کامیلا، «ملکه همسر» جدید بریتانیا
- سارا کمبل
- گزارشگر سلطنتی، بیبیسی
منبع تصویر، Getty Images
او عشق زندگی چارلز بوده است، رازدارش از زمانی که جوان بودند و همسرش در ۱۷ سال گذشته. و حالا، او «ملکه همسر» پادشاه جدید است.
- چارلز سوم، پادشاه جدید بریتانیا
مردم عادت کردهاند که در مراسم مهم ملی و بینالمللی و جشنها کامیلا را کنار چارلز ببینند، اما همچنان که خودش هم تایید میکند، این به راحتی بهدست نیامده است.
تعداد کمی از زنان به اندازه کامیلا پارکر بولز علنا مورد توهین قرار گرفتهاند. او آن «زن دیگر» در ازدواج شکستخورده قرن بود؛ در مقایسه بیپایان با دایانا، پرنسس ولز.
با انتخاب چارلز، او زندگیاش را تغییر داد. برای سالها مطبوعات در تعقیبش بودند، بیامان به شخصیت و ظاهرش حمله میشد. اما طوفان را پشت سر گذاشت و به تدریج موقعیت خود را به عنوان ارشدترین زن خاندان سلطنتی بریتانیا تثبیت کرد.
منبع تصویر، Ann Cleaver/Shutterstock
توضیح تصویر،کامیلا پارکر بولز ۴ ساله (چپ) به همراه برادرش مارک شاند و خواهرش آنابل
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،کامیلا پارکر بولز (چپ)، به همراه خواهرش آنابل، در یک مراسم عروسی ۱۹۵۲
منبع تصویر، Shutterstock
توضیح تصویر،کامیلا شانزده ساله (چپ) با ویرجینیا کروکشنک و رزماری بورد در زمین کریکت لردز در سال ۱۹۶۳
سفری بسیار طولانی برای زنی که گفته میشود، شاهزاده چارلز به محض دیدنش در اوایل دهه بیست زندگیشان عاشقش شد.
زمان لازم بود تا ملکه الیزابت دوم او را به طور کامل بپذیرد، اما در سالهای پایان زندگی او در حمایت از کامیلا صریح بود. ملکه همسر جدید ممکن است هرگز به مقبولیت کامل مردمی نرسد، اما همانطور که خودش در مصاحبه با مجله ووگ گفت: «من به نوعی از آن عبور میکنم و کنار میآیم. شما در زندگی باید کنار بیایید.»
ازدواج با وارث بعدی تاج و تخت آیندهای نبود که برای کامیلا رزماری شاند پیشبینی شده باشد. او در ۱۷ ژوئیه ۱۹۴۷ در خانوادهای ردهبالا و ثروتمند و دارای ارتباطات گسترده، به دنیا آمد اما قطعا نه خانوادهای سلطنتی.
او در محیطی نزدیک و پرعشق بزرگ شد در حالی که با برادر و خواهرش در یک خانه زیبا در ساسکس زندگی میکرد. بروس شاند، پدرش، افسر بازنشسته ارتش بود و دوست داشت آخر شب درکنار تخت برای او قصه بخواند و روزالیند، مادرش، بچهها را به مدرسه، تفریح و فعالیتهای ورزشی و ساحل میبرد. کودکیای که با چارلز بسیار متفاوت بود چون دورههای طولانی به دور از والدین میماند که دور دنیا سفر میکردند.
آخرین دوره تحصیل در مدرسهای در سوییس، کامیلا را به عنوان عضوی از یک خانواده ردهبالا برای حضور در جامعه لندن آماده کرد. او محبوب بود و از اوایل دهه ۶۰ میلادی با یکی از افسران گارد سواره نظام کاوالری به نام اندرو پارکر بولز رابطه داشت که گاهی قطع و دوباره از سر گرفته میشد.
منبع تصویر، Frank Barratt / Getty Images
توضیح تصویر،پس از سالها رابطه مستمر، در سال ۱۹۷۳ کامیلا با اندرو پارکر بولز ازدواج کرد
اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی به شاهزاده چارلز جوان معرفی شد. به گفته جاناتان دیمبلبی که زندگینامه شاهزاده را نوشته است، «او خونگرم بود، بیتکلف بود، و با تمام شدت اولین عشق، چارلز در اولین دیدار قلبش را به او داد.»
اما زمان مناسبی نبود. چارلز هنوز در اوایل بیستسالگی بود و باید به وظیفهاش در نیروی دریایی ادامه میداد. در اواخر سال ۱۹۷۲ به یک ماموریت خارجی هشت ماهه فرستاده شد. و وقتی که دور بود، اندرو به کامیلا پیشنهاد ازدواج داد و او پذیرفت. چرا اصلا برای چارلز صبر نکرد؟ دوستان حدس میزنند که او هرگز به خودش به چشم یک ملکه نگاه نمیکرد.
هرچقدر هم چارلز ممکن است خود را طرد شده دیده باشد، آنها بخشی از زندگی هم بودند. آنها در یک دایره روابط اجتماعی قرار داشتند و چارلز و اندرو با هم چوگان بازی میکردند. کامیلا وا ندرو از چارلز خواسته بودند که پدرخوانده تام، اولین فرزندشان، باشد. عکسهای چارلز و کامیلا در کنار هم در حاشیه بازی چوگان نشاندهنده یک صمیمیت آرام بین آنهاست.
منبع تصویر، Shuttercock
توضیح تصویر،چارلز، سمت چپ، و کامیلا برای اولین بار در کنار هم در سال 1۹۷۲
منبع تصویر، REX/Shutterstock
توضیح تصویر،آنها بارها و بارها با هم در حاشیه مسابقات چوگان عکس گرفتند
تابستان ۱۹۸۱ چارلز با دایانای جوان دیدار کرده و از او تقاضای ازدواج کرده بود. با این حال هنوز کامیلا بخشی از زندگی او بود. اندرو مورتون، نویسنده کتاب «دایانا: داستان واقعی او» با جزئیات توضیح میدهد که چطور دایانا دو روز قبل از عروسی تقریبا تصمیم گرفته بود که مراسم را لغو کند. دایانا دستبندی را پیدا کرده بود که چارلز برای کامیلا سفارش داده و روی آن دو حرف «ف» و «گ» حک شده بود؛ حرف اول دو اسم فرد و گلدیش که چارلز و کامیلا به طور خصوصی خود را اینطور صدا میکردند.
بیشک دایانا با همسرش بر سر رابطه با کامیلا دچار مشکل بود. چارلز اصرار داشت او فقط وقتی دوباره رابطه عاشقانهاش با کامیلا را از سر گرفت که ازدواج با دایانا «به طور جبرانناپذیری از هم پاشیده بود». اما دایانا در مصاحبه با برنامه پانورامای بیبیسی در سال ۱۹۹۵ (که اکنون بیاعتبار شده)، این جمله بهیادماندنی را گفت که «در این ازدواج ما سه نفر بودیم.»
همزمان که ازدواجهای چارلز و کامیلا هر دو رو به زوال گذاشته بود، بعضی از تیترها در رسانهها دردناک بودند، شاید بدترین آنها افشای جزئیات تلفنهای شبانه و مخفیانه بین این دو که سال ۱۹۸۹ ضبط و چهار سال بعد منتشر شد. حرفهای چارلز پشت تلفن که میگفت کاش تامپون [قاعدگی] کامیلا بود، میزان صمیمیت و نزدیکی رابطه آن دو را نشان میداد.
منبع تصویر، PA Images / Alamy Stock Photo
توضیح تصویر،کامیلا، چپ و بانو دایانا اسپنسر در میدان مسابقه لودلو در سال ۱۹۸۰ در حال تماشای مسابقه چارلز
طلاق کامیلا از همسرش در سال ۱۹۹۵ نهایی شد. ازدواج چارلز و دایانا هم به طور رسمی در سال ۱۹۹۶ پایان یافت.
این نشان دهنده عمق احساس کامیلا به چارلز بود که با وجود دشمنی عمومی و مشکلاتی که برای خانواده خودش ایجاد میشد، مخصوصا برای دو فرزندش تام و لورا، تصمیم گرفت با چارلز باشد.
تام پارکر بولز، درباره روزهایی صحبت کرده که خبرنگاران پاپاراتزی در بوتههای بیرون خانهشان در ویلتشایر مخفی میشدند. در سال ۲۰۱۷ در روزنامه تایمز لندن نوشت: «دیگر هیچ کس نمیتواند چیزی درباره خانواده ما چیزی بگوید که بیش از آن موقع آزاردهنده باشد.» او اضافه میکند: «مادرم ضدگلوله شده است.»
کامیلا درباره آن روزها میگوید: «هیچ کس دوست ندارد در تمام لحظات تحت نظر باشد. فقط باید یک راهی پیدا کنید که با آن کنار بیایید.»
بعد از مرگ دایانا در سال ۱۹۹۷ یافتن راهی برای کنار آمدن با انتقادها سختتر هم شد. به طور علنی چارلز بر فرزندانش ویلیام و هری تمرکز کرد و کامیلا از نظرها دور شد. اما روابط آنها ادامه داشت.
موضع چارلز این بود که وجود کامیلا در زندگیاش غیرقابل مذاکره و تغییر است و به همین دلیل با دقت کارزاری برای شروع حضور او در انظار عمومی طراحی و آغاز شد. این کار با خروج آخر شب از هتل مجلل ریتز لندن در سال ۱۹۹۹ آغاز شد، جایی که پنجاهمین سالگرد تولد خواهر کامیلا را جشن میگرفتند. شش سال بعد، آنها در یک مراسم کوچک در وینزور گیلدهال ازدواج کردند.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،اولین حضور رسمی چارلز و کامیلا به عنوان یک زوج در سال ۱۹۹۹ در حال ترک یک مهمانی
نگرانی این زوج از اینکه جمعیت به زوج تازه ازدواج کرده واکنش منفی نشان دهند، بیاساس بود، چون با تشویق و هورا همراهی شدند. اما سالها بحث بر اینکه آیا او هرگز به عنوان ملکه همسر به رسمیت شناخته خواهد شد یا نه، ادامه داشت. گرچه از لحاظ قانونی حق استفاده از عنوان رسمی را داشت، اما موضع سلطنت این بود که او به عنوان همسر شاهزاده شناخته شود تا راهی برای دلجویی از کسانی باشد که او را برای شکست ازدواج چارلز با دایانا مقصر میدانستند.
در نهایت ملکه الیزابت مساله را حل کرد که در سال ۲۰۲۲ گفت «آرزوی صمیمانه او این است که هر گاه زمانش برسد، کامیلا به عنوان ملکه همنشین شناخته شود.» تاییدی بر اینکه جایگاه کامیلا در کنار چارلز تثبیت شده است. هر نوع بحث عمومی درباره آن پایان یافته تلقی شد.
اگر ملکه الیزابت در ابتدا نسبت به کامیلا محتاط بود، احساس شاهزاده ویلیام و هری باید شدیدتر بوده باشد. هر دو باید با جدایی بسیار علنی پدر و مادرشان کنار میآمدند و بعد مرگ مادرشان وقتی ویلیام ۱۵ ساله و هری فقط ۱۲ ساله بود.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،آنها در گیلدهال ویندزور ۹ آوریل ۲۰۰۵ ازدواج کردند
در سال ۲۰۰۵، چند ماه بعد از ازدواجشان، هری که آن موقع ۲۱ ساله بود کامیلا را «زنی فوقالعاده» خواند که پدرش را بسیار شاد کرده است: «من و ویلیام او را خیلی دوست داریم و با او خیلی خوب هستیم.»
هر دو برادر در سالهای بعد آن در مورد احساساتشان به کامیلا چندان صحبت نکردهاند. با این حال، تماشای تعاملات و زبان بدن ویلیام و همسرش کاترین با کامیلا در مراسم عمومی نشاندهنده رابطه گرم و دوستانه آنهاست و اینکه روابط حداقل با کمبریجیها [ویلیام دوک و کاترین دوشس کمبریج] خوب است.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،کامیلا همراه با پسرش تام و دخترش لورا از ازدواجش با اندرو پارکر بولز
منبع تصویر، Chris Jackson / Getty images
توضیح تصویر،کامیلا با شرکت در مراسمهایی مانند تعمید شاهدخت شارلوت در سال ۲۰۱۵ به یکی از اعضای اصلی خانواده سلطنتی تبدیل شد
حالا در اواسط دهه ۷۰، زندگی کامیلا حول حمایت از همسر و خانوادهاش میگذرد. روابط وینزور ممکن است برای رسانهها تیترساز باشد اما کامیلا در خارج از مرکز توجه رسانهها، مادربزرگ پنج نوه است. او خانهاش در ویلتشایر به نام «ریمیل» را نگه داشته که برای آرامش به آن پناه میبرد.
بن الیوت، برادرزاده کامیلا به مجله ونیتیفر گفت: «او خانوادهای بسیار حمایتگر و صمیمی دارد و گروهی از دوستان قدیمی نزدیک. عاشق همسر و بچهها و نوههایش است.»
کامیلا همچنین در زمینههایی که به آنها علاقه دارد، اثراتی بر جا گذاشت است:
- افزایش آگاهی درباره پوکی استخوان که مادر و مادربزرگش به آن مبتلا بودهاند
- توجه به موضوعات سختی مانند آزار خانگی، تجاوز و خشونت جنسی
- ایجاد یک باشگاه کتاب در اینستاگرام به خاطر عشق به کتاب که از پدرش به ارث برده است
شاید چون دیر وارد خاندان سلطنتی شده، به نظر میآید درباره شلوغیهای دور و برش خجالتی باشد.
وقتی در حال پوشش یک مراسم خیریه در کلارنس هاوس بودم، دوشس را دیدم که از گوشه راهرو در طبقه بالا سرک میکشید که ببیند همه آماده هستند. از اینکه همه پایین جمع شده بودند خوشحال بود و پایین آمد و مدیر خیریه را با شوق در آغوش گرفت و بوسید.
در دوران همهگیری کرونا کامیلا از اینکه نمیتواند نوههاش را یک «بغل گنده» کند، ابراز ناراحتی کرد. وقتی محدودیتها برداشته شد، او به وضوح از اینکه میتواند خود واقعیاش باشد و ابراز احساسات کند، خوشحال بود.
منبع تصویر، AFP
توضیح تصویر،چارلز و کامیلا در انظار باهم در حال خندیدن دیده میشوند
پنهان نکرده سخنرانی برایش اعصاب خردکن است اما در طول این سالها اعتماد به نفسش را بازیافته است.
چارلز و کامیلا حالا ۱۷ سال است که ازدواج کردهاند. در چشم عموم ارتباط نزدیک بین آنها به وضوح قابل مشاهده است. نگاه مشترک، خنده، و به ندرت پیش میآید که در گوشهای از یک مراسم آنها در حال پچ پچ یک شوخی خصوصی دیده نشوند.
آقای الیوت به ونیتیفر گفته است: «آنها عاشق همدیگر هستند و به هم احترام میگذارند و شادیهایشان مشترک است.»
زندگی شیکی دارند اما تحت شدیدترین تدابیر امنیتی و فشار آن میتواند بیامان باشد.
شاهزاده چارلز در آستانه دهسالگی ازدواجشان به سیانان گفته بود: «خیلی زیباست که همیشه یک نفر را کنار خودتان داشته باشید. شکر خدا، او یک حامی بزرگ است و بخش خندهدار زندگی را میبیند.»
کامیلا درباره زندگی مشترکشان میگوید: «گاهی مثل کشتیهایی است که در شب میگذرند. اما ما همیشه با هم مینشینیم، و با یک فنجان چای درباره روزی که داشتیم حرف میزنیم. زندگی خوبی داریم.»
نقش شاه یک نقش انفرادی است و اکراه چارلز از دستکشیدن از کامیلا، شاید به این دلیل بوده که میدانسته تنها کسی است که میتواند در نقشی که به عهده میگیرد، همراه او باشد.
بیشتر بخوانید:
- ادای احترام رهبران جهان به «ملکهای خوش قلب»
- ملکه الیزابت دوم درگذشت
- ملکه الیزابت دوم، نقطه ثابت در جهان در حال تغییر
- ملکه الیزابت دوم؛ یک عمر در تصویر
- سارا کمبل
- گزارشگر سلطنتی، بیبیسی
او عشق زندگی چارلز بوده است، رازدارش از زمانی که جوان بودند و همسرش در ۱۷ سال گذشته. و حالا، او «ملکه همسر» پادشاه جدید است.
مردم عادت کردهاند که در مراسم مهم ملی و بینالمللی و جشنها کامیلا را کنار چارلز ببینند، اما همچنان که خودش هم تایید میکند، این به راحتی بهدست نیامده است.
تعداد کمی از زنان به اندازه کامیلا پارکر بولز علنا مورد توهین قرار گرفتهاند. او آن «زن دیگر» در ازدواج شکستخورده قرن بود؛ در مقایسه بیپایان با دایانا، پرنسس ولز.
