دادگاههای اروپایی ابزاری برای نقض حقوق بینالملل هستند
خبرگزاری مهر، گروه سیاست- محمد مهاجرانی: همسر اسدالله اسدی دیپلمات اسیر ایرانی در بلژیک اخیراً در حساب کاربری خود در توئیتر، نوشت: چهار سال پیش بود که همسرم را در مقابل چشمان من و فرزندانم، علیرغم مصونیت دیپلماتیک و اتهامی که هرگز ثابت نشد، در آلمان دستگیر کردند و تاکنون در شرایطی غیرانسانی در اسارت نگه داشتند.
وی اعلام کرد: بعد از چهار سال میخواهم گوشهای از اتفاقاتی که در این مدت بر من و خانوادهام گذشت را روایت کنم.
گفتنی است، اسدالله اسدی دبیر سوم سفارت جمهوری اسلامی ایران در وین، اتریش است. وی در سال ۲۰۱۸ در حالی که در اتوبانی در ایالت بایرن آلمان در حال بازگشت به محل سکونتش در اتریش بود، به اتهام واهی دست داشتن در عملیات بمبگذاری علیه گردهمایی سازمان تروریستی منافقین در پاریس بازداشت شد.
روز پنجشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ دادگاه کیفری آنتورپ (بلژیک)، با رد مصونیت دیپلماتیک اسدالله اسدی، وی را به ۲۰ سال زندان محکوم کرد.
عملیات دستگیری این دیپلمات ایرانی توسط پلیس امنیت اتریش، بلژیک، فرانسه، آلمان و لوکزامبورگ، بر مبنای اطلاعات دروغین عوامل رژیم صهیونیستی و همچنین گروهک تروریستی منافقین بود.
از آنجایی که این دیپلمات ایرانی دارای مصونیت دیپلماتیک است، این اقدام از سوی کشورهای اروپایی بیسابقه است و رویهی جدیدی را در روابط بینالملل بنیان گذاشت؛ زیرا بر اساس «کنوانسیون وین راجع به روابط دیپلماتیک» مأمورین سیاسی و فرستاده یک کشور در کشور دیگر، نباید مورد تعرض و تعقیب قضائی قرار گیرند. به عبارتی دو کشور در قبال یکدیگر متعهد میشوند که دیپلماتها و مقامات ارشد دولتی یکدیگر را تحت تعقیب قانونی، قرار ندهند.
با توجه به اینکه زمان زیادی از مدت اسارت «اسدی» در زندانهای آلمان و بلژیک میگذرد، خبرگزاری مهر درصدد است به طور ویژه این موضوع را پیگیری کند؛ در همین راستا میزگردی در روز چهارشنبه (۲۸ خرداد ۱۴۰۱) تحت عنوان «دیپلمات مظلوم» برگزار شد که در آن «سید احسان قاضیزاده هاشمی» رئیس فراکسیون حقوق بشر مجلس شورای اسلامی و «هیبتالله نژندی منش» استاد حقوق بین الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به بررسی موضوع پرداختند.
قاضیزاده هاشمی ضمن اشاره به تطویل زمان پیگیری این موضوع از سوی دولت سابق گفت: زمانی که شما یک موضوع را در اثر مرور زمان پیگیری نکنید و آن اراده برای پیگیر آن پرونده وجود نداشته باشد، خودش قرینه عرفی است بر این که آن موضوع اولویت یا موضوعیت و اولویت اصلی برای پیگیری دستگاه سیاست خارجی کشور ما نبوده و پیگیریهای حقوقی انجام نشده است! اما امروز هم که دستور صادر شده برای پیگیری دیر نیست و باید یک تیم حقوقی قوی و شاخص بتواند کار را انجام دهد.
نژندی منش نیز تصریح کرد: منافقین در واقع به عنوان یک ابزاری سیاسی در اختیار کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند. یعنی بعد از آنکه در سال ۱۹۲۸ در پیمان بریان کلوگ یا منشور ملل متحد جنگ به عنوان ابزار سیاست ملی منع شد، قدرتهای بزرگ به دنبال یک جایگزینی بودند که در واقع همین تروریسم است؛ استفاده از گروههای تروریستی در خاورمیانه یک ابزار سیاسی ملی غرب است.
مشروح این میزگرد را در ادامه بخوانید.
از هزاران سال گذشته دیپلماتها و فرستادگان سیاسی کشورها در نزد کشور دیگر مورد احترام و مصونیت بودند، اما موضوع آقای اسدی یک امر عجیب و شاید برای اولین بار است که دیپلمات یک کشور مورد تعرض قرار گرفته است. از آنجایی که این موضوع در تضاد با کنوانسیون وین است، لطفاً توضیحاتی در خصوص ماهیت این کنوانسیون بفرمائید.
هیبتالله نژندی منش: یکی از کهنترین قواعد حقوق بین المللی بحث مصونیت دیپلماتها است و اصولاً اجتماعات بین المللی چه به شکل سنتی و قبیلهای و چه به شکل پادشاهی و تا زمان معاهده وستفالی که پدیده دولت شکل میگیرد همواره کسانی که به عنوان رابط واحدهای سیاسی بودند، مورد احترام و حمایت بودند. به عبارت امروزی مصونیت داشتند. نه به خاطر اینکه به عنوان یک فرد بودند، بلکه به خاطر جایگاه آنها که نماینده یک واحد سیاسی مستقل و برابر بودند.
اما هدف و فسلفهی این مأموریتها چیست؟ اول برقراری دیپلماسی میان واحدهای سیاسی که به آنها کشورها میگوئیم و دوم آنکه این افراد بتوانند بدون ترس استرس و مداخله اشتغال یا وظیفهای که به عهده آنها است را انجام دهند و نکته مهمتر آنکه به نظرم اگر این مأموران دیپلماتیک نباشند، هدف اصلی حقوق بین المللی و کنوانسیونهای وین محقق نمیشود چون در واقع رسالت همه این افراد دیپلماسی و توسعه همکاریهای بین المللی است.
مصونیت مأموران دیپلماتیک یک قاعده مقدس است بنابراین مأموران دیپلماتیک به عنوان عناصر اصلی این دیپلماسی هستند. این یک مجموعهای است که میخواهد صلح و امنیت بین المللی را برقرار کند. به همین خاطر دولتها نیامدهاند در سال ۱۹۶۱ یک قاعده جدید یا مقررات جدید وضع کنند، بلکه آن چیزی را که سالها در رویه و در واقع در عملکرد امپراتوریها و عملکرد کشورها و حتی قبایل و نزد همه ملل دنیا وجود داشته است را اصطلاحاً «کدیفای» کردند، یعنی آن را تدوین کردند. بنابراین بحث مصونیت مأموران دیپلماتیک یک قاعده مقدس است.
اگر بخواهید از پنجره سیاست به موضوع دستگیری آقای اسدی نگاه کنید و با توجه به اینکه تا الان ۴ سال از این موضوع میگذرد، به نظر شما پشت این دستگیری و این اتفاق نادر چه عناصری وجود دارد؟
قاضیزاده هاشمی: اتفاقاتی که در این چند ساله شاهد هستیم یک نوع نقش آفرینی اعطا شده برای منافقین در اروپا بعد از طرد شدن آنان از عراق و انتقال به آلبانی، نوعی توجه به آنها بابت اینکه یک استفاده ابزاری برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی باشند، برنامه ریزی شد.
میتینگها، تجمعات، برنامهها و نوع پشتیبانیهایی که صورت میگیرد نشان دهنده یک نوع اراده سیاسی واقعیتر، عینیتر و محسوستر از جانب کشورهای غربی است. در مورد این پرونده هم موضوعاتی که مطرح شده، این است که افرادی که غالباً در این تجمعات شرکت داشتند و بر اساس مستندات در چندین تجمع حضور داشتند، میآیند و نسبت به دیپلمات ما یک نوع فضاسازی و اتهام زنی میکنند و این اتهام زنی بنابر شهادت شهود در دادگاه رسیدگی میشود و این افراد، افرادی بودند که سوابق و مستندات زیادی برای حضور در تجمعات مختلف علیه ایران داشتند. یعنی این مستندات حتی به لحاظ مستندات حقوقی که بتواند ادلهای کامل، دقیق و متقنی در ابعاد مختلف بر اساس شهادت شهود باشد، نمیتواند بر اساس موازین حقوقی مورد استناد ویژه قرار گیرد.
این مورد را شما بگذارید کنار آن فضایی که در اختیار منافقین برای اقامت، برگزاری تجمعات و حمایتهای سیاسی و تبلیغی گذاشته شده است. به هر حال این فضاسازی باید مکمل شود و با یک پرونده سازی در کنار هم در راستای ایجاد فشار حداکثری به جمهوری اسلامی برای اخذ سایر امتیازات در سایر موضوعات حوزه روابط بین الملل، قرار گیرد. به نظر میرسد، این حفظ فشار برای بهره برداری در سایر عرصهها میتواند مورد استفاده کشورهای غربی قرار بگیرد!
با توجه به اینکه آقای اسدی دیپلمات شاغل ما در سفارت ایران در اتریش بود و محل دستگیری وی در آلمان صورت گرفت و حالا دادگاهشان در بلژیک بوده، چه مواردی از کنوانسیون وین نقض شده است؟
هیبتالله نژندی منش: نمیتوانیم صرفاً نگاه حقوقی داشته باشیم، مثلاً اینکه بگوییم کنوانسیون وین ۱۹۶۱ ماده ۴۰ آن نقض شده است. به نظرم باید در ادامه فرمایشات آقای دکتر باید این اقدامات را در یک مجموعه بزرگتر ارزیابی کنیم و به نظرم این یک اقدام خیلی خطرناک است که کشورهای اروپایی دنبال کردند. به نوعی حالا در کنار آن، اتفاقاً آمریکا هم است و میتوانیم آن را یک نوع مشابهت سازی هیتلری تعبیر کنیم زیرا یکی از اقداماتی که هیتلر انجام میداد، استفاده از دستگاه قضا برای ارتکاب جرایم بود. اتفاقاً جالب است کشورهای اروپایی دادگاههایشان را به نوعی ابزاری برای نقض حقوق بین المللی قرار میدهند.
دادگاههای اروپایی ابزاری برای نقض حقوقبینالملل هستند آمریکا، انگلستان و اتحادیه اروپا رسماً تا سالها گروهک منافقین را به عنوان گروه تروریستی میدانستند. اگر منافقین به عنوان گروه تروریستی بودند، چه شد که اینها از لیست خارج شدند. قربانیان اصلی این اقدامات تروریستی اتباع اروپایی و اتباع آمریکایی نبودند، بلکه اتباع ایرانی هستند، از این رو لازم است که بر اساس تعهدی که کشورهای اروپایی دارند، به موجب کنوانسیونهای مبارزه با تروریسم اینها را یا محاکمه کنند و یا به دولت جمهوری اسلامی ایران مسترد کنند.
ما یک قاعده حقوقی به نام پایان دادن به بی کیفرمانی داریم. یعنی در واقع هر کسی مرتکب جرایم بین المللی از جمله اقدامات تروریستی میشود باید محاکمه شود و بی کیفر نماند. و اینکه اینها علاوه بر بعد عمومی، قربانیان هم به عنوان شاکیان خصوصی وجود دارند و باید جبران خسارت وارده شود. مواردی که خود آمریکاییها و اروپایی به عنوان مستند آوردند تا آنها را در لیست قرار بدهند. پس طرف اصلی تعیین کننده برای خارج کردن آنها از لیست، مردم ایران هستند.
استفاده از گروههای تروریستی در خاورمیانه یک ابزار سیاسی ملی غرب است نکته دوم این است که منافقین در واقع به عنوان به عنوان ابزاری سیاسی در اختیار کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند یعنی بعد از اینکه در سال ۱۹۲۸ در پیمان بریان کلوگ یا منشور ملل متحد جنگ به عنوان ابزار، سیاست ملی منع شد، قدرتهای بزرگ به دنبال یک جایگزینی بودند که در واقع همین تروریسم است. استفاده از گروههای تروریستی در خاورمیانه یک ابزار سیاسی ملی غرب است. این چیزی است که شما در روزنامهها و نوشتههای حقوقدانان اروپایی و آمریکایی میتوانید ببینید.
در سال ۲۰۰۲ زمانی که جورج بوش به عراق حمله میکند، میگوید صدام حسین به تروریستها پناه داده است، چه کسانی آن موقع در عراق بودند؟ به جرأت می گویم که منظور جورج بوش همین منافقین بودند وگرنه گروههای تروریستی دیگری در عراق نبوده است و بعد که عراق اشغال میشود «رایس» وزیر وقت امور خارجه یک نگاه حقوقی داشت و گفت این گروه تروریستی همچنان باید بماند. اما «دیک چنی» و افراد دیگری مثل رامسفلد گفتند نه اتفاقاً الان زمانش است که از آنها به عنوان سلاح علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده شود. اینکه عرض میکنم تروریست، به عنوان ابزار سیاست ملی است، بر مبنای صحبتهای خود این افراد است.
منبع خبر: خبرگزاری مهر
اخبار مرتبط: دادگاههای اروپایی ابزاری برای نقض حقوق بینالملل هستند
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران