پشت صحنه روابط تسلیحاتی آمریکا و صدام

در نوامبر ۱۹۸۳، دولت آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد: «دولت آمریکا هر آنچه لازم و از نظر قانون موجه است را انجام می‌دهد تا عراق در جنگ با ایران مغلوب نشود.»

به گزارش ایسنا، آمادگی ایران برای اجرای سلسله عملیات­ بزرگ «والفجر» به برقراری ارتباط بین عراق و آمریکا، شتاب بیشتری داد. به ­طور مثال، موفقیت ایران در منطقه «حاج عمران» واقع در شمال جبهه‌های نبرد جای پای مناسبی برای انجام فعالیت‌های مشترک احزاب معارض کُرد و رزمندگان ایرانی بوجود آورد. کمی دیرتر از آن، یعنی در هفتم مرداد ماه ۱۳۶۲، ایران عملیات «والفجر ۳» را در جبهه میانی جنگ و تقریباً نزدیکترین نقطه مرزی به بغداد، آغاز کرد.

ارتفاع مهم «کله ‌قندی» در مهران آزاد شد و ایران ارتفاعات راهبردی دیگری را در آن سوی شهر مرزی مهران بدست آورد. تأثیر عملیات «والفجر ۲و۳» بر روابط عراق با آمریکا بسیار زیاد بود. باید توجه داشت این عملیات‌­ها در شرایطی به اجرا در آمد که عراق از حمایت اطلاعاتی آمریکا، بهره‌مند بود.

به گفته مورفی، دولت ریگان با تلاش چندین سازمان و مشارکت وزارت دفاع، وزارت امور خارجه و CIA به حمایت از عراق برخاست. یکی از عناصر مهم این سیاست ویلیام کیسی بود. (تیمرمن، ۱۳۷۳: ۲۶۷) در اول آبان ماه ۱۳۶۲، قرارگاه مرکزی نیروی دریایی آمریکا در لبنان به ­وسیله جهاد اسلامی منفجر شد و هم­ زمان با آن ۲۹۷ تفنگدار دریایی آمریکایی و فرانسوی کشته شدند. انفجار در قرارگاه مرکزی نیروی دریایی آمریکا در بیروت، ریگان را متوجه عراق کرد و اثر خود را گذاشت. ریگان، «دونالد رامسفلد»  را به­ عنوان نماینده ویژه خود به خاورمیانه روانه کرد. وی پس از سفر به مصر و ملاقات با مبارک و سفر به عربستان و دیدار با فهد، در یک مأموریت ویژه و ناگهانی وارد بغداد شد. عراق از فرصت بدست آمده و افزایش تشنج در روابط ایران و آمریکا و شکست آمریکا در لبنان بهترین استفاده را کرد.

در ۲۸ آذر ماه ۱۳۶۲، رامسفلد فرستاده ویژه ریگان وارد بغداد شد و پس از ورودش به بغداد با «میخائیل یوحنا طارق عزیز» معاون صدام و وزیر خارجه وقت ملاقات کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، به احتمال قوی مناسبات میان آمریکا و عراق، جنگ عراق با ایران و اوضاع جهان عرب در رأس گفتگوها بوده است. در همان زمان سخنگوی وزارت خارجه آمریکا «جان هیوز» با اشاره به سفر رامسفلد به بغداد گفت: «ما آماده‌ایم روابط دیپلماتیک خود را با عراق تا بالاترین سطح ارتقاء دهیم.» در اسفند ماه ۱۳۶۲ اوضاع در جبهه‌های جنگ کاملاً دگرگون شد. عملیات «والفجر ۵» در ۲۷ بهمن ۱۳۶۲ در ارتفاعات «چنگوله» در جبهه میانی جنگ آغاز شد و رزمندگان ایرانی‌ به جاده «بدره» مسلط شدند. عملیات «والفجر ۶» نیز در ۲ اسفند ۱۳۶۲ در جنوب دهلران به اجراء در آمد. اما مهم­ترین عملیات ایران در ۳ اسفند ۱۳۶۲ انجام گرفت که شگفتی کارشناسان نظامی جهان را به ­همراه داشت. عملیات مهم «خیبر» بود که با هدف تصرف هورالهویزه و جزایر مجنون اجرایی شد.

ایران در این عملیات بزرگ در منطقه‌ای کاملاً  آبی همراه با نیزار و باتلاق، ۱۶۰ کیلومتر مربع از این منطقه را در جبهه جنوبی آزاد کرد.  این مناطق دارای ۵۰ حلقه چاه نفت بود و میلیاردها دلار ارزش ارزی نفت موجود در این چاه‌ها بود. ضمن آنکه با تصرف این جزایر، راه تصرف بصره نیز هموارتر می‌شد. شکست سنگین عراق، با یک فاجعه ضد انسانی در جزایر همراه بود. عراق در پی ناتوانی خود، در سطح گسترده‌ای که تاکنون در جنگ استفاده نشده بود، از گاز شیمیایی استفاده کرد. در ۳۰ دی ماه ۱۳۶۲، شولتز اعلام می‌کند: «ایران حامی تروریسم بین­ الملل است.  او مدتی بعد نیز اضافه کرد که ایالات متحده، ایران را یک کشور دوست به شمار نمی­‌آورد.»

