت خوب میخواهی بعدش چی کار کنی؟ گفتم بازنشسته میشوم".
آقای سرافزار در این کتاب اشاره میکند که اعضای دفتر رهبری در برنامههای تلویزیون نیز دخالت میکردند و جلب نظر آنها ضروری بوده است. او گفته برای ساخت سریال طنز "در حاشیه" (سال ۹۴)به کارگردانی مهران مدیری، به دفتر رهبر رفت تا اجازه ساخت آن را بگیرد.
در نمونه دیگر آقای سرافراز میگوید که پس از چند مصاحبه عادل فردوسی پور با شخصیتهای سیاسی و فرهنگی مانند محمدجواد ظریف، وزیر سابق خارجه ایران، "درخواست تعطیلی برنامه ۹۰ از طرف دفتر رهبری مطرح شد، اما من زیر بار آن نرفتم".
حذف آقای فردوسیپور، در دوره ریاست عبدالعلی علیعسگری بر سازمان صدا و سیما اتفاق افتاد و یکی از دلایلی که احتمالا پیمان جبلی نمیتواند در سخنرانی اخیرش به دانشجویان بگوید و آن را کتمان میکند به خواسته یا مخالفت دفتر رهبر جمهوری اسلامی برمیگردد.
همچنین در نمونه دیگر، آقای علیعسگری در ۱۴ دی ماه سال ۱۳۹۹ در سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی در همایشی میگوید: "قبل از سحر با من تماس گرفته شد و گفتند که حاج آقا مجتبی (خامنهای) است؛ تعجب کردم و وقتی گوشی را گرفتم ایشان خیلی آرام و ساده گفت که حاج قاسم در فرودگاه بغداد شهید شد؛ ما به سرعت به سازمان صداوسیما آمدیم".
در کنار چنین اخباری که از تماسهای دفتر رهبر جمهوری اسلامی با رئیس صدا و سیما منتشر شده است، وحید جلیلی، چهره رسانهای نزدیک به جبهه پایداری، در شهریورماه سال ۹۸ نامه تندی علیه مدیریت صدا و سیما نوشت.
او در این نامه که در خبرگزاری فارس منتشر شد، صحبت از "تاریکخانههای مدیریت باندی وناکارآمد" در "رسانه ملی" میکند و مینویسد این افراد باید "مورد هجوم نورافکنها" قرار بگیرند.
آقای جلیلی با نام بردن از "حسین محمدی (عضو کلیدی دفتر آیتالله خامنهای)، مرتضی میرباقری (معاون سابق سیما)، عزتالله ضرغامی (رئیس پیشین صدا و سیما) و علیعسگری، (رئیس وقت صدا و سیما) آنها را باند "بچههای نازیآباد و خانیآباد" میخواند که تمام هدایت پیدا و پنهان تلویزیون را برعهده دارند، کسانی که به گفته او "هرچه بیشتر دم درمیکشیم و سکوت میکنیم، وقیحتر میشوند".
وحید جلیلی، برادر سعید جلیلی، عضو شورای عالی امنیت ملی، این افراد را به "ابنملجم" تشبیه میکند، کسی که امام اول شیعیان را در ماه رمضان کشت.
پس از انتقادهای تند وحید جلیلی به عضو ارشد دفتر رهبر ایران، حسین صفار هرندی، معاون فرهنگی دفتر رهبر جمهوری اسلامی مطلبی در حمایت از حسین محمدی منتشر کرد و آقای جلیلی نیز پاسخ او را داد.
بالا گرفتن انتقادها بین اصولگرایان درباره عملکرد مدیریت تلویزیون دولتی ایران به عنوان "نزاع میان نیروهای طرفدار آیتالله خامنهای" تعبیر شد. با انتصاب وحید جلیلی به عنوان قائم مقام رئیس سازمان صدا و سیما در امور فرهنگی در آذرماه سال گذشته، به نظر میرسد این نزاع فعلا به نفع این افراد خاتمه یافته است.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: از نازی آباد تا متروپل؛ چرا پیمان جبلی 'امضای طلایی' ندارد؟