با انتخاب چارلز، او زندگیاش را تغییر داد. برای سالها مطبوعات در تعقیبش بودند، بیامان به شخصیت و ظاهرش حمله میشد. اما طوفان را پشت سر گذاشت و به تدریج موقعیت خود را به عنوان ارشدترین زن خاندان سلطنتی بریتانیا تثبیت کرد.
سفری بسیار طولانی برای زنی که گفته میشود، شاهزاده چارلز به محض دیدنش در اوایل دهه بیست زندگیشان عاشقش شد.
زمان لازم بود تا ملکه الیزابت دوم او را به طور کامل بپذیرد، اما در سالهای پایان زندگی او در حمایت از کامیلا صریح بود. ملکه همسر جدید ممکن است هرگز به مقبولیت کامل مردمی نرسد، اما همانطور که خودش در مصاحبه با مجله ووگ گفت: «من به نوعی از آن عبور میکنم و کنار میآیم. شما در زندگی باید کنار بیایید.»
ازدواج با وارث بعدی تاج و تخت آیندهای نبود که برای کامیلا رزماری شاند پیشبینی شده باشد. او در ۱۷ ژوئیه ۱۹۴۷ در خانوادهای ردهبالا و ثروتمند و دارای ارتباطات گسترده، به دنیا آمد اما قطعا نه خانوادهای سلطنتی.
او در محیطی نزدیک و پرعشق بزرگ شد در حالی که با برادر و خواهرش در یک خانه زیبا در ساسکس زندگی میکرد. بروس شاند، پدرش، افسر بازنشسته ارتش بود و دوست داشت آخر شب درکنار تخت برای او قصه بخواند و روزالیند، مادرش، بچهها را به مدرسه، تفریح و فعالیتهای ورزشی و ساحل میبرد. کودکیای که با چارلز بسیار متفاوت بود چون دورههای طولانی به دور از والدین میماند که دور دنیا سفر میکردند.
آخرین دوره تحصیل در مدرسهای در سوییس، کامیلا را به عنوان عضوی از یک خانواده ردهبالا برای حضور در جامعه لندن آماده کرد. او محبوب بود و از اوایل دهه ۶۰ میلادی با یکی از افسران گارد سواره نظام کاوالری به نام اندرو پارکر بولز رابطه داشت که گاهی قطع و دوباره از سر گرفته میشد.
اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی به شاهزاده چارلز جوان معرفی شد. به گفته جاناتان دیمبلبی که زندگینامه شاهزاده را نوشته است، «او خونگرم بود، بیتکلف بود، و با تمام شدت اولین عشق، چارلز در اولین دیدار قلبش را به او داد.»
اما زمان مناسبی نبود. چارلز هنوز در اوایل بیستسالگی بود و باید به وظیفهاش در نیروی دریایی ادامه میداد. در اواخر سال ۱۹۷۲ به یک ماموریت خارجی هشت ماهه فرستاده شد. و وقتی که دور بود، اندرو به کامیلا پیشنهاد ازدواج داد و او پذیرفت. چرا اصلا برای چارلز صبر نکرد؟ دوستان حدس میزنند که او هرگز به خودش به چشم یک ملکه نگاه نمیکرد.
هرچقدر هم چارلز ممکن است خود را طرد شده دیده باشد، آنها بخشی از زندگی هم بودند. آنها در یک دایره روابط اجتماعی قرار داشتند و چارلز و اندرو با هم چوگان بازی میکردند. کامیلا وا ندرو از چارلز خواسته بودند که پدرخوانده تام، اولین فرزندشان، باشد. عکسهای چارلز و کامیلا در کنار هم در حاشیه بازی چوگان نشاندهنده یک صمیمیت آرام بین آنهاست.
تابستان ۱۹۸۱ چارلز با دایانای جوان دیدار کرده و از او تقاضای ازدواج کرده بود. با این حال هنوز کامیلا بخشی از زندگی او بود. اندرو مورتون، نویسنده کتاب «دایانا: داستان واقعی او» با جزئیات توضیح میدهد که چطور دایانا دو روز قبل از عروسی تقریبا تصمیم گرفته بود که مراسم را لغو کند. دایانا دستبندی را پیدا کرده بود که چارلز برای کامیلا سفارش داده و روی آن دو حرف «ف» و «گ» حک شده بود؛ حرف اول دو اسم فرد و گلدیش که چارلز و کامیلا به طور خصوصی خود را اینطور صدا میکردند.
بیشک دایانا با همسرش بر سر رابطه با کامیلا دچار مشکل بود. چارلز اصرار داشت او فقط وقتی دوباره رابطه عاشقانهاش با کامیلا را از سر گرفت که ازدواج با دایانا «به طور جبرانناپذیری از هم پاشیده بود». اما دایانا در مصاحبه با برنامه پانورامای بیبیسی در سال ۱۹۹۵ (که اکنون بیاعتبار شده)، این جمله بهیادماندنی را گفت که «در این ازدواج ما سه نفر بودیم.»
همزمان که ازدواجهای چارلز و کامیلا هر دو رو به زوال گذاشته بود، بعضی از تیترها در رسانهها دردناک بودند، شاید بدترین آنها افشای جزئیات تلفنهای شبانه و مخفیانه بین این دو که سال ۱۹۸۹ ضبط و چهار سال بعد منتشر شد. حرفهای چارلز پشت تلفن که میگفت کاش تامپون [قاعدگی] کامیلا بود، میزان صمیمیت و نزدیکی رابطه آن دو را نشان میداد.
طلاق کامیلا از همسرش در سال ۱۹۹۵ نهایی شد. ازدواج چارلز و دایانا هم به طور رسمی در سال ۱۹۹۶ پایان یافت.
این نشان دهنده عمق احساس کامیلا به چارلز بود که با وجود دشمنی عمومی و مشکلاتی که برای خانواده خودش ایجاد میشد، مخصوصا برای دو فرزندش تام و لورا، تصمیم گرفت با چارلز باشد.
تام پارکر بولز، درباره روزهایی صحبت کرده که خبرنگاران پاپاراتزی در بوتههای بیرون خانهشان در ویلتشایر مخفی میشدند. در سال ۲۰۱۷ در روزنامه تایمز لندن نوشت: «دیگر هیچ کس نمیتواند چیزی درباره خانواده ما چیزی بگوید که بیش از آن موقع آزاردهنده باشد.» او اضافه میکند: «مادرم ضدگلوله شده است.»
کامیلا درباره آن روزها میگوید: «هیچ کس دوست ندارد در تمام لحظات تحت نظر باشد. فقط باید یک راهی پیدا کنید که با آن کنار بیایید.»
بعد از مرگ دایانا در سال ۱۹۹۷ یافتن راهی برای کنار آمدن با انتقادها سختتر هم شد. به طور علنی چارلز بر فرزندانش ویلیام و هری تمرکز کرد و کامیلا از نظرها دور شد. اما روابط آنها ادامه داشت.
موضع چارلز این بود که وجود کامیلا در زندگیاش غیرقابل مذاکره و تغییر است و به همین دلیل با دقت کارزاری برای شروع حضور او در انظار عمومی طراحی و آغاز شد. این کار با خروج آخر شب از هتل مجلل ریتز لندن در سال ۱۹۹۹ آغاز شد، جایی که پنجاهمین سالگرد تولد خواهر کامیلا را جشن میگرفتند. شش سال بعد، آنها در یک مراسم کوچک در وینزور گیلدهال ازدواج کردند.
نگرانی این زوج از اینکه جمعیت به زوج تازه ازدواج کرده واکنش منفی نشان دهند، بیاساس بود، چون با تشویق و هورا همراهی شدند. اما سالها بحث بر اینکه آیا او هرگز به عنوان ملکه همسر به رسمیت شناخته خواهد شد یا نه، ادامه داشت. گرچه از لحاظ قانونی حق استفاده از عنوان رسمی را داشت، اما موضع سلطنت این بود که او به عنوان همسر شاهزاده شناخته شود تا راهی برای دلجویی از کسانی باشد که او را برای شکست ازدواج چارلز با دایانا مقصر میدانستند.
در نهایت ملکه الیزابت مساله را حل کرد که در سال ۲۰۲۲ گفت «آرزوی صمیمانه او این است که هر گاه زمانش برسد، کامیلا به عنوان ملکه همنشین شناخته شود.» تاییدی بر اینکه جایگاه کامیلا در کنار چارلز تثبیت شده است. هر نوع بحث عمومی درباره آن پایان یافته تلقی شد.
اگر ملکه الیزابت در ابتدا نسبت به کامیلا محتاط بود، احساس شاهزاده ویلیام و هری باید شدیدتر بوده باشد. هر دو باید با جدایی بسیار علنی پدر و مادرشان کنار میآمدند و بعد مرگ مادرشان وقتی ویلیام ۱۵ ساله و هری فقط ۱