اختلاف مولوی مهدی و طالبان بر سر چیست؟
- آنتونیو جوستوزی
- استاد دانشگاه کینگز کالج لندن*
منبع تصویر، .
توضیح تصویر،.
مجموعه «ناظران میگویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی فارسی میکوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاهها و افکار طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از موضوعات مختلف ارائه دهد. بدیهی است انتشار این آرا و نقطهنظرها، به معنای تایید آنها نیست.
منبع تصویر، Social media
رسانهها از اختلاف بین مولوی مهدی مجاهد، شناختهشدهترین و ارشدترین فرمانده هزاره طالبان و امارت خبر دادهاند. مهدی به ولسوالی زادگاهش، بلخاب برگشته است. او در آنجا صدها تن از پیروان مسلح خود را بسیج، ارتباطات این ولسوالی را با امارت قطع، و والی منصوب شده از سوی کابل را مجبور به فرار کرده است.
برخی ناظران اختلاف بر سر عواید معدن زغال سنگ بلخاب را که امارت میخواهد آن را کنترل کند، به عنوان علت واقعی درگیری یاد میکنند.
مهدی اما میگوید که اختلاف او با کابل بر سر حقوق هزارههاست و شکایت دارد که هزارهها تا حد زیادی از اداره طالبان کنار گذاشته شده اند - امری که انکار آن ممکن نیست - و اینکه فقه جعفری مورد تبعیض قرار میگیرد.
در واقع طالبان به دادگاههای اسلامی خود اجازه ندادهاند تا بر مبنای فقه جعفری داوری کنند. حتی در مناطقی که اکثریت جمعیت آن شیعه هستند.
گزارشهایی به نقل از مهدی وجود دارد که در دانشگاه بامیان تدریس فقه جعفری متوقف شده است.
در نهایت آنچه مهم است انگیزه و نیت واقعی مهدی نیست، بلکه این است که مردم چگونه به این ایستادگی او نگاه خواهند کرد. به گفته بزرگان محلی، او در بلخاب محبوب است.
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بیبیسیپادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
پادکست
پایان پادکست
اما اهمیت واقعی ایستادگی او را نگرش دیگران، در فراسویهای بلخاب، تعیین خواهد کرد.
طالبان برای مدتی تنشهای جدی قومی را تجربه کردهاند که مهمترین آن در شمال غرب افغانستان است، همانطور که در گذشته مورد بحث قرار گرفت.
پیروان صلاح الدین ایوبی، که اکثریت طالبان ازبک/ازبیک را تشکیل میدهند، در ماه ژانویه/جنوری به دلیل بازداشت یکی از فرماندهان ارشد ازبک طالبان به نام مخدوم عالم، به جرم اتهامات واهی، شورش کردند.
پس از تصرف کابل، مقامهای امارت چندین شخصیت بلندپایه طالبان ازبک، از جمله عطاالله، فرمانده قول اردوی/سپاه ٢٠٩ در شمال، مولوی ظریف، فرمانده قول اردوی/سپاه ٢٠٧، و نورالدین، والی تخار را برکنار کردند.
برای صلاحالدین سمتهای کوچک پیشنهاد شده بود و از اینرو تا حال از پذیرش این سمتها خودداری کرده است. پیروان صلاحالدین گامهای مشابه را در اینجا میبینند و معتقدند تلاش عمدی برای به حاشیه راندن آنها وجود دارد.
طالبان ازبک خواستار خودمختاری هستند، به ویژه برای ولایتهای اکثراٌ ازبکنشین فاریاب، جوزجان و سرپل. و همچنین در برابر تلاشهای امارت برای جابجایی صدها تن از اعضای جنبش اسلامی ازبکستان و خانواده هایشان از شمال غرب به جایی دور از مرز ازبکستان، ایستادگی کردهاند.
توضیح تصویر،مخدوم عالم (فرد دوم از سمت راست) با صلاح الدین ایوبی (نفر اول از سمت چپ)
به نظر میرسد که این یک درگیری کلاسیک بین یک دولت متمرکز و بازیگران محلی است که خواستار خودمختاری هستند. هیاتهای طالبان ازبک ابتدا به قندهار سفر کردند تا با هیبتالله، رهبر طالبان دیدار کنند ولی موفق نشدند. سپس به کابل رفتند و در آنجا موفق شدند با ملا یعقوب وزیر دفاع دیدار کنند. یعقوب توانست مخدومعالم را از زندان بیرون بیاورد، اما درخواست طالبان ازبک برای سهم عادلانه در سطح عالی دولت، برآورده نشد.
در زمانی که بحران بلخاب آغاز شد، بحران نهفته میان طالبان ازبک به دلیل دو تحول، دوباره شعلهور شد.
فرمانده پشتون لوای ارتش طالبان در فاریاب، منصور جاوید، تلاش کرد تا یکی از فرماندهان کندک (هنگ) خود را برکنار کند. فرمانده کندک که احسان الله توفان نام دارد، ازبک و وفادار به صلاحالدین است.
توفان از رفتن امتناع کرد و در ١٧ ژوئن/جون، زمانی که جاوید سعی کرد توفان را خلعسلاح کند، درگیری مسلحانه صورت گرفت. ملا فاضل، معاون وزیر دفاع، سعی کرد در حمایت از جاوید مداخله کند. او به فاریاب رفت و صلاحالدین را احضار کرد.
صلاحالدین نزد ملا فاضل نرفت و در عوض به قیصار برگشت. او در قیصار افراد وفادار به خود را بسیج کرد و تهدید کرد که در برابر هرگونه تلاشی برای خلعسلاح طالبان ازبک مقاومت نظامی خواهد کرد.
همزمان، صلاح الدین و فرماندهان طالبان ازبک متحدش، درخواستهای وزارت دفاع برای اعزام صدها نفر به بلخاب را رد کردند. درست زمانی که ارتش در حال آماده شدن برای مداخله علیه مهدی در بلخاب بود.
ملا فاضل که گذشته جنگیدن در برابر افراد (مارشال) عبدالرشید دوستم در دهه ۱۹۹۰ را دارد و به داشتن نفرت از ازبکها مشهور است، با مداخله کابل، فراخوانده شد و مسئله حل نشده باقی ماند. منابع محلی گزارش دادهاند که صلاحالدین با مهدی در بلخاب در تماس است.
طی چند روز گذشته مولوی ظریف (فرمانده سابق سپاه/قول اردوی ارتش) نیز کوهستانات، منطقه محل سکونت خود را که در همسایگی بلخاب قرار دارد، منطقهای خودمختار از امارت اعلام کرد و در حال بسیج افراد خود برای مقاومت در برابر هرگونه تلاش امارت برای برقراری مجدد کنترل است.
تصمیم او به دلیل تلاش وزارت داخله برای تعیین یک ولسوال پشتون صورت گرفت. ظریف کنترل کامل کوهستانات را ندارد، اما طرفداران قابل توجهی در این ولسوالی دارد. موضع او وضعیت را برای کابل پیچیده کرده است. زیرا خطر درگیری مسلحانه در این ولسوالیهای جنوبی ولایت سرپل، پای ازبکهای طرفدار صلاح الدین را به این درگیری میکشاند.
در همین حال، اوضاع برای طالبان حتی در شمال شرق پیچیدهتر میشود، جایی که براساس گزارشها، چند فرمانده طالبان در ولسوالی تگاب بدخشان و خوست و فرنگ بغلان به جبهه مقاومت ملی پیوستهاند.
مهمتر از آن، گزارشهای فزایندهای از نارضایتی رئیس ستاد ارتش، فصیحالدین، قدرتمندترین طالب تاجیک، وجود دارد. او از به حاشیه رانده شدن تدریجی و خالی شدن سمتاش از قدرت واقعی، ناراضی است. نقش رئیس ستاد ارتش روز به روز تشریفاتیتر شده است و تعیینات فرماندهان عمدتا توسط دیگران انجام میشود.
به نظر میرسد که جنگ قدرت در میان طالبان به نقطه بحرانی رسیده است. چنین اصطکاک میان طالبان پشتون و غیرپشتون چیز جدیدی نیست و زمانی شروع شد که طالبان از سال ٢٠٠٨ به شمال افغانستان گسترش یافت.
در آن زمان، طالبان با تقویت طالبان تاجیک و ازبک و واگذاری پستهای کلیدی (خودخوانده) در گروه، در شمال به آنها، موضوع را حل کردند که در نتیجه صلاح الدین فرمانده طالبان در شمال و فصیحالدین در شمال شرق کشور شد.
باید دید که آیا امارات اکنون و در زمان رقابت فزاینده بر سر منابع کمیاب، چنین راه حلی را اتخاذ خواهد کرد یا خیر. امارت، مانند چندین دولت پیشین، «مدل حکومتداری عبدالرحمن» را در پیش گرفته است. مدل عبدالرحمن یگانه شیوه ایجاد یک دولت با ثبات در افغانستان بود که تا جایی کار داده بود.
طالبان قندهاری و شبکه حقانی ممکن است در این باور متحد شوند که میتوانند آن مدل را اجرا و چالش کنونی را مهار کنند. در میانمدت و کوتاهمدت، نتیجه این، یک درگیری خونین خواهد بود که به نظر میرسد امارت از عهده آن برنمیآید.
مطالب مرتبط:
- آیا مشکل سلفیها و طالبان حل میشود؟
- آیا با آغاز بهار افغانستان به طرف جنگ داخلی تازه میرود؟
- جلسه سری با اپوزیسیون در ترکیه؛ آیا پاکستان در حال دور شدن از طالبان است؟
- مشکل 'امارت اسلامی' طالبان با ازبکها چیست؟
- 'امارت اسلامی' طالبان چگونه پلیس میسازد؟
- ناظران میگویند؛ برنامه طالبان برای ایجاد ارتش چیست؟
- آیا طالبان و شاخه خراسان داعش جنگ دیگری را آغاز خواهند کرد؟
- ناظران میگویند؛ ایران اخیرا 'کمک زیادی به پیشروی طالبان کرد اما نگران قدرت شبکه حقانی است'
* آنتونیو جیوستوزی در حال حاضر درباره گروههای جهادی در منطقه تحقیق میکند. او چندین پروژه تحقیقاتی بزرگ را در افغانستان انجام داده است.
کتابهای: طالبان در جنگ (لندن: انتشارات هرست، ۲۰۱۹)، دولت اسلامی خراسان (لندن، هرست ۲۰۱۸) ارتش افغانستان: تاریخچه سیاسی یک نهاد شکننده (لندن، هرست ۲۰۱۶) قرآن، کلاشنیکف و لپتاپ: ظهور شورش نئو طالبان در افغانستان (لندن؛ هرست و نیویورک؛ انتشارات دانشگاه کلمبیا ۲۰۰۷) جنگ، سیاست و جامعه در افغانستان، ۱۹۷۸-۱۹۹۲ (لندن؛ هرست و انتشارات جرج تاون ۲۰۰۰)
- آنتونیو جوستوزی
- استاد دانشگاه کینگز کالج لندن*
مجموعه «ناظران میگویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی فارسی میکوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاهها و افکار طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از موضوعات مختلف ارائه دهد. بدیهی است انتشار این آرا و نقطهنظرها، به معنای تایید آنها نیست.
رسانهها از اختلاف بین مولوی مهدی مجاهد، شناختهشدهترین و ارشدترین فرمانده هزاره طالبان و امارت خبر دادهاند. مهدی به ولسوالی زادگاهش، بلخاب برگشته است. او در آنجا صدها تن از پیروان مسلح خود را بسیج، ارتباطات این ولسوالی را با امارت قطع، و والی منصوب شده از سوی کابل را مجبور به فرار کرده است.
برخی ناظران اختلاف بر سر عواید معدن زغال سنگ بلخاب را که امارت میخواهد آن را کنترل کند، به عنوان علت واقعی درگیری یاد میکنند.
مهدی اما میگوید که اختلاف او با کابل بر سر حقوق هزارههاست و شکایت دارد که هزارهها تا حد زیادی از اداره طالبان کنار گذاشته شده اند - امری که انکار آن ممکن نیست - و اینکه فقه جعفری مورد تبعیض قرار میگیرد.
در واقع طالبان به دادگاههای اسلامی خود اجازه ندادهاند تا بر مبنای فقه جعفری داوری کنند. حتی در مناطقی که اکثریت جمعیت آن شیعه هستند.
گزارشهایی به نقل از مهدی وجود دارد که در دانشگاه بامیان تدریس فقه جعفری متوقف شده است.
در نهایت آنچه مهم است انگیزه و نیت واقعی مهدی نیست، بلکه این است که مردم چگونه به این ایستادگی او نگاه خواهند کرد. به گفته بزرگان محلی، او در بلخاب محبوب است.
اما اهمیت واقعی ایستادگی او را نگرش دیگران، در فراسویهای بلخاب، تعیین خواهد کرد.
طالبان برای مدتی تنشهای جدی قومی را تجربه کردهاند که مهمترین آن در شمال غرب افغانستان است، همانطور که در گذشته مورد بحث قرار گرفت.
پیروان صلاح الدین ایوبی، که اکثریت طالبان ازبک/ازبیک را تشکیل میدهند، در ماه ژانویه/جنوری به دلیل بازداشت یکی از فرماندهان ارشد ازبک طالبان به نام مخدوم عالم، به جرم اتهامات واهی، شورش کردند.
پس از تصرف کابل، مقامهای امارت چندین شخصیت بلندپایه طالبان ازبک، از جمله عطاالله، فرمانده قول اردوی/سپاه ٢٠٩ در شمال، مولوی ظریف، فرمانده قول اردوی/سپاه ٢٠٧، و نورالدین، والی تخار را برکنار کردند.
برای صلاحالدین سمتهای کوچک پیشنهاد شده بود و از اینرو تا حال از پذیرش این سمتها خودداری کرده است. پیروان صلاحالدین گامهای مشابه را در اینجا میبینند و معتقدند تلاش عمدی برای به حاشیه راندن آنها وجود دارد.
طالبان ازبک خواستار خودمختاری هستند، به ویژه برای ولایتهای اکثراٌ ازبکنشین فاریاب، جوزجان و سرپل. و همچنین در برابر تلاشهای امارت برای جابجایی صدها تن از اعضای جنبش اسلامی ازبکستان و خانواده هایشان از شمال غرب به جایی دور از مرز ازبکستان، ایستادگی کردهاند.
به نظر میرسد که این یک درگیری کلاسیک بین یک دولت متمرکز و بازیگران محلی است که خواستار خودمختاری هستند. هیاتهای طالبان ازبک ابتدا به قندهار سفر کردند تا با هیبتالله، رهبر طالبان دیدار کنند ولی موفق نشدند. سپس به کابل رفتند و در آنجا موفق شدند با ملا یعقوب وزیر دفاع دیدار کنند. یعقوب توانست مخدومعالم را از زندان بیرون بیاورد، اما درخواست طالبان ازبک برای سهم عادلانه در سطح عالی دولت، برآورده نشد.
در زمانی که بحران بلخاب آغاز شد، بحران نهفته میان طالبان ازبک به دلیل دو تحول، دوباره شعلهور شد.
فرمانده پشتون لوای ارتش طالبان در فاریاب، منصور جاوید، تلاش کرد تا یکی از فرماندهان کندک (هنگ) خود را برکنار کند. فرمانده کندک که احسان الله توفان نام دارد، ازبک و وفادار به صلاحالدین است.
توفان از رفتن امتناع کرد و در ١٧ ژوئن/جون، زمانی که جاوید سعی کرد توفان را خلعسلاح کند، درگیری مسلحانه صورت گرفت. ملا فاضل، معاون وزیر دفاع، سعی کرد در حمایت از جاوید مداخله کند. او به فاریاب رفت و صلاحالدین را احضار کرد.
صلاحالدین نزد ملا فاضل نرفت و در عوض به قیصار برگشت. او در قیصار افراد وفادار به خود را بسیج کرد و تهدید کرد که در برابر هرگونه تلاشی برای خلعسلاح طالبان ازبک مقاومت نظامی خواهد کرد.
همزمان، صلاح الدین و فرماندهان طالبان ازبک متحدش، درخواستهای وزارت دفاع برای اعزام صدها نفر به بلخاب را رد کردند. درست زمانی که ارتش در حال آماده شدن برای مداخله علیه مهدی در بلخاب بود.
ملا فاضل که گذشته جنگیدن در برابر افراد (مارشال) عبدالرشید دوستم در دهه ۱۹۹۰ را دارد و به داشتن نفرت از ازبکها مشهور است، با مداخله کابل، فراخوانده شد و مسئله حل نشده باقی ماند. منابع محلی گزارش دادهاند که صلاحالدین با مهدی در بلخاب در تماس است.
طی چند روز گذشته مولوی ظریف (فرمانده سابق سپاه/قول اردوی ارتش) نیز کوهستانات، منطقه محل سکونت خود را که در همسایگی بلخاب قرار دارد، منطقهای خودمختار از امارت اعلام کرد و در حال بسیج افراد خود برای مقاومت در برابر هرگونه تلاش امارت برای برقراری مجدد کنترل است.
تصمیم او به دلیل تلاش وزارت داخله برای تعیین یک ولسوال پشتون صورت گرفت. ظریف کنترل کامل کوهستانات را ندارد، اما طرفداران قابل توجهی در این ولسوالی دارد. موضع او وضعیت را برای کابل پیچیده کرده است. زیرا خطر درگیری مسلحانه در این ولسوالیهای جنوبی ولایت سرپل، پای ازبکهای طرفدار صلاح الدین را به این درگیری میکشاند.
در همین حال، اوضاع برای طالبان حتی در شمال شرق پیچیدهتر میشود، جایی که براساس گزارشها، چند فرمانده طالبان در ولسوالی تگاب بدخشان و خوست و فرنگ بغلان به جبهه مقاومت ملی پیوستهاند.
مهمتر از آن، گزارشهای فزایندهای از نارضایتی رئیس ستاد ارتش، فصیحالدین، قدرتمندترین طالب تاجیک، وجود دارد. او از به حاشیه رانده شدن تدریجی و خالی شدن سمتاش از قدرت واقعی، ناراضی است. نقش رئیس ستاد ارتش روز به روز تشریفاتیتر شده است و تعیینات فرماندهان عمدتا توسط دیگران انجام میشود.
به نظر میرسد که جنگ قدرت در میان طالبان به نقطه بحرانی رسیده است. چنین اصطکاک میان طالبان پشتون و غیرپشتون چیز جدیدی نیست و زمانی شروع شد که طالبان از سال ٢٠٠٨ به شمال افغانستان گسترش یافت.
در آن زمان، طالبان با تقویت طالبان تاجیک و ازبک و واگذاری پستهای کلیدی (خودخوانده) در گروه، در شمال به آنها، موضوع را حل کردند که در نتیجه صلاح الدین فرمانده طالبان در شمال و فصیحالدین در شمال شرق کشور شد.
باید دید که آیا امارات اکنون و در زمان رقابت فزاینده بر سر منابع کمیاب، چنین راه حلی را اتخاذ خواهد کرد یا خیر. امارت، مانند چندین دولت پیشین، «مدل حکومتداری عبدالرحمن» را در پیش گرفته است. مدل عبدالرحمن یگانه شیوه ایجاد یک دولت با ثبات در افغانستان بود که تا جایی کار داده بود.
طالبان قندهاری و شبکه حقانی ممکن است در این باور متحد شوند که میتوانند آن مدل را اجرا و چالش کنونی را مهار کنند. در میانمدت و کوتاهمدت، نتیجه این، یک درگیری خونین خواهد بود که به نظر میرسد امارت از عهده آن برنمیآید.
مطالب مرتبط:
- آیا مشکل سلفیها و طالبان حل میشود؟
- آیا با آغاز بهار افغانستان به طرف جنگ داخلی تازه میرود؟
- جلسه سری با اپوزیسیون در ترکیه؛ آیا پاکستان در حال دور شدن از طالبان است؟
- مشکل 'امارت اسلامی' طالبان با ازبکها چیست؟
- 'امارت اسلامی' طالبان چگونه پلیس میسازد؟
- ناظران میگویند؛ برنامه طالبان برای ایجاد ارتش چیست؟
- آیا طالبان و شاخه خراسان داعش جنگ دیگری را آغاز خواهند کرد؟
- ناظران میگویند؛ ایران اخیرا 'کمک زیادی به پیشروی طالبان کرد اما نگران قدرت شبکه حقانی است'
* آنتونیو جیوستوزی در حال حاضر درباره گروههای جهادی در منطقه تحقیق میکند. او چندین پروژه تحقیقاتی بزرگ را در افغانستان انجام داده است.
کتابهای: طالبان در جنگ (لندن: انتشارات هرست، ۲۰۱۹)، دولت اسلامی خراسان (لندن، هرست ۲۰۱۸) ارتش افغانستان: تاریخچه سیاسی یک نهاد شکننده (لندن، هرست ۲۰۱۶) قرآن، کلاشنیکف و لپتاپ: ظهور شورش نئو طالبان در افغانستان (لندن؛ هرست و نیویورک؛ انتشارات دانشگاه کلمبیا ۲۰۰۷) جنگ، سیاست و جامعه در افغانستان، ۱۹۷۸-۱۹۹۲ (لندن؛ هرست و انتشارات جرج تاون ۲۰۰۰)
- آنتونیو جوستوزی
- استاد دانشگاه کینگز کالج لندن*
مجموعه «ناظران میگویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی فارسی میکوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاهها و افکار طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از موضوعات مختلف ارائه دهد. بدیهی است انتشار این آرا و نقطهنظرها، به معنای تایید آنها نیست.
رسانهها از اختلاف بین مولوی مهدی مجاهد، شناختهشدهترین و ارشدترین فرمانده هزاره طالبان و امارت خبر دادهاند. مهدی به ولسوالی زادگاهش، بلخاب برگشته است. او در آنجا صدها تن از پیروان مسلح خود را بسیج، ارتباطات این ولسوالی را با امارت قطع، و والی منصوب شده از سوی کابل را مجبور به فرار کرده است.
برخی ناظران اختلاف بر سر عواید معدن زغال سنگ بلخاب را که امارت میخواهد آن را کنترل کند، به عنوان علت واقعی درگیری یاد میکنند.
مهدی اما میگوید که اختلاف او با کابل بر سر حقوق هزارههاست و شکایت دارد که هزارهها تا حد زیادی از اداره طالبان کنار گذاشته شده اند - امری که انکار آن ممکن نیست - و اینکه فقه جعفری مورد تبعیض قرار میگیرد.
در واقع طالبان به دادگاههای اسلامی خود اجازه ندادهاند تا بر مبنای فقه جعفری داوری کنند. حتی در مناطقی که اکثریت جمعیت آن شیعه هستند.
گزارشهایی به نقل از مهدی وجود دارد که در دانشگاه بامیان تدریس فقه جعفری متوقف شده است.
در نهایت آنچه مهم است انگیزه و نیت واقعی مهدی نیست، بلکه این است که مردم چگونه به این ایستادگی او نگاه خواهند کرد. به گفته بزرگان محلی، او در بلخاب محبوب است.
اما اهمیت واقعی ایستادگی او را نگرش دیگران، در فراسویهای بلخاب، تعیین خواهد کرد.
طالبان برای مدتی تنشهای جدی قومی را تجربه کردهاند که مهمترین آن در شمال غرب افغانستان است، همانطور که در گذشته مورد بحث قرار گرفت.
پیروان صلاح الدین ایوبی، که اکثریت طالبان ازبک/ازبیک را تشکیل میدهند، در ماه ژانویه/جنوری به دلیل بازداشت یکی از فرماندهان ارشد ازبک طالبان به نام مخدوم عالم، به جرم اتهامات واهی، شورش کردند.
پس از تصرف کابل، مقامهای امارت چندین شخصیت بلندپایه طالبان ازبک، از جمله عطاالله، فرمانده قول اردوی/سپاه ٢٠٩ در شمال، مولوی ظریف، فرمانده قول اردوی/سپاه ٢٠٧، و نورالدین، والی تخار را برکنار کردند.
برای صلاحالدین سمتهای کوچک پیشنهاد شده بود و از اینرو تا حال از پذیرش این سمتها خودداری کرده است. پیروان صلاحالدین گامهای مشابه را در اینجا میبینند و معتقدند تلاش عمدی برای به حاشیه راندن آنها وجود دارد.
طالبان ازبک خواستار خودمختاری هستند، به ویژه برای ولایتهای اکثراٌ ازبکنشین فاریاب، جوزجان و سرپل. و همچنین در برابر تلاشهای امارت برای جابجایی صدها تن از اعضای جنبش اسلامی ازبکستان و خانواده هایشان از شمال غرب به جایی دور از مرز ازبکستان، ایستادگی کردهاند.
به نظر میرسد که این یک درگیری کلاسیک بین یک دولت متمرکز و بازیگران محلی است که خواستار خودمختاری هستند. هیاتهای طالبان ازبک ابتدا به قندهار سفر کردند تا با هیبتالله، رهبر طالبان دیدار کنند ولی موفق نشدند. سپس به کابل رفتند و در آنجا موفق شدند با ملا یعقوب وزیر دفاع دیدار کنند. یعقوب توانست مخدومعالم را از زندان بیرون بیاورد، اما درخواست طالبان ازبک برای سهم عادلانه در سطح عالی دولت، برآورده نشد.
در زمانی که بحران بلخاب آغاز شد، بحران نهفته میان طالبان ازبک به دلیل دو تحول، دوباره شعلهور شد.
فرمانده پشتون لوای ارتش طالبان در فاریاب، منصور جاوید، تلاش کرد تا یکی از فرماندهان کندک (هنگ) خود را برکنار کند. فرمانده کندک که احسان الله توفان نام دارد، ازبک و وفادار به صلاحالدین است.
توفان از رفتن امتناع کرد و در ١٧ ژوئن/جون، زمانی که جاوید سعی کرد توفان را خلعسلاح کند، درگیری مسلحانه صورت گرفت. ملا فاضل، معاون وزیر دفاع، سعی کرد در حمایت از جاوید مداخله کند. او به فاریاب رفت و صلاحالدین را احضار کرد.
صلاحالدین نزد ملا فاضل نرفت و در عوض به قیصار برگشت. او در قیصار افراد وفادار به خود را بسیج کرد و تهدید کرد که در برابر هرگونه تلاشی برای خلعسلاح طالبان ازبک مقاومت نظامی خواهد کرد.
همزمان، صلاح الدین و فرماندهان طالبان ازبک متحدش، درخواستهای وزارت دفاع برای اعزام صدها نفر به بلخاب را رد کردند. درست زمانی که ارتش در حال آماده شدن برای مداخله علیه مهدی در بلخاب بود.
ملا فاضل که گذشته جنگیدن در برابر افراد (مارشال) عبدالرشید دوستم در دهه ۱۹۹۰ را دارد و به داشتن نفرت از ازبکها مشهور است، با مداخله کابل، فراخوانده شد و مسئله حل نشده باقی ماند. منابع محلی گزارش دادهاند که صلاحالدین با مهدی در بلخاب در تماس است.
طی چند روز گذشته مولوی ظریف (فرمانده سابق سپاه/قول اردوی ارتش) نیز کوهستانات، منطقه محل سکونت خود را که در همسایگی بلخاب قرار دارد، منطقهای خودمختار از امارت اعلام کرد و در حال بسیج افراد خود برای مقاومت در برابر هرگونه تلاش امارت برای برقراری مجدد کنترل است.
تصمیم او به دلیل تلاش وزارت داخله برای تعیین یک ولسوال پشتون صورت گرفت. ظریف کنترل کامل کوهستانات را ندارد، اما طرفداران قابل توجهی در این ولسوالی دارد. موضع او وضعیت را برای کابل پیچیده کرده است. زیرا خطر درگیری مسلحانه در این ولسوالیهای جنوبی ولایت سرپل، پای ازبکهای طرفدار صلاح الدین را به این درگیری میکشاند.
در همین حال، اوضاع برای طالبان حتی در شمال شرق پیچیدهتر میشود، جایی که براساس گزارشها، چند فرمانده طالبان در ولسوالی تگاب بدخشان و خوست و فرنگ بغلان به جبهه مقاومت ملی پیوستهاند.
مهمتر از آن، گزارشهای فزایندهای از نارضایتی رئیس ستاد ارتش، فصیحالدین، قدرتمندترین طالب تاجیک، وجود دارد. او از به حاشیه رانده شدن تدریجی و خالی شدن سمتاش از قدرت واقعی، ناراضی است. نقش رئیس ستاد ارتش روز به روز تشریفاتیتر شده است و تعیینات فرماندهان عمدتا توسط دیگران انجام میشود.
به نظر میرسد که جنگ قدرت در میان طالبان به نقطه بحرانی رسیده است. چنین اصطکاک میان طالبان پشتون و غیرپشتون چیز جدیدی نیست و زمانی شروع شد که طالبان از سال ٢٠٠٨ به شمال افغانستان گسترش یافت.
در آن زمان، طالبان با تقویت طالبان تاجیک و ازبک و واگذاری پستهای کلیدی (خودخوانده) در گروه، در شمال به آنها، موضوع را حل کردند که در نتیجه صلاح الدین فرمانده طالبان در شمال و فصیحالدین در شمال شرق کشور شد.
باید دید که آیا امارات اکنون و در زمان رقابت فزاینده بر سر منابع کمیاب، چنین راه حلی را اتخاذ خواهد کرد یا خیر. امارت، مانند چندین دولت پیشین، «مدل حکومتداری عبدالرحمن» را در پیش گرفته است. مدل عبدالرحمن یگانه شیوه ایجاد یک دولت با ثبات در افغانستان بود که تا جایی کار داده بود.
طالبان قندهاری و شبکه حقانی ممکن است در این باور متحد شوند که میتوانند آن مدل را اجرا و چالش کنونی را مهار کنند. در میانمدت و کوتاهمدت، نتیجه این، یک درگیری خونین خواهد بود که به نظر میرسد امارت از عهده آن برنمیآید.
مطالب مرتبط:
- آیا مشکل سلفیها و طالبان حل میشود؟
- آیا با آغاز بهار افغانستان به طرف جنگ داخلی تازه میرود؟
- جلسه سری با اپوزیسیون در ترکیه؛ آیا پاکستان در حال دور شدن از طالبان است؟
- مشکل 'امارت اسلامی' طالبان با ازبکها چیست؟
- 'امارت اسلامی' طالبان چگونه پلیس میسازد؟
- ناظران میگویند؛ برنامه طالبان برای ایجاد ارتش چیست؟
- آیا طالبان و شاخه خراسان داعش جنگ دیگری را آغاز خواهند کرد؟
- ناظران میگویند؛ ایران اخیرا 'کمک زیادی به پیشروی طالبان کرد اما نگران قدرت شبکه حقانی است'
* آنتونیو جیوستوزی در حال حاضر درباره گروههای جهادی در منطقه تحقیق میکند. او چندین پروژه تحقیقاتی بزرگ را در افغانستان انجام داده است.
کتابهای: طالبان در جنگ (لندن: انتشارات هرست، ۲۰۱۹)، دولت اسلامی خراسان (لندن، هرست ۲۰۱۸) ارتش افغانستان: تاریخچه سیاسی یک نهاد شکننده (لندن، هرست ۲۰۱۶) قرآن، کلاشنیکف و لپتاپ: ظهور شورش نئو طالبان در افغانستان (لندن؛ هرست و نیویورک؛ انتشارات دانشگاه کلمبیا ۲۰۰۷) جنگ، سیاست و جامعه در افغانستان، ۱۹۷۸-۱۹۹۲ (لندن؛ هرست و انتشارات جرج تاون ۲۰۰۰)
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: اختلاف مولوی مهدی و طالبان بر سر چیست؟