در پی این رویدادها و با توجه به مطالب مطروح شده توسط شولتز، طارق عزیز، وزیر امورخارجه دولت بعث عراق در مصاحبه با هفته نامه نیوزویک اعلام کرد: «روابط آمریکا و عراق به نحو بارزی بهبود یافته است.» این مصاحبه در بخش عربی رادیو رژیم صهیونیستی، ساعت ۸ صبح روز هشتم اسفند ماه ۱۳۶۲ پخش شد. عراق بلافاصله خواهان تسلیحات بیشتر از آمریکا شد. طارق عزیز مجدداً درخواست کمک کرد و چنین گفت: «عراق مجبور نیست که موافقت کنگره آمریکا را در این زمینه کسب کند، زیرا که چنین کاری را در مسکو و پاریس، هنگام خرید اسلحه انجام نمی‌دهد.» به گفته تیمرمن، خلبانان عراقی با بالگردهای ساخت شوروی، فرانسه، بمب­‌های گازدار ساخت آلمان، بر روی نیروهای ایرانی فرو باریدند. در حملات دیگر، بالگردهای عراقی، مایع زرد غلیظی را بر روی صحنه جنگ می‌پاشیدند که فضا را از بوی سیر آکنده می‌کرد. ایرانیان که آماده چنین عملیاتی نبودند و لباس مخصوص نداشتند، بلافاصله دستخوش بیماری شدند. به گفته وابسته‌های نظامی سفارتخانه‌های خارجی بغداد، حملات شیمیایی عراق مکرر، گسترده و به شکل وقیحانه‌ای آشکار بود.»

در نوامبر ۱۹۸۳، دولت آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد: «دولت آمریکا هر آنچه لازم و از نظر قانون موجه است را انجام می‌دهد تا عراق در جنگ با ایران مغلوب نشود.» طارق عزیز پس از پیروزی‌­های درخشان ایران در عملیات خیبر، طی گفتگویی با «هفته نامه نیوزویک»  آمریکا گفت: «عراق مایل است از آمریکا سلاح ساخت این کشور را بخرد.» وی افزود: «روابط آمریکا و عراق اکنون رو به بهبودی می‌رود، آنهم به­ دلیل اینکه آمریکا درک کرده است که اوضاع جاری بسیار وخیم است.» این اظهارات زمانی انجام شد که آمریکا از پیروزی­های ایران در جزایر مجنون ابراز نگرانی شدید کرده بود. آمریکایی‌ها منتظر بودند که سروصدای بمباران شیمیایی عراق در محافل عمومی بخوابد و حرکت رو به توسعه روابط را ادامه دهند، بنابراین منتظر مساعد شدن شرایط بودند. عراقی‌­ها به ­طور علنی خواهان کمک آمریکا بودند، گویی که هیچ نقشی در جنایات جنگی و شیمیایی نداشتند و مرتباً پیام‌­های سیاسی غیر مستقیم، تحت عناوین مصاحبه و سخنرانی به آمریکا می‌فرستادند.

صدام بعد از عملیات «خیبر»، به سراغ مصالحه با کُردهای معارض رفت تا بلکه فشار ایران را در جبهه‌های جنوب کمتر کند، اما با شکست مواجه شد. کردها در جبهه شمال فعال شده بودند. هم ­زمان با شدت یافتن فعالیت سیاسی عراق در واشنگتن و سرازیر شدن سیل کمک‌های نظامی به عراق که تحت نام «فروش همه چیز» انجام شد، ایران عملیات مهمی را در جبهه جنوب و در شرق رودخانه دجله آغاز کرد. این عملیات در ۱۹ اسفند ۱۳۶۳ شروع شد. وسعت منطقه عملیاتی «بدر» ۸۰۰ کیلومتر مربع بود. هدف ایران از این عملیات پیشروی به آن‌سوی رود دجله و فشار بیشتر بر روی شمال بصره بود. البته ایران قبلاً به برخی از خطوط عراق در غرب دجله نفوذ کرده و مناطق بسیار ارزشمند نفت خیز هورالهویزه را فتح کرده بود. آقای «علی‌اکبر ولایتی» نیز چندی قبل از عملیات بدر در کنفرانس وزرای خارجه اسلامی، در زمینة حقوق حقة جمهوری اسلامی ایران، به تشریح مواضع پرداخت.

منبع:
 مواضع آمریکا در جنگ تحمیلی، عسگری، شاداب، ۱۳۹۳، ایران سبز، تهران.

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: پشت صحنه روابط تسلیحاتی آمریکا و صدام