هفته فرهنگ و هنر؛ تئاتر در گرو قاف و کاف، راهیان محکمه، پیشمرگه یا پیش شماره

هفته فرهنگ و هنر؛ تئاتر در گرو قاف و كاف، راهیان محکمه، پیشمرگه یا پیش شماره
بی بی سی فارسی
هفته فرهنگ و هنر؛ تئاتر در گرو قاف و كاف، راهیان محکمه، پیشمرگه یا پیش شماره
  • مسعود بهنود
  • روزنامه نگار
۶ ساعت پیش

هفته اول تابستان روز جهانی بوسه بود و روز جهانی قلم، کم بود روز جهانی شکلات هم بدان اضافه شد. اما بوسه ممنوع و حتی راهی دادگاه شد، پس شکلات به ذایقه‌ها چندان خوش نیامد. اما روز قلم، قلم، قلم که هر چه کردیم جوابی از آن باز نیامد. مصادف شد با دستگیری. پیش از آن انتشار روزنامه هم میهن، امیدی در دل‌ها کاشت. و تاکنون۳ پیش شماره ساخته است. روزنامه‌نگاران قدیمی به پیش شماره می‌گفتند پیشمرگ.

هفته اول تابستان، تا بخواهی اخطار داشت و نهیب. هرگوشه، چه میانه اخبار جدی صدا و سیما، چه در هزالی شبکه‌های مجازی وقتی گفتگو درباره حجاب بود. سرانجام معلوم نشد که نوجوانان شیرازی چنین وحشت آفریدند یا هنرمندان که یکباره وجود و حضورشان، دوزخ را پرده برداشت.

تا زمانی که فرصت این نوشتار هست. مصطفی تاج‌زاده، محمد رسول‌اف، مصطفی آل‌احمد رفته‌اند به جایی که «چاردیوار»ش خواند شاملو.

همه می‌پرسند این همه ناتوانی در پرداخت حقوق معلمان و کارگران، این همه گرانی همه گیر به بهانه تحریم‌ها و نداری‌ها، چطور خرید ماشین‌های پرهیبت و ترساننده برای گشت‌های ارشاد و نظارت این همه براق و تازه آمده‌اند.

تا هفته اول تابستان به سر رسد، خیلی از سخنوران اشعاری سرودند و یا قطعه‌هایی در صفحات خود نوشتند و یادآور شدند که تابستان رسیده، مبادا آب و برق اوین قطع شود. بنا به گفته با سابقه‌ها، تابستان برای زنان در محبس- نرگس محمدی، نسرین ستوده و…ـ سخت است بی‌نهایت.

منبع تصویر، Heidar, hadi

توضیح تصویر،

گشت ارشاد، طرح قدیمی است و متعلق به زمانی که ماشین های بزرگ و نو هنوز وارد صحنه نشده بود

«نقشه کلانتری»

در مقدمه دستگیری‌ها و بندها و دربندها، گمانه‌زنی‌هایی به مطبوعات راه یافت.

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بی‌بی‌سی

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

پادکست

پایان پادکست

شرق در گزارشی از تندروی‌های دولت فعلی و از میان رفتن اعتماد بین مسئولان و هنرمندان نوشته: انگار که اراده‌ای وجود دارد تا به قول معروف هنرمندان را سر جای خودشان بنشانند. به نظر می‌رســد شاهد تنش‌های بیشتری خواهیم بود. فکر می‌کنم جامعه فرهنگ و هنر تا حالا با مدارا با این تغییر و تحولات مدیریتی و رویکردی مواجه بوده ولی این مدارا از ســر ترس و منفعت‌طلبی نبوده است. در حقیقت سعی می‌کنند خردمندانه فرصت بدهند تا مســئولانی که به تازگی مستقر شده‌اند، به فضا مسلط شوند. برخی از آنها تجربه کار در این فضا و تعامل با هنرمندان را نداشــتند.

در این گزارش آمده: باید مسئولان متوجه باشند متأسفانه برخوردهایی که ممکن اســت با یک کار یا شــخص خاص اتفاق بیفتد، وقتی این برداشــت را ایجاد کند که پشت آن نقشــه کلانتری برای برخورد با هنرمنــدان حوزه فرهنگ و هنر وجــود دارد، واکنش‌ها هم متفاوت خواهد بود. به یقین هیچکدام از این اتفاق‌هایی که درحال رخ دادن اســت، نه به صلاح حوزه فرهنگ و هنر اســت و نــه به نفع دولت مســتقر یا حتی دســتگاه‌های نظارتی که برخی اوقــات در امور دخالت می‌کنند.

اظهارنظرها در مورد حجاب هم ادامه داشت.

از جمله امام جمعه یاسوج گفت: در شهری مانند یاسوج یک لباس و یک مانتو مناسب را به راحتی نمی‌توان پیدا کرد. زن‌های بد پوشش باید هزینه سنگینی را بپردازند تا دست از چنین کارهایی بردارند.

رییس کل بانک مرکزی در نشست هم‌اندیشی عفاف و حجاب گفت: دستورالعمل‌هایی از سوی ستاد امر به معروف را به شبکه بانکی کشور اعلام کرده‌ام، اما این فقط مقدمه کار است.

سپاه قم از طرح نظارت بر قهوه خانه‌ها و کافه‌های پر آسیب، توسط پلیس اماکن و جبهه امر به معروف و نهی از منکر قرارگاه ثارالله خبر داد و نوشت، دو قهوه‌خانه‌ به دلیل «اختلاط دختر و پسر و کشف حجاب» پلمب و صاحبان این اماکن به اداره اماکن ناجا احضار شدند

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت که وزارتخانه تحت مدیریت او در این دولت برنامه‌هایی در راستای ارتقاء موضوعاتی از جمله «حجاب و عفاف، نهضت بازگشت به مساجد و مدل و لباس» تدوین کرده که برخی از آنان در حال اجرا است.

فرشاد مومنی استاد اقتصاد هم در این زمینه گفت: «ای کاش در یک نظام تصمیم‌گیری که بخش بزرگی از آن لباس روحانیت دارند، از دریچه تخصص خود به این ماجرا نگاه کنند نمی‌بینید جامعه دچار چه تحولاتی شده است؟ نمی‌بینید که بر سر خود و جامعه چه آورده‌اید؟»

احمد خاتمی،‌ امام جمعه تهران هم گفت: حجاب اجباری، واژه‌ای غلط و برای تخریب حجاب است، حجاب باید به عنوان واجب شرعی رعایت شود. خیلی از بی‌حجاب‌ها زن و بچه همین دزدها هستند. بی‌حجاب‌ها کدام را می‌پسندند: تاریخ قرآن یا تاریخ رضا شاه را؟

منبع تصویر، Sales gallery

توضیح تصویر،

اثری از سعید امکانی

«برزخ نقاشی در من پایان‌ناپذیر است»

مریم اموسا روزنامه‌نویس و هنرمند، در مقدمه مصاحبه‌ای با سعید امکانی نقاش و طراح نوشته امکانی، نقاش و طراح قریب به ۳۰سال است که با نقاشی نفس می‌کشد. زندگی می‌کند و نور و امید را به دنیا تزریق می‌کند. او با اینکه در نمایشگاه اخیرش تصویری که از ظلمی که به زن فارغ از جنسیتش به عنوان انسان شده، حرف می‌زند؛ اما باز هم این پرسش را با مخاطب آگاهانه یا ناآگاهانه در میان می‌گذارد که آیا می‌توان نقطه پایانی برای رنج‌های بشر متصور شد؟

امکانی که نمایشگاه آثارش در گالری ثالث برپا بود در پاسخ این سوال که چه شد که شما در مجموعه اخیرتان به زن و زندگی او پرداخته‌اید؟ گفته است: به عنوان یک هنرمند همواره سوژه‌ای را انتخاب می‌کنم و در مورد آن پژوهش می‌کنم و در مجموعه اخیرم زن سوژه اصلی است. از نظر من زن موجود شگفت‌انگیزی است و این سوژه به تنهایی و فارغ از حواشی آن نیاز به مطالعه بسیار دارد. کار هنری جزو زندگی هنرمند است. من هرگز برای کارم سوال طرح نمی‌کنم. کارم را تمام می‌کنم و مثل یک بیننده آن را می‌بینم و بررسی می‌کنم. جدای از اینکه از ابتدا می‌دانم چه می‌خواهم، هرگز شاخ و برگ فلسفی به کار نمی‌دهم. نقاشی زندگی من می‌شود.

پرسش بعدی مریم آموسا این است که «چه کارهایی انجام می‌دهید تا بستر خلق ایده‌های‌تان فراهم شود؟» پاسخ این جاست که: نمی‌خواهم بیننده را فریب بدهم. بیننده را وادار می‌کنم وارد نقاشی من شود و خواسته یا ناخواسته این اتفاق می‌افتد. چیزی به نام پوشش از قدیم بوده و همچنان ادامه خواهد داشت. ادراک نقاشانه و آنچه می‌پوشانم، چیزی است که دیگران ولع دیدنش را دارند. نقاشی من گاهی فاش کردن و هویدا ساختن است و گاه پوشاندن آنچه نباید. پوشیدگی گاهی برهنه ساختن وجود خود درد است و این برای زمان خاصی نیست. از گذشته می‌آید و تا آینده می‌رود بی‌هیچ زمان و مکانی. برای جا و زمان مشخصی نیست. نقاشی را بدون نقطه می‌گذارم که پایانی نداشته باشد.

منبع تصویر، tiwal

توضیح تصویر،

نمایش تک نفره و ناکام خونین زار

کارنامه «عدالت فرهنگی»

گاهی خبر به موقع می‌رسد: نمایش رابینسون کروزو به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی در شهر قم ، بعد از یک شب اجرا متوقف شد. سعید برجعلی، بازیگر و دستیار کارگردان نمایش نیز همان زمان درباره دلایل شورای نظارت برای توقیف نمایش توضیح داد: «به ما گفته شد این نمایش به دلیل حجاب تماشاگران و نیز رنگ چتری که جزو آکسسوار کار بود، توقیف است.» البته نمایش «رابینسون کروزو» سال ۹۳ بدون هیچ مشکلی در سالن مهر تهران روی صحنه رفت، در سال ۹۶ با حضور هنرجویان جوان در تبریز اجرا شد و سپس از جشنواره‌ای در بوسنی جایزه پیام صلح‌دوستی گرفت.

بابک احمدی گزارشی - نه چندان کامل ـ از مجموع توقیف‌ها و توقف‌ها در فصل بهار فراهم آورده از ممنوع‌الکار شدن همایون غنی‌زاده بعد از افشای ماجرای لغو اجرای نمایش «چاه بازکن» تا بازبینی‌های جدید. اسفندماه خبرگزاری ایسنا از یک تماس نامتعارف پرده‌ برداشته بود: «شورای نظارت و ارزشیابی وقت در اقدامی بی‌سابقه از رسانه‌ها خواست تا خبر اجرای نمایش همایون غنی‌زاده را از خروجی خود بردارند. پیش از آن، نمایش «خاک سفید» هم به دستور شورای نظارت و ارزشیابی در جریان جشنواره تئاتر فجر توقیف شد».

«خونین‌زار» نمایشی تک‌پرسوناژ با ایفای نقش نسیم ادبی نمونه دیگری بود که چند شب بعد از آغاز چهارمین دور اجراهایش متوقف شد. کارگردان این اثر نمایشی اعلام کرد: «از آنجا که نمایش ۹ بار بازبینی شده، دیگر بازبینی نخواهد رفت.» خونین‌زار پس از تحمل صدمات جبران‌ناپذیر مادی و معنوی دوباره از اداره کل مجوز اجرا گرفت ولی بعد از یک شب باز به محاق توقیف رفت.

گزارش روزنامه اعتماد نشان داده: بعد از «خونین‌زار» قرعه به نام نمایش «مخاطب» تجربه اخیر جابر رمضانی رسید. نمایشی که اواخر اردیبهشت‌ماه اجرای خود را در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر آغاز کرد و پیش از تعطیلات، به مدت چند شب توقیف شد. اعضای گروه اجرایی درباره دلایل این توقف سخنی نگفتند اما «رییس شورای سیاست‌گذاری تماشاخانه ایرانشهر» اعلام کرد که رییس اداره کل هنرهای نمایشی طی نامه‌ای، خواستار توقف اجرای نمایش شده است.

«دختران بابا آنتون» اجرای دیگری بود که پس از «مخاطب» با حکم توقیف مواجه شد.

در آغاز تابستان نمایش «شب شک» که سه دور اجرای خود را در تالار «مولوی» و سالن «شهرزاد» پشت ‌سر گذاشته بود، بعد از یک شب اجرا به دستور اداره کل هنرهای نمایشی توقیف شد. تمام نشانه‌ها به حضور نوید محمدزاده (تهیه‌کننده) اشاره داشت. شد بدون توضیحی درباره احتمال برخورد بوسه در میدان فستیوال کن، آن هم در نزدیکی روز جهانی بوسه. کارگردان نمایش «شب شک» نیز چندساعت بعد تایید کرد به آنها گفته شده است که می‌توانند با حذف نام تهیه‌کننده بار دیگر به صحنه بازگردند.

خلاصه این که عملکرد اداره کل هنرهای نمایشی در همین مدت، نوید سالی نکو داده که از بهارش پیداست. به این اعتبار اداره کل هنرهای نمایشی دولت فعلی را می‌توان رکورددار و صاحب سبک در انواع توقیف دانست. عملکردی سراسر متناقض با کلیدواژه «عدالت فرهنگی» جاری در شعار دولتمردان.

منبع تصویر، Ruters

توضیح تصویر،

برادران لیلا روی فرش قرمز کن

«کارگردان را فلک کنید، نه توقیف»

فیلم برادران لیلا به نظر می‌رسید در جشنواره امسال کن در بالاترین مراتب بنشیند اما چنان نشد که تصورش می‌رفت، در تصادم با فیلمی دیگر با سوژه‌ای دردناک‌تر و خونین‌تر، مرتبه اول را از سعید روستایی و بازیگرانش گرفت، گرچه تشویق جامعه سینمایی اروپا و برخورد تحسین آمیزجشنواره‌های دیگر، موفقیتی بر موفقیت‌های روستایی افزود. اما چه کسی تصور می‌کرد که فیلم در سرزمین اصلی، با بی‌مهری حکومت روبرو شود، و حتی تهدید به مجازات های بزرگ.

امیرفرض‌اللهی در مقاله‌ای در اعتماد با تیتر «سعید روستایی را فلک کنید، توقیف افاقه نمی کند» دست بر نقطه درد گذاشت و نوشت «نمی‌توان فیلمی که با مجوز ساخته شده و در جشنواره‌ها درخشیده و تشکل منتقدان سینمای دنیا [فیلپر‌شی] تحسینش کرده‌اند، به محاق توقیف بُرده شود. یا سازنده فیلم تحت فشار قرار گیرد. این رفتارها و گفتارها در شأن سینمای ایران نیست که اعتبارش در دنیا به واسطه پرداختن به موضوعات اجتماعی و دغدغه‌مند بوده و هست.

نویسنده یادآور شده: امکان دارد چنین بی‌مهری‌هایی سعید روستایی را به رفتن و خارج شدن از ریل سینمای ایران هدایت کند. اما امثال او نباید با این رویکردهای سلبی و دافعه‌آمیز نامیده شده و فنرش در رود یا از میدان به در شود؛ اتفاقی که برای عبدالرضا کاهانی، بهمن قبادی خیلی‌ قبل‌ترها سهراب شهید‌ثالث، پرویز کیمیاوی، امیر نادری، عالیجناب بهرام بیضایی افتاد.

در ادامه این مقاله آمده: تجربه تاریخی در سینمای ایران ثابت کرده است که هیچ فیلم شاخصی قابل توقیف نیست حتی اگر اتفاقاتی باعث ناراحتی مدیران شود و برای تنبیه فیلمساز مجبور شوند اثرشان را توقیف کنند... شاید فلک کردن فیلمساز بیشتر او را متنبه کند تا توقیف فیلمش. آری با خوانش تاریخ بیشتر متوجه می‌شویم شاید بتوان زندگی را بر هنرمندی ناکام کرد اما قامت بلند اثرش را نمی‌توان ندیده گرفت.

روستایی خود همان اول کار اعلام داشت که به دستورات سانسور تن نمی‌دهد و حاضر به تغییر نیست و توقیف فیلم را ترجیح می‌دهد.

منبع تصویر، tiwal

توضیح تصویر،

پوستر یک اجرای دیگر

رومئو و ژولیت در تهران

استاد اسکویی زمانی گفته بود شاید در ایران پنجاه باری نمایش رومیو و ژولیت اثر جاودانی ویلیام شکسپیر در روی صحنه ظاهر شده باشد. همه بزرگان نمایش روزگاری این نمایش را اجرا کرده‌اند. گفته شده است که در زمان‌های دور هفتاد سال قبل، نمایش همراه خود موسیقی زنده هم داشته است.

از مجموع آن چه گفته و شنیده شده یکی این است که ترجمه تازه رومئو و ژولیت توسط باقر سروش صورت گرفته و در ماه‌های گذشته چند کارگردان هم راضی شدند که آن نمایش را اجرا کنند. اما سرانجام شهروز دل افکار، موفق شد که نمایشنامه را به دست گیرد

اما تئاترروها به یاد دارند همین نمایش را با بازنویسی محمد چرمشیر، با عنوان دیابولیک رومئو و ژولیت به کارگردانی آتیلا پسیانی بر صحنه نشست، در عمل بازیگران اصلی نوید محمدزاده و ستاره پسیانی بر دل‌ها نشستند. طرفه آن که در آن اجرای چهار سال قبل و اجرای فعلی که تفاوت عمده‌ای با گذشته دارد، موسیقی مفصل و روح بخشی به کار گرفته شد. می‌توان گفت در اجرای آخرین و اجرای فعلی با نوشتار باقر سروش هم موسیقی جایی داشت. در عمل نیز از عهده برآمدند.

در صحنه اجرای تازه که در تالار محراب با موسیقی زنده و نوازندگان کامل همراه بود، روح بخشی موزیک هم اثر می‌گذاشت. چندان که بازیگران که ۳۷ نفر هستند، با بازیگر خردسال: ویانا احمدی و گروه موسیقی و نوازندگان.

در میان واکنش تماشاگران بردیا ثابت بردیوار تیوال نوشت: ابتکار و خلاقیت نویسنده و کارگردان درخور توجه است و نشان از ربط عینیست که با اخلاقیات و فرهنگ ما مردم در زمان شکسپیر خوانایی دارد و به نظر فقط ظاهرا به روز شده‌ایم. تحصیلات و مدرک دانشگاهی داریم اما فرهنگ کهنه‌پرستی و خرافه‌گویی را نتوانستیم زدوده کنیم.

در ادامه این نظرخواهی آمده: رومئو درس خوانده، چون وقتی به قبیله خود می‌رسد ابتدا شعار باسوادها را سر می‌دهد. بعد مثل همان بیسوادها و عقب افتاده‌های قبیله خود رفتار و کردار می‌کند که رومئوهای وطنی هم کم نیستند‌. نمایش قابل دیدن است و صحنه‌هایی از کج‌اندیشی و کج‌رفتاری انسان‌ها در ان عریان.

مرضیه عطایی هم در همان جا نوشته: بسیار نمایش خوش ریتم منظم و خلاقانه‌ای بود با اینکه امکانات سالنهای اصلی تئاتر رو نداشتد، اما بسیار خوب از امکانات برای دکور و نورپردازی استفاده کرده بودید. بسیار لذت بردیم از اینکه موسیقی زنده را در نمایش قرار داده بودید و نوعی اصالت به کارتان داده بود.

فصلنامه هفته

منبع تصویر، Socail media

فصلنامه رود، نشریه کتاب و ترویج کتابخوانی، در شماره اخیر خود، زیبایی و طنز و گویایی و شکایت از وضعیت کتاب و نشر، را یکجا با خود آورده است.

«همچون درخت در شب توفان» یادداشت آغازین این نشریه است که مهری بهفر نگاشته است. در این بخش که «رودساز» نام دارد، سردبیر از موانع بر سر راه چاپ این فصلنامه گفته و دلیل کم شدن شمار صفحات فصلنامه خود را تلاش برای ثبات قیمت و انتشار منظم آن عنوان کرده است.

«رودآورد» بخش دوم این فصلنامه است. در این بخش کتاب‌های خواندنی امروز با معرفی بلند به مهمانی این بخش آمده‌اند. «تاریخ طنز در ادبیات فارسی»، «بررسی نسخه‌های خطی اسلامی در چین»،« شاهنامه هفت لشکر (طومار نقالی)»، «سینمای ناصر تقوایی» و «از لاله‌زار تا فرانکلین» از جمله کتاب‌های معرفی شده در این بخش هستند. ۱۹ کتاب برای خوانندگان در این بخش معرفی شده است.

بیشتر بخوانید:

  • هفته فرهنگ و هنر؛ دستگیری و تعطیلی در شیراز، حراج ملی شاه شهید، اشک مهتاب کسرایی
  • هفته هنر و فرهنگ؛ از فشار دولت به فرهنگ و هنر تا سنگ شکسته مزار گلشیری و سالگرد چلچراغ
  • هفته هنر و فرهنگ؛ هفته تلخ، صدای بیداری شجر و سایه، آزادی طلاها و جواهرها
  • هفته هنر و فرهنگ؛ تشویق جهان و تهدید خودی، خشونت در انحصار، شام آخر
  • هفته هنر و فرهنگ؛ آوار متروپل بر سر خرداد، عروسک‌ها دروغ نمی‌گویند، کن و بوسه ممنوع
  • هفته هنر و فرهنگ؛ عبور از خط فقر، خماری جمع، یاد مهدی، کارتخوان و نان
  • هفته هنر و فرهنگ؛ مرگ عالمی امیدوار، تفکر موریانه، رقص و مستوری
  • هفته هنر و فرهنگ؛ انتخاب ما نبود، آینده در مه، شوخی‌های چند میلیاردی
  • هفته فرهنگ و هنر؛ دستگیری و تعطیلی در شیراز، حراج ملی شاه شهید، اشک مهتاب کسرایی

هفته فرهنگ و هنر؛ تئاتر در گرو قاف و كاف، راهیان محکمه، پیشمرگه یا پیش شماره

  • مسعود بهنود
  • روزنامه نگار

هفته اول تابستان روز جهانی بوسه بود و روز جهانی قلم، کم بود روز جهانی شکلات هم بدان اضافه شد. اما بوسه ممنوع و حتی راهی دادگاه شد، پس شکلات به ذایقه‌ها چندان خوش نیامد. اما روز قلم، قلم، قلم که هر چه کردیم جوابی از آن باز نیامد. مصادف شد با دستگیری. پیش از آن انتشار روزنامه هم میهن، امیدی در دل‌ها کاشت. و تاکنون۳ پیش شماره ساخته است. روزنامه‌نگاران قدیمی به پیش شماره می‌گفتند پیشمرگ.

هفته اول تابستان، تا بخواهی اخطار داشت و نهیب. هرگوشه، چه میانه اخبار جدی صدا و سیما، چه در هزالی شبکه‌های مجازی وقتی گفتگو درباره حجاب بود. سرانجام معلوم نشد که نوجوانان شیرازی چنین وحشت آفریدند یا هنرمندان که یکباره وجود و حضورشان، دوزخ را پرده برداشت.

تا زمانی که فرصت این نوشتار هست. مصطفی تاج‌زاده، محمد رسول‌اف، مصطفی آل‌احمد رفته‌اند به جایی که «چاردیوار»ش خواند شاملو.

همه می‌پرسند این همه ناتوانی در پرداخت حقوق معلمان و کارگران، این همه گرانی همه گیر به بهانه تحریم‌ها و نداری‌ها، چطور خرید ماشین‌های پرهیبت و ترساننده برای گشت‌های ارشاد و نظارت این همه براق و تازه آمده‌اند.

تا هفته اول تابستان به سر رسد، خیلی از سخنوران اشعاری سرودند و یا قطعه‌هایی در صفحات خود نوشتند و یادآور شدند که تابستان رسیده، مبادا آب و برق اوین قطع شود. بنا به گفته با سابقه‌ها، تابستان برای زنان در محبس- نرگس محمدی، نسرین ستوده و…ـ سخت است بی‌نهایت.

منبع تصویر، Heidar, hadi

توضیح تصویر،

گشت ارشاد، طرح قدیمی است و متعلق به زمانی که ماشین های بزرگ و نو هنوز وارد صحنه نشده بود

«نقشه کلانتری»

در مقدمه دستگیری‌ها و بندها و دربندها، گمانه‌زنی‌هایی به مطبوعات راه یافت.

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
رادیو فارسی بی‌بی‌سی

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

پادکست

پایان پادکست

شرق در گزارشی از تندروی‌های دولت فعلی و از میان رفتن اعتماد بین مسئولان و هنرمندان نوشته: انگار که اراده‌ای وجود دارد تا به قول معروف هنرمندان را سر جای خودشان بنشانند. به نظر می‌رســد شاهد تنش‌های بیشتری خواهیم بود. فکر می‌کنم جامعه فرهنگ و هنر تا حالا با مدارا با این تغییر و تحولات مدیریتی و رویکردی مواجه بوده ولی این مدارا از ســر ترس و منفعت‌طلبی نبوده است. در حقیقت سعی می‌کنند خردمندانه فرصت بدهند تا مســئولانی که به تازگی مستقر شده‌اند، به فضا مسلط شوند. برخی از آنها تجربه کار در این فضا و تعامل با هنرمندان را نداشــتند.

در این گزارش آمده: باید مسئولان متوجه باشند متأسفانه برخوردهایی که ممکن اســت با یک کار یا شــخص خاص اتفاق بیفتد، وقتی این برداشــت را ایجاد کند که پشت آن نقشــه کلانتری برای برخورد با هنرمنــدان حوزه فرهنگ و هنر وجــود دارد، واکنش‌ها هم متفاوت خواهد بود. به یقین هیچکدام از این اتفاق‌هایی که درحال رخ دادن اســت، نه به صلاح حوزه فرهنگ و هنر اســت و نــه به نفع دولت مســتقر یا حتی دســتگاه‌های نظارتی که برخی اوقــات در امور دخالت می‌کنند.

اظهارنظرها در مورد حجاب هم ادامه داشت.

از جمله امام جمعه یاسوج گفت: در شهری مانند یاسوج یک لباس و یک مانتو مناسب را به راحتی نمی‌توان پیدا کرد. زن‌های بد پوشش باید هزینه سنگینی را بپردازند تا دست از چنین کارهایی بردارند.

رییس کل بانک مرکزی در نشست هم‌اندیشی عفاف و حجاب گفت: دستورالعمل‌هایی از سوی ستاد امر به معروف را به شبکه بانکی کشور اعلام کرده‌ام، اما این فقط مقدمه کار است.

سپاه قم از طرح نظارت بر قهوه خانه‌ها و کافه‌های پر آسیب، توسط پلیس اماکن و جبهه امر به معروف و نهی از منکر قرارگاه ثارالله خبر داد و نوشت، دو قهوه‌خانه‌ به دلیل «اختلاط دختر و پسر و کشف حجاب» پلمب و صاحبان این اماکن به اداره اماکن ناجا احضار شدند

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت که وزارتخانه تحت مدیریت او در این دولت برنامه‌هایی در راستای ارتقاء موضوعاتی از جمله «حجاب و عفاف، نهضت بازگشت به مساجد و مدل و لباس» تدوین کرده که برخی از آنان در حال اجرا است.

فرشاد مومنی استاد اقتصاد هم در این زمینه گفت: «ای کاش در یک نظام تصمیم‌گیری که بخش بزرگی از آن لباس روحانیت دارند، از دریچه تخصص خود به این ماجرا نگاه کنند نمی‌بینید جامعه دچار چه تحولاتی شده است؟ نمی‌بینید که بر سر خود و جامعه چه آورده‌اید؟»

احمد خاتمی،‌ امام جمعه تهران هم گفت: حجاب اجباری، واژه‌ای غلط و برای تخریب حجاب است، حجاب باید به عنوان واجب شرعی رعایت شود. خیلی از بی‌حجاب‌ها زن و بچه همین دزدها هستند. بی‌حجاب‌ها کدام را می‌پسندند: تاریخ قرآن یا تاریخ رضا شاه را؟

منبع تصویر، Sales gallery

توضیح تصویر،

اثری از سعید امکانی

«برزخ نقاشی در من پایان‌ناپذیر است»

مریم اموسا روزنامه‌نویس و هنرمند، در مقدمه مصاحبه‌ای با سعید امکانی نقاش و طراح نوشته امکانی، نقاش و طراح قریب به ۳۰سال است که با نقاشی نفس می‌کشد. زندگی می‌کند و نور و امید را به دنیا تزریق می‌کند. او با اینکه در نمایشگاه اخیرش تصویری که از ظلمی که به زن فارغ از جنسیتش به عنوان انسان شده، حرف می‌زند؛ اما باز هم این پرسش را با مخاطب آگاهانه یا ناآگاهانه در میان می‌گذارد که آیا می‌توان نقطه پایانی برای رنج‌های بشر متصور شد؟

امکانی که نمایشگاه آثارش در گالری ثالث برپا بود در پاسخ این سوال که چه شد که شما در مجموعه اخیرتان به زن و زندگی او پرداخته‌اید؟ گفته است: به عنوان یک هنرمند همواره سوژه‌ای را انتخاب می‌کنم و در مورد آن پژوهش می‌کنم و در مجموعه اخیرم زن سوژه اصلی است. از نظر من زن موجود شگفت‌انگیزی است و این سوژه به تنهایی و فارغ از حواشی آن نیاز به مطالعه بسیار دارد. کار هنری جزو زندگی هنرمند است. من هرگز برای کارم سوال طرح نمی‌کنم. کارم را تمام می‌کنم و مثل یک بیننده آن را می‌بینم و بررسی می‌کنم. جدای از اینکه از ابتدا می‌دانم چه می‌خواهم، هرگز شاخ و برگ فلسفی به کار نمی‌دهم. نقاشی زندگی من می‌شود.

پرسش بعدی مریم آموسا این است که «چه کارهایی انجام می‌دهید تا بستر خلق ایده‌های‌تان فراهم شود؟» پاسخ این جاست که: نمی‌خواهم بیننده را فریب بدهم. بیننده را وادار می‌کنم وارد نقاشی من شود و خواسته یا ناخواسته این اتفاق می‌افتد. چیزی به نام پوشش از قدیم بوده و همچنان ادامه خواهد داشت. ادراک نقاشانه و آنچه می‌پوشانم، چیزی است که دیگران ولع دیدنش را دارند. نقاشی من گاهی فاش کردن و هویدا ساختن است و گاه پوشاندن آنچه نباید. پوشیدگی گاهی برهنه ساختن وجود خود درد است و این برای زمان خاصی نیست. از گذشته می‌آید و تا آینده می‌رود بی‌هیچ زمان و مکانی. برای جا و زمان مشخصی نیست. نقاشی را بدون نقطه می‌گذارم که پایانی نداشته باشد.

منبع تصویر، tiwal

توضیح تصویر،

نمایش تک نفره و ناکام خونین زار

کارنامه «عدالت فرهنگی»

گاهی خبر به موقع می‌رسد: نمایش رابینسون کروزو به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی در شهر قم ، بعد از یک شب اجرا متوقف شد. سعید برجعلی، بازیگر و دستیار کارگردان نمایش نیز همان زمان درباره دلایل شورای نظارت برای توقیف نمایش توضیح داد: «به ما گفته شد این نمایش به دلیل حجاب تماشاگران و نیز رنگ چتری که جزو آکسسوار کار بود، توقیف است.» البته نمایش «رابینسون کروزو» سال ۹۳ بدون هیچ مشکلی در سالن مهر تهران روی صحنه رفت، در سال ۹۶ با حضور هنرجویان جوان در تبریز اجرا شد و سپس از جشنواره‌ای در بوسنی جایزه پیام صلح‌دوستی گرفت.

بابک احمدی گزارشی - نه چندان کامل ـ از مجموع توقیف‌ها و توقف‌ها در فصل بهار فراهم آورده از ممنوع‌الکار شدن همایون غنی‌زاده بعد از افشای ماجرای لغو اجرای نمایش «چاه بازکن» تا بازبینی‌های جدید. اسفندماه خبرگزاری ایسنا از یک تماس نامتعارف پرده‌ برداشته بود: «شورای نظارت و ارزشیابی وقت در اقدامی بی‌سابقه از رسانه‌ها خواست تا خبر اجرای نمایش همایون غنی‌زاده را از خروجی خود بردارند. پیش از آن، نمایش «خاک سفید» هم به دستور شورای نظارت و ارزشیابی در جریان جشنواره تئاتر فجر توقیف شد».

«خونین‌زار» نمایشی تک‌پرسوناژ با ایفای نقش نسیم ادبی نمونه دیگری بود که چند شب بعد از آغاز چهارمین دور اجراهایش متوقف شد. کارگردان این اثر نمایشی اعلام کرد: «از آنجا که نمایش ۹ بار بازبینی شده، دیگر بازبینی نخواهد رفت.» خونین‌زار پس از تحمل صدمات جبران‌ناپذیر مادی و معنوی دوباره از اداره کل مجوز اجرا گرفت ولی بعد از یک شب باز به محاق توقیف رفت.

گزارش روزنامه اعتماد نشان داده: بعد از «خونین‌زار» قرعه به نام نمایش «مخاطب» تجربه اخیر جابر رمضانی رسید. نمایشی که اواخر اردیبهشت‌ماه اجرای خود را در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر آغاز کرد و پیش از تعطیلات، به مدت چند شب توقیف شد. اعضای گروه اجرایی درباره دلایل این توقف سخنی نگفتند اما «رییس شورای سیاست‌گذاری تماشاخانه ایرانشهر» اعلام کرد که رییس اداره کل هنرهای نمایشی طی نامه‌ای، خواستار توقف اجرای نمایش شده است.

«دختران بابا آنتون» اجرای دیگری بود که پس از «مخاطب» با حکم توقیف مواجه شد.

در آغاز تابستان نمایش «شب شک» که سه دور اجرای خود را در تالار «مولوی» و سالن «شهرزاد» پشت ‌سر گذاشته بود، بعد از یک شب اجرا به دستور اداره کل هنرهای نمایشی توقیف شد. تمام نشانه‌ها به حضور نوید محمدزاده (تهیه‌کننده) اشاره داشت. شد بدون توضیحی درباره احتمال برخورد بوسه در میدان فستیوال کن، آن هم در نزدیکی روز جهانی بوسه. کارگردان نمایش «شب شک» نیز چندساعت بعد تایید کرد به آنها گفته شده است که می‌توانند با حذف نام تهیه‌کننده بار دیگر به صحنه بازگردند.

خلاصه این که عملکرد اداره کل هنرهای نمایشی در همین مدت، نوید سالی نکو داده که از بهارش پیداست. به این اعتبار اداره کل هنرهای نمایشی دولت فعلی را می‌توان رکورددار و صاحب سبک در انواع توقیف دانست. عملکردی سراسر متناقض با کلیدواژه «عدالت فرهنگی» جاری در شعار دولتمردان.

منبع تصویر، Ruters

توضیح تصویر،

برادران لیلا روی فرش قرمز کن

«کارگردان را فلک کنید، نه توقیف»

فیلم برادران لیلا به نظر می‌رسید در جشنواره امسال کن در بالاترین مراتب بنشیند اما چنان نشد که تصورش می‌رفت، در تصادم با فیلمی دیگر با سوژه‌ای دردناک‌تر و خونین‌تر، مرتبه اول را از سعید روستایی و بازیگرانش گرفت، گرچه تشویق جامعه سینمایی اروپا و برخورد تحسین آمیزجشنواره‌های دیگر، موفقیتی بر موفقیت‌های روستایی افزود. اما چه کسی تصور می‌کرد که فیلم در سرزمین اصلی، با بی‌مهری حکومت روبرو شود، و حتی تهدید به مجازات های بزرگ.

امیرفرض‌اللهی در مقاله‌ای در اعتماد با تیتر «سعید روستایی را فلک کنید، توقیف افاقه نمی کند» دست بر نقطه درد گذاشت و نوشت «نمی‌توان فیلمی که با مجوز ساخته شده و در جشنواره‌ها درخشیده و تشکل منتقدان سینمای دنیا [فیلپر‌شی] تحسینش کرده‌اند، به محاق توقیف بُرده شود. یا سازنده فیلم تحت فشار قرار گیرد. این رفتارها و گفتارها در شأن سینمای ایران نیست که اعتبارش در دنیا به واسطه پرداختن به موضوعات اجتماعی و دغدغه‌مند بوده و هست.

نویسنده یادآور شده: امکان دارد چنین بی‌مهری‌هایی سعید روستایی را به رفتن و خارج شدن از ریل سینمای ایران هدایت کند. اما امثال او نباید با این رویکردهای سلبی و دافعه‌آمیز نامیده شده و فنرش در رود یا از میدان به در شود؛ اتفاقی که برای عبدالرضا کاهانی، بهمن قبادی خیلی‌ قبل‌ترها سهراب شهید‌ثالث، پرویز کیمیاوی، امیر نادری، عالیجناب بهرام بیضایی افتاد.

در ادامه این مقاله آمده: تجربه تاریخی در سینمای ایران ثابت کرده است که هیچ فیلم شاخصی قابل توقیف نیست حتی اگر اتفاقاتی باعث ناراحتی مدیران شود و برای تنبیه فیلمساز مجبور شوند اثرشان را توقیف کنند... شاید فلک کردن فیلمساز بیشتر او را متنبه کند تا توقیف فیلمش. آری با خوانش تاریخ بیشتر متوجه می‌شویم شاید بتوان زندگی را بر هنرمندی ناکام کرد اما قامت بلند اثرش را نمی‌توان ندیده گرفت.

روستایی خود همان اول کار اعلام داشت که به دستورات سانسور تن نمی‌دهد و حاضر به تغییر نیست و توقیف فیلم را ترجیح می‌دهد.

منبع تصویر، tiwal

توضیح تصویر،

پوستر یک اجرای دیگر

رومئو و ژولیت در تهران

استاد اسکویی زمانی گفته بود شاید در ایران پنجاه باری نمایش رومیو و ژولیت اثر جاودانی ویلیام شکسپیر در روی صحنه ظاهر شده باشد. همه بزرگان نمایش روزگاری این نمایش را اجرا کرده‌اند. گفته شده است که در زمان‌های دور هفتاد سال قبل، نمایش همراه خود موسیقی زنده هم داشته است.

از مجموع آن چه گفته و شنیده شده یکی این است که ترجمه تازه رومئو و ژولیت توسط باقر سروش صورت گرفته و در ماه‌های گذشته چند کارگردان هم راضی شدند که آن نمایش را اجرا کنند. اما سرانجام شهروز دل افکار، موفق شد که نمایشنامه را به دست گیرد

اما تئاترروها به یاد دارند همین نمایش را با بازنویسی محمد چرمشیر، با عنوان دیابولیک رومئو و ژولیت به کارگردانی آتیلا پسیانی بر صحنه نشست، در عمل بازیگران اصلی نوید محمدزاده و ستاره پسیانی بر دل‌ها نشستند. طرفه آن که در آن اجرای چهار سال قبل و اجرای فعلی که تفاوت عمده‌ای با گذشته دارد، موسیقی مفصل و روح بخشی به کار گرفته شد. می‌توان گفت در اجرای آخرین و اجرای فعلی با نوشتار باقر سروش هم موسیقی جایی داشت. در عمل نیز از عهده برآمدند.

در صحنه اجرای تازه که در تالار محراب با موسیقی زنده و نوازندگان کامل همراه بود، روح بخشی موزیک هم اثر می‌گذاشت. چندان که بازیگران که ۳۷ نفر هستند، با بازیگر خردسال: ویانا احمدی و گروه موسیقی و نوازندگان.

در میان واکنش تماشاگران بردیا ثابت بردیوار تیوال نوشت: ابتکار و خلاقیت نویسنده و کارگردان درخور توجه است و نشان از ربط عینیست که با اخلاقیات و فرهنگ ما مردم در زمان شکسپیر خوانایی دارد و به نظر فقط ظاهرا به روز شده‌ایم. تحصیلات و مدرک دانشگاهی داریم اما فرهنگ کهنه‌پرستی و خرافه‌گویی را نتوانستیم زدوده کنیم.

در ادامه این نظرخواهی آمده: رومئو درس خوانده، چون وقتی به قبیله خود می‌رسد ابتدا شعار باسوادها را سر می‌دهد. بعد مثل همان بیسوادها و عقب افتاده‌های قبیله خود رفتار و کردار می‌کند که رومئوهای وطنی هم کم نیستند‌. نمایش قابل دیدن است و صحنه‌هایی از کج‌اندیشی و کج‌رفتاری انسان‌ها در ان عریان.

مرضیه عطایی هم در همان جا نوشته: بسیار نمایش خوش ریتم منظم و خلاقانه‌ای بود با اینکه امکانات سالنهای اصلی تئاتر رو نداشتد، اما بسیار خوب از امکانات برای دکور و نورپردازی استفاده کرده بودید. بسیار لذت بردیم از اینکه موسیقی زنده را در نمایش قرار داده بودید و نوعی اصالت به کارتان داده بود.

فصلنامه هفته

منبع تصویر، Socail media

فصلنامه رود، نشریه کتاب و ترویج کتابخوانی، در شماره اخیر خود، زیبایی و طنز و گویایی و شکایت از وضعیت کتاب و نشر، را یکجا با خود آورده است.

«همچون درخت در شب توفان» یادداشت آغازین این نشریه است که مهری بهفر نگاشته است. در این بخش که «رودساز» نام دارد، سردبیر از موانع بر سر راه چاپ این فصلنامه گفته و دلیل کم شدن شمار صفحات فصلنامه خود را تلاش برای ثبات قیمت و انتشار منظم آن عنوان کرده است.

«رودآورد» بخش دوم این فصلنامه است. در این بخش کتاب‌های خواندنی امروز با معرفی بلند به مهمانی این بخش آمده‌اند. «تاریخ طنز در ادبیات فارسی»، «بررسی نسخه‌های خطی اسلامی در چین»،« شاهنامه هفت لشکر (طومار نقالی)»، «سینمای ناصر تقوایی» و «از لاله‌زار تا فرانکلین» از جمله کتاب‌های معرفی شده در این بخش هستند. ۱۹ کتاب برای خوانندگان در این بخش معرفی شده است.

بیشتر بخوانید:

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false" />

هفته فرهنگ و هنر؛ تئاتر در گرو قاف و كاف، راهیان محکمه، پیشمرگه یا پیش شماره

  • مسعود بهنود
  • روزنامه نگار

هفته اول تابستان روز جهانی بوسه بود و روز جهانی قلم، کم بود روز جهانی شکلات هم بدان اضافه شد. اما بوسه ممنوع و حتی راهی دادگاه شد، پس شکلات به ذایقه‌ها چندان خوش نیامد. اما روز قلم، قلم، قلم که هر چه کردیم جوابی از آن باز نیامد. مصادف شد با دستگیری. پیش از آن انتشار روزنامه هم میهن، امیدی در دل‌ها کاشت. و تاکنون۳ پیش شماره ساخته است. روزنامه‌نگاران قدیمی به پیش شماره می‌گفتند پیشمرگ.

هفته اول تابستان، تا بخواهی اخطار داشت و نهیب. هرگوشه، چه میانه اخبار جدی صدا و سیما، چه در هزالی شبکه‌های مجازی وقتی گفتگو درباره حجاب بود. سرانجام معلوم نشد که نوجوانان شیرازی چنین وحشت آفریدند یا هنرمندان که یکباره وجود و حضورشان، دوزخ را پرده برداشت.

تا زمانی که فرصت این نوشتار هست. مصطفی تاج‌زاده، محمد رسول‌اف، مصطفی آل‌احمد رفته‌اند به جایی که «چاردیوار»ش خواند شاملو.

همه می‌پرسند این همه ناتوانی در پرداخت حقوق معلمان و کارگران، این همه گرانی همه گیر به بهانه تحریم‌ها و نداری‌ها، چطور خرید ماشین‌های پرهیبت و ترساننده برای گشت‌های ارشاد و نظارت این همه براق و تازه آمده‌اند.

تا هفته اول تابستان به سر رسد، خیلی از سخنوران اشعاری سرودند و یا قطعه‌هایی در صفحات خود نوشتند و یادآور شدند که تابستان رسیده، مبادا آب و برق اوین قطع شود. بنا به گفته با سابقه‌ها، تابستان برای زنان در محبس- نرگس محمدی، نسرین ستوده و…ـ سخت است بی‌نهایت.

منبع تصویر، Heidar, hadi

توضیح تصویر،

گشت ارشاد، طرح قدیمی است و متعلق به زمانی که ماشین های بزرگ و نو هنوز وارد صحنه نشده بود

«نقشه کلانتری»

در مقدمه دستگیری‌ها و بندها و دربندها، گمانه‌زنی‌هایی به مطبوعات راه یافت.

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهید
پادکست
رادیو فارسی بی‌بی‌سی

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

پادکست

پایان پادکست

شرق در گزارشی از تندروی‌های دولت فعلی و از میان رفتن اعتماد بین مسئولان و هنرمندان نوشته: انگار که اراده‌ای وجود دارد تا به قول معروف هنرمندان را سر جای خودشان بنشانند. به نظر می‌رســد شاهد تنش‌های بیشتری خواهیم بود. فکر می‌کنم جامعه فرهنگ و هنر تا حالا با مدارا با این تغییر و تحولات مدیریتی و رویکردی مواجه بوده ولی این مدارا از ســر ترس و منفعت‌طلبی نبوده است. در حقیقت سعی می‌کنند خردمندانه فرصت بدهند تا مســئولانی که به تازگی مستقر شده‌اند، به فضا مسلط شوند. برخی از آنها تجربه کار در این فضا و تعامل با هنرمندان را نداشــتند.

در این گزارش آمده: باید مسئولان متوجه باشند متأسفانه برخوردهایی که ممکن اســت با یک کار یا شــخص خاص اتفاق بیفتد، وقتی این برداشــت را ایجاد کند که پشت آن نقشــه کلانتری برای برخورد با هنرمنــدان حوزه فرهنگ و هنر وجــود دارد، واکنش‌ها هم متفاوت خواهد بود. به یقین هیچکدام از این اتفاق‌هایی که درحال رخ دادن اســت، نه به صلاح حوزه فرهنگ و هنر اســت و نــه به نفع دولت مســتقر یا حتی دســتگاه‌های نظارتی که برخی اوقــات در امور دخالت می‌کنند.

اظهارنظرها در مورد حجاب هم ادامه داشت.

از جمله امام جمعه یاسوج گفت: در شهری مانند یاسوج یک لباس و یک مانتو مناسب را به راحتی نمی‌توان پیدا کرد. زن‌های بد پوشش باید هزینه سنگینی را بپردازند تا دست از چنین کارهایی بردارند.

رییس کل بانک مرکزی در نشست هم‌اندیشی عفاف و حجاب گفت: دستورالعمل‌هایی از سوی ستاد امر به معروف را به شبکه بانکی کشور اعلام کرده‌ام، اما این فقط مقدمه کار است.

سپاه قم از طرح نظارت بر قهوه خانه‌ها و کافه‌های پر آسیب، توسط پلیس اماکن و جبهه امر به معروف و نهی از منکر قرارگاه ثارالله خبر داد و نوشت، دو قهوه‌خانه‌ به دلیل «اختلاط دختر و پسر و کشف حجاب» پلمب و صاحبان این اماکن به اداره اماکن ناجا احضار شدند

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت که وزارتخانه تحت مدیریت او در این دولت برنامه‌هایی در راستای ارتقاء موضوعاتی از جمله «حجاب و عفاف، نهضت بازگشت به مساجد و مدل و لباس» تدوین کرده که برخی از آنان در حال اجرا است.

فرشاد مومنی استاد اقتصاد هم در این زمینه گفت: «ای کاش در یک نظام تصمیم‌گیری که بخش بزرگی از آن لباس روحانیت دارند، از دریچه تخصص خود به این ماجرا نگاه کنند نمی‌بینید جامعه دچار چه تحولاتی شده است؟ نمی‌بینید که بر سر خود و جامعه چه آورده‌اید؟»

احمد خاتمی،‌ امام جمعه تهران هم گفت: حجاب اجباری، واژه‌ای غلط و برای تخریب حجاب است، حجاب باید به عنوان واجب شرعی رعایت شود. خیلی از بی‌حجاب‌ها زن و بچه همین دزدها هستند. بی‌حجاب‌ها کدام را می‌پسندند: تاریخ قرآن یا تاریخ رضا شاه را؟

منبع تصویر، Sales gallery

توضیح تصویر،

اثری از سعید امکانی

«برزخ نقاشی در من پایان‌ناپذیر است»

مریم اموسا روزنامه‌نویس و هنرمند، در مقدمه مصاحبه‌ای با سعید امکانی نقاش و طراح نوشته امکانی، نقاش و طراح قریب به ۳۰سال است که با نقاشی نفس می‌کشد. زندگی می‌کند و نور و امید را به دنیا تزریق می‌کند. او با اینکه در نمایشگاه اخیرش تصویری که از ظلمی که به زن فارغ از جنسیتش به عنوان انسان شده، حرف می‌زند؛ اما باز هم این پرسش را با مخاطب آگاهانه یا ناآگاهانه در میان می‌گذارد که آیا می‌توان نقطه پایانی برای رنج‌های بشر متصور شد؟

امکانی که نمایشگاه آثارش در گالری ثالث برپا بود در پاسخ این سوال که چه شد که شما در مجموعه اخیرتان به زن و زندگی او پرداخته‌اید؟ گفته است: به عنوان یک هنرمند همواره سوژه‌ای را انتخاب می‌کنم و در مورد آن پژوهش می‌کنم و در مجموعه اخیرم زن سوژه اصلی است. از نظر من زن موجود شگفت‌انگیزی است و این سوژه به تنهایی و فارغ از حواشی آن نیاز به مطالعه بسیار دارد. کار هنری جزو زندگی هنرمند است. من هرگز برای کارم سوال طرح نمی‌کنم. کارم را تمام می‌کنم و مثل یک بیننده آن را می‌بینم و بررسی می‌کنم. جدای از اینکه از ابتدا می‌دانم چه می‌خواهم، هرگز شاخ و برگ فلسفی به کار نمی‌دهم. نقاشی زندگی من می‌شود.

پرسش بعدی مریم آموسا این است که «چه کارهایی انجام می‌دهید تا بستر خلق ایده‌های‌تان فراهم شود؟» پاسخ این جاست که: نمی‌خواهم بیننده را فریب بدهم. بیننده را وادار می‌کنم وارد نقاشی من شود و خواسته یا ناخواسته این اتفاق می‌افتد. چیزی به نام پوشش از قدیم بوده و همچنان ادامه خواهد داشت. ادراک نقاشانه و آنچه می‌پوشانم، چیزی است که دیگران ولع دیدنش را دارند. نقاشی من گاهی فاش کردن و هویدا ساختن است و گاه پوشاندن آنچه نباید. پوشیدگی گاهی برهنه ساختن وجود خود درد است و این برای زمان خاصی نیست. از گذشته می‌آید و تا آینده می‌رود بی‌هیچ زمان و مکانی. برای جا و زمان مشخصی نیست. نقاشی را بدون نقطه می‌گذارم که پایانی نداشته باشد.

منبع تصویر، tiwal

توضیح تصویر،

نمایش تک نفره و ناکام خونین زار

کارنامه «عدالت فرهنگی»

گاهی خبر به موقع می‌رسد: نمایش رابینسون کروزو به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی در شهر قم ، بعد از یک شب اجرا متوقف شد. سعید برجعلی، بازیگر و دستیار کارگردان نمایش نیز همان زمان درباره دلایل شورای نظارت برای توقیف نمایش توضیح داد: «به ما گفته شد این نمایش به دلیل حجاب تماشاگران و نیز رنگ چتری که جزو آکسسوار کار بود، توقیف است.» البته نمایش «رابینسون کروزو» سال ۹۳ بدون هیچ مشکلی در سالن مهر تهران روی صحنه رفت، در سال ۹۶ با حضور هنرجویان جوان در تبریز اجرا شد و سپس از جشنواره‌ای در بوسنی جایزه پیام صلح‌دوستی گرفت.

بابک احمدی گزارشی - نه چندان کامل ـ از مجموع توقیف‌ها و توقف‌ها در فصل بهار فراهم آورده از ممنوع‌الکار شدن همایون غنی‌زاده بعد از افشای ماجرای لغو اجرای نمایش «چاه بازکن» تا بازبینی‌های جدید. اسفندماه خبرگزاری ایسنا از یک تماس نامتعارف پرده‌ برداشته بود: «شورای نظارت و ارزشیابی وقت در اقدامی بی‌سابقه از رسانه‌ها خواست تا خبر اجرای نمایش همایون غنی‌زاده را از خروجی خود بردارند. پیش از آن، نمایش «خاک سفید» هم به دستور شورای نظارت و ارزشیابی در جریان جشنواره تئاتر فجر توقیف شد».

«خونین‌زار» نمایشی تک‌پرسوناژ با ایفای نقش نسیم ادبی نمونه دیگری بود که چند شب بعد از آغاز چهارمین دور اجراهایش متوقف شد. کارگردان این اثر نمایشی اعلام کرد: «از آنجا که نمایش ۹ بار بازبینی شده، دیگر بازبینی نخواهد رفت.» خونین‌زار پس از تحمل صدمات جبران‌ناپذیر مادی و معنوی دوباره از اداره کل مجوز اجرا گرفت ولی بعد از یک شب باز به محاق توقیف رفت.

گزارش روزنامه اعتماد نشان داده: بعد از «خونین‌زار» قرعه به نام نمایش «مخاطب» تجربه اخیر جابر رمضانی رسید. نمایشی که اواخر اردیبهشت‌ماه اجرای خود را در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر آغاز کرد و پیش از تعطیلات، به مدت چند شب توقیف شد. اعضای گروه اجرایی درباره دلایل این توقف سخنی نگفتند اما «رییس شورای سیاست‌گذاری تماشاخانه ایرانشهر» اعلام کرد که رییس اداره کل هنرهای نمایشی طی نامه‌ای، خواستار توقف اجرای نمایش شده است.

«دختران بابا آنتون» اجرای دیگری بود که پس از «مخاطب» با حکم توقیف مواجه شد.

در آغاز تابستان نمایش «شب شک» که سه دور اجرای خود را در تالار «مولوی» و سالن «شهرزاد» پشت ‌سر گذاشته بود، بعد از یک شب اجرا به دستور اداره کل هنرهای نمایشی توقیف شد. تمام نشانه‌ها به حضور نوید محمدزاده (تهیه‌کننده) اشاره داشت. شد بدون توضیحی درباره احتمال برخورد بوسه در میدان فستیوال کن، آن هم در نزدیکی روز جهانی بوسه. کارگردان نمایش «شب شک» نیز چندساعت بعد تایید کرد به آنها گفته شده است که می‌توانند با حذف نام تهیه‌کننده بار دیگر به صحنه بازگردند.

خلاصه این که عملکرد اداره کل هنرهای نمایشی در همین مدت، نوید سالی نکو داده که از بهارش پیداست. به این اعتبار اداره کل هنرهای نمایشی دولت فعلی را می‌توان رکورددار و صاحب سبک در انواع توقیف دانست. عملکردی سراسر متناقض با کلیدواژه «عدالت فرهنگی» جاری در شعار دولتمردان.

منبع تصویر، Ruters

توضیح تصویر،

برادران لیلا روی فرش قرمز کن

«کارگردان را فلک کنید، نه توقیف»

فیلم برادران لیلا به نظر می‌رسید در جشنواره امسال کن در بالاترین مراتب بنشیند اما چنان نشد که تصورش می‌رفت، در تصادم با فیلمی دیگر با سوژه‌ای دردناک‌تر و خونین‌تر، مرتبه اول را از سعید روستایی و بازیگرانش گرفت، گرچه تشویق جامعه سینمایی اروپا و برخورد تحسین آمیزجشنواره‌های دیگر، موفقیتی بر موفقیت‌های روستایی افزود. اما چه کسی تصور می‌کرد که فیلم در سرزمین اصلی، با بی‌مهری حکومت روبرو شود، و حتی تهدید به مجازات های بزرگ.

امیرفرض‌اللهی در مقاله‌ای در اعتماد با تیتر «سعید روستایی را فلک کنید، توقیف افاقه نمی کند» دست بر نقطه درد گذاشت و نوشت «نمی‌توان فیلمی که با مجوز ساخته شده و در جشنواره‌ها درخشیده و تشکل منتقدان سینمای دنیا [فیلپر‌شی] تحسینش کرده‌اند، به محاق توقیف بُرده شود. یا سازنده فیلم تحت فشار قرار گیرد. این رفتارها و گفتارها در شأن سینمای ایران نیست که اعتبارش در دنیا به واسطه پرداختن به موضوعات اجتماعی و دغدغه‌مند بوده و هست.

نویسنده یادآور شده: امکان دارد چنین بی‌مهری‌هایی سعید روستایی را به رفتن و خارج شدن از ریل سینمای ایران هدایت کند. اما امثال او نباید با این رویکردهای سلبی و دافعه‌آمیز نامیده شده و فنرش در رود یا از میدان به در شود؛ اتفاقی که برای عبدالرضا کاهانی، بهمن قبادی خیلی‌ قبل‌ترها سهراب شهید‌ثالث، پرویز کیمیاوی، امیر نادری، عالیجناب بهرام بیضایی افتاد.

در ادامه این مقاله آمده: تجربه تاریخی در سینمای ایران ثابت کرده است که هیچ فیلم شاخصی قابل توقیف نیست حتی اگر اتفاقاتی باعث ناراحتی مدیران شود و برای تنبیه فیلمساز مجبور شوند اثرشان را توقیف کنند... شاید فلک کردن فیلمساز بیشتر او را متنبه کند تا توقیف فیلمش. آری با خوانش تاریخ بیشتر متوجه می‌شویم شاید بتوان زندگی را بر هنرمندی ناکام کرد اما قامت بلند اثرش را نمی‌توان ندیده گرفت.

روستایی خود همان اول کار اعلام داشت که به دستورات سانسور تن نمی‌دهد و حاضر به تغییر نیست و توقیف فیلم را ترجیح می‌دهد.

منبع تصویر، tiwal

توضیح تصویر،

پوستر یک اجرای دیگر

رومئو و ژولیت در تهران

استاد اسکویی زمانی گفته بود شاید در ایران پنجاه باری نمایش رومیو و ژولیت اثر جاودانی ویلیام شکسپیر در روی صحنه ظاهر شده باشد. همه بزرگان نمایش روزگاری این نمایش را اجرا کرده‌اند. گفته شده است که در زمان‌های دور هفتاد سال قبل، نمایش همراه خود موسیقی زنده هم داشته است.

از مجموع آن چه گفته و شنیده شده یکی این است که ترجمه تازه رومئو و ژولیت توسط باقر سروش صورت گرفته و در ماه‌های گذشته چند کارگردان هم راضی شدند که آن نمایش را اجرا کنند. اما سرانجام شهروز دل افکار، موفق شد که نمایشنامه را به دست گیرد

اما تئاترروها به یاد دارند همین نمایش را با بازنویسی محمد چرمشیر، با عنوان دیابولیک رومئو و ژولیت به کارگردانی آتیلا پسیانی بر صحنه نشست، در عمل بازیگران اصلی نوید محمدزاده و ستاره پسیانی بر دل‌ها نشستند. طرفه آن که در آن اجرای چهار سال قبل و اجرای فعلی که تفاوت عمده‌ای با گذشته دارد، موسیقی مفصل و روح بخشی به کار گرفته شد. می‌توان گفت در اجرای آخرین و اجرای فعلی با نوشتار باقر سروش هم موسیقی جایی داشت. در عمل نیز از عهده برآمدند.

در صحنه اجرای تازه که در تالار محراب با موسیقی زنده و نوازندگان کامل همراه بود، روح بخشی موزیک هم اثر می‌گذاشت. چندان که بازیگران که ۳۷ نفر هستند، با بازیگر خردسال: ویانا احمدی و گروه موسیقی و نوازندگان.

در میان واکنش تماشاگران بردیا ثابت بردیوار تیوال نوشت: ابتکار و خلاقیت نویسنده و کارگردان درخور توجه است و نشان از ربط عینیست که با اخلاقیات و فرهنگ ما مردم در زمان شکسپیر خوانایی دارد و به نظر فقط ظاهرا به روز شده‌ایم. تحصیلات و مدرک دانشگاهی داریم اما فرهنگ کهنه‌پرستی و خرافه‌گویی را نتوانستیم زدوده کنیم.

در ادامه این نظرخواهی آمده: رومئو درس خوانده، چون وقتی به قبیله خود می‌رسد ابتدا شعار باسوادها را سر می‌دهد. بعد مثل همان بیسوادها و عقب افتاده‌های قبیله خود رفتار و کردار می‌کند که رومئوهای وطنی هم کم نیستند‌. نمایش قابل دیدن است و صحنه‌هایی از کج‌اندیشی و کج‌رفتاری انسان‌ها در ان عریان.

مرضیه عطایی هم در همان جا نوشته: بسیار نمایش خوش ریتم منظم و خلاقانه‌ای بود با اینکه امکانات سالنهای اصلی تئاتر رو نداشتد، اما بسیار خوب از امکانات برای دکور و نورپردازی استفاده کرده بودید. بسیار لذت بردیم از اینکه موسیقی زنده را در نمایش قرار داده بودید و نوعی اصالت به کارتان داده بود.

فصلنامه هفته

منبع تصویر، Socail media

فصلنامه رود، نشریه کتاب و ترویج کتابخوانی، در شماره اخیر خود، زیبایی و طنز و گویایی و شکایت از وضعیت کتاب و نشر، را یکجا با خود آورده است.

«همچون درخت در شب توفان» یادداشت آغازین این نشریه است که مهری بهفر نگاشته است. در این بخش که «رودساز» نام دارد، سردبیر از موانع بر سر راه چاپ این فصلنامه گفته و دلیل کم شدن شمار صفحات فصلنامه خود را تلاش برای ثبات قیمت و انتشار منظم آن عنوان کرده است.

«رودآورد» بخش دوم این فصلنامه است. در این بخش کتاب‌های خواندنی امروز با معرفی بلند به مهمانی این بخش آمده‌اند. «تاریخ طنز در ادبیات فارسی»، «بررسی نسخه‌های خطی اسلامی در چین»،« شاهنامه هفت لشکر (طومار نقالی)»، «سینمای ناصر تقوایی» و «از لاله‌زار تا فرانکلین» از جمله کتاب‌های معرفی شده در این بخش هستند. ۱۹ کتاب برای خوانندگان در این بخش معرفی شده است.

بیشتر بخوانید:

&config=http://www.bbc.co.uk/worldservice/scripts/core/2/emp_jsapi_config.xml?212&relatedLinksCarousel=false&embedReferer=http://www.bbc.co.uk/persian/&config_settings_language=en&config_settings_showFooter=false&domId=emp-15228070&config_settings_autoPlay=true&config_settings_displayMode=standard&config_settings_showPopoutButton=true&uxHighlightColour=0xff0000&showShareButton=true&config.plugins.fmtjLiveStats.pageType=t2_eav1_Started&embedPageUrl=$pageurl&messagesFileUrl=http://www.bbc.co.uk/worldservice/emp/3/vocab/en.xml&config_settings_autoPlay=false">

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: هفته فرهنگ و هنر؛ تئاتر در گرو قاف و كاف، راهیان محکمه، پیشمرگه یا پیش شماره