مقصد دلار تا پایان ۱۴۰۱

چشم‌انداز تورم جهانی از یک‌سو و مصائب اقتصاد در داخل از سوی دیگر، بازار ارز ایران را تب‌آلود کرده است. چشم‌انداز درآمدی تیره اقتصاد ایران و عوامل سیاسی متعدد مدام گرایش به دست‌یابی به دلار و ارزهای دیگر را تقویت می‌کنند.

در روزهای گذشته خریداران دلار سهمیه‌ای جلوی در صرافی‌ها صف خرید تشکیل داده‌اند. به هر نقر تنها ۵۰۰ دلارمسافرتی، به قیمت ۳۰ هزار و ۳۰۰ تومان تعلق می‌گیرد.

در قیمت ارز انتظارات تورمی دیده می‌شود و دولت هم با قانون دلار خانگی، حذف معاملات فردایی و کاهش سهمیه ارز مسافرتی قصد دارد که عرضه و تقاضا را کنترل کند، کنترلی که تجربه نشان می‌دهد یا ممکن نیست یا در بهترین حالت مدت کوتاهی دوام می‌آورد.

مهم‌ترین دلیل روندِ همواره افزایشی قیمت دلار در ایران نسبتِ نقدینگی به تولید ناخالص ملی است، نسبتی که ناتراز است و تورم می‌آفریند. شکاف بین این دو همچنان چشم‌انداز افزایش قیمت دلار را کاملاً محتمل نگه می‌دارد.

قیمت دلار در ایران همواره رو به افزایش بوده است؛ هرچند نوسان‌های کوتاه مدت کاهشی را تجربه کرده اما نمودار بلند مدت همیشه شیب صعودی داشته است. با وجود ریشه‌های سیاسی و اقتصادی پر تعداد، به نظر می‌رسد که مهم‌ترین دلیل این روند افزایشی نسبتِ نقدینگی به تولید ناخالص ملی است. از بدیهیات علم اقتصاد است که میزان نقدینگی باید با تولید ناخالص داخلی تناسب داشته باشد، اتفاقی که در ایران رخ نمی‌دهد. سرعت رشد نقدینگی از سرعت رشد تولید ناخالص ملی بیشتر بوده است؛ یعنی در ازای هر واحد از کالا و خدمات پول بیشتری در اقتصاد می‌چرخد و به همان نسبت، ارزش کالا و خدمات عقب مانده است. تورم به همین دلیل افسارگسیخته می‌شود.

تورم‌زایی تورم نقدینگی

براساس داده‌های بانک مرکزی نسبت نقدینگی نسبت به تولید ناخالص داخلی از ۵۱,۹ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۹۰,۴ در سال ۱۳۹۹ افزایش پیدا کرده است. تازه‌ترین گزارش بانک مرکزی نشان داد که میزان نقدینگی اقتصاد ایران از پنج هزار هزار میلیارد تومان عبور کرد. حال اینکه روشن نیست تولید ناخالص ملی هم به همین نسبت رشد کرده یا نه. اثر ناترازی حجم نقدینگی و تولید ناخالص داخلی در نهایت در قیمت‌ها آشکار می‌شود. اقتصاد، نبودن تعادل در این نسبت را معمولا با تورم یا تغییر سرعت گردش نقدینگی جبران می‌کند.

این فرایند پایدار یکی از دلایل اصلی رشد همیشگی قیمت دلار بوده است. مجموعه سیاست‌های دولت مانند حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و اضافه برداشت بانک‌ها از بانک مرکزی، باعث تشدید رشد نقدینگی در ماه‌های گذشته شده است.

از سوی دیگر بعید است که در شرایط تحریم، کاهش رشد صنعتی و فشار بر بخش خدمات و کشاورزی، شاخص تولید ناخالص داخلی بتواند این فاصله عمیق را با نقدینگی کاهش دهد. به همین دلیل است که اگر آمار جدیدی از تولید ناخالص داخلی منتشر شود، احتمالا خواهیم دید که فاصله از ۱۰۰ درصد هم بیشتر شده است.

