کشف همه پیکرها، دقت میطلبد
با وجود خطر ریزش مجدد برج، جستوجوی آتشنشانان، هلالاحمر و سایر دستگاههای امدادی برای یافتن سایر اجساد احتمالی که زیر آوار مدفون شدهاند، همچنان ادامه دارد. این در حالی است که رئیس سازمان مدیریت بحران کشور اعلام کرده بود، اگر مشکلی رخ ندهد تا ظهر یکشنبه به پیکرهای موجود در مغازههای همکف ساختمان متروپل آبادان میرسیم.
آبادانیها این روزها نه شب دارند و نه روز. واویلاست و شیون و انتظاری کشنده که انگار پایانی برای آن نوشته نشده است. گروهی از خانوادهها با چشمانی اشکبار همچنان منتظر پیدا شدن اجساد عزیزانشان هستند و گروهی دیگر در مزارستان بهشت زهرا مشغول عزاداریاند. بر اساس گزارش جامجم از آبادان، مفقودیهای متروپل، آنهایی هستند که در زمان ریزش برج در طبقه همکف و پارکینگ ساختمان بودند.
صبح که آفتاب میزند، امدادگران قبل از شروع کار، نقشه را دوباره بررسی میکنند تا بهترین مسیر را برای یافتن پیکر قربانیان پیدا و بر اساس آن آواربرداری کنند. یک حرکت غلط و یک آواربرداری اشتباه ممکن است دوباره فاجعهای را رقم بزند. هفت روز از حادثه گذشته و خانواده مفقودان دیگر هیچ امیدی به زنده پیدا کردن عزیزان خود ندارند و فقط دنبال پیدا شدن پیکرهای آنان هستند. تمام ترسشان هم این است که ساختمان دوباره یکدفعه بریزد و تنها روزنه امیدشان برای پیدا کردن اجساد مانده در زیر آوار از بینبرود.
یکی از شاهدان ماجرا میگوید: زمانی که برج ریزش کرد، سرظهر و هوا گرم بود، برای همین افراد کمی در آن منطقه بودند. اگر غروب این اتفاق میافتاد، تلفات چند برابر میشد. بعضیها که صحنه حادثه را ندیدهاند، میگویند چرا عملیات آواربرداری طول کشیده است. نمیدانند الان حجم زیادی از بتون طبقه طبقه روی هم ریخته شده و هر لحظه امکان دارد کنارههای برج هم بریزد. مردم این روزها کمتر به محل حادثه میآیند و بعضیها هم خودجوش به اینجا میآیند و علاوه بر آواربرداری، برای امدادگران هم آب خنک میآورند.
از دیروز که هوا گرمتر شده، شرایط برای کار کردن هم سختتر شده است. بعضی از امدادگران میگویند با اینکه بوی تعفن اجساد بلند شده است، اما محل دقیق آنها مشخص نیست و همچنان باید به آواربرداری ادامه داد تا به اجساد رسید. هر از گاهی هم مسؤولان استانی و کشوری به محل حادثه میآیند و عملیات آواربرداری را زیر نظر میگیرند.
چند روز پیش مراسم تشییع پیکر رامین و شیرین معصومی، خواهر و برادر معروف کافه مری و مسیح صادقی، پسربچه هفت سالهای که در اولین روز ریزش برج متروپل مجروح شده بود، برگزار شد. از پیکر مریم کعبی، تازهعروس جوان رامین که همسرش نامش را روی کافه متروپل گذاشته بود، هنوز هم خبری نیست. آوار چنان بیرحم بر سرش ریخته که پیکرش هنوز گم و ناپیداست. امدادگران و آتشنشانان هنوز به کافه مری نرسیدهاند، اما شاید جسد مریم همانجا لای آهن پارهها و میلگرد و بتون باشد. مریم، شیرین و رامین چه آرزوهای شیرینی برای کافه جمع و جورشان که دی پارسال آن را راهاندازی کردند، داشتند، اما نشد که به آروزهایشان برسند. شیرین فقط سه هفته مانده بود تا سرخانه زندگیاش برود. نشد زنان و مردان و بچهها در مراسم عروسیاش هلهله کنند و کل بکشند. دیو طمع عدهای، آرزوهای هر سه را به گور برد.
دو روز پیش هم پیکر ملیکا و میترا صالحیان دو خواهر ۱۲و ۱۴ساله سربندری به خاک سپرده شد. روز حادثه، هر دوخواهر همراه مادر خود به آبادان رفته بودند تا به پزشک مراجعه کنند. آن روز هوا گرم بود و زن عمو، دو خواهر را به آبمیوهفروشی که در همان برج متروپل بود، برد تا با نوشیدن آبمیوه خنک شوند، اما همان لحظه برج ناگهان فرو ریخت و زنعمو و دو دختر دانشآموز را به کام مرگ فرو برد.
یکی از بستگان آنها میگوید با تلاشی که در لحظات ابتدایی انجام دادیم، توانستیم جسد ملیکا را بیرون بیاوریم، اما جسد میترا و زن عمویش همچنان در زیر آوار محبوس مانده است. تنها تقاضای خانواده میترا و همه عزیزانی که در ساختمان متروپل جان خود را از دست دادهاند، این است که پیکر عزیزانشان از زیرآوار بیرون آورده شود تا بتوانند آنها را با دستان خود به خاک بسپارند.
ملیکا قرار بود همین روزها در جلسه امتحان حاضر شود، اما حالا دیگر نیست و همشاگردیهایش جای خالی او را با گل و قاب عکس و شمع پر کردهاند. بهجز او چهار دانشآموز دیگر هم زیر آوار جان دادهاند. این آمار را اداره کل آموزش و پرورش خوزستان اعلام کرد. تعداد خانوادههای چشم انتظار زیاد است. برادری هم هنوز میان آوارهای سنگین، دنبال برادرش میگردد و برای دلش نوحهسرایی میکند.
غم متروپل حالا غم تمام ایران است. شش سال پیش، یکایران برای پلاسکو و زیر آوارماندهها و شهدای آتشنشانش گریه کرد، حالاهم یک ایران برای آبادانیها و غم سنگینش گریه و عزاداری میکنند.
کشف همه پیکرها، دقت میطلبد
رئیس سازمان مدیریت بحران که شامگاه شنبه وعده دادهبود تا ظهر یکشنبه به مغازههای طبقه همکف برسند، عصر یکشنبه در تازهترین اظهارنظر درباره روند آواربرداری در متروپل گفت: تا زمانی که مطمئن شویم دیگر پیکر جانباختهای در زیر لایههای زیر زمین وجود ندارد، بهدنبال سرعت نیستیم؛ پس از اینکه مطمئن شدیم دیگر کسی زیر آوار نیست، با این حجم تجهیزات به کار گرفته شده، سرعت کار را بیشتر میکنیم.
محمدحسن نامی عنوان کرد: هنوز آمار دقیقی از افراد موجود در محل حادثه در دست نیست بنابراین کشف همه پیکرها، دقت در کار را میطلبد.
روایت سخنگو از عملیات آواربرداری
برج متروپل هنوز هم ناپایدار و لرزان است و ترس از ریزش ناگهانی آن، تار و پود تن همه را میلرزاند. از یک هفته پیش که برج ریزش کرد، آتشنشانان پایتخت هم که تجربه پلاسکو را داشتند به آبادان رفتند تا کمکحال دوستان خود باشند. جلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی هم همراه آنهاست. از او خواستیم تا از حال و روز متروپل برای جامجم بگوید. صدای او بسیار خسته است و بهسختی میتواند از شرایط آبادان برای ما بگوید: «هفتمین روزی است که آتشنشانان تهرانی در برج متروپل حضور دارند و علاوه بر آنها، تمام دستگاهها اعم از آتشنشانی، هلالاحمر، اورژانس و شهرداری پایکار هستند و نیروهای مردمی هم حضور فعالانه دارند.
خوشبختانه در این چند روز، تعداد تجهیزات افزایش پیدا کرده و آواربرداری سرعت بیشتری گرفته است. قسمت شمالی به آتشنشانان سپرده شده و سایر بخشها نیز در اختیار دستگاههای دیگر است. بخشی از ساختمان ریزشکرده، اما بخش دیگر کاملا ناپایدار است و با ملاحظات فراوان آواربرداری انجام میشود. از دو روز پیش، بچههای مهندسی، سازههایی ایجاد کردهاند تا مقاومت ساختمان را بالا ببرند. تا این لحظه اتفاق ناگواری رخ نداده و فرماندهی عملیات به بهترین شکل ممکن در حال انجام است تا اگر اجسادی هنوز زیر آوار است، هرچه زودتر خارج شود.»
ملکی در مورد زمان پایان آواربرداری از متروپل گفت: زمان دقیقی نمیتوان برای آن تعیین کرد. گاهی شرایطی ایجاد میشود که باید کار تعطیل شود تا مهندسان مشکل را رفع کنند. هرچه به ستونهای اصلی نزدیک میشویم، سرعت کار کمتر میشود تا با دقت بیشتری آواربرداری انجام شود. اگر تجهیزات کامل باشد و مشکل خاصی ایجاد نشود، کار با سرعت هرچه تمامتر انجام خواهد شد. آواربرداری شبانهروزی و بدون وقفه انجام میشود و تمام نیروها و حتی مردم هم خسته هستند.
شاید باورتان نشود، اما در این یکهفته من تنها چهار ساعت خوابیدهام و تمام نیروها هم این شرایط را دارند. همکاران شبانهروزی مشغولکار هستند و با این شرایط، میزان استراحتمان کم و طبیعی است که خستگیمان زیاد باشد. با این حال ما با میل و رغبت خودمان تصمیم گرفتیم به آبادان بیاییم و هیچ منتی نیست. افتخار میکنیم که برای کمک آمدهایم و به آبادانیهای عزیز که مردمی بسیار خونگرم و مهربان هستند، تسلیت میگوییم. آنها در عین عزاداربودن، دلسوز نیروهای امدادی هستند که این بسیار قابل تقدیر است.
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: کشف همه پیکرها، دقت میطلبد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران