روحانی؛ یک سال سیاست‌ورزی، خارج از «پاستور»

آفتاب‌‌نیوز :

حسن روحانی هفته‌ی گذشته دوباره در سرخط اخبار قرار گرفت. برای یک رئیس‌جمهور سابق، در سرخط اخبار قرار گرفتن نباید اتفاق مهمی باشد، اما در ایران ما، داستان متفاوت است، خیلی متفاوت. عرصه‌ی سیاستِ وطنی گاهی کیمیای معکوس است، کارخانه‌ی تبدیل محصولاتی با ارزش افزوده‌ی بالا به مواد اولیه و حتی ماقبل آن؛ اینجا راندن و تاراندن رؤسای دولت پس از ایام مسؤولیت‌شان، به سنتی سترگ و دیرین تبدیل شده و گاه رؤسای سابق حتی از سیاست‌مدارانی میان‌رده و کنشگران نوپای حزبی هم امکان محدودتری برای سیاست‌ورزی می‌یابند. اینجا رؤسای سابق چه به تدریج و چه ناگهان، از رسانه‌های رسمی، از اخبار، از قاب تلویزیون، از هرآنچه «تصویر مورد تایید» را می‌سازد حذف می‌شوند، تکذیب می‌شوند، انکار می‌شوند و گذشته‌ی نزدیک، بدون نام و چهره‌شان در روایت رسمی بازسازی می‌شود و نهایتا کاستی‌ها به نامشان و کامیابی‌ها در غیابشان حکایت می‌شود. به سنت این چند دهه، غالب رؤسای دولت، سوژه‌ای برای عبرت‌اند تا ذخیره‌ای برای انتقال تجربه.

به گزارش آفتاب‌نیوز؛ خبرآنلاین در ادامه نوشته است: مورد حسن روحانی، اما کمی وخیم‌تر هم می‌نمایاند، ماجرا آنجا متفاوت می‌شود که او حتی در همان دوران ریاست‌اش هم مراعات نشد چه رسد به روزگار فراغت؛ او در ایام وصل هم رئیس‌جمهور بدون ماه عسل بود چه رسد به روز‌های فصل. معارضان و مخالفان روحانی درآن هشت سال، لحظه‌ای در جنگ روانی، اعتبارزدایی و تکاپو برای ساقط کردن‌اش درنگ نکردند و آتش‌بس ندادند و حالا هم در دوره‌ی خروج از قدرت، به ماندنش در عرصه‌ی عمومی و سیاست‌ورزی پسا ریاستی‌اش راضی نخواهند شد. از همان فردای انتخابش خصوصا فردای انتخابات ۹۶، نه فقط پروژه‌ی تنبیه روحانی که حتی به قول «ظریف»، تنبیه مردم هم آغاز شد و مخالفان از هیچ اقدامی برای پشیمان ساختن سبد رأی‌اش دریغ نکردند؛ کار به آنجا رسید که اکثریت، به دلیل انتخاب روحانی سزاوار تنبیه دانسته شدند و در این میان همزمانی شگفت و نامیمون ترامپ و سیل و زلزله و کرونا هم یار موافق تنبیه‌کنندگان شد. در ماه‌های پایانی دولت روحانی که فرصتی برای بازگرداندن کشور به شرایط پس از برجام مهیا بود بسان هواپیما‌های ربوده شده‌ی ۱۱ سپتامبر بر هیبت دیپلماسی دولت وقت کوبیدند و هدف‌گذاری طلایی بازگشت به برجام در اسفند ۹۹ را با آن مصوبه‌ی انتحاری رفع تحریم‌ها در ۱۱/۹! چنان فروریختند که احتمال هر پایان خوشی برای دولت روحانی از تصور خارج شود.

