وقتی مهندسی فیلم تماشاگر را آزار میدهد/ نکتهای از سینمای فرهادی
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، در هشتمین نوبت از پاتوق فیلم کوتاه، فیلمهایکوتاه داستانی «لئو» بهکارگردانی معین روحالامینی، «بیخوابی» به کارگردانی رضا جمالی، «فصل انگور» به کارگردانی بهروز خرم و انیمیشن کوتاه «درخت ترش» بهکارگردانی اکبر ترابپور به نمایش درآمد و با حضور آرش خوشخو بهعنوان منتقد مهمان مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این جلسه، معین روحالامینی کارگردان «لئو» درباره اثرش توضیح داد: ایده فیلم از ترکیب یک قصه واقعی که شنیده بودم و قصهای که خودم درباره مهاجرت داشتم، برآمد. فیلم در کاشان فیلمبرداری شده و بازیگران آن عربزبان هستند؛ ما ۴-۵ ماه با بازیگران کار کردیم تا بازیگر دیگرمان هم زبان عربی را با لهجه درست یاد بگیرد.
این کارگردان جوان همچنین با اشاره به سادگی و غیرنمایشی بودن «لئو» گفت: من هنگام دکوپاژ این فیلم دنبال این نبودم که کارگردانی آن دیده شود. وقتی دیدم بازیگرم به این خوبی میتواند مخاطب را جذب کند از کات دادن هم منصرف شدم و کار را سکانس پلان گرفتم. فکر کردم که به این صورت ما هم میتوانیم مثل این کودکان از نمایی به نمایی دیگر مهاجرت کنیم.
روحالامینی افزود: اساساً دنبال قصههایی که مناسب فیلم بلند هستند و تبدیل آنها به فیلم کوتاه نمیروم.
«لئو»؛ همجواری رؤیا و واقعیت
در ادامه آرش خوشخو در رابطه با «لئو» گفت: داستان این فیلم همجواری رؤیا و واقعیت است که در فیلمهای هالیوود بسیار دیدهایم؛ مثل فیلم خوب دسیکا «معجزه در میلان» (۱۹۵۳) که همنشینی رؤیا و واقعیت را نشان میدهد. این مضمون بسیار جذابی است که «لئو» با همین بضاعت کم و زمان کم به خوبی از پس ارائه آن برآمده است. در «لئو» این همجواری رویا و واقعیت میان «واقعیت سخت داستان» و «کودکی که در میان آن واقعیت سخت در حال انجام کاری برآمده از رویایش برای کودکی دیگر است»، اتفاق میافتد.
این منتقد سینما اضافه کرد: نکته بعدی توجه و وسواس فراوان کارگردان در پرداخت جزئیات در این فیلم علیرغم کوتاه بودن آن است. مثل چادرهای کمپ که در پسزمینه میبینیم و چند دختربچهای که آنجا مشغول بازی هستند. همین جزئیات این فیلم را قابل باور و مطلوب میکند. همین کمپ را در فیلم خوشههای خشم به یاد بیاورید یا حتی در فیلمهای هالیوودی قدیمی مثلاً یک کافه است، قهرمان در حال صحبت است و در پسزمینه یک آقا و یک خانمی نشستهاند و به شدت با هم بحث میکنند در حالی که در تصویر اصلی اصلاً به چشم نمیآیند و فقط سایهای از آنها میبینیم. این جزئیات هستند که فیلم را باورپذیر میکنند. این عنصر بارز در «لئو» آن را قابل پذیرش و در کنار سایر نقاط مثبت، به فیلمی خوب تبدیل کرده است. در مجموع به نظر من روح الامینی باید در فیلم بعدیاش از این امر هم فراتر برود.
موقعیتهای خاص مهندسی شده در «بیخوابی»
فیلم کوتاه «بیخوابی» ساخته رضا جمالی دومین اثری بود که منتقد مدعو، در غیاب کارگردان، آن را مورد نقد قرار داد.
خوشخو گفت: فیلم، شبیه «پنجره رو به حیاط» هیچکاک است. همان کار با موسیقی، پنجرهها و همسایهها، اما در یک خانه فقیرانه. ولی در «بیخوابی» ملات کار ضعیف است و تماشاگر را متقاعد نمیکند. هم دختری که نمیتواند بخوابد عجیب است، هم خانه روبهرویی که دائم در حال پخش و ضبط نوار است و در کنار هم قرار گرفتن همه اینها، مهندسی شدن و تصنعی بودن داستان را در پی دارد که از حد توقع بیننده بیشتر است و توان بصری این کارگردان مهربان، مردمدوست و دارای نگاه تصویری، هرز میرود.
این منتقد سینما ادامه داد: ملات مورد نیاز این فیلم، داستان آن است که خیلی تصنعی است و موقعیتهای خاص مهندسی شده کنار هم قرار گرفتهاند مثل «فروشنده» اصغر فرهادی که تماشاگر با خود میگوید مگر میشود این همه پارامتر کنار هم قرار بگیرند تا این داستان شکل بگیرد. ولی در اثر فرهادی چیدمان فراگیر است و به روشی این کار را انجام میدهد که این موارد زیاد ذهن تماشاگر را اذیت نمیکند ولی در «بیخوابی» این مهندسی خیلی بیش از حد لزوم اتفاق افتاده و تماشاگر را آزار میدهد.
رابطه به تنهایی فیلم را پیش نمیبرد
در ادامه جلسه فیلم «فصل انگور» مورد نقد و تحلیل قرار گرفت.
آرش خوشخو درباره «فصل انگور» توضیح داد: از نظر من در بین این ۴ فیلم، «فصل انگور» یک سر و گردن بالاتر بود. فیلم درباره رابطه است و در ایران معمولاً این دست فیلمها جزو فیلمهای جذاب هستند. فیلمنامه این فیلم متاثر از داستانهایی است که اصطلاحاً با عنوان «داستانهای ملال» شناخته میشوند.
وی ادامه داد: خوب است اشاره کنم که فیلمهای فرهادی هم درباره رابطه است ولی او آنقدر نویسنده و کارگردان باهوشی است که میداند رابطه به تنهایی فیلم را پیش نمیبرد بنابراین همیشه در آثارش یک معما وارد میکند و بحث رابطه در پس زمینه موتورِ معما قرار میگیرد.
«درخت ترش؛ معمول و با سلیقه
خوشخو در پایان به اختصار به «درخت ترش» اثر اکبر ترابپور نیز پرداخت و گفت: «درخت ترش» یک انیمیشن کلاسیک است که در زمره آثاری که در جانبداری از کودک و زندگی در برابر جنگ و سربازها، نارنجکها و توپها ساخته میشوند، قرار میگیرد. به لحاظ ساخت اثر معمول و با سلیقهای است که برای من نکته خاصی نداشت؛ این شاید به دلیل تخصص کم من در زمینه انیمیشن باشد.
منبع خبر: خبرگزاری مهر
اخبار مرتبط: وقتی مهندسی فیلم تماشاگر را آزار میدهد/ نکتهای از سینمای فرهادی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران