تنوع عصبی چیست و شبکههای اجتماعی چه کمکی به تشخیص آن کردند؟
- سیداتا سسای
- سرویس جهانی بیبیسی
منبع تصویر، Getty Images
شبکههای اجتماعی به افراد دارای تفاوتهای عصبی یا نورودایورس کمک کردهاند که یکدیگر را پیدا و درباره شرایط همدیگر گفتوگو کنند. بیبیسی با افرادی صحبت کرده که از طریق شبکههای اجتماعی به تفاوت خود پی بردهاند. اما تنوع عصبی چیست؟
تا چند سال پیش بسیاری از مردم کلمه تنوع عصبی یا نورودایورسیتی را هرگز نشنیده بودند.
با این حال، این اصطلاح که برای توصیف تفاوتهای گسترده و متنوع مغز انسان استفاده میشود، اکنون وارد دایره واژگان عمومی شده است.
شبکههای اجتماعی مانند کلابهاوس، توییتر و تیکتاک، در این تحول نقش مهمی داشتهاند. آنها فضایی فراهم کردهاند که مردم بتوانند درباره تفاوتهای عصبی خود صحبت کنند.
در واقع بسیاری از افراد از طریق شبکههای اجتماعی اطلاعات و شواهدی به دست آوردهاند که از طریق آن بفهمند دارای تفاوت عصبی یا از طیف متنوع عصبی هستند.
به طور خاص در طول دوره همهگیری کرونا شبکههای اجتماعی به افراد دارای مغز متفاوت کمک کرد گروهها و افرادی را در اینترنت بیابند که میتوانستند با آنها ارتباط برقرار کنند.
تنوع عصبی چیست؟
تنوع عصبی عبارت است از شناخت اینکه مغز میتواند به روشهای مختلف کار کند و این تفاوتها، فقط تغییرات طبیعی در مغز انسان هستند.
- ای دی اچ دی؛ کمتوجهی-بیشفعالی چیست؟
- زندگی با اختلال وسواس: پاسخ به پنج سوال کلیدی
دکتر لارنس فنگ، رییس پروژه تحقیقاتی تنوع عصبی در دانشگاه استنفورد، میگوید: «این فقط راهی برای توضیح این است که مغز ما متفاوت است و درست مانند هر انسان دیگر، شما نمیتوانید در همه چیز خوب باشید.»
دکتر فنگ فکر میکند برای بعضی افراد تشخیص یا قبول کردن این تفاوتها که در مغز وجود دارد، سختتر است: «تنوع جنسیتی چیزی است که به راحتی میتوانید متوجه آن شوید، مثل تنوع قومی و نژادی که به سادگی قابل تشخیص است چون به چشم دیده میشود. اما تنوع عصبی، چیزی است که در بسیاری از مواقع نمیتوانید آن را ببینید.»
افرادی که دارای تنوع عصبی هستند ممکن است دارای تفاوتهای شناختی مختلفی مانند اوتیسم، ایدیاچدی (اختلال نقص توجه بیش فعالی)، دیسلکسیا (اختلال در خواندن) و دیسپراکسیا (اختلال هماهنگی رشدی) باشند.
منبع تصویر، Courtesy of Rach Idowu
توضیح تصویر،راچ ایدو چند نوع ایدیاچدی دارد
سه نوع اصلی ایدیاچدی وجود دارد که تاثیرات آن از فردی به فرد دیگر میتواند متفاوت باشد. معمولا در کودکی تشخیص داده میشود اما روز به روز به تعداد بزرگسالانی که این تنوع عصبی را در خود تشخیص میدهند، افزوده میشود.
راچ ایدو، وبلاگنویس و صاحب کسب و کاری است که چند نوع ایدیاچدی دارد.
او میگوید: «ایدیاچدی مربوط به تمرکز، نوعی است که در آن ممکن است حواس شما به راحتی پرت شود، به جزئیات توجه نداشته باشید، کارها را عقب بیندازید، و برنامهریزی، نظم و حافظهتان ضعیف باشد.»
«ایدیاچدی بیشفعالی نوعی است که شما بدون فکر و به سرعت، کاری را انجام میدهید و راحت حرف دیگران را قطع میکنید. من هر دو ایدیاچدی را دارم که ترکیبی از دو نوع است.»
او اضافه میکند: «من همچنین بسیار خلاق و در حل مشکلات خوب هستم.»
برای پخش این فایل لطفا جاوا اسکریپت را فعال یا از یک مرورگر دیگر استفاده کنید.توضیح ویدئو،"لذت زندگی" با ای دی اچ دی
تجربه افراد دارای تنوع عصبی میتواند متفاوت باشد.
بعضی ممکن است به محیطهایی که بار احساسی زیادی تحمیل میکنند، حساس باشند. بعضی دیگر ممکن است اطلاعات دریافتی را به شکلی متفاوت پردازش کنند و تعدادی دیگر ممکن است نتوانند حالات چهره افراد را بخوانند یا در خواندن اعداد و کلمات مشکل داشته باشند.
جنبش تنوع عصبی
به گفته موسسه «تنوع عصبی در محیط کار»، حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت جهان دارای تفاوت یا تنوع عصبی هستند.
در طول دهه ۱۹۹۰ میلادی، جنبشی به راه افتاد که آگاهی درباره تنوع عصبی را بالا ببرد و بر حضور اجتماعی همه افراد دارای واگرایی عصبی تأکید کند.
جودی سینگر، جامعهشناس استرالیایی، در پایاننامه خود در سال ۱۹۹۸ میلادی، عبارت تنوع عصبی را برای ترویج برابری و گنجاندن «اقلیتهای عصبی» ابداع کرد.
امروزه به رسمیت شناختن تنوع عصبی به عنوان یک جنبش عدالت اجتماعی محسوب میشود و درباره آن آگاهی بسیار بیشتری وجود دارد.
تحقیق و آموزش در نحوه نگرش به برخی ناتوانیها و تفاوتهای عصبی اهمیت بسیار فزایندهای دارد.
دشواریهای تشخیص
منبع تصویر، Courtesy of Rosie Thomas
توضیح تصویر،رزی توماس در دوران همهگیری کرونا تشخیص داد که ایدیاچدی دارد.
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بیبیسیپادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
پادکست
پایان پادکست
جنبش آگاهیرسانی درباره تنوع عصبی کمک زیادی کرده اما بسیاری هنوز تقلا میکنند که شرایطشان تشخیص داده شود و از حمایت برخوردار شوند.
رزی توماس شهروند ۳۳ سالهای است که در برلین زندگی میکند. در سال ۲۰۲۰ و در دوران همهگیری کرونا تشخیص داد که ایدیاچدی دارد.
بعد از آن تصمیم گرفت در این زمینه مربی شود تا به افرادی مثل خودش کمک کند.
او به بیبیسی گفت: «برای سه دهه واقعا فکر میکردم که کاملا مثل مریخیها هستم. فکر میکردم هیچکس دیگری مثل من نیست.»
«روانپزشکم را که میدیدم میگفت این چیزها که با آن دست و پنجه نرم میکنم، از علایم افسردگی است. میدانستم افسرده نیستم و حالا فهمیدهام که آنها نمونههایی از اختلال عملکردی بودهاند.»
اختلال عملکرد طیفی از مشکلات شناختی، عاطفی و رفتاری است که بیشتر پس از آسیب به لوبهای [نواحی چندگانه] پیشانی و جلوی مغز رخ میدهد.
رزی در تیکتاک ویدئویی از یک زن حدودا ۴۰ ساله دید که از علایم ایدیاچدی خود حرف میزد و آن علایم به رزی شباهت داشت.
او در گوگل عبارت «ایدیاچدی در زنان بزرگسال» را جستوجو کرد و دریافت که با بیشتر ویژگیهایی شخصیتی که آنجا گفته شده، مشابهت دارد.
سپس او برای خودش تشخیص ایدیاچدی داد.
«دربارهاش خواندم و گریهام گرفت. انگار داشتم دفترچه خاطراتم را میخواندم.»
دکتر فنگ میگوید روند تشخیص رسمی در نقاط مختلف جهان بسیار متفاوت است و میتواند خیلی گران باشد. به همین دلیل بسیاری دنبال تشخیص رسمی نمیروند هرچند کمک گرفتن از متخصص فواید بسیار مهمی دارد.
او میگوید: «فکر میکنم نگرانی اصلی این باشد که گاهی اوقات وبسایتها بر اساس معیارهایی که وجود دارد شرایط افراد را تشخیص میدهند در حالیکه تشخیص از طریق وبسایت آنقدرها هم ساده نیست.»
«برای مثال، افراد در طیف اوتیسم، گاهی رفتارهای کلیشهای مانند حرکتهای تکراری دارند که میتواند با رفتارهای وسواسی در اختلال وسواس جبری (اوسیدی) اشتباه گرفته شود.»
«اگر تشخیص اشتباه باشد شما طبیعتا در مسیر اشتباه میافتید و به همین دلیل است که اگر شما شک دارید یا شخصی مشکوک است از یک متخصص عصبشناسی برای تشخیص کمک بگیرد.»
حمایت در شبکههای اجتماعی
منبع تصویر، Courtesy of Lyric Holmans
توضیح تصویر،لیریک هولمنز از فعالان حقوق افراد دارای اوتیسم است
همانطور که بسیاری از افراد از روشهای پزشکی سنتی کمک میگیرند، بسیاری هم مانند رزی برای کمک به سراغ شبکههای اجتماعی میروند.
لیریک هولمنز ۳۵ ساله در تگزاس آمریکا از فعالان حقوق افراد دارای اوتیسم است.
او درباره سبک زندگی با تنوع عصبی در وبلاگش مینویسند و کانال یوتیوب هم دارد. لیریک هولمنز میگوید در ۲۹ سالگی از طریق گروههای اوتیسم در شبکههای اجتماعی متوجه شد اوتیسم دارد.
لیریک هولمنز هشتگ «از اوتیستیکها بپرسید» را در شبکههای اجتماعی راه انداخت که کمک کرد افراد درباره اوتیسم سوال کنند و بیشتر بدانند.
لیریک فکر میکند این هشتگ مهم است چون به افراد اجازه میدهد از کسانی که تجربه زیسته اوتیسم دارند، همه چیزهایی را که میخواهند بدانند، بپرسند.
«هویت، مفهومی نامرئی است؛ مخصوصا اگر زبانی برای توضیح آن تجربه نداشته باشید. اگر شما هیچ نمونه و نمایندهای از افراد مشابه خود نداشته باشید، توصیف کردن آن ویژگیها بسیار سخت است.»
لیریک میگوید شبکههای اجتماعی کار را برای کسانی که به دنبال یافتن افرادی مشابه خود هستند، بسیار سادهتر کرده است.
«شما یک سوال میپرسی و میدانی که دنبالکنندهها وارد بحث میشوند و اطلاعات به اشتراک میگذارند و به کسانی که نیازمند کمک هستند، یاری میرسانند.»
سختتر برای زنان
گرچه شبکههای اجتماعی کمک کردهاند که افراد راحتتر از بقیه کمک بگیرند، اما زنان همچنان تمایل کمتری به تشخیص دارند.
پزشکان و متخصصان سلامت روان معمولا علائم زنان را تشخیص نمیدهند.
دکتر فنگ درباره آزمایش اوتیسم میگوید: «مردان معمولا بیشتر رفتارهای کلیشهای و رفتارهای تکرارشونده دارند؛ اما این موارد در زنان کمتر دیده میشود و این چیزی است که تشخیص اوتیسم مردان را بسیار آسانتر میکند.»
تحقیقات دکتر فنگ نشان میدهد زنان در مقایسه با مردان طیف اوتیسم «استتار» بیشتری دارند.
«استتار» یا پوشاندن، استفاده از راهکارهایی است که اوتیسم و مشکلات اجتماعی مرتبط به آن را پنهان کند.
دکتر فنگ درباره ایدیاچدی میگوید زنان بیشتر از طیف اختلال توجه و تمرکز هستند و مردان بیشتر نشانههای بیشفعالی را بروز میدهند.
منبع تصویر، Courtesy of Dr Fang
توضیح تصویر،تحقیقات دکتر فنگ نشان میدهد زنان در مقایسه با مردان طیف اوتیسم «استتار» بیشتری دارند
برای مثال در محیط مدرسه او میگوید: «اگر تکلیف خود را انجام دهید و ساکت باشید، توجه معلمها جلب نمی شود و فکر میکنند شما خوب هست.»
«[دانشآموزان] بیشفعال 'دردسرسازان' هستند و برای همین مورد توجه قرار میگیرند.»
انگ زدن
همانطور که تشخیص تنوع عصبی در زنان دشوارتر است، گاهی پذیرفتن و صحبتکردن علنی درباره واگرایی عصبی هم یک انگ و بدنامی محسوب میشود.
راچ میگوید بعد از آنکه به طور علنی اعلام کرد دارای تنوع عصبی است، آدمهای مختلفی از سراسر جهان سراغ او آمدند.
در کنار زنانی که با او تماس گرفتند، شمار زیادی از مردان سیاهپوست جلو آمدند و گفتند احساس میکنند از نظر عصبی متفاوت هستند.
«بعضی به خاطر انگهایی که پیرامون ایدیاچدی وجود دارد، بسیار خجالتزده و ناراحت بودند.»
«پارسال در کامیککان [کنفرانس سالانه سرگرمی و کتابهای مصور] سخنرانی میکردم. بعد از برنامه یک نفر پیشم آمد. به نظرم حدودا ۴۰ ساله بود. گفت 'بعد از خواندن وبلاگ شما فهمیدم اوتیسم دارم.'.»
او فراخوان داد که ببیند چه کسانی مثل او به دلیل واگرایی عصبی که دارند در دوره همهگیری کرونا برای کنار آمدن با شرایط تقلا میکنند و متوجه شد که پاسخها به طرز چشمگیری قابل توجه است.
«تعداد بسیار زیاد بود، مردان و زنانی از همه گروههای سنی که در دوره همهگیری کرونا متوجه شدند ایدیاچدی دارند.»
«من آن موقع ۲۶ ساله بودم و یک مستند در شبکه نتفلیکس نگاه کردم که در آن یک مرد بزرگسال توضیح میداد که چطور با ایدیاچدی دست و پنجه نرم میکند و اینکه چقدر داروهای مربوط به این تنوع عصبی زندگی او را تغییر داده است.»
دیدگاه مثبت
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،سیمون بایلز، ژیمناست آمریکایی در المپیک گفت نیاز دارد به سلامت روان خود اولویت دهد
چیزی که جنبش تنوع عصبی ترویج میکند، مراقبت از خود است.
- حمایت از ژیمناست آمریکایی که برای 'حفظ سلامت روانش' از المپیک کناره گیری کرد
از آنجا که در سالهای اخیر آگاهی درباره سلامت روانی بیشتر شده است، بحثهای بیشتری هم درباره مراقبتهای بهداشتی از افراد دارای تنوع عصبی انجام میشود و به همین دلیل است که شبکههای اجتماعی یکی از ابزارهای مفید تشخیص هستند.
دکتر فنگ قبول دارد که در زمینه نگاه ما به این تنوعهای عصبی، پیشرفت عظیمی رخ داده است.
«یک چیز قطعا نسبت به ۲۰ سال گذشته که شبکههای اجتماعی استفاده نمیشد، تفاوت کرده است؛ ننگ و بدنامی که برای بیماریهای روانی و مربوط به تنوع عصبی وجود داشت، کمتر شده است.»
تمام کسانی که بیبیسی با آنها صحبت کرده، میگویند آگاهی و فهم شرایطشان به کیفیت زندگی آنها افزوده است.
بعضی از چهرههای شناخته شده درباره تشخیص تنوع عصبی خود صحبت کردهاند.
ایلان ماسک، کارآفرین، در برنامه تلویزیونی «ستردی نایت لایو» گفت در طیف اوتیسم قرار دارد و سیمون بایلز، ژیمناست آمریکایی قهرمان المپیک هم علنی اعلام کرد که ایدیاچدی دارد.
کارا دلوین، مدل، بازیگر و خواننده بااستعداد هم بارها درباره داشتن هر دو شرایط ایدیاچدی و دیسپراکسیا صحبت کرده است.
صحبت کردن این اشخاص مشهور درباره طیف تنوع عصبی که دارند، میتواند به انسانهای بیشتری کمک کند که درباره وضعیتشان فکر کنند و تعداد بیشتری این سوال را بپرسند «آیا من تفاوت عصبی دارم؟»
- خبرهای بیشتر را در کانال تلگرام بیبیسی فارسی دنبال کنید
- سیداتا سسای
- سرویس جهانی بیبیسی
شبکههای اجتماعی به افراد دارای تفاوتهای عصبی یا نورودایورس کمک کردهاند که یکدیگر را پیدا و درباره شرایط همدیگر گفتوگو کنند. بیبیسی با افرادی صحبت کرده که از طریق شبکههای اجتماعی به تفاوت خود پی بردهاند. اما تنوع عصبی چیست؟
تا چند سال پیش بسیاری از مردم کلمه تنوع عصبی یا نورودایورسیتی را هرگز نشنیده بودند.
با این حال، این اصطلاح که برای توصیف تفاوتهای گسترده و متنوع مغز انسان استفاده میشود، اکنون وارد دایره واژگان عمومی شده است.
شبکههای اجتماعی مانند کلابهاوس، توییتر و تیکتاک، در این تحول نقش مهمی داشتهاند. آنها فضایی فراهم کردهاند که مردم بتوانند درباره تفاوتهای عصبی خود صحبت کنند.
در واقع بسیاری از افراد از طریق شبکههای اجتماعی اطلاعات و شواهدی به دست آوردهاند که از طریق آن بفهمند دارای تفاوت عصبی یا از طیف متنوع عصبی هستند.
به طور خاص در طول دوره همهگیری کرونا شبکههای اجتماعی به افراد دارای مغز متفاوت کمک کرد گروهها و افرادی را در اینترنت بیابند که میتوانستند با آنها ارتباط برقرار کنند.
تنوع عصبی چیست؟
تنوع عصبی عبارت است از شناخت اینکه مغز میتواند به روشهای مختلف کار کند و این تفاوتها، فقط تغییرات طبیعی در مغز انسان هستند.
دکتر لارنس فنگ، رییس پروژه تحقیقاتی تنوع عصبی در دانشگاه استنفورد، میگوید: «این فقط راهی برای توضیح این است که مغز ما متفاوت است و درست مانند هر انسان دیگر، شما نمیتوانید در همه چیز خوب باشید.»
دکتر فنگ فکر میکند برای بعضی افراد تشخیص یا قبول کردن این تفاوتها که در مغز وجود دارد، سختتر است: «تنوع جنسیتی چیزی است که به راحتی میتوانید متوجه آن شوید، مثل تنوع قومی و نژادی که به سادگی قابل تشخیص است چون به چشم دیده میشود. اما تنوع عصبی، چیزی است که در بسیاری از مواقع نمیتوانید آن را ببینید.»
افرادی که دارای تنوع عصبی هستند ممکن است دارای تفاوتهای شناختی مختلفی مانند اوتیسم، ایدیاچدی (اختلال نقص توجه بیش فعالی)، دیسلکسیا (اختلال در خواندن) و دیسپراکسیا (اختلال هماهنگی رشدی) باشند.
سه نوع اصلی ایدیاچدی وجود دارد که تاثیرات آن از فردی به فرد دیگر میتواند متفاوت باشد. معمولا در کودکی تشخیص داده میشود اما روز به روز به تعداد بزرگسالانی که این تنوع عصبی را در خود تشخیص میدهند، افزوده میشود.
راچ ایدو، وبلاگنویس و صاحب کسب و کاری است که چند نوع ایدیاچدی دارد.
او میگوید: «ایدیاچدی مربوط به تمرکز، نوعی است که در آن ممکن است حواس شما به راحتی پرت شود، به جزئیات توجه نداشته باشید، کارها را عقب بیندازید، و برنامهریزی، نظم و حافظهتان ضعیف باشد.»
«ایدیاچدی بیشفعالی نوعی است که شما بدون فکر و به سرعت، کاری را انجام میدهید و راحت حرف دیگران را قطع میکنید. من هر دو ایدیاچدی را دارم که ترکیبی از دو نوع است.»
او اضافه میکند: «من همچنین بسیار خلاق و در حل مشکلات خوب هستم.»
تجربه افراد دارای تنوع عصبی میتواند متفاوت باشد.
بعضی ممکن است به محیطهایی که بار احساسی زیادی تحمیل میکنند، حساس باشند. بعضی دیگر ممکن است اطلاعات دریافتی را به شکلی متفاوت پردازش کنند و تعدادی دیگر ممکن است نتوانند حالات چهره افراد را بخوانند یا در خواندن اعداد و کلمات مشکل داشته باشند.
جنبش تنوع عصبی
به گفته موسسه «تنوع عصبی در محیط کار»، حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت جهان دارای تفاوت یا تنوع عصبی هستند.
در طول دهه ۱۹۹۰ میلادی، جنبشی به راه افتاد که آگاهی درباره تنوع عصبی را بالا ببرد و بر حضور اجتماعی همه افراد دارای واگرایی عصبی تأکید کند.
جودی سینگر، جامعهشناس استرالیایی، در پایاننامه خود در سال ۱۹۹۸ میلادی، عبارت تنوع عصبی را برای ترویج برابری و گنجاندن «اقلیتهای عصبی» ابداع کرد.
امروزه به رسمیت شناختن تنوع عصبی به عنوان یک جنبش عدالت اجتماعی محسوب میشود و درباره آن آگاهی بسیار بیشتری وجود دارد.
تحقیق و آموزش در نحوه نگرش به برخی ناتوانیها و تفاوتهای عصبی اهمیت بسیار فزایندهای دارد.
دشواریهای تشخیص
جنبش آگاهیرسانی درباره تنوع عصبی کمک زیادی کرده اما بسیاری هنوز تقلا میکنند که شرایطشان تشخیص داده شود و از حمایت برخوردار شوند.
رزی توماس شهروند ۳۳ سالهای است که در برلین زندگی میکند. در سال ۲۰۲۰ و در دوران همهگیری کرونا تشخیص داد که ایدیاچدی دارد.
بعد از آن تصمیم گرفت در این زمینه مربی شود تا به افرادی مثل خودش کمک کند.
او به بیبیسی گفت: «برای سه دهه واقعا فکر میکردم که کاملا مثل مریخیها هستم. فکر میکردم هیچکس دیگری مثل من نیست.»
«روانپزشکم را که میدیدم میگفت این چیزها که با آن دست و پنجه نرم میکنم، از علایم افسردگی است. میدانستم افسرده نیستم و حالا فهمیدهام که آنها نمونههایی از اختلال عملکردی بودهاند.»
اختلال عملکرد طیفی از مشکلات شناختی، عاطفی و رفتاری است که بیشتر پس از آسیب به لوبهای [نواحی چندگانه] پیشانی و جلوی مغز رخ میدهد.
رزی در تیکتاک ویدئویی از یک زن حدودا ۴۰ ساله دید که از علایم ایدیاچدی خود حرف میزد و آن علایم به رزی شباهت داشت.
او در گوگل عبارت «ایدیاچدی در زنان بزرگسال» را جستوجو کرد و دریافت که با بیشتر ویژگیهایی شخصیتی که آنجا گفته شده، مشابهت دارد.
سپس او برای خودش تشخیص ایدیاچدی داد.
«دربارهاش خواندم و گریهام گرفت. انگار داشتم دفترچه خاطراتم را میخواندم.»
دکتر فنگ میگوید روند تشخیص رسمی در نقاط مختلف جهان بسیار متفاوت است و میتواند خیلی گران باشد. به همین دلیل بسیاری دنبال تشخیص رسمی نمیروند هرچند کمک گرفتن از متخصص فواید بسیار مهمی دارد.
او میگوید: «فکر میکنم نگرانی اصلی این باشد که گاهی اوقات وبسایتها بر اساس معیارهایی که وجود دارد شرایط افراد را تشخیص میدهند در حالیکه تشخیص از طریق وبسایت آنقدرها هم ساده نیست.»
«برای مثال، افراد در طیف اوتیسم، گاهی رفتارهای کلیشهای مانند حرکتهای تکراری دارند که میتواند با رفتارهای وسواسی در اختلال وسواس جبری (اوسیدی) اشتباه گرفته شود.»
«اگر تشخیص اشتباه باشد شما طبیعتا در مسیر اشتباه میافتید و به همین دلیل است که اگر شما شک دارید یا شخصی مشکوک است از یک متخصص عصبشناسی برای تشخیص کمک بگیرد.»
حمایت در شبکههای اجتماعی
همانطور که بسیاری از افراد از روشهای پزشکی سنتی کمک میگیرند، بسیاری هم مانند رزی برای کمک به سراغ شبکههای اجتماعی میروند.
لیریک هولمنز ۳۵ ساله در تگزاس آمریکا از فعالان حقوق افراد دارای اوتیسم است.
او درباره سبک زندگی با تنوع عصبی در وبلاگش مینویسند و کانال یوتیوب هم دارد. لیریک هولمنز میگوید در ۲۹ سالگی از طریق گروههای اوتیسم در شبکههای اجتماعی متوجه شد اوتیسم دارد.
لیریک هولمنز هشتگ «از اوتیستیکها بپرسید» را در شبکههای اجتماعی راه انداخت که کمک کرد افراد درباره اوتیسم سوال کنند و بیشتر بدانند.
لیریک فکر میکند این هشتگ مهم است چون به افراد اجازه میدهد از کسانی که تجربه زیسته اوتیسم دارند، همه چیزهایی را که میخواهند بدانند، بپرسند.
«هویت، مفهومی نامرئی است؛ مخصوصا اگر زبانی برای توضیح آن تجربه نداشته باشید. اگر شما هیچ نمونه و نمایندهای از افراد مشابه خود نداشته باشید، توصیف کردن آن ویژگیها بسیار سخت است.»
لیریک میگوید شبکههای اجتماعی کار را برای کسانی که به دنبال یافتن افرادی مشابه خود هستند، بسیار سادهتر کرده است.
«شما یک سوال میپرسی و میدانی که دنبالکنندهها وارد بحث میشوند و اطلاعات به اشتراک میگذارند و به کسانی که نیازمند کمک هستند، یاری میرسانند.»
سختتر برای زنان
گرچه شبکههای اجتماعی کمک کردهاند که افراد راحتتر از بقیه کمک بگیرند، اما زنان همچنان تمایل کمتری به تشخیص دارند.
پزشکان و متخصصان سلامت روان معمولا علائم زنان را تشخیص نمیدهند.
دکتر فنگ درباره آزمایش اوتیسم میگوید: «مردان معمولا بیشتر رفتارهای کلیشهای و رفتارهای تکرارشونده دارند؛ اما این موارد در زنان کمتر دیده میشود و این چیزی است که تشخیص اوتیسم مردان را بسیار آسانتر میکند.»
تحقیقات دکتر فنگ نشان میدهد زنان در مقایسه با مردان طیف اوتیسم «استتار» بیشتری دارند.
«استتار» یا پوشاندن، استفاده از راهکارهایی است که اوتیسم و مشکلات اجتماعی مرتبط به آن را پنهان کند.
دکتر فنگ درباره ایدیاچدی میگوید زنان بیشتر از طیف اختلال توجه و تمرکز هستند و مردان بیشتر نشانههای بیشفعالی را بروز میدهند.
برای مثال در محیط مدرسه او میگوید: «اگر تکلیف خود را انجام دهید و ساکت باشید، توجه معلمها جلب نمی شود و فکر میکنند شما خوب هست.»
«[دانشآموزان] بیشفعال 'دردسرسازان' هستند و برای همین مورد توجه قرار میگیرند.»
انگ زدن
همانطور که تشخیص تنوع عصبی در زنان دشوارتر است، گاهی پذیرفتن و صحبتکردن علنی درباره واگرایی عصبی هم یک انگ و بدنامی محسوب میشود.
راچ میگوید بعد از آنکه به طور علنی اعلام کرد دارای تنوع عصبی است، آدمهای مختلفی از سراسر جهان سراغ او آمدند.
در کنار زنانی که با او تماس گرفتند، شمار زیادی از مردان سیاهپوست جلو آمدند و گفتند احساس میکنند از نظر عصبی متفاوت هستند.
«بعضی به خاطر انگهایی که پیرامون ایدیاچدی وجود دارد، بسیار خجالتزده و ناراحت بودند.»
«پارسال در کامیککان [کنفرانس سالانه سرگرمی و کتابهای مصور] سخنرانی میکردم. بعد از برنامه یک نفر پیشم آمد. به نظرم حدودا ۴۰ ساله بود. گفت 'بعد از خواندن وبلاگ شما فهمیدم اوتیسم دارم.'.»
او فراخوان داد که ببیند چه کسانی مثل او به دلیل واگرایی عصبی که دارند در دوره همهگیری کرونا برای کنار آمدن با شرایط تقلا میکنند و متوجه شد که پاسخها به طرز چشمگیری قابل توجه است.
«تعداد بسیار زیاد بود، مردان و زنانی از همه گروههای سنی که در دوره همهگیری کرونا متوجه شدند ایدیاچدی دارند.»
«من آن موقع ۲۶ ساله بودم و یک مستند در شبکه نتفلیکس نگاه کردم که در آن یک مرد بزرگسال توضیح میداد که چطور با ایدیاچدی دست و پنجه نرم میکند و اینکه چقدر داروهای مربوط به این تنوع عصبی زندگی او را تغییر داده است.»
دیدگاه مثبت
چیزی که جنبش تنوع عصبی ترویج میکند، مراقبت از خود است.
از آنجا که در سالهای اخیر آگاهی درباره سلامت روانی بیشتر شده است، بحثهای بیشتری هم درباره مراقبتهای بهداشتی از افراد دارای تنوع عصبی انجام میشود و به همین دلیل است که شبکههای اجتماعی یکی از ابزارهای مفید تشخیص هستند.
دکتر فنگ قبول دارد که در زمینه نگاه ما به این تنوعهای عصبی، پیشرفت عظیمی رخ داده است.
«یک چیز قطعا نسبت به ۲۰ سال گذشته که شبکههای اجتماعی استفاده نمیشد، تفاوت کرده است؛ ننگ و بدنامی که برای بیماریهای روانی و مربوط به تنوع عصبی وجود داشت، کمتر شده است.»
تمام کسانی که بیبیسی با آنها صحبت کرده، میگویند آگاهی و فهم شرایطشان به کیفیت زندگی آنها افزوده است.
بعضی از چهرههای شناخته شده درباره تشخیص تنوع عصبی خود صحبت کردهاند.
ایلان ماسک، کارآفرین، در برنامه تلویزیونی «ستردی نایت لایو» گفت در طیف اوتیسم قرار دارد و سیمون بایلز، ژیمناست آمریکایی قهرمان المپیک هم علنی اعلام کرد که ایدیاچدی دارد.
کارا دلوین، مدل، بازیگر و خواننده بااستعداد هم بارها درباره داشتن هر دو شرایط ایدیاچدی و دیسپراکسیا صحبت کرده است.
صحبت کردن این اشخاص مشهور درباره طیف تنوع عصبی که دارند، میتواند به انسانهای بیشتری کمک کند که درباره وضعیتشان فکر کنند و تعداد بیشتری این سوال را بپرسند «آیا من تفاوت عصبی دارم؟»
- سیداتا سسای
- سرویس جهانی بیبیسی
شبکههای اجتماعی به افراد دارای تفاوتهای عصبی یا نورودایورس کمک کردهاند که یکدیگر را پیدا و درباره شرایط همدیگر گفتوگو کنند. بیبیسی با افرادی صحبت کرده که از طریق شبکههای اجتماعی به تفاوت خود پی بردهاند. اما تنوع عصبی چیست؟
تا چند سال پیش بسیاری از مردم کلمه تنوع عصبی یا نورودایورسیتی را هرگز نشنیده بودند.
با این حال، این اصطلاح که برای توصیف تفاوتهای گسترده و متنوع مغز انسان استفاده میشود، اکنون وارد دایره واژگان عمومی شده است.
شبکههای اجتماعی مانند کلابهاوس، توییتر و تیکتاک، در این تحول نقش مهمی داشتهاند. آنها فضایی فراهم کردهاند که مردم بتوانند درباره تفاوتهای عصبی خود صحبت کنند.
در واقع بسیاری از افراد از طریق شبکههای اجتماعی اطلاعات و شواهدی به دست آوردهاند که از طریق آن بفهمند دارای تفاوت عصبی یا از طیف متنوع عصبی هستند.
به طور خاص در طول دوره همهگیری کرونا شبکههای اجتماعی به افراد دارای مغز متفاوت کمک کرد گروهها و افرادی را در اینترنت بیابند که میتوانستند با آنها ارتباط برقرار کنند.
تنوع عصبی چیست؟
تنوع عصبی عبارت است از شناخت اینکه مغز میتواند به روشهای مختلف کار کند و این تفاوتها، فقط تغییرات طبیعی در مغز انسان هستند.
دکتر لارنس فنگ، رییس پروژه تحقیقاتی تنوع عصبی در دانشگاه استنفورد، میگوید: «این فقط راهی برای توضیح این است که مغز ما متفاوت است و درست مانند هر انسان دیگر، شما نمیتوانید در همه چیز خوب باشید.»
دکتر فنگ فکر میکند برای بعضی افراد تشخیص یا قبول کردن این تفاوتها که در مغز وجود دارد، سختتر است: «تنوع جنسیتی چیزی است که به راحتی میتوانید متوجه آن شوید، مثل تنوع قومی و نژادی که به سادگی قابل تشخیص است چون به چشم دیده میشود. اما تنوع عصبی، چیزی است که در بسیاری از مواقع نمیتوانید آن را ببینید.»
افرادی که دارای تنوع عصبی هستند ممکن است دارای تفاوتهای شناختی مختلفی مانند اوتیسم، ایدیاچدی (اختلال نقص توجه بیش فعالی)، دیسلکسیا (اختلال در خواندن) و دیسپراکسیا (اختلال هماهنگی رشدی) باشند.
سه نوع اصلی ایدیاچدی وجود دارد که تاثیرات آن از فردی به فرد دیگر میتواند متفاوت باشد. معمولا در کودکی تشخیص داده میشود اما روز به روز به تعداد بزرگسالانی که این تنوع عصبی را در خود تشخیص میدهند، افزوده میشود.
راچ ایدو، وبلاگنویس و صاحب کسب و کاری است که چند نوع ایدیاچدی دارد.
او میگوید: «ایدیاچدی مربوط به تمرکز، نوعی است که در آن ممکن است حواس شما به راحتی پرت شود، به جزئیات توجه نداشته باشید، کارها را عقب بیندازید، و برنامهریزی، نظم و حافظهتان ضعیف باشد.»
«ایدیاچدی بیشفعالی نوعی است که شما بدون فکر و به سرعت، کاری را انجام میدهید و راحت حرف دیگران را قطع میکنید. من هر دو ایدیاچدی را دارم که ترکیبی از دو نوع است.»
او اضافه میکند: «من همچنین بسیار خلاق و در حل مشکلات خوب هستم.»
تجربه افراد دارای تنوع عصبی میتواند متفاوت باشد.
بعضی ممکن است به محیطهایی که بار احساسی زیادی تحمیل میکنند، حساس باشند. بعضی دیگر ممکن است اطلاعات دریافتی را به شکلی متفاوت پردازش کنند و تعدادی دیگر ممکن است نتوانند حالات چهره افراد را بخوانند یا در خواندن اعداد و کلمات مشکل داشته باشند.
جنبش تنوع عصبی
به گفته موسسه «تنوع عصبی در محیط کار»، حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت جهان دارای تفاوت یا تنوع عصبی هستند.
در طول دهه ۱۹۹۰ میلادی، جنبشی به راه افتاد که آگاهی درباره تنوع عصبی را بالا ببرد و بر حضور اجتماعی همه افراد دارای واگرایی عصبی تأکید کند.
جودی سینگر، جامعهشناس استرالیایی، در پایاننامه خود در سال ۱۹۹۸ میلادی، عبارت تنوع عصبی را برای ترویج برابری و گنجاندن «اقلیتهای عصبی» ابداع کرد.
امروزه به رسمیت شناختن تنوع عصبی به عنوان یک جنبش عدالت اجتماعی محسوب میشود و درباره آن آگاهی بسیار بیشتری وجود دارد.
تحقیق و آموزش در نحوه نگرش به برخی ناتوانیها و تفاوتهای عصبی اهمیت بسیار فزایندهای دارد.
دشواریهای تشخیص
جنبش آگاهیرسانی درباره تنوع عصبی کمک زیادی کرده اما بسیاری هنوز تقلا میکنند که شرایطشان تشخیص داده شود و از حمایت برخوردار شوند.
رزی توماس شهروند ۳۳ سالهای است که در برلین زندگی میکند. در سال ۲۰۲۰ و در دوران همهگیری کرونا تشخیص داد که ایدیاچدی دارد.
بعد از آن تصمیم گرفت در این زمینه مربی شود تا به افرادی مثل خودش کمک کند.
او به بیبیسی گفت: «برای سه دهه واقعا فکر میکردم که کاملا مثل مریخیها هستم. فکر میکردم هیچکس دیگری مثل من نیست.»
«روانپزشکم را که میدیدم میگفت این چیزها که با آن دست و پنجه نرم میکنم، از علایم افسردگی است. میدانستم افسرده نیستم و حالا فهمیدهام که آنها نمونههایی از اختلال عملکردی بودهاند.»
اختلال عملکرد طیفی از مشکلات شناختی، عاطفی و رفتاری است که بیشتر پس از آسیب به لوبهای [نواحی چندگانه] پیشانی و جلوی مغز رخ میدهد.
رزی در تیکتاک ویدئویی از یک زن حدودا ۴۰ ساله دید که از علایم ایدیاچدی خود حرف میزد و آن علایم به رزی شباهت داشت.
او در گوگل عبارت «ایدیاچدی در زنان بزرگسال» را جستوجو کرد و دریافت که با بیشتر ویژگیهایی شخصیتی که آنجا گفته شده، مشابهت دارد.
سپس او برای خودش تشخیص ایدیاچدی داد.
«دربارهاش خواندم و گریهام گرفت. انگار داشتم دفترچه خاطراتم را میخواندم.»
دکتر فنگ میگوید روند تشخیص رسمی در نقاط مختلف جهان بسیار متفاوت است و میتواند خیلی گران باشد. به همین دلیل بسیاری دنبال تشخیص رسمی نمیروند هرچند کمک گرفتن از متخصص فواید بسیار مهمی دارد.
او میگوید: «فکر میکنم نگرانی اصلی این باشد که گاهی اوقات وبسایتها بر اساس معیارهایی که وجود دارد شرایط افراد را تشخیص میدهند در حالیکه تشخیص از طریق وبسایت آنقدرها هم ساده نیست.»
«برای مثال، افراد در طیف اوتیسم، گاهی رفتارهای کلیشهای مانند حرکتهای تکراری دارند که میتواند با رفتارهای وسواسی در اختلال وسواس جبری (اوسیدی) اشتباه گرفته شود.»
«اگر تشخیص اشتباه باشد شما طبیعتا در مسیر اشتباه میافتید و به همین دلیل است که اگر شما شک دارید یا شخصی مشکوک است از یک متخصص عصبشناسی برای تشخیص کمک بگیرد.»
حمایت در شبکههای اجتماعی
همانطور که بسیاری از افراد از روشهای پزشکی سنتی کمک میگیرند، بسیاری هم مانند رزی برای کمک به سراغ شبکههای اجتماعی میروند.
لیریک هولمنز ۳۵ ساله در تگزاس آمریکا از فعالان حقوق افراد دارای اوتیسم است.
او درباره سبک زندگی با تنوع عصبی در وبلاگش مینویسند و کانال یوتیوب هم دارد. لیریک هولمنز میگوید در ۲۹ سالگی از طریق گروههای اوتیسم در شبکههای اجتماعی متوجه شد اوتیسم دارد.
لیریک هولمنز هشتگ «از اوتیستیکها بپرسید» را در شبکههای اجتماعی راه انداخت که کمک کرد افراد درباره اوتیسم سوال کنند و بیشتر بدانند.
لیریک فکر میکند این هشتگ مهم است چون به افراد اجازه میدهد از کسانی که تجربه زیسته اوتیسم دارند، همه چیزهایی را که میخواهند بدانند، بپرسند.
