پول های مردم ایران در کجا و چگونه ضایع می شوند؟! بقلم بانو محترم مومنی روحی

پول های مردم ایران در کجا و چگونه ضایع می شوند؟! بقلم بانو محترم مومنی روحی
خبرنامه ملی ایرانیان

تمامی کشورهای جهان، به نسبت بزرگی و قدمت و موقعیت جغرافیائی خودشان، دارای امکانات محدود یا وسیعی از منابع طبیعی خود می باشند. در میان این ممالک دنیا، سرزمین باستانی و بی بدیل ما، یکی از ثروتمندترین مناطق این گیتی پهناور است. و به همین خاطر نیز می باشد، که از گذشته های دور تا کنون، همواره مورد دست درازی های سایر کشورهای جهان قرار گرفته است !

بعضی از این متجاوزان از میان قدرت های به اصطلاح بزرگ جهان بوده و می باشند. اما برخی دیگر از این تجاوز پیشه گان، که با سلاح « ریب و ریا » بر ما و میهن عزیزمان استیلا یافته اند. با آنکه فقط « زاد بوم » خود و پدران شان ایران بوده و هست؛ اما دارای اصل و نسب کامل ایرانی نیستند. ولی متاسفانه، این دسته از دشمنان ما، که جبر زمانه آنان را بر ما مسلط نموده است. قرن ها می گذرد، که از زمره دشمنان داخلی ما می باشند. ولی وقاحت و ناسازگاری شان با ما و کهندیارمان، از صدها دشمن خارجی سخیف تر و ددمنشانه تر است!

آری بیشتر آنها در داخل مملکت خودمان به دنیا آمده و در آن رشد نموده و به سر می برند. اما اصالتا بیگانگانی می باشند؛ که اجداد بیابانگرد ایشان، از عرب های وحشی چهارده قرن پیش در ممالک اسلامی نزدیک به ایران بوده اند. که پس از حمله های وحشیانه مسلمان های صدر اسلام به ایران، و تسلط ششصد ساله آنان در دوران خلفای « بنی عباس » بر کهندیار ایرانزمین موجب گردید؛ که این بیگانگان متجاوز هم در جرگه ایرانیان قلمداد بشوند؛ و خودشان را ایرانی های اصیل هم تصور نمایند!

همگی ما به خصوص سالمندان ایرانی، تا حدود زیادی به ماهیت ایشان واقفیم و می دانیم؛ که آنها از بازماندگان همان تجاوز پیشه گان چهارده قرن پیش می باشند؛ که کمترین مسؤلیتی در باره حفظ نمودن موقعیت بارز این سرزمین و ملت میهن پرست آن ندارند. لازم به توضیح است که حمله اعراب صدر اسلام به ایران، توسط دومین خلیفه اسلامی « عمر بن خطاب » انجام شده بود. ولی در طول زمان، مسلمان های پیرو مذهب شیعه نیز به ایران رفت و آمد می نمودند؛ و در جریان مماشاتی که با ما و میهن مان داشتند؛ با زنان ایرانی ازدواج می کردند؛ که متاسفانه ثمره ننگین آن نیز، همین آخوندهای عمامه سیاه و عمامه سپید هستند!

آنهائی که مثل دو رهبر حکومت ملاها عمامه سیاه بر سر می گذارند. خودشان را از نوادگان علی خلیفه چهارم مسلمین می دانند؛ اما عمامه سپیدها فقط پیروان این مذهب می باشند. و با سوء استفاده از جریان رخداد فاجعه کربلا، با پوشش جامه آخوندی، به روضه خوانی در مصیبت شهیدان کربلا برای شیعیان می پردازند و آنها « سر کیسه » نموده و می چاپند !

اکنون بازماندگان همان متجاوزان ۱۴۰۰ سال پیش( آخوندها و شیخک ها و مداحان ) ، قبل از هر مورد دیگری، در فکر استیلای مادام العمر سفیهانه و پلید خویش در ایران هستند. تا به این وسیله، آنچه که متعلق به مردم سرزمین ما و ملت این کشور بی نظیر و باستانی می باشد. را بدزدند و به تاراج ببرند. تا اینگونه بر سرمایه های باد آورده خودشان بیفزایند !

بدیهی است که کارگزاران خودکامه حاکمیت اشغالگر اسلامی در ایران کنونی، در رابطه با مصلحت اندیشی جهت بهبود بخشیدن به نحوه زندگانی مردم زیر سلطه خویش، نسبت به آن دیار و شهروندانش بری از هرگونه احساس مسؤلیتی باشند؛ و در ارتباط با موقعیت نا مطلوب مکانی که متعلق به آنها نیست؛ در نخستین اندیشه های قدرت پرستانه خودشان، جهت حفظ نمودن شرایط کنونی خویش، فقط به دنبال این موضوع باشند؛ که برای حفظ نمودن چنین وضعیت قدرت مدارانه ای برای خود و حاکمیت ننگین شان، در پی میسر ساختن امکاناتی باشند؛ که در سایه آن بتوانند، ابزار لازم و کافی برای تثبیت نمودن آنچه که فریبکارانه تسخیر کرده اند به دست بیاورند. و جهت تنها و بدون پشتیبان نبودن در این مسیر مزورانه، بخشی از دارائی مردم ایران را، به نوکران خود مانند فلسطین و لبنان و یمن و سوریه و ….. بدهند؛ تا آنها چاپلوسانه، صرفا برای دستیابی هرچه بیشتر به دارائی های نقدی مردم ایران، به تمجید از این انیرانی ها بپردازند!

از اینرو بدیهی است که سران فاسد رژیم ملاها در ایران، با بخشیدن قسمت زیادی از دارائی های دزدیده شده مردم ایران به نایبان خودشان درون منطقه، به طور مستمر به دولتمردان سرزمین های زیر قیمومیت خود باج های کلان بپردازند. تا به این وسیله حاکمان سودجوی آن ممالک نسبتا فقیر و اسلام پناه را، همواره زیر چتر حمایت های مالی و سیاسی خود نگه بدارند؛ و البته از آنان، همچون نوکران گوش به فرمان خویش استفاده های سیاسی هم بکنند. تا هرگاه در شرایط سیاسی خاصی قرار می گیرند؛ از جمله در مواقعی که به تروریست احتیاج دارند. آنها را برای به ثمر رساندن اهداف تروریستی خودشان، به ماموریت های جنائی اعزام نمایند !

در طول همه این چهل و سه سال آنها می کوشند و در نظر دارند؛ تا با وادار کردن مزدوران تروریست خود به چنین اموری، و با سوء استفاده از شرایط این سفیهان، از آنان جهت تحقق بخشیدن به آرمان های ضد بشری خود، در همه جا به ویژه درون منطقه خاور میانه به قدرت نمائی بپردازند !

این تبهکاران پست و فرومایه، با آنکه آشکارا شاهد ناتوانی های اقتصادی ملت ایران هستند؛ و مشاهده می کنند که مردم در گذران سخت معیشتی زندگانی خود و خانواده شان، در چه موقعیت اسفناکی به سر می برند. به جای رسیدگی به این موارد، و کاستن رنج و الم از چهره زندگی این ملت در بند، سرمایه های کشور بسیار غنی و آکنده از نعمت های فراوان همین مردم ستمدیده را، برای تطمیع نمودن تروریست های خودشان در سراسر دنیا به آنان می پردازند. تا به مخالفان خویش، که قصد سرنگونی حاکمیت استبدادی آخوندی در میهن شان را دارند ؛ و تمامی کوشش خود را جهت ساقط نمودن این حکومت استبدادی از قدرت اهریمنی اش می نمایند نشان بدهند؛ که در صورت انجام دادن هر عمل دشمنانه ای نسبت به حکومت ملاها، هست و نیست مخالفان خود را به آتش می کشند و نابود می نمایند !

اما، آنها فقط به این روش اکتفا نمی کنند. درون خود ایران هم، برای محافظت کردن از شرایط خویش، و خاموش نگه داشتن منتقدان داخلی خود، و جلوگیری نمودن از اعنراضات حق طلبانه مردم ایران، بخشی از همین درماندگان را، با شیوه های گمراه کننده خود، از جمله باج دادن مخفیانه به آنان می فریبند. تا همیشه این افراد زبون و میهن فروش را، مانند ابزارهای کشنده « قتاله » در اختیار خود داشته باشند. تا هرگاه که بخواهند به سرکوب نمودن مردم ایران دست بزنند. جهت هرچه بیشتر سرکوب نمودن منتقدان خود، از زبونی عده ای از این فریبخوردگان ایرانی سوء استفاده ابزاری می نمایند؛ و جهت سرکوب کردن مردم ایران و خاموش نگه داشتن ایشان، به مزدوران خود دستور « آتش به اختیار » بودن را می دهند !

آن مزدوران فریبخورده یاغی نیز، از رساندن هر صدمه ای به هم میهنان ستمدیده شان کوتاهی نمی کنند. حتی برای خوش رقصی بهتر و بیشتر نزد اربابان جنایتکارشان، از رنجاندن هم میهنان بی پناه خود نیز هیچ ابائی ندارند !

« دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر *** کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست » !

منبع خبر: خبرنامه ملی ایرانیان

اخبار مرتبط: پول های مردم ایران در کجا و چگونه ضایع می شوند؟! بقلم بانو محترم مومنی روحی