قصه هزار و یک درد آسیب دیدگان متروپل؛ حق و حقوق داغدیدگان چه می شود؟

همه چیز از دوم خرداد شروع شد. آن روز هم مثل روز‌های دیگر صبحانه‌ای را در کنار خانواده خورد و برای کسب روزی به راه افتاد. تابستان کم کم گرمای خود را به آبادانی‌ها نشان داده بود، اما به نشاندن لبخند رضایت بر لبان خانواده و تهیه لقمه نانی حلال که به سر سفره می‌نشست می‌ارزید. همین باعث می‌شد با هوای گرم آن روز‌ها کنار بیاید و در ساختمانی نیمه کاره مشغول کارگری شود آن هم در شرایطی که صاحب کارش آن‌ها را بیمه هم نمی‌کرد.

ساختمان این قصه در یکی از معروفترین خیابان‌های شهر ساخته شده بود که به دلیل وجود بازار، آزمایشگاه و مراکز درمانی مختلف در طول شبانه روز تردد زیادی هم در آن جریان داشت. ساعت به موعد بروز یک اتفاق پرخطر نزدیک می‌شد و درست راس ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه ظهر بود که ریزش ساختمان عده‌ای را داغدار فرزند کرد، بعضی‌ها سایه‌ی سر از دست دادند و برخی هم سرپناه و محل کسبشان قربانی این حادثه شد.

پس از این اتفاق، آبادان برای ۱۵ روز مقصد بسیاری از مسئولان کشوری شد. در میان عملیات آواربرداری پیچیده و احتمال ریزش بقایای سازه، مسئولان کشوری و استانی برای دلجویی به خانه قربانیان ساختمان متروپل سر می‌زدند و قول‌هایی درباره مجازات مقصران و پرداخت خسارت‌ها می‌دادند. چیزی که از همان روز‌های اول بر سر زبان‌ها افتاده بود از کم لطفی مسئولان به خانواده کارگرانی حکایت داشت که در این حادثه جان داده بودند و کمتر مسئولی بود که به سراغ آن‌ها می‌رفت تا آلامشان را تسکین دهد.

مطالبه عدالت

خانواده جانباختگان، اما بدون اعتراض به این مسئله تنها حق را مطالبه می‌کردند. آن‌ها می‌خواستند برخورد جدی با عاملان این حادثه درس عبرتی برای ساختمان ساز‌ها و مسئولان در سراسر کشور شود که بخاطر منافع خود به قانون پشت نکنند تا سرانجام اینچنین یک شهر داغدار عزیزانشان نشوند.

خانواده کارگران جانباخته زیر آوار برج متروپل حالا پس از گذشت بیش از ۴۰ روز از این حادثه از وعده‌های انجام نشده‌ مسئولان می‌گویند.

عموی محمد حمیدیان پور ۳۵ ساله، یکی از کارگران قربانی در این حادثه می‌گوید: محمد ۳ فرزند داشت و حالا همسر و فرزندانش علاوه بر داغ از دست دادن او، با مشکلات مالی هم دست به گریبان شده اند، هر چند تا حد توان در کنار آن‌ها هستیم و نمی‌گذاریم نبودش بیش از این آزارشان دهد، اما آن‌ها حق و حقوق قانونی خود را طلب می‌کنند.

پدر امین بحرانیان، یکی دیگر از کارگران جانباخته‌ متروپل هم از شرایط سخت فوت پسرش و نگاه منتظر ۲ فرزند او می‌گوید که بیمه‌ای برای او پرداخت نمی‌شد و حالا برای برقراری مستمری، سرگردانی و از این اداره به آن اداره رفتن کار این روز‌های خود و دیگران بازماندگان با شرایط مشابه پسرش شده است.

مرهمی از جنس حمایت

البته در پیگیری‌ها مشخص شد با دستور رئیس سازمان بهزیستی کشور، مسئولان محلی و استانی این نهاد حمایتی افزون بر دلجویی از خانواده کارگران قربانی، آنان را زیر پوشش این اداره قرار داده اند تا کمک خرج موقتی برای این روز‌های تلخ تنهایی آن‌ها باشد.

مدینه عیدانی، رئیس بهزیستی خرمشهر هم در این باره می‌گوید: از همان روز‌های اول به سراغ خانواده‌های آن‌ها رفتیم و افزون بر کمک‌های جانبی که همان موقع انجام شد، از هفت خانواده کارگر در حال حاضر ۶ خانوار زیر پوشش بهزیستی هستند و بر این اساس اولین حقوق خود که مربوط به خرداد بود را نیز دریافت کرده اند.

شیوا شجاعی، رئیس بهزیستی آبادان نیز از تحت سرپرستی گرفتن خانواده‌های ۶ کارگر توسط این اداره خبر می‌دهد که سرپرست خانواده خود را از دست داده اند و می‌گوید علاوه بر این موضوع، اهدای بسته‌های معیشتی و برخی مساعدت‌های دیگر مانند مشاوره‌های روحی و درمان برای خانواده کارگران نیز در طول این مدت انجام شده است.

اما سوالی که مطرح می‌شود این است که با توجه به اینکه این مرهم مالی برای خانواده یک نفره ۴۲۰ هزارتومان و برای خانواده‌های پنج نفره و بیشتر یک میلیون و ۳۲۰ هزار تومان است، بازماندگان کارگران متروپل می‌توانند به تنهایی و با همین مبالغ اندک از پس هزینه‌های یک ماه خود و فرزندان متوفیان بربیایند و همت و سرعت بیشتر مسئولین برای برقراری مستمری آن هم در شرایط اقتصادی کنونی را نمی‌طلبد؟ شاید بهزیستی طبق اخلاص خود را به میان گذاشته اما به نظر این رقم با این وضعیت قیمت ها سخت بتواند کفاف زندگی را بدهد. 