«هویت، مفهومی نامرئی است؛ مخصوصا اگر زبانی برای توضیح آن تجربه نداشته باشید. اگر شما هیچ نمونه و نمایندهای از افراد مشابه خود نداشته باشید، توصیف کردن آن ویژگیها بسیار سخت است.»
لیریک میگوید شبکههای اجتماعی کار را برای کسانی که به دنبال یافتن افرادی مشابه خود هستند، بسیار سادهتر کرده است.
«شما یک سوال میپرسی و میدانی که دنبالکنندهها وارد بحث میشوند و اطلاعات به اشتراک میگذارند و به کسانی که نیازمند کمک هستند، یاری میرسانند.»
سختتر برای زنان
گرچه شبکههای اجتماعی کمک کردهاند که افراد راحتتر از بقیه کمک بگیرند، اما زنان همچنان تمایل کمتری به تشخیص دارند.
پزشکان و متخصصان سلامت روان معمولا علائم زنان را تشخیص نمیدهند.
دکتر فنگ درباره آزمایش اوتیسم میگوید: «مردان معمولا بیشتر رفتارهای کلیشهای و رفتارهای تکرارشونده دارند؛ اما این موارد در زنان کمتر دیده میشود و این چیزی است که تشخیص اوتیسم مردان را بسیار آسانتر میکند.»
تحقیقات دکتر فنگ نشان میدهد زنان در مقایسه با مردان طیف اوتیسم «استتار» بیشتری دارند.
«استتار» یا پوشاندن، استفاده از راهکارهایی است که اوتیسم و مشکلات اجتماعی مرتبط به آن را پنهان کند.
دکتر فنگ درباره ایدیاچدی میگوید زنان بیشتر از طیف اختلال توجه و تمرکز هستند و مردان بیشتر نشانههای بیشفعالی را بروز میدهند.
برای مثال در محیط مدرسه او میگوید: «اگر تکلیف خود را انجام دهید و ساکت باشید، توجه معلمها جلب نمی شود و فکر میکنند شما خوب هست.»
«[دانشآموزان] بیشفعال 'دردسرسازان' هستند و برای همین مورد توجه قرار میگیرند.»
انگ زدن
همانطور که تشخیص تنوع عصبی در زنان دشوارتر است، گاهی پذیرفتن و صحبتکردن علنی درباره واگرایی عصبی هم یک انگ و بدنامی محسوب میشود.
راچ میگوید بعد از آنکه به طور علنی اعلام کرد دارای تنوع عصبی است، آدمهای مختلفی از سراسر جهان سراغ او آمدند.
در کنار زنانی که با او تماس گرفتند، شمار زیادی از مردان سیاهپوست جلو آمدند و گفتند احساس میکنند از نظر عصبی متفاوت هستند.
«بعضی به خاطر انگهایی که پیرامون ایدیاچدی وجود دارد، بسیار خجالتزده و ناراحت بودند.»
«پارسال در کامیککان [کنفرانس سالانه سرگرمی و کتابهای مصور] سخنرانی میکردم. بعد از برنامه یک نفر پیشم آمد. به نظرم حدودا ۴۰ ساله بود. گفت 'بعد از خواندن وبلاگ شما فهمیدم اوتیسم دارم.'.»
او فراخوان داد که ببیند چه کسانی مثل او به دلیل واگرایی عصبی که دارند در دوره همهگیری کرونا برای کنار آمدن با شرایط تقلا میکنند و متوجه شد که پاسخها به طرز چشمگیری قابل توجه است.
«تعداد بسیار زیاد بود، مردان و زنانی از همه گروههای سنی که در دوره همهگیری کرونا متوجه شدند ایدیاچدی دارند.»
«من آن موقع ۲۶ ساله بودم و یک مستند در شبکه نتفلیکس نگاه کردم که در آن یک مرد بزرگسال توضیح میداد که چطور با ایدیاچدی دست و پنجه نرم میکند و اینکه چقدر داروهای مربوط به این تنوع عصبی زندگی او را تغییر داده است.»
دیدگاه مثبت
چیزی که جنبش تنوع عصبی ترویج میکند، مراقبت از خود است.
از آنجا که در سالهای اخیر آگاهی درباره سلامت روانی بیشتر شده است، بحثهای بیشتری هم درباره مراقبتهای بهداشتی از افراد دارای تنوع عصبی انجام میشود و به همین دلیل است که شبکههای اجتماعی یکی از ابزارهای مفید تشخیص هستند.
دکتر فنگ قبول دارد که در زمینه نگاه ما به این تنوعهای عصبی، پیشرفت عظیمی رخ داده است.
«یک چیز قطعا نسبت به ۲۰ سال گذشته که شبکههای اجتماعی استفاده نمیشد، تفاوت کرده است؛ ننگ و بدنامی که برای بیماریهای روانی و مربوط به تنوع عصبی وجود داشت، کمتر شده است.»
تمام کسانی که بیبیسی با آنها صحبت کرده، میگویند آگاهی و فهم شرایطشان به کیفیت زندگی آنها افزوده است.
بعضی از چهرههای شناخته شده درباره تشخیص تنوع عصبی خود صحبت کردهاند.
ایلان ماسک، کارآفرین، در برنامه تلویزیونی «ستردی نایت لایو» گفت در طیف اوتیسم قرار دارد و سیمون بایلز، ژیمناست آمریکایی قهرمان المپیک هم علنی اعلام کرد که ایدیاچدی دارد.
کارا دلوین، مدل، بازیگر و خواننده بااستعداد هم بارها درباره داشتن هر دو شرایط ایدیاچدی و دیسپراکسیا صحبت کرده است.
صحبت کردن این اشخاص مشهور درباره طیف تنوع عصبی که دارند، میتواند به انسانهای بیشتری کمک کند که درباره وضعیتشان فکر کنند و تعداد بیشتری این سوال را بپرسند «آیا من تفاوت عصبی دارم؟»
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: تنوع عصبی چیست و شبکههای اجتماعی چه کمکی به تشخیص آن کردند؟