روحانی کاستی‌هایی داشت، اما سیاستمدار نابلدی نبود، سخنور کاربلدی بود که ارزش کلمات را می‌فهمید (که هر رئیس‌جمهوری باید ارزش کلمات را بفهمد)، اما حالا به نظر می‌رسد او بر ارزش «سکوتِ بهنگام» هم واقف باشد. روحانی راهبرد سکوت را برگزید تا شاید زمان، از شدت غبار بکاهد. سکوت کرد، اما از بیرون رانده شدن استقبال نکرد، سیاستمدار قهر و معارضه نشد گرچه معارضانش از اتهام و دشنام فروگذار نکردند، بر تنور اتهام و تهدید ندمید، مشورت داد و بر کمک به دولت مستقر تاکید کرد و از آن دشمن نساخت حتی اگر از دادن دفتر و امکانات حداقلی برای رئیس‌جمهور سابق هم ماه‌ها دریغ کرده باشند. به دیگر سخن و پس از گذشت یک سال، فعلا روحانی نقش اول سناریویی که برایش نوشته بودند را بازی نکرده است. احتمالا روحانی تصور می‌کند سکوت‌اش، کیفیت قضاوت عمومی را در میان‌مدت افزایش دهد و تجربه‌ها با تجربه‌ها سنجیده شود نه با ادعاها. شاید بشود روحانی را در انتخاب راهبرد سکوت درک کرد، فضای قطبی‌شده و متاثر از افشاگری‌ها، اتهام‌زنی‌ها و آمارسازی‌ها الزاما بستری برای افشای حقیقت نیست گرچه می‌تواند فرصتی هم برای کشف حقیقت باشد، اما در پیچیدگی‌ها و دشواری‌ها برای آنکه بالاخره «بانیان وضع موجود» برای افکار عمومی رنج‌دیده و شهروندان آسیب‌دیده روشن شود نیاز است که کسانی شجاعت به خرج دهند، سکوت و شکیبایی پیشه کنند و به زمان فرصت دهند.

هفته‌ی گذشته روحانی به مناسبت عید غدیر میزبان همکاران سابقش در دولت بود و پیش از آن نیز در کنشی دیپلماتیک و در یابود نخست‌وزیر فقید ژاپن به سفارت این کشور رفت. دو رویداد کوچک که می‌تواند نتیجه‌گیری‌ای قابل توجه در پی داشته باشد: با دیدی خوش‌بینانه به نظر می‌رسد روحانی تصمیم ندارد سرمایه‌ای بلااستفاده در سیاست خارجی و کنشگری منزوی در سیاست داخلی باشد. سکوت‌اش در این یک سال حالا به او مجال می‌دهد که روایت‌اش را از سال‌های سخت ۹۶ تا ۱۴۰۰کامل کند؛ مثلا از همان چند خطی که از سخنانش در آن جمع بیرون آمده چند گزاره‌ی مهم برای افکار عمومی روشن می‌شود، از کسری بودجه ۱۴۰۰ می‌گوید و ما در می‌یابیم که بار اضافی مجلس بر لایحه‌ی بودجه‌ای که دولتش تقدیم کرده بود چه سهم بزرگی از کسری بودجه را سبب شده یا درمی‌یابیم که آن طرح مجلس چه بر سر زمان طلایی احیای برجام آورد و چه فرصتی را از ایرانیان برای خارج شدن از سایه‌ی سنگین تحریم‌ها ستاند. قابل پیش‌بینی بود که توالی همین دو حضور مختصر در عرصه‌ی عمومی برای مخالفانش خوشایند نباشد، اما اینجا یک تفاوت بزرگ وجود داشت، مخالفانش این بار در حمله به روحانی، آن دستان باز همیشگی را ندارند، حالا کارنامه‌ای که در دستانشان جای گرفته، دست و بال را بسته و اندکی مزاحم آن بی‌پروایی سابق است.

روحانی، چهره‌ی هفته‌ی گذشته‌ی خبرآنلاین است چراکه افزون بر سکوت، روایت‌اش را نیز بهنگام آغاز کرده است؛ روایتی که مخاطب‌اش نه قدرت و حاکمیت که افکار عمومی است همان شهروندانی که برایشان مهم است بدانند بانیان وضع موجود چه کسانی هستند؟ روحانی، چهره‌ی هفته‌ است چراکه تجربه‌ی روحانی و سرنوشت‌اش در دوره‌ی خروج از قدرت، مهم است چراکه عدم تکرار تجربه‌ی تلخ از دست دادن سرمایه‌ی انسانی رؤسای قوا برای هر نظامی مهم است؛ نباید حکمرانی ما، آنقدر سترون باشد که بعد از هر دوره، مسیر انتقال تجربه را عقیم کند و به مدرسه‌ای پرهزینه و گرانقمیت برای تربیت عملگرایانی بدل شود که قرار است در آخر قصه یا منزوی شوند و یا برای بقا به آغوش سودازدگی بازگردند. مهم است که در دیپلماسی غیر رسمی بشود از اعتبار جهانی اندک چهره‌های معتبر برای پیشبرد منافع ملی و ارتقای تصویر ایران بهره جست، مهم است که در فضای سیاست و اجتماع ایران که به مرجعیت‌زدایی گسترده مبتلا شده، چهره‌هایی باقی بمانند که به ثبات، آرامش و پیش‌بینی‌پذیری عرصه‌ها یاری رسانند.

منبع خبر: آفتاب

اخبار مرتبط: روحانی؛ یک سال سیاست‌ورزی، خارج از «پاستور»