قنواتی، مسئول تعهدات سازمان بیمه تامین اجتماعی خوزستان آمادگی این سازمان برای حل مشکل بیمه کارگران را اعلام می‌کند و می‌گوید این فرآیند به محض دریافت گزارش حادثه از سوی دادگستری و اداره کار آبادان آغاز می‌شود و با قطع دریافتی آن‌ها از بهزیستی، این بیمه ملزم به پرداخت حقوق مستمری آن‌ها می‌شود.

او در خصوص کارگرانی که بیمه خویش فرما داشتند و خودشان حق بیمه خود را پرداخت می‌کردند می گوید: نام تمام آن افراد در فهرست مستمری بگیران ثبت شده و پایان تیرماه حقوق خود را از زمان فوت کارگران دریافت می‌کنند و موضوع پرداخت از زمان فوت برای همه‌ این افراد لحاظ می‌شود.

این مسئول ارائه آمار دقیق از تعداد کارگران فوت شده بیمه شده و بیمه نشده را وابسته به دریافت گزارش حادثه می‌داند.

ضرر بیش از ۶۰ کاسب

محبوبه آل علی، مدیر کار و خدمات اشتغال سازمان منطقه آزاد اروند که ارسال گزارش کار را از وظایف اداره کار سرزمین اصلی می‌داند می‌گوید: در این باره اداره کار آبادان باید پاسخگو باشد، اما در حیطه‌ وظایف منطقه آزاد می‌توان به تشکیل ۲۱۵ پرونده از سوی خسارت دیدگان اشاره کرد که با پیگیری‌های نمایندگان حقوقی برای ۶۵ عدد از آن‌ها که مربوط به صنوف آسیب دیده بودند بیمه بیکاری صادر شده است.

یعقوب خان تمبی، رئیس اداره کار آبادان هم با اعلام اینکه کارگروهی ویژه برای خسارت از سوی آسیب دیدگان تعیین شده و دادگستری نیز گزارش حادثه را به کارشناس پرونده محول کرده می‌گوید: وظیفه‌ اداره کار در این ماجرا تنها ارسال یک گزارش اولیه حادثه با اعلام چگونگی رخ دادن و تعداد متوفیان و مصدومان بود که همان روز‌های اول بعد از ریزش متروپل به استان تحویل داده شد.

در این میان، روشن روان، رئیس دادگستری آبادان نیز می‌گوید: ارسال نامه به اداره کار برای دریافت گزارش حادثه در صلاحیت دادگستری آبادان نیست و از آنجایی که این پرونده در دادگاه کیفری استان خوزستان در جریان است باید موضوع را از دادستانی استان جویا شد.

جعفری چگنی، دادستان خوزستان هم آخرین آمار دستگیرشدگان به اتهام قصور در این حادثه را ۲۴ نفر اعلام می‌کند و از ادامه روند تحقیقات تکمیلی پرونده خبر می‌دهد.

فرماندار ویژه آبادان و معاون سیاسی او با وجود هماهنگی‌های لازم و تماس‌های مکرر در این زمینه پاسخگوی ما نبودند.

اسناد حادثه در اختلاف نظر مسئولان

جلیل مختار، نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی به استناد به صحبت عضو کمیسیون عمران می‌گوید: سازمان بازرسی خوزستان پرونده‌های حادثه متروپل را تحویل نگرفته، اما در مقابل قاسم بغلانی رئیس شورای شهر این شهرستان این گفته را نقض می‌کند و اسناد را تحویل داده شده به این سازمان می‌داند.

نامعلوم بودن سرنوشت اسنادی که اهمیتشان به اندازه‌ روح و جان آبادانی که برای مردم ایران ارزش دارد این سوال را به وجود آورده که کدام سوی ماجرا صداقت بیشتری در کلام خود دارد و چرا با وجود دستگیری متهمان و گذشت زمان زیادی از این حادثه نه خبری از سرنوشت دستگیرشدگان است و نه حتی برگزاری نخستین جلسه دادگاه علنی که پیش از این مسئولین قولش را به داغدیدگان داده بودند؟

آواربرداری از حادثه‌ای که وسعت آن به گفته کارشناسان حتی از پلاسکو هم بزرگتر و دشوارتر بیشتر بود با همدلی شبانه روزی نیرو‌های امدادی و مردمی به پایان رسید و به نظر می‌رسد حالا تنها چیزی که قلب داغدار آبادان و ساکنانش را قدری آرام می‌کند توجه ویژه مسئولان به خانواده‌های آسیب دیده از این واقعه تلخ است تا فشار‌های مالی بیش از این به روح و روان آن‌ها و فرزندانشان چنگ نزند و مجازات نشدن زودهنگام خاطیان مانند نمک بر زخمی که قرار است سال‌ها بر پیکر این شهر بنشیند عمل نکند. چه بسا که توجه به همین خواسته در مقابل سازندگان غیرمجاز حکم یک سد را پیدا کرد تا یک ایران را از تکرار چنین حادثه‌ای متاثر نکند.

در حادثه ریزش برج ۱۲ طبقه متروپل آبادان ۴۳ نفر جانباخته و ۳۸ نفر مصدوم با تلاش شبانه روزی نیرو‌های امدادی و مردمی موجود در منطقه و اعزامی از شهر‌ها و استان‌های دیگر از زیر آوار خارج شدند.

باشگاه خبرنگاران جوان استان ها استان‌ها

منبع خبر: باشگاه خبرنگاران

اخبار مرتبط: قصه هزار و یک درد آسیب دیدگان متروپل؛ حق و حقوق داغدیدگان چه می شود؟