با تبانی نگذاشتند استقلال تهران قهرمان شود / جهانداری سکوهای استقلال اهواز را خریده بود

با تبانی نگذاشتند استقلال تهران قهرمان شود / جهانداری سکوهای استقلال اهواز را خریده بود
ایسنا

ایسنا/خوزستان کاپیتان سابق استقلال اهواز از تبانی که نگذاشتند استقلال تهران قهرمان شود و مالکیت پر حرف و حدیث جهانداری در باشگاه استقلال اهواز می گوید.

استقلال اهواز در سال ۱۳۲۷ در شهر اهواز بنیان نهاده شد و سپس این تیم از سال ۱۳۷۰ و از دوره نخست لیگ آزادگان در این مسابقات حضور داشت. آبی های اهوازی به مرور راه موفقیت در فوتبال را طی کردند تا این که استقلال اهواز در دهه ۸۰ به یکی از باشگاه‌های مطرح در فوتبال ایران تبدیل شد.

به گزارش ایسنا، استقلال اهواز که سری در سرها در آورده بود و از مدعیان لیگ آزادگان محسوب می شد، در فصل ۸۵- ۸۶ این رقابت هان تا مرز قهرمانی پیش رفت؛ استقلالی ها در همین فصل پس از آن دیدار پرحاشیه با مس کرمان در نهایت از قهرمانی دور شدند و در پایان لیگ به عنوان دومی بسنده کردند، مقامی که برای آبی های اهواز چندان خوش یمن نبود و استقلالی ها از اواخر دهه ۱۳۸۰ راه تنزل را در پیش گرفتند و به لیگ یک و بعد هم به لیگ دو سقوط کردند و استقلال دیگر نتوانست روی پای خود بایستد.

البته در اقدامی عجیب، استقلالی‌ها که می خواستند خود را هر طور که شده حتی بی برنامه و بی هدف به لیگ برتر برسانند، در فصل ۹۴-۹۵ لیگ برتر با خرید سهمیه لیگ برتری فولاد نوین مجددا به لیگ برتر برگشتند اما امان از تیم داری بدون برنامه که تیشه به ریشه اصالت استقلال اهواز زد. این تیم در نهایت در زمستان ۱۳۹۹، به لیگ استان سقوط کرد تا ناکجاآباد مقصد آن باشد.

در همین روزهای گرم خوزستان، پای حرف های یکی از کاپیتان های سابق تیم استقلال اهواز نشستیم. افشین کمایی بازیکن سابق استقلال که البته مربیگری در این تیم را هم برعهده داشته است. او معتقد است در اتفاقاتی که برای استقلال اهواز طی این سال ها رخ داد، تمام مسئولان ورزشی و غیرورزشی خوزستان کارشکنی کردند.

این گفت و گو را در ادامه می خوانید:

از خودتان بگویید. چطور سر از استقلال درآوردید؟

"قبل از این که وارد استقلال اهواز شوم، هوادار این تیم بود. ابتدا فوتبالم را از زمین های خاکی اهواز شروع کردم و سپس  ۱۹ سال سن داشتم که با فولاد کاویان به صورت رسمی فوتبال را شروع کردم. بعد ار حدود دو سال در حالی که فولاد خوزستان به تازگی از لیگ دو به لیگ یک آمده بودم و همایون شاهرخی و حسین فرکی مربیان این تیم بودند، من را برای بازی در فولاد انتخاب کردند. واقعا این دو مربی شریف بودند و به من بسیار کمک کردند. البته در نبم فصل دوم آن فصل فوتبالی، شاهرخی و فرکی به خاطر حرف هایی مبنی بر این که فولاد دیگر قصد تیم داری ندارد از تیم رفتند. من هم دیگر در فولاد نماندم و به استقلال اهواز، تیم محبوبم رفتم. خوشبختانه به عضویت تیمی درآمدم که هوادارش بودم، همان تیمی که برای تماشای بازی هایش به استادیوم می رفتم.

همه داستان پله پله رشد استقلال اهواز را می دانند، از صعود به لیگ برتر بگویید

آن زمان که لیگ یک بودیم، استقلال اهواز حدود ۱۵ هزار هوادار داشت و فولاد لیگ برتری ۱۵۰۰ نفر و حتی کم تر تماشاگر  داشت. ما آن زمان یک تیم فوق العاده بودیم. چهار سال با استقلال اهواز در لیگ یک بودیم تا این که با فیروز کریمی به لیگ برتر صعود کردیم. البته او پس از صعود از تیم جدا شد که من نقش کریمی را در این موفقیت بسیار پررنگ می دیدم و او از نظر فنی بسیار سخت گیر و البته کاربلد بود. در ادامه نیز تیم و باشگاه دستخوش تغییرات فراوان شد و در حالی که هدایت تیم برعهده قلعه نویی بود، در نیم فصل دوم، برادران شفیع زاده مسئولیت باشگاه را برعهده گرفتند. در سال ۱۳۸۰ درست است که پول آن چنانی به عنوان قرارداد دریافت نمی کردیم اما تمام سفرهای مان به بهترین شکل ممکن انجام می شدند. البته زمانی هم که آقای هیبدی مدیرعامل باشگاه بود، خیلی تلاش داشت تا اسپانسر جذب کند ولی ارگان ها کمک نمی کردند. آن زمان واقعا مدیریت باشگاه، آقایان هیبدی و کارون یعقوبی خوب کار کردند.

مدیریت شفیع زاده ها چطور بود؟

علی شفیع زاده یک مدیر خوب بود و من هم ارتباط خوبی با او داشتم. آن زمان پول خوبی از طریق مدیریت وی وارد باشگاه شد و وقتی هم پول زیادی در یک باشگاه باشد کم کم مرکز نشین ها به سمت آن باشگاه می آیند تا بازیکنان خود را تحمیل کنند. وقتی لیگ برتری شدیم چند سرمربی در استقلال اهواز تغییر کردند و به نظرم مشاوران شفیع زاده، تمام ورزشی نبودند. من معتقدم باید فیروز کریمی می ماند زیرا او یک برند بود و می توانست به استقلال اهواز کمک کند.

فصل ۸۲ – ۸۳ و اتهام تبانی به استقلال اهواز؛ واقعا تبانی شد؟

در  آن فصل استقلال اهواز در دو هفته آخر با تیم های استقلال و پاس بازی داشت. استقلال تهران با ۴۹ امتیاز در صدر جدول قرار داشت و پاس تهران که آن زمان جواد نکونام و آرش برهانی را هم در ترکیب داشت و واقعا تیم خوبی بود، با ۴۷ امتیاز به دنبال قهرمانی بود. در آن برهه نمی دانم چه چیزی بین ناصر خان حجازی و باشگاه استقلال پیش آمد که مرحوم حجازی از تیم جدا شد. حدس من این هست که فکر می کردند ما می خواهیم با استقلال تهران که در کورس قهرمانی است تبانی کنیم. ما در همان فصل استقلال تهران را شکست دادیم اما در هفته پایانی مقابل  پاس ۵ گل خوردیم و در نهایت پاس قهرمان شد و به نظرم در آن فصل به نوعی نگذاشتند استقلال تهران قهرمان شود و حتی وقتی بعدها از امیر قلعه نویی سرمربی استقلال تهران پرسیدم که علت آن اتفاقات چه بود، به من گفت که نمی توانم دلیل را بگویم. البته من بعدها متوجه شدم و اگر الان دلیل آن را بگویم ممکن است برای سه چهار نفر بد شود. به نظرم در بازی استقلال اهواز و پاس واقعا تبانی شد زیرا ما اگر حتی در آن بازی مساوی می کردیم و استقلال تهران می برد، استقلال قهرمان می شد ولی ما به پاس باختیم.

چرا استقلال اهواز راه افول را در پیش گرفت، در حالی که به نظرم می آمد با مدیریت برادران شفیع زاده اتفاقات خوبی در راه است

شفیع زاده ها خوب شروع کردند اما همان طور که گفتم مشاوران خوبی در کنار خود نداشتند. همان زمان هم مشکلات اقتصادی وجود داشت ولی کار پیش می رفت. اما ایراد اساسی به برادران شفیع زاده این بود که استقلال اهواز را به جهانداری دادند و نمی دانم در این استان فرد دیگری نبود که باشگاه را به آن بدهند؟ جهانداری در بدو آغاز کار، هدایت تیم را به آقای یزدی سپرد و خود من هم دستیار او بودم و در حالی که تیم فوق العاده ای بودیم و در پایان نیم فصل اول در رده دوم قرار داشتیم، آقای یزدی و من را برکنار کرد.

خیلی ها فکر می کردند جهانداری آمده تا از نظر اقتصادی به بهبود وضعیت تیم با قدمت استقلال اهواز کمک کند؛ یعنی این طور نبود؟

جهانداری در آن برهه زمانی علی رغم این که تیم خوبی بودیم، به صورتی به تیم پول می داد که نمی داد بهتر بود. با آمدن جهانداری وضع استقلال اهواز بدتر شد و حتی تصمیماتی گرفت که فاجعه بود. مثل همان تصمیم به اخراج آقای یزدی. جالب بود که یکسری از هواداران هم طرفدار جهانداری بودند و به نظرم سکوها را خریده بود و چیزی هم به جز این نبود. در آن برهه من فکر می کنم آقای جهانداری با تصمیماتی که می گرفت قصد اذیت کردن داشت. جالب است که در آن برهه ما حتی توپ هم نداشتیم. این تیم در همان فصل به لیگ دو سقوط کرد.

استقلال اهواز به لیگ دو سقوط کرد اما چرا آن اقدام تامل برانگیز انجام شد و لیگ برتری شد؟

در اقدامی جدید از سوی مسئولان، سهمیه لیگ برتری فولاد نوین را خریدند که به نظرم به این تیم و بازیکنانش ظلم شد. حتی وقتی سهمیه فولادنوین را خریدند خیلی از هواداران با اصیل استقلال اهواز برای بازی ها به ورزشگاه نمی رفتند زیرا قبول نداشتند که استقلال اهواز با آن همه قدمت سهمیه بخرد. جالب است تا همین الان هم پول فولاد نوین را نداده اتد. به هر حال تیم لیگ برتری شد اما جای تعجب بود که چرا از خود پیشکسوتان استقلال اهواز یک نفر را برای هدایت تیم انتخاب نکردند. در آن سال بدترین نتایج تاریخ فوتبال استقلال اهواز رقم خورد. بیشترین گل خورده حتی در دنیا را داشت و ما استقلال اهوازی ها سرشکسته شدیم.

چه کسانی مقصر این اتفاقات تلخ بودند؟

 به نظرم در اتفاقاتی که برای استقلال اهواز رخ داد تمام مسئولان ورزشی و غیرورزشی خوزستان کارشکنی کردند. در این سال ها حتی رییس هیات فوتبال خوزستان کاری به استقلال اهواز نداشت و آن ها تیمی را می خواستند که برایشان دردسر نداشته باشد و استقلال اهواز برایشان دردسر داشت چون هوادارانش میلیونی بود. به نظرم جهانداری تعصبی به استقلال اهواز نداشت و مطمئن باشید این که او مالکیت باشگاه را برعهده گرفت، منفعتی برایش داشت که ما بی خبر هستیم. نکته جالب این بود که همه مسئولان استان چشم خود را به روی تیم استقلال اهواز بستند و حتی معتقدم سیدشریف حسینی برای رسیدن به مجلس از برند استقلال اهواز استفاده کرد اما از این تیم حمایتی صورت نگرفت.

اصلا هدف از خرید سهمیه فولاد نوین برای لیگ برتری شدن چه بود؟

در همان فصل بازیکن خارجی را به خدمت گرفتند که فقط بیاید برایش کارت بازی صادر شود و برود. چرا کسی نگفت آن هایی که باشگاه را به دست گرفتند از چه فیلتری رد شده اند؟ چرا آن فردی که رستوران داشت، در لیگ برتر مدیرعامل باشگاه شد؟ چرا هیج کسی در آن برهه اعتراض نکرد. من معتقدم مشکل فوتبال ما خود فوتبالی ها هستند. چرا آن زمان که سهمیه فولاد نوین را خریدند و لیگ برتری شدند، آن هایی که هدایت تیم را برعهده داشتند از جمله سیاوش بختیاری زاده حرفی نزدند و ماندند و نظاره گر آن نتایج دور از شان تیم بودند؟ چرا آن مربیان از مدیریت باشگاه حمایت می کردند؟ به نظرم منافع شان در میان بود.

و نتایجی دردآور برای آن همه قدمت

بله، در آن مقطع با نتایجی که کسب شد، هر چه استقلال اهواز از شروع فعالیت خود آبرو جمع کرده بود را به فنا دادند. آن ها اصالت استقلال اهواز را خدشه دار کردند. ما در نهایت متوجه نشدیم هدف جهانداری چه بود و چرا استقلال اهواز را خریده بود. جهانداری حتی حاضر نبود امتیاز باشگاه را به کسی دیگر بدهد و حتی مسئولان ما حال و حوصله نداشتند پیگیر وضعیت استقلال اهواز باشند. استقلال اهواز را کسانی خراب کردند که خودشان فوتبالی بودند.

و سقوط آزاد استقلال اهواز

به هرحال تیم سقوط کرد و به لیگ دو رفت و بعد مدیریت باشگاه به عبدالله زمانی داده شد و او که عاشق فوتبال بود شرایط تیم را سر و سامان داد و تیم به لیگ یک صعود کرد اما برخی احساس خطر کردند و افراد موفق باشگاه و تیم را کنار گذاشتند و بعد تیم فصل بعد مجددا هنوز جان نگرفته، سقوط کرد. جهانداری فقط می خواست اسمش روی استقلال اهواز باشد و نمی خواست کاری برای تیم انجام دهد. در حال حاضر همین لجبازی تیشه به ریشه استقلال اهواز زده است تا حدی که چیزی از آن باقی نمانده است. به نظرم در خود استان خوزستان نیز استقلال اهواز را نمی خواهند.

 ممکن است استقلال اهواز احیا شود؟

من مطمئن هستم دیگر نمی گذارند استقلال اهواز جان بگیرد. در حال حاضر استقلال اهواز حتی نمی تواند در لیگ استان هم بازی کند و تیم منحل شده است، یعنی از عرش به فرش رسید. دلم به حال هواداران واقعی استقلال اهواز می سوزد. ما همین الان دوستان پرسپولیسی داریم که عاشق استقلال اهواز هستند و چیز عجیبی است. استقلال اهواز خیلی محبوب هست و خدا کند کسی بیاید و استقلال اهواز را احیا کند.

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: با تبانی نگذاشتند استقلال تهران قهرمان شود / جهانداری سکوهای استقلال اهواز را خریده بود