اجماع ملی، مانع تحقق اجماع جهانی
این در حالی است که قبل از نگرانی نسبت به ایجاد اجماع جهانی، باید نگران فقدان اجماع داخلی در خصوص چگونگی نگاه به مذاکرات هسته ای و قطعنامه شورای حکام بود و ضرورت اتخاذ یک موضع همسان با توجه به منافع ملی را مهم تلقی کرد.
امروز حداقل این اشتراک نظر در میان گرایش های مختلف سیاسی وجود دارد که ایران برای لغو تحریم ها وارد مذاکره با کشورهای 1+5 شد و به همین دلیل محدودیت های پیشنهادی در برنامه های هسته ای خود را پذیرفت. به عبارتی، ایران در قبال تعهد غرب برای رفع تحریم های ظالمانه، متعهد به انجام اقدامات فراپادمانی در برنامه های هسته ای خود شد. در این رابطه در دولت دوازدهم نیز دکتر روحانی رئیس جمهور وقت، بارها بر سیاست تعهد در مقابل تعهد تاکید داشت و برای نمونه در تاریخ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ طی تماس تلفنی با «بوریس جانسون» نخست وزیر انگلستان گفت:
« سیاست قطعی ایران در برجام عمل در برابر عمل است و ایران نمیتواند و نباید تنها طرف پرداختکننده هزینه برای حفظ برجام باشد. اگر دنبال دیپلماسی هستیم راه روشن، رفع تحریم ها و ایفای تعهدات آمریکا (لغو تحریم ها) است و گزینه دیگری وجود ندارد.»
در بند ۱۳ گزارش وزارت امور خارجه در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۰ در باره مذاکرات وین نیز آمده است که: « مبنای این مذاکرات که تاکنون ۶ دور آن برگزار شده است، دقیقا منطبق با سیاست قطعی نظام توسط مقام معظم رهبری در اول فروردین ۱۴۰۰ اعلام شده است که ایشان فرمودند آمریکاییها باید تمامی تحریمها را لغو کنند و ما راستی آزمایی خواهیم کرد و سپس به برجام بر میگردیم و این یک سیاست قطعی است.»
شایان ذکر است که رهبر معظم انقلاب روز یکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش سیاست قطعی جمهوری اسلامی ایران را درباره تحریمها و سرنوشت برجام تعیین و گفتند: «اگر میخواهند ایران به تعهدات برجامی برگردد، آمریکا باید تحریمها را کلا در عمل لغو کند و ما بعد راستیآزمایی کنیم و ببینیم درست تحریمها لغو شده، آنوقت به تعهدات برجامی برمیگردیم. این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتفاق مسئولان کشور هم هست و از این سیاست برنخواهیم گشت.»
نقطه اشتراکی بعدی، این باور است که آمریکا بطور غیرقانونی از برجام خارج شد و بدون انجام تعهدات خود برای لغو تحریم ها، انتظار دارد تهران محدودیت های فراپادمانی هسته ای را ادامه دهد و حتی این را وظیفه ایران تلقی می کند.
اشتراک نظر سوم این است که تمام شواهد و مدارک موجود، دال بر همکاری مستمر ایران با آژانس در همه دوره ها برای نمایش شفافیت برنامه های هسته ای خود بوده است. فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر ممنوعیت استفاده از سلاح هسته ای توسط ایران نیز موید سیاست های نظام برای بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای است.
با توجه به این اشتراک نظر آیا در این مقطع نباید صاحبان گرایش های مختلف سیاسی، متحدانه و برای تامین منافع ملی و با اعمال فشار حداکثری بر آمریکا از این کشور بخواهند که به تعهدات برجامی خود عمل کند. آیا کسانی که به دیپلماسی برد- برد معتقد هستند باید به برنده شدن ایران در این مصاف بیاندیشند یا صرفا در مسیر برنده شدن آمریکا حرکت کنند.؟
ایران نه تنها به دنبال پاره کردن قطعنامه های آژانس نبوده و نیست بلکه بارها اعلام کرده که همکاری با این نهاد بین المللی را با عنایت به تعهدات پادمانی ادامه می دهد. پس از خروج آمریکا از برجام، ایران برای نشان دادن حسن نیت خود، حدود یکسال تعهدات فراپادمانی خود را داوطلبانه انجام داد و آنگاه نسبت به کاهش محدودیت های هسته ای خود در پنج گام، اقدام کرد. اگر قرار بود که از ارجاع پرونده هسته ای خود به شورای امنیت نگران باشیم، آن پنج گام هم هرگز برداشته نمی شد.
متاسفانه علیرغم رویکرد مثبت و سازنده ایران، مواضع اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی که به صدور قطعنامه ایرانی منجر شد، برآمده از رفتارهای غیرفنی و سیاسی و در جهت منافع غرب و تحت تاثیر القائات رژیم صهیونیستی بوده است. با این وصف، سیاست اخیر دولت سیزدهم مبتنی بر قطع همکاری های فراپادمانی و داوطلبانه با آژانس، برای وادار کردن آمریکا به لغو تحریم را باید یک اقدام اصولی و ضروری تلقی کنیم.
در این مقطع، منافع ملی و مصالح کشور ایجاب میکند که گرایش های سیاسی مختلف، فارغ از دعواهای حزبی و جناحی، به اجماع ملی بیاندیشند و از سیاست اصولی نظام در قبال زیاده خواهی آمریکا، دفاع کنند. اجماع ملی برای مطالبه از آمریکا جهت لغو تحریم های ظالمانه و هشدار به آژانس برای پرهیز از اتخاذ رویکردهای سیاسی، می تواند موفقیت در مذاکراتِ وین را تسریع کند. در واقع نگرانی نسبت به اجماع جهانی علیه ایران، با ایجاد اجماع داخلی به یک فرصت ملی مبدل خواهد شد و نقش خواصِ جامعه برای دستیابی به این هدف، مهم می باشد. در این صورت، تیم مذاکره کننده نیز با پشتگرمی به حمایت ملی و با اتخاذ مواضع مقتدرانه و مدبرانه می تواند در عرصه مصاف دیپلماتیک با غرب حاضر شود.
آمریکا، غرب و آژانس بین المللی انرژی اتمی باید بدانند که حمایت حداکثری از تصمیم اصولی نظام، ایجاد شده و اجرای تعهدات ایران مشروط به اجرای تعهدات طرف مقابل، یک سیاست قطعی و یک مطالبه عمومی است. مبنای همکاری آینده ایران با آژانس، مبتنی بر تامین منافع مشروع هسته ای بوده و در صورت ادامه رفتارهای غیرسازنده، ایران نیز انجام اقدامات پشیمان کننده ای را مدنظر خواهد داشت.
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: اجماع ملی، مانع تحقق اجماع جهانی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران