حاج آقا «کریستین» ، روحانی فوتبالیست با «قیچی برگردان هایی در حد لالیگا»

حجت الاسلام علی هاشمی، یکی از هزاران مبلّغ هجرت است که پس از دوران تحصیل تا سطح دو حوزه در مدرسه علمیه، اعتقاد داشته که همه طلاب، نه می شود و نباید فقط مسیر مرجعیت و اجتهاد را طی کنند و راه های هدایت مردم زیاد است، لذا مسیر تبلیغ دین و مبلّغ شدن را در حوزه علمیه پیش می گیرد.

این طلبه و روحانی جوان اما با انگیزه، متولد ۱۳۶۴ و اهل چمگردان شهرستان لنجان اصفهان است که در سال ۸۸ در حوزه علمیه اصفهان، معمم می شود و رسما کار تبلیغی خود را در سال ۹۲ آغاز می کند و امسال براساس تلاش صورت گرفته در بین مبلغین سازمان تبلیغات اسلامی در قالب «مهرواره اوج» موفق به کسب رتبه برتر کشوری می شود.

چندی قبل برنامه بدون تعارف خبر۲۰:۳۰ مصاحبه ای با این روحانی تحت عنوان «امید محرومان» داشت که این بهانه ای شد تا به گفت‌وگوی صمیمی با این روحانی بنشینیم.

توضیح بدهید که دلیل معروفیت و مشهوریت شما در فضای مجازی از کجا آغاز شد؟

فوتبالم خیلی خوب بود، یعنی در دوره دبیرستان از ظهر که از مدرسه می آمدم، یکسره شروع به فوتبال می کردم.

یک روز در مسیر تبلیغی خودم در شهرستان سده لنجان، به مدرسه ای رفتم تا برای دانش آموزان هنرستان کار و دانش سخنرانی کنم، در این تفکر بودم که چه بگویم و چگونه بگویم، در حقیقت ما ابزار را داشتیم، اما حواسمان به این ابزار نبود، دو تیم دانش آموزی در حال بازی فوتبال در حیات مدرسه بودند، بازی دوستانه بود، با اصرار برای بازی به زمین رفتم، بازی جانانه ای کردم و تیمی که عقب افتاده بود با گلها و پاس گلهای من برنده شد، فردای آن روز دیدم کلیپ های بازی من و قیچی برگردان هایی که زده بودم را در فضای مجازی گذاشتند و یک به یک در پیج ها پخش می شود و به قولی تا فیفا رفته است.

در شهرستان به چه چیزی معروف هستید؟

به حاج آقا (کریستین)، چون فوتبال خوب بازی می کنم و قیچی برگردان هایی در حد لالیگا می زنم.

چه استفاده ای ازاین شهرت کردید؟

همین موضوع باعث ایجاد صمیمیت و همدلی دانش آموزان با من شد، لذا با خودم گفتم باید وارد کار دانش آموزی شوم، برنامه ریزی نمودم و از صبح ساعت ۸ هر روز شروع به رفتن به مدارس ناحیه تبلیغی خود می کردم و تا ظهر و بعد از ظهر ساعت ۵ و نیم به منزل بر می گشتم.

تمام مدارس شهرستان را کلاس به کلاس رفتم و با ۱۵ هزار دانش آموز ارتباط برقرار کردم، به نحوی که نوجوانان و جوانان در مدارس آموزش و پرورش، به میل و رغبت پیش من می آمدند و گرفتاری ها و مشکلات خود را می گفتند.

چطور مردم شهرستان را همراه خود کردید تا وارد مسیر دین شوند؟

از مسجد محل شروع کردم، در ابتدا که قصد داشتم برای تبلیغ به این مسجد اعزام شوم، همه می گفتند هیچ کس جرأت ندارد طرف آن مسجد برود، می گفتند اگر بروید کارت تمام است، پول نمی دهند و اوضاع خوب نیست، حتی مردم منطقه تو را بیرون می کنند، اما با اتکا به خداوند، به هر حال شروع کردم، من کشاورز زاده هستم، لذا در اولین اقدامم به سراغ کشاورزان منطقه رفتم و هر روز برای کمک در امر کشت و کار کنار اراضی زراعی حاضر می‌شدم، یک به یک با کشاورزان حرف و جریب به جریب به کشاورزان سر می زدم.

در همان ابتدای کار، یک صفحه مجازی هم ایجاد کردم و به هر کشاورزی که کمک می کردم یک عکس یادگاری هم با آن کشاورز در صفحه شخصیم می گذاشتم.

طولی نکشید که به این روش تمام کشاورزان آن محله را سر زدم، تمام زمین های کشاورزی آن محله را در مدت یک ماه رفتم و سپس یک به یک خانه هایشان را سر می زدم و اگر بگویم بچه ها، نوه ها و نتیجه های آنها را می شناسم دروغ نگفته ام و هر جا می رفتم عکس در صفحه مجازی خودم می گذاشتم.

بیشتر بخوانید:

• پاسخ فوتبالی قاطع امام (ره) به امثال حسن عباسی