از دریچه‌ای دیگر، نمی‌توان از عملکرد بانک‌ها در خلق نقدینگی چشم‌پوشی کرد. بنابرین می‌توان گفت: تا زمانی که بانک‌ها به پرداخت سود سپرده تا ۱۸ درصد ادامه می‌دهند، روند بلند‌مدت دلار افزایشی خواهد بود.

فارغ از متغیرهای سیاسی، تنها زمانی می‌توان انتظار ثبات قیمت دلار را داشت که سود بانکی به میزان نرمال جهانی، یعنی یک تا دو درصد برسد. «زمانه» پیش‌تر در گزارشی تفضیلی درباره اضافه برداشت بانک‌ها، دلایل، آثار و نتایج آن توضیح داده است.

تقویت دلار در معاملات جهانی

هر چند دلار در بازار ایران زیر تاثیر حداکثری عامل نقدینگی و نرخ تورم بر قیمت دلار-ریال قرار دارد اما نباید از عوامل جهانی مؤثر بر شاخص چشم‌پوشی کرد. بازار ارز در ایران، یک بازار دست‌کاری شده، چند نرخی و متاثر از اخبار سیاسی است.

تقویت احتمال رکود در تجارت جهانی باعث رشد چشم‌گیر شاخص دلار شده است. بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) برای مقابله با تورم کم‌سابقه، نرخ بهره را به شکل تهاجمی و سریع به ۱,۵ تا ۱,۷۵ درصد افزایش داده است. اقدام فدرال رزرو شاخص دلار را در روزهای گذشته تا عدد کم‌سابقه ۱۰۹ واحد بالا برد.

اما دلار چطور در بازارهای جهانی تقویت شد؟ ریشه این رویداد را باید خارج از بازار آمریکا جست‌وجو کرد. با احتمال رکود و به دلیل سلطه دلار بر معاملات جهانی استفاده‌کنندگان دلار، برای تمدید بدهی‌های دلاری خود که حالا با نرخ بهره بالاتری استقراض می‌شود به مشکل برمی‌خورند. از سوی دیگر کشورهایی که کالای خود را در ازای دلار تجارت می‌کنند با این وضعیت و چشم‌انداز رکودی، اقدام به ذخیره دلار می‌کنند. برای نمونه عربستان سعودی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین صادرکننده‌های نفت جهان، دلار حاصل از فروش نفت را کمتر عرضه می‌کند. بنابراین تقاضاکنندگان دلار باید هزینه بیشتری برای تامین دلار بپردازند.

در اروپا بازار به گونه‌ای پیش رفت که در لحظاتی دلار از یورو قوی‌تر شد. بازار یورو-دلار که بیشترین تاثیر را بر شاخص دلار می‌گذارد، باعث قدرت گرفتن اسکناس آمریکایی در هفته‌های گذشته شد.

بازار ایران هم از معاملات جهانی تاثیر می‌پذیرد. بازاری که به شکل حداکثری زیر نفوذ سیاست‌های دستوری دولت است، گاه به گاه با نرخ برابری جهانی، تراز می‌شود. برای نمونه در مقطعی که قیمت جهانی دلار از یورو تجاوز کرد، قیمت دلار و یورو در بازار ایران هم تقریبا برابر شد.

چشم‌انداز رکود

شرایط در اقتصاد جهانی علامت‌های بحران را نشان می‌دهد. بیشتر اقتصادهای توسعه‌یافته درگیر تورم شده‌اند. بانک‌های مرکزی این کشورها با تبعیت از فدرال رزرو برای مهار تورم، فضا را برای رشد و رونق اقتصادی محدودتر می‌کنند؛ یعنی همه بخش‌های اقتصاد، شامل خدمات، صنعت و کشاورزی، با کاهش بیشتر تقاضا مواجه خواهند شد. این تحول در نهایت به کاهش تقاضای مواد اولیه، فلزات گران‌بها، نفت، مس، سنگ‌آهن، محصولات پتروشیمی و… منجر می‌شود. این چشم‌انداز را همین حالا هم می‌توان در کاهش قیمت کامودیتی‌ها (مواد اولیه و پایه) مشاهده کرد. برای نمونه قیمت هر بشکه نفت که در ۸ مارس امسال (اسفند ماه) قله ۱۲۹ دلاری را فتح کرده بود حالا به ۹۸ دلار رسیده است. (تا لحظه تنظیم این گزارش) یا در مثال دیگر قیمت هر اونس طلا هم در هشتم مارس، ۲۰۷۰ دلار بوده که حالا به حدود ۱۷۰۰ دلار رسیده است؛ یعنی کاهش قیمت ۳۷۰ دلاری.

ضعف چشم‌انداز درآمدی کشور

ایران به عنوان صادرکننده نفت و مواد خام معدنی، از شرایط رکودی حاکم بر اقتصاد جهانی ضربه بزرگی خواهد خوردظ ضربه‌ای که به‌طبع، به کاهش درآمدهای ارزی دولت منجر می‌شود.

کاهش درآمدهای ارزی دست بازارساز را برای دست‌کاری قیمت دلار می‌بندد. از سوی دیگر کاهش بیشتر قیمت نفت، کسری بودجه دولت را بزرگ‌تر خواهد کرد. دولت باز هم دست به دامان بانک مرکزی می‌شود و احتمالا ریال بیشتری چاپ خواهد شد.

دولت‌های ایران همواره هنگام کسری‌های بزرگ بودجه، قیمت دلار را به شکل عمدی افزایش می‌دهند تا با اختلاف قیمت ناشی از نرخ دلار و ریال، کسری‌های خود را جبران کنند. این رخ‌داد اثر تضعیف ریال را بیشتر خواهد کرد. یعنی اقتصاد ایران از یک طرف با افزایش قیمت دلار رو به رو خواهد بود و از طرف دیگر با کاهش ارزش ریال. موضوعی که می‌تواند به جهش قیمتی در ارز آمریکایی بدل شود.

دلار و تردید در احیای برجام

آنچه تاکنون گفته شد عوامل پایدار و بلندمدت اثرگذار بر نرخ دلار است. در ایران اما ممکن است اخبار سیاسی و بازارسازی بانک مرکزی در کوتاه مدت نوسان‌ساز شود.

در دو سال گذشته و از زمان خروج ترامپ از برجام اخبار مثبت و منفی متعددی درباره احیای برجام منتشر شده است. هر کدام از این خبرها به نسبت میزان اهمیت در نرخ دلار نوسان ایجاد کرده است. حالا بازار ارز حساسیت بسیار کمتری نسبت به اخبار برجام دارد. با وجود این، فعالان اقتصادی به چشم‌انداز برجام، اهمیت بسیاری می‌دهند، دورنمایی که هر روز تیره و تارتر می‌شود.

آمریکا اعلام کرده که در تمایل ایران به احیای برجام تردید دارد و حاضر به دادن تضمین برای باقی ماندن در برجام نیست (در صورت توافق احتمالی). از سوی دیگر ادبیات مقام‌های جمهوری اسلامی در روزهای گذشته تهدیدآمیز شده است و با صراحت از توانایی دست‌یابی به سلاح هسته‌ای سخن می‌گویند.

تحرکات دیپلماسی ایران، در نزدیکی به روسیه هم‌زمان با افتتاح نماد روبل-ریال در بازار متشکل ارزی، پیش از سفر پوتین به تهران نشان می‌دهد که ایران احتمالا میان احیای برجام و روآوری بیشتر به روسیه، دومی را انتخاب کرده است. این هم یک عامل منفی برای قیمت دلار است.

جهش دلار

پیش‌بینی در مورد نوسان بهای دلار در بازار ایران تابع نوع نگاه به آینده است. در بدبینانه‌ترین و خوش‌بینانه‌ترین حالت گمان می‌شود دلار پایان سال نوسانی داشته باشد میان ۲۵ تا ۴۰ هزار تومان. آنچه با اطمینان نسبی می‌توان گفت صعودی بودن قیمت دلار است.

در همین زمینه

دستگاه چاپ پول

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: مقصد دلار تا پایان ۱۴۰۱