«راننده گفت : خوش به حال شوهرانتان ... گوشه‌ روسری من را گرفت و بوسید» / «خاطره عبرت‌آموز بانوی ایرانی از رعایت حجاب در برزیل» در خبرگزری اصولگرا

«راننده گفت : خوش به حال شوهرانتان ... گوشه‌ روسری من را گرفت و بوسید» / «خاطره عبرت‌آموز بانوی ایرانی از رعایت حجاب در برزیل» در خبرگزری اصولگرا
خبر آنلاین

او می‌گوید: علیرغم اینکه داشتن یا نداشتن دین در برزیل آزاد است، اما مردم آن منطقه، واکنش‌ها و عکس‌العمل‌های مثبتی را نسبت به موضوعاتی چون معنویت، دین‌مداری و خصوصا مسئله حجاب، از خود بروز می‌دهند. خانم اسماعیل‌نیا معتقد است که حجاب، محدودیت نیست، بلکه یک امر فطری است که عزّت زن در گرو رعایت آن است.

وی در گفت‌وگویی که به مناسبت هفته عفاف و حجاب داشتیم، بیان کرد: در یکی از تابستان‌هایی که در برزیل بودیم، فاطمه دختر کوچکم بیمار شد. با توجه به‌ مشغلاتی که همسرم داشت، با معصومه دختر سیزده ساله‌ام، راهی مطب پزشک شدیم. در مسیر بازگشت، تاکسی گرفتیم و من و دخترم در حالی که مانتو و روسری بلند پوشیده بودیم، سوار تاکسی شدیم. در مسیر حدس زدم که نوع پوشش ما، توجه راننده را به خود جلب کرده است.

راننده پس از دقایقی سکوت، با لحنی دلسوزانه در حالی که متوجه شده بود ما برزیلی نیستیم و خارجی هستیم، به ما گفت: الآن تابستان است و هوا بسیار گرم. شما با این لباس و پوشش خیلی اذیت می‌شوید. به نظر من اینجا که کشور خودتان نیست، راحت باشید. در کشور ما آزادی هست و می‌توانید حجاب خود را بردارید.

من در جواب گفتم: بله ما هم گرمیِ هوا اذیت‌مان می‌کند؛ ولی ما به این پوشش اعتقاد داریم. من به‌ خاطر کشورم حجاب ندارم، حجاب من به خاطر دین و اعتقادم به خداوند جهانیان است.

راننده‌ مسیحی که باورِ حرف‌هایم برایش سنگین بود، تاملی کرد و گفت: بله متوجه شدم؛ اما من شنیده بودم که همسرانتان شما را با کتک مجبور به داشتن حجاب می‌کنند! من لبخندی زدم و به آرامی گفتم: خُب اگر این طور بود، الآن که شوهر من اینجا و همراه ما نیست، دیگر ترسی از همسرم نداشتم و می‌توانستم حجابم را بردارم!

بیشتر بخوانید:

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: «راننده گفت : خوش به حال شوهرانتان ... گوشه‌ روسری من را گرفت و بوسید» / «خاطره عبرت‌آموز بانوی ایرانی از رعایت حجاب در برزیل» در خبرگزری اصولگرا