ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر، مفهوم «ملت»، پادزهری در برابر واژه‌ ایدئولوژیک «امت اسلام» و فتیشیسم قومی (بخش سوم)، علی شاکری زند - Gooya News

بخش سوم،

سابقه و قدمت چند کشورـ ملت جهان ـ دنباله
د ـ امپراتوری روسیه:
ه ـ بازگشت به ملیت و آزادی در ایران
درباره‌ی روسیه و امپراتوری روسیه این پرسش مطرح است که ملت و ملیت در آن از چه زمانی بوجودآمده و اینکه آیا اساساً ملت روس هرگز وجودداشته یا نه.
در فوروم اقتصادی سن‌پترزبورگ در ژوئن ۲۰۲۲ که کشورهای غربی آنرا بایکوت ‌کرده‌بودند، پوتین از «گذشته‌ی هزاران‌ساله‌ی روسیه» سخن‌گفت. این سخن پوچ تر از آن است که بتوان به آن پاسخ‌داد. تا سده‌ها پس از سال هزار میلادی روس‌ها هنوز طوایف کوچ‌نشین و پراکنده‌ای بودند که سابقه‌ی دولت مرکزی نداشتند. نیاکان اوکرایینی‌ها و روسها از طوایف پراکنده‌ی وارِگ، شاخه‌ای از ویکینگ‌ها بودند. آنها از راه غارت یا تجارت بر روی رود ولگا روزگارمی‌گذراندند. در نوشته‌ی دیگری یادآوری کرده‌بودم که این طوایف بیابانگرد وقتی توانستند به مرزهای شمالی ایران، نواحی شمال قفقاز هم نزدیک‌شوند به شهرهای ایران در آن منطقه نیز دستبردمی‌زدند و حتی زنان ایرانی را از این شهرها ربوده برای فروش به شهرهای اروپای شرقی می‌بردند۱۰. بخشی از آنها که نیاکان اوکرایینی‌ها بودند، با تشکیل اولین امارت کوچک و کوتاه‌مدت خود در کییِف، امیرنشینی که در قرن نهم در منطقه‌ی کییِف کنونی و به همین نام بوجودآمد، مدتی دارای آب‌وخاک شدند. در این دوران بود که از راه روابط با امپراتوری بیزانس و یک ازدواج با آنان، به مذهب مسیحی ارتدکس آنان نیز واردشدند. اما امارت کوچکشان بدنبال درگیری‌های پی‌درپی خاندانی به‌سرعت ازهم‌پاشید و مغول ها هم تیر خلاص را به آن زدند. از این گذشته آنها با طوایفی که پنچ‌ سده‌‌ی بعد با گسترش شهرک مسکوا آن را به روسیه تبدیل‌کردند تفاوت‌داشتند. در همه‌ی طول این پنج سده طوایف پراکنده‌ی روس زیر سلطه‌ی مغول‌هایی بنام خانات زرین بودند و به آنان خراج می‌پرداختند.
عظمت‌طلبی تزارهای روس از زمان پتر اول، که در ۱۷۲۱ خود را امپراتور نامید و سپس «پتر بزرگ» خوانده‌شد، آغازگردید. پیش از او، روسیه نه قدرتی بود و نه وسعتی داشت. اولین تزار آن، ایوان سوم بود که پس از فتح قسطنطنیه از سوی سلطان محمـد فاتح در ۱۴۵۳ و انقراض بیزانس، با یک شاهزاده‌ی بیزانسی ازدواج کرد و بدلیل این ازدواج، کوته‌نظرانه، تصور کرد که جانشین امپراتوران بیزانس، شده‌است. فرزند او، تزار جلاد، ایوان چهارم، معروف به «ایوان مخوف» (۱۵۸۴ـ ۱۵۰۳)، که دومین «تزار» روسیه بود، فرنانروای منطقه‌ای مرکب از چند شاهزاده‌نشین خُرد در حوالی مسکوا بود که پس از تحمل چند قرن سلطه‌ی مغول‌ها، در جایی به‌حساب‌نمی آمد. پتر اول، نخستین تزاری که خود را امپراتور نامید تا به تصور خویش جانشین امپراتوران بیزانس گردد، که به دست عثمانی‌ها برانداخته‌شده‌بودند، تصورمی‌کرد که قدرت بیزانس، یعنی تمدن بزرگی وارث دو تمدن ظریف و غنی یونان و رم، در نیروی نظامی آن بوده، و با این پندار کوته‌نظرانه، پس از چند سفر به کشورهای غرب اروپا، دست به ایجاد نیروی دریایی و تأسیس برخی صنایع نظامی زد. از سوی دیگر، پس از شکست هایی از عثمانی، برای توسعه‌ی کشور کوچک خود به جنگ با پادشاه سوئد شارل دوم پرداخت تا به دریای بالتیک راه‌یابد. او توسعه‌طلبی خود را ادامه‌داد و در۱۷۲۱، دو قرن پیش از سرنگونی وارثانش، رومانوف ها، که در ۱۹۱۷ رخداد، خود را امپراتور نامید.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر، مفهوم «ملت»، پادزهری در برابر واژه‌ ایدئولوژیک «امت اسلام» و فتیشیسم قومی (بخش سوم)، علی شاکری زند - Gooya News