همایون شجریان قطعات کردی را برای چه کسی خواند؟

همایون شجریان قطعات کردی را برای چه کسی خواند؟
ایسنا

چند روز پیش همایون شجریان از بازخوانی و انتشار دو قطعه مشهور کُردی به نام «شیرین سوزه» و «مینا» به گویش کردی و با تنظیم آرش گوران خبر داد.

او در توضیحات علت انتشار این دو قطعه مطرح کرده بود که پیشتر پیشنهاد اجرای این دو قطعه به گویش کردی از سمت دوستانش مطرح شده بود ولی به علت آشنا نبودن با این گویش، نپذیرفته بود تا اینکه در نهایت به اصرار دوستانش این امر را پذیرفته است.

حال باتوجه به اینکه به گفته خود همایون شجریان او آشنایی چندانی با گویش کردی ندارد و در اجرای این دو اثر هم سعی کرده با درک معنای دو شعر در ذهنش آنها را به گویش کُردی منتشر کند، نقدها و اظهارنظرهایی را درباره نحوه ادای کلمه‌ها و اجرای این دو اثر در پی داشته است.

در همین راستا تصمیم گرفتیم با رامیار اوتمیشی ـ نوازنده دیوان و پژوهشگر موسیقی ـ که کُردزبان هم هست، درباره این دو اثر صحبتی داشته باشیم و به این موضوع بپردازیم که نحوه ورود هنرمند به حوزه‌ای که به زبان آن آشنایی چندانی ندارند، باید به چه صورت باشد؟ 

همایون شجریان قطعات کردی را برای که خواند؟

او در ابتدا به ایسنا می‌گوید که در مقام یک پرسشگر هدف همایون شجریان از بازخوانی دو اثر «شیرین سوزه» و «مینا» برایش سوال است و البته احتمال وجود یک نگاه تجاری در انتشار این دو قطعه هم وجود دارد، ولی به هر حال باید بررسی کرد که ایشان این دو اثر را برای چه کسانی و چه گروهی بازخوانی کرده‌اند؟ 

اوتمیشی تصریح می‌کند: گذشته از اینکه آقای شجریان زمانی که درباره بازخوانی این دو اثر نوشته‌اند حتی به شاعران و خوانندگان اصلی اشاره هم نکرده‌اند، مردم کردزبان همان دو شعر را به مراتب حتی بهتر از ایشان، مثل بلبل زمزمه می‌کنند و خواندن آن برایشان آسان است.

او با بیان اینکه حوزه فعالیت همایون شجریان برایش مشخص شده نیست، سوال می‌کند: ایشان دقیقا در چه حوزه‌ای کار می‌کنند؟ حوزه ایشان موسیقی دستگاهی است؟ پاپ است؟ چیست؟

این هنرمند همچنین درباره تنظیم دو اثر بازخوانی شده توسط همایون شجریان و آرش گوران، می‌گوید: اصولا اجرای آثار نواحی از هر منطقه‌ای در قالب ارکسترال، نتیجه خیلی جالبی نخواهد داشت و بهتر است موسیقی هر منطقه‌ای با ساز خودش اجرا شود. اگرچه که موسیقی کردی در دوره‌هایی با سازهای غیرمحلی اجرا شده است؛ مثلا آقای حسن زیرک که استاد آواز بودند، زمانی با پیانو و ویولن هم آثاری ساخته‌اند که طرفداران خود را داشته‌ است. درباره بازخوانی این دو اثر با وجود اینکه فضای ملودی‌ها تغییر زیادی داشته است، ولی این تغییر موضوع اصلی بحث نیست، بلکه بحث بر سر نحوه ادای زبان و بیان واژه‌ها است.

او ادامه می‌دهد: هر فردی در این دنیا آزاد است بر اساس علاقه و نیاز خود زبان‌های مختلفی را یاد بگیرد و صحبت کند ولی وقتی پای موسیقی در میان است، باید در نظر گرفت که موسیقی هر منطقه جغرافیایی یا هر سرزمینی، ریشه در تاریخ، فرهنگ، نیازها، خوشی‌ها و ناخوشی‌ها، عشق‌ها، عواطف و احساسات مردم آن سرزمین دارد. هنرمند موسیقی می‌تواند ملودی یک منطقه یا سرزمین را با زبانی متفاوت و زبان و گویش همان منطقه کار کند ولی باید دید که نتیجه چه خواهد شد.

این نوازنده دیوان تصریح می‌کند: یک نفر می‌تواند تمام عمر خود را روی یک کار تحقیقاتی مانند موسیقی بلوچستان صرف کند ولی در نهایت حتی اگر یک منبع اطلاعاتی عظیم از موسیقی آن منطقه جمع‌آوری کند، هیچوقت نمی‌تواند مانند یک خواننده یا نوازنده بلوچ موسیقی آن منطقه را همانگونه که هست بخواند؛ چون خاستگاه فردی که در آن محیط رشد کرده و زیسته، جنسش بسیار متفاوت است.

حتما این ۲ قطعه حتی در بین کردها، مخاطبانی خواهد داشت

از او سوال می‌کنیم که چقدر ذهنیت ایجاد شده توسط دیگر هنرمندانی که این دو اثر را خوانده‌اند، در پذیرش نسخه‌های جدید از این دو قطعه اثرگذار خواهد بود؟ 

می‌گوید: درست است ذهنیت قبلی ایجاد شده ولی این دو قطعه توسط افراد مختلفی بازخوانی شده است؛ لزوما همه، قطعه «مینا» را تنها با صدای محمد ماملی (خالق اثر) گوش نمی‌کنند و با اجرای حسن زیرک و یا ناصر رزازی هم آن را گوش می‌کنند. ولی درباره این دو کار با وجود مشکلی که در بیان کلمات وجود دارد، باید در نظر گرفت که ما در یک دنیای مجازی زندگی می‌کنیم و خب به هر حال ایشان خواننده سرشناسی هستند و حتما این دو قطعه حتی در بین کردها، مخاطبانی خواهد داشت. 

او ادامه می‌دهد: ولی باید دید افرادی که تا این حد طرفدار شجریان پسر هستند و برای او و کارهایش سر و دست می‌شکنند، چقدر با آثار پدر بزرگوار ایشان هم آشنا هستند و آیا اصلا یک ربع از کارهای شجریان فقید را گوش کرده‌اند؟ بحث بر سر این است که ما درباره کدام مخاطب موسیقی صحبت می‌کنیم؟ مخاطب جدی یا عام؟ در موارد زیادی موسیقی ایشان باب میل مردم و همان کسانی است که طرفدارشان هستند.

این هنرمند تصریح می کند: دوره کنونی که ما در آن زندگی می‌کنیم، مانند دوره افرادی همچون پرویز مشکاتیان نیست؛ مرحوم مشکاتیان در یک مصاحبه گفته بود که باب میل سلیقه مردم موسیقی نمی‌سازد ولی امروزه آن دوره به سر آمده و هنرمند باب میل سلیقه عموم مردم کار می‌سازد.

اوتمیشی درباره تفاوت کیفی نسخه های بازخوانی شده توسط شجریان با سایر اجراهای این دو قطعه توسط خواننده‌های کرد، توضیح می‌دهد: تفاوت بسیاری دارد و قابل قیاس نیست؛ مانند این است که یک ایرانی، موسیقی جز اجرا کند، یا مثلا زبان فرانسه یاد بگیرد و برای فرانسوی‌ها یکی از آثار مشهورشان را اجرا کند که به احتمال زیاد برای آنها جذابیت نخواهد داشت.

ای کاش اصرار دوستان را گردن نمی‌نهادند

او همچنین درباره توضیحات همایون شجریان مبنی بر پیشنهاد دوستانش برای خواندن این دو قطعه به زبان کُردی، می‌گوید: ای کاش اصرار دوستان را گردن نمی‌نهادند. شاید چنین پیشنهاداتی برای خیلی از خواننده‌ها و آهنگسازهای دیگر پیش آمده باشد ولی این امر دلیل موجهی نیست.

این هنرمند درباره شرایط ورود به چنین حوزه‌هایی بیان می‌کند: هر کسی اجازه دارد به هر حوزه‌ای که می‌خواهد، ورود کند ولی مهم نتیجه است. بحث بر سر آگاهی است؛ اینکه وقتی وارد حوزه‌ای می‌شویم چقدر نسبت به آن وارد هستیم؟ تا کجا می‌توانیم پیش برویم؟ و اگر کاری می‌کنیم، دلیلش چیست؟ باید دلیل داشته باشیم؛ البته که دل‌بخواه هم می‌توان کار کرد ولی کار دل‌بخواه واکنش‌های دل‌بخواهی هم خواهد داشت. به هر حال که اگر در همان برهه طرفداران آن شخص اجازه نقد و قضاوت ندهند، آیندگان قضاوت خواهند کرد.

بت سازی نکنیم!

رامیار اوتمیشی در پایان می‌گوید: باید در نظر بگیریم که هر کسی در هر جایگاهی قابل نقد است و نباید بت‌سازی کنیم که بعدا اگر در رفتار یا کارشان نقصانی دیدیم چشم بپوشانیم. عده‌ای آنچنان بت‌سازی می‌کنند که اگر درباره آن فرد صحبتی شود، به دیگران می‌تازند که حق نداری صحبت کنی یا اصلا چطور به خودت اجازه داده‌ای درباره آن صحبت کنی؟ ولی ما باید سوال کنیم و مورد نقد قرار دهیم و نقد لزوما معمای بدی ندارد و اگر درست باشد، سازنده خواهد بود.

رامیار اوتمیشی 

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: همایون شجریان قطعات کردی را برای چه کسی خواند؟