از محله بتاوین بغداد تا هتل‌های اربیل؛ درون روسپیگری در عراق - Gooya News

از محله بتاوین بغداد تا هتل‌های اربیل؛ درون روسپیگری در عراق - Gooya News
گویا

«تو دیگر محترم نیستی»؛ درون تجارت جنسی و قاچاق دختران در عراق

سیمونا فولتین الجزیره

ترجمه: فرارو

خودروی سدان به خیابانی فرعی در «منصور» یک محله لاکچری در غرب بغداد وارد شد. ترافیک ساعت‌های شلوغی در گذرگاه اصلی اندکی کاهش یافته بود و به محله اجازه می‌داد ریتم آرام صبحگاهی زندگی طبقه متوسط جریان یابد.

خودرو با گذشتن از کنار دیوار‌های بتنی مرتفع با رسیدن به یک خودروی کیا قرمز رنگ که کنار مغازه کوچکی پارک شده بود، توقف کرد، دو دختر که آنان را «نور» و «شهاد» می‌نامیم از صندلی عقب بیرون آمدند. آنان عبایه سیاه پوشیده بودند لباس‌های تمام قد که معمولا مربوط به جوامع محافظه کار‌تر است. آنان با عصبانیت به اطراف نگاه کردند و مردی میانسال به نام «هشام» آنان را به سمت خودروی کیا هدایت کرد. قرار بود نور و شهاد هر یک به قیمت ۵ هزار دلار فروخته شوند. کمی دورتر از آنجا «ویسام الزبیدی» از واحد مبارزه با قاچاق عراق این صحنه را از تویوتا لند کروز سیاه خود تماشا می‌کرد.

ویسام ژنرالی با سبیل در میانه دهه چهارم عمر خود لباس غیر نظامی پوشیده بود و عینک ریبن بر چشم داشت. اسلحه‌اش را بین صندلی‌های جلو قرار داده بود. راننده سدان یکی از مردان او بود که خود را به عنوان یک واسطه و اصطلاحا دلال محبت جا زده بود و می‌خواست برای کار در شمال عراق روسپی خریداری کند. همان نزدیکی تعداد انگشت شماری از ماموران مخفی دیگر آماده مداخله ایستاده بودند. موفقیت عملیات مطمئن به نظر می‌رسد.

واحد ویسام ده‌ها عملیات از این دست را پیش از این انجام داده بود و دلال‌های حقیر را در حالی که زنان را در روز روشن در وسط یکی از ثروتمندترین محله‌های پایتخت معامله می‌کردند، دستگیر کرده بودند. ویسام از زمان انتصاب خود در دو سال گذشته به یکی از فعال‌ترین افسران بخش مبارزه با قاچاق تبدیل شده است. اعتبار بسیاری از پرونده‌های قاچاق جنسی و خاتمه دادن موفقیت‌آمیز به آن برای اوست. با این وجود، آمار رسمی ۱۱۵ پرونده در این باره در سال ۲۰۲۱ میلادی در یک کشور ۴۰ میلیون نفری نشان می‌دهد تنها نوک کوه یخ نمایان شده است.

برای بیش از یک سال، «الجزیره» تجارت جنسی در عراق را بررسی کرد، پدیده‌ای رو به رشد که به دلیل عوامل اجتماعی - اقتصادی عمیقا ریشه دار شده و توسط شبکه‌ای پیچیده از مقام‌های فاسد به ترکیبی سمی تبدیل شده که از ویژگی‌های عراق پس از حمله نظامی امریکا در سال ۲۰۰۳میلادی و میراث آن جنگ است. به نظر می‌رسد که این عمل کاملا در تضاد با اصول جامعه مردسالار عراق است، جایی که شرافت و عزت در درجه نخست اهمیت قرار دارد و با عفت و پاکدامنی زنان پیوند نزدیکی داشته است.

«الجزیره» از طریق مصاحبه با ده‌ها نفر از جمله بازماندگان، فعالان حقوق زنان، مقام‌های امنیتی، دلالان و قضات دریافته که زیر پوشش هنجار‌های اجتماعی محافظه‌کارانه دختران جوان با پیشینه خانواده‌های فقیر به طور معمول به تن فروشی کشانده می‌شوند.

قربانیان معمولا دختران و زنانی از پس زمینه‌های محروم اجتماعی بوده‌اند که از سوء استفاده خانگی یا ازدواج کودکان فرار می‌کنند و قاچاقچیان از این زنان آسیب‌پذیر برای تجارت جنسی استفاده می‌کنند. سیستم قضایی عراق با همان هنجار‌های مردسالارانه آمیخته است و اغلب بازماندگان قاچاق را به اتهام ارتکاب جرم «فحشا» محکوم می‌کند و پاسخگویی به مراتب کم‌تری برای کسانی که از تجارت سود برده‌اند، وجود داشته است.

دختران قاچاق شده به روسپی خانه ها، کلاب‌های شبانه و هتل‌ها در سراسر عراق فرستاد می‌شوند، موسسات پرسودی که تنها با حمایت افراد دارای اسلحه و قدرت توانایی ادامه فعالیت داشته اند. در این میان تماس‌های دولتی برای صدور گذرنامه و کارت‌های شناسایی جعلی، تسهیل عبور از ایست‌های بازرسی و دریافت اخطار پیش از حملات پلیس برای این کار نشان می‌دهد که در این باره مقامات با قاچاقچیان در ارتباط بوده اند. ویسام، اما به سلامت نهاد‌های کشور اعتقاد راسخ دارد و می‌گوید هیچ کس از پیگرد قانونی مصون نیست. شعاری به رنگ قرمز روی دیوار بیرونی دفتر او در ایستگاه پلیس نوشته شده بود: «قانون بالاتر از همه است».

با این وجود، عزم و اراده سیاسی و منابع کافی برای اقدامات ویسام وجود ندارد. تیم تحت هدایت او متشکل از تنها هشت افسر و چند پرسنل پشتیبانی است تا کل نیمه غربی بغداد را پوشش دهند، منطقه‌ای که میلیون‌ها نفر در آن زندگی می‌کنند. قربانیان به دلیل ترس از مجازات و شرم ناشی از فحشا به ندرت به پلیس گزارش می‌دادند. برای بازداشت قاچاقچیان مردان تحت امر ویسام باید منابعی را درون تجارت جنسی در عراق پیدا می‌کردند و معمولا این کار را با تظاهر به مشتری بودن در رسانه‌های اجتماعی انجام می‌دادند. افسر مخفی که در خودروی سدان نشسته بود، هفته‌ها وقت صرف ایجاد رابطه با هشام کرده بود.

او در مکالمات تلفنی مکرر به شوخی، چانه زدن و درخواست عکس زنان پرداخته بود و اعتماد هشام را جلب کرد و در عین حال مکالمات صوتی را ضبط کرده بود. ویسام می‌گوید: «ما به شدت تلاش می‌کنیم. افسران شب بیدار می‌مانند و روز می‌خوابند». او تلفن‌اش را بیرون آورد و یک مکالمه تلفنی ضبط شده بین افسر مخفی خود و هشام را پخش کرد: «لطفا عکس‌اش را برایم بفرست، اما نه از طریق اسنپ چت». اشاره افسر مخفی به عکس «شهاد» ۱۷ساله بود. هشام پاسخ داد: «باشه». افسر با اشاره به برنامه پیام‌رسانی که به طور خودکار تصاویر را حذف می‌کند دوباره اصرار کرد: «اما نه از طریق اسنپ چت».

او برای ساختن پرونده و گرفتن حکم بازداشت به عکس‌ها نیاز داشت. هشام پرسید افسر مخفی می‌خواهد شهاد را به کجا ببرد و او گفت مشتری احتمالا در اربیل است و پنج روز در آنجا می‌ماند. هشام پاسخ داد: «اگر او را به اربیل ببرد باید با او بروم، زیرا او هنوز جوان است. آنان به او اجازه عبور از پست‌های بازرسی را نمی‌دهند». افسر مخفی به او اطمینان داد که مشتری در اربیل صاحب هتل است و مشکلی پیش نخواهد آمد.

دقایقی پس از سوار شدن هشام، نور و شهاد به سدان چراغ‌های جلو شروع به چشمک زدن کردند این سیگنالی برای مداخله ماموران بود. مردان تحت امر ویسام به سوی خودرو دویدند و در را باز کردند. آنان به هشام دستور دادند: «بیا بیرون» و گردن و دستان او را گرفتند از جمله دستی که دسته‌ای از اسکناس‌های صد دلاری را در دست داشت.

هشام در حالی که ماموران به او دستبند زده بودند و وی را برای بازجویی از خودرو بیرون آوردند با لحنی اعتراضی گفت: «این پول من نیست». نور گریه کرد و متقاعد شد که باید در جنگی بین شبکه‌های قاچاقچی رقیب گرفتار شده باشند. «شهاد» گریه نمی‌کرد، اما وقتی پلیس‌ها آنان را به سوی خودروی ویسام هدایت کردند، چشم‌هایش از وحشت باز شده بود. آنان برای بازجویی به واحد مبارزه با قاچاق انتقال یافتند. چند روز بعد آنان در خانه امنی که توسط دولت اداره می‌شد مستقر شدند و داستان زندگی‌شان را روایت کردند.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: از محله بتاوین بغداد تا هتل‌های اربیل؛ درون روسپیگری در عراق - Gooya News