بچه‌های تیم ملی از یک کارگر زحمتکش کمتر حقوق می‌گیرند/ موسوی بیست دقیقه انتقاد کرد؛ پشیمانم که برگشتم

بچه‌های تیم ملی از یک کارگر زحمتکش کمتر حقوق می‌گیرند/ موسوی بیست دقیقه انتقاد کرد؛ پشیمانم که برگشتم
ورزش ۳

به گزارش ورزش سه، محمد موسوی در پایان تمرین امروز تیم ملی والیبال در جمع خبرنگاران حاضر شد ضمن اعلام کناره‌گیری اش از تیم ملی، درباره شرایط وضعیت تیم ملی صحبت کرد.

او که گلایه‌های تندی از وضعیت امکانات تیم و پاداش‌ها داشت، گفت در این مدتی که در تیم ملی حضور داشته صداقت لازم را ندیده و به همین دلیل تصمیم به جدایی گرفته است.

* از حضور در تیم ملی پشیمانم
از قبل عبد آقای عطایی با من در تماس بود؛ من در‌ ترکیه در فنرباغچه بازی می‌کردم و از آن زمان به می‌گفت به شما از نظر فکری، انسجام تیمی و فنی به شما نیاز داریم و می‌خواهیم از شما استفاده کنیم. صحبت زیادی با هم کردیم و نتیجه بر این شد که به اردو بیایم. خیلی دودل بودم چون از سال گذشته هم تمرین و مسابقه نداشتم. در نهایت بیشتر به خاطر حرف مادرم که می‌گفت حتما برو و این شرایط را قشنگ تمام کن آمدم اما الان پشیمان هستم که آمدم.

* در‌ تیم ملی صداقت نمی‌بینم!
نمی‌دانم چطور بگویم که بتوانم احساساتم را کنترل کنم. من همیشه در تمام دوران والیبالم سعی کردم مفید و مثمرثمر باشم و در خدمت تیم باشم؛ الان هم همین است و اگر اینجا هستم به خاطر این بود که احساس کردم شاید بتوانم با تیم کمک کنم و هیچ چیزی دیگری نبوده است. در تیم ملی نه دنبال پول هستیم نه چیز دیگری؛ هر چیزی که بوده فقط به این خاطر بود که به تیم کمک کنم. با اینکه دلخوری های زیادی بود به این دعوت لبیک گفتیم اما الان پشیمان هستم و فکر می‌کنم دیگر نمی‌توانم ادامه بدهم؛ واقعا شرایط لازم را ندارم. من باید دلم در‌ جایی که کار می‌کنم باشد چون همیشه با تمام وجود کار کرده‌ام. من بازیکنی نبودم که با مصدومیت یا خستگی کنار بنشینم؛ من همیشه خوب یا بد همه تلاشم را کردم و مردم و اصحاب رسانه می‌توانند نظر بدهند. الان قلبا شرایطی ندارم که بتوانم به تیم کمک کنم؛ اگر فکر می‌کردم می‌توانستم کمک کنم با همین شرایط هم این کار را می‌کردم اما شرایط وجود ندارد و مقداری ناصداقتی می‌بینم.

* مردم واقعیت ها را ببیند
شرایط مساعد نیست و هیچ چیزی سر جایش نیست. حتی یک پروتئین و مکمل در تمرین بچه ها نیست، هتل نبود، فیزیوتراپی که بچه ها با او راحت باشند و کارهای درمانی انجام بدهند نیست. بچه ها باید ظهر استراحت کنند اما بیرون می‌روند و کارهای تراپی انجام می‌دهند. آسیب و سختی هست و این شرایط طوری نیست که ما بتوانیم مقابل بزرگان والیبال دنیا و کسانی که همه جور امکانات سخت افزاری دارند مقابله کنیم. اگر مردم از ما انتظار نتیجه دارند باید واقعیت های اینجا را ببینند؛ واقعیت ها اسف بار است و اصلا خوب نیست. مثل اینکه هیچکس به هیچکس اعتماد ندارد و راست نمی‌گوید.

* روحیه تیمی و جنگندگی در تیم نیست
چیزی در رسانه ها منتشر می‌شود اینطور نیست که من می‌بینم. من در تیم هستم؛ پیش از اینکه به اینجا بیایم از بچه ها شنیدم و الان هم خودم اینجا حس کردم. صداقت خیلی کمی دیدم؛ روحیه تیمی و جنگندگی را لازم را من ندیدم و به شخصه امروز که به تمرین آمدم حالی بودم که دوست داشتم به آقای عطایی بگویم نمی‌توانم تمرین کنم. روزهای قبل با تمام وجودم تمرین کردم چون سه ماه تمرین نکرده بودم و تمرینات بدنسازی داشتم اما تمرینات والیبالی خیر ولی تمام فشارها را تحمل کردم. وقتی مدتی تمرین نمی‌کنی مفصل ها خشک است و بدن درد می‌گیرد اما من با این حال با تمام وجود کار کردم تا بتوانم به تیم کمک کنم اما شرایط واقعا خوب نیست. دوست ندارم وارد جزئیات شوم. می‌شود ساعت ها درباره این مسائل صحبت کرد؛ اینجا اتفاقاتی رخ می‌دهد که اصلا راجع به آن صحبت نمی‌شود‌.

* سیاسی کاری می‌شود و من نمی‌پسندم
امیدوارم صحبت های من باعث حاشیه برای تیم نشود؛ من صادقانه گفتم که با این شرایط نمی‌توانم به تیم کمک کنم. من سید محمد موسوی کوچک همه و یک عضو کوچک از‌ جامعه والیبال در ۱۷-۱۸ سال گذشته بودم؛ یک جاهایی نمی‌توانم بد و بازی می‌کنم و یک جاهایی خوب بازی می‌کنم اما همیشه تمام وجودم را چه در خارج از کشور و باشگاهی و چه در ایران و تیم ملی گذاشته‌ام؛ یک مربی بیاید بگوید که موسوی کم کاری کرد و وارد سیاسی کاری شد. اما اینجا سیاسی کاری می‌شود و این را نمی‌پسندم. جایی که دلم نباشد نمی‌توانم کاری انجام بدهم.

* این نسل طلایی است
این بچه ها استعدادهای بی نظیری هستند و من وقتی در تمرین اینها را می‌بینم کیف می‌کنم. این تیم ارزش بهای بیشتر، امکانات بهتر و صادق بودن دارد. باید برای این بچه ها ارزش‌گذاری بشود، اینها طلا هستند. اسم ما را نسل طلایی گذاشتید اما اینها از نظر فنی و فیزیکی از ما خیلی بهتر هستند و فقط یک تجربه مانده که کسب می‌کنند و در آینده بهتر می‌شوند اما چیزی که مهم است امکانات، مدیریت و رهبری این تیم و بچه ها است که بتوانند به درجات عالی برسند. من برای تیم ملی والیبال آرزوی موفقیت می‌کنم.

* بازیکن ماشین کشاورزی نیست
این به معنای خداحافظی من از والیبال نیست، من در بهترین شرایط هستم و فکر می‌کنم اگر شرایط باشد و درخواست شود باز هم بتوانم به تیم ملی کمک کنم اما با احترام باید طوری باشد که من حس نکنم بازیکنی هستم که یک ماشین کشاورزی است و هروقت بخواهند استارت می‌زنند که روشن شود و زمین را درو کند. اینطور نیست و ما هم برای خودمان چارچوب و کاراکتری داریم که باید حفظ شود؛ من آدم مغروری نیستم و اینها باید حفظ شود. اگر در آینده شرایط این چنینی بود و شرایط خودم هم از نظر بدنی مثل امروزم بود و می‌توانستم از نظر فنی کمک کنم، ذهن و روانم در خدمت تیم خواهد بود و در آینده به تیم کمک خواهم کرد.

* تلاشم را کردم اما متاسفانه نشد
من امروز ظهر این تصمیم را گرفتم و فکر می‌کنم درست است و احساسی نیست. روزهای زیادی فکر کردم و حتی قبل از اینکه بخواهم به اردو بیایم با آقای عطایی هم جلسه داشتم و گفتم من الان با توجه به اتفاقات سال گذشته شرایط خوبی ندارم و ناراحتی هایی وجود دارد. ایشان گفتند هر چه بوده تقصیر ما بوده و مشکل خاصی نیست. خیلی با احترام صحبت کردند اما وقتی آمدم احساس کردم دوباره از تصمیمم پشیمان شدم. مادرم گفت حتما برو، مردم دوستت دارند و می‌خواهند در تیم ملی بازی کنی و کنار بچه های جوان افتخار کسب کنی. خیلی دوست داشتم و تلاشم را کردم اما متاسفانه نشد.

* هیچ ارزشی برای بچه ها قائل نیستند
فکر نمی‌کنم تصمیم من باعث حاشیه شود چون همه بچه ها من را می‌شناسند و شاید باعث همدلی بیشتر بچه ها بشود و باعث شود صدای این بچه ها به گوش رسانه برسد. شاید بچه ها نتوانند صحبت هایی بکنند. بچه ها تحت فشار هستند و حدود ۵۷ روز دور از خانواده در مسابقه بودند و بازی کردند و بردند و مردم خوشحال شدند اما هیچ ارزشی برای این بچه ها قائل نشدند. امروز ۱۸‌ میلیون تومان بابت لیگ جهانی پاداش داده شده است؛ در این سه چهار ماه حقوق یک کارگر زحمتکش از بچه های ما بالاتر بوده است. ممکن است بازیکنان مصدوم شوند که البته خیلی ها شده‌اند؛ آقای معنوی‌نژاد پارسال در همین اردو آسیب شدید کمر دید و بسیاری که ممکن است در این اردو، لیگ را هم از دست بدهند.

* هیچ حاشیه ای ایجاد نخواهد شد
فکر نکنید به خاطر پاداش این تصمیم را گرفتم؛ مسائل دیگری هم بوده که این یک مثال است. ارزش قائل شدن برای این بچه ها خیلی مهم است و شاید بچه ها چون جوان‌ هستند نتوانند است حرف ها را بزنند. من هم تا به حال چیزی نگفته‌ام و دنبال پول نبودم. من دنبال این بودم که وقتی یک نفر در خیابان من را می‌بیند بگوید دمت گرم و این برایم از صد پاداش بزرگتر بوده است. بچه ها می‌دانند من دنبال حاشیه نیستم و این هم قطعا برای بچه ها حاشیه نمی‌شود. قطعا با بچه ها خصوصی صحبت خواهم کرد و شاید با بچه ها جلسه بگذارم. قطعا درک خواهند کرد و می‌دانند که هیچوقت در تصمیماتم غرض نداشتم. امیدوارم حاشیه نشود و دوست ندارم بشود. برای تیم آرزوی موفقیت دارم و مطمئنم کارهای بزرگی می‌توانند انجام بدهند.

* از بیرون حمایتی از بچه ها نمی‌شود
منظور من از عدم جنگندگی در تیم نبود؛ اگر تیم جنگنده نبود تا اینجای کار جلو نمی‌رفت. اگر گفتم روحیه جنگندگی شاید اشتباه لفظی بوده است؛ روحیه جنگندگی بچه ها بالاست و بسیار عالی تمرین می‌کنند اما حمایت بیرونی نیست و سیستم با بچه ها روراست نیست.

* هیچ حس خوبی در تمرینات منتقل نمی‌شد
الان شرایطی برای تغییر و تحول نیست و با همین شرایط باید پیش برویم و بچه ها باید از جان مایه بگذارند چون شرایط اصلا خوب نیست. تیم های بزرگ که جهانی که هیچ، فکر می‌کنم تیم هایی مثل چین تایپه هم امکانات بهتری از ما داشته باشند و حداقل انسجام سیستم بالاتر باشد اما متاسفانه اینجا از چند سال گذشته شرایط بد شده و امسال فاجعه بود. دو هفته ای که من با بچه ها تمرین کردم واقعا همه چیز بد بود و اصلا حس خوب منتقل نمی‌شد؛ حداقل در مورد من اینطور بود و شاید بچه های دیگر این حس را داشتند. البته من صحبت هایی می‌کردم و برخی از مسائلی ناراحت بودند ولی الان شرایطی برای صحبت نیست. امیدوارم که شرایط طوری شود که منِ نوعی اگر توانستم به تیم کمک کنم با دلم این کار را بکنم و صرفا برای کنار تیم بودن و عکس گرفتن نیایم تا اگر مقامی هست شامل من هم بشود. من دنبال این مسائل و حواشی نیستم. اگر تبعاتی برای من دارد می‌پذیرم اما واقعا این حرف ها حاشیه نیست و نمی‌خواهم بشود.

* اگر نتیجه حاصل شود به خاطر بازیکنان است
من دنبال حاشیه نیستم و حتی امروز هم نمی‌خواستم صحبت کنم. تیم مطمئنا با تمام توان مسابقه می‌دهد و شاید نتایج خوبی هم بگیرد اما بسیار سخت است. اگر نتیجه ای حاصل شود به خاطر تلاش های بچه ها است که از جان مایه می‌گذارند و با درد و آسیب و بدون کوچکترین عایدی و امکانات کار می‌کنند.

* خوش خبر گفت حتما به تیم اضافه شو
من قبل از اینکه بیایم با چهار نفر مشورت کردم که یکی آقای خوش خبر بود. سه نفر دیگری که اسم نمی‌آورم گفتند قطعا نرو چون چیزی برای تو ندارد و چیزهایی از دست خواهی داد ولی دست روی قرآن می‌گذارم که تنها کسی که گفت حتما برو و به تیم کمک کن و تو می‌توانی بچه ها را جمع و جور کنی آقای خوش خبر بود. من با چهار نفر از بزرگان والیبال مشورت کردم و ایشان گفت حتما وارد گود بشو و بجنگ و همدلی را در تیم به وجود بیاور چون بچه ها توانش را دارند. من خودم هم این حس داشتم. این اتفاق به تغییر آقای خوش خبر ربطی ندارد و ایشان هم سال ها برای تیم زحمت کشیده است و جای تقدیر دارد اما تصمیم من در یک هفته اخیر بود.

منبع خبر: ورزش ۳

اخبار مرتبط: بچه‌های تیم ملی از یک کارگر زحمتکش کمتر حقوق می‌گیرند/ موسوی بیست دقیقه انتقاد کرد؛ پشیمانم که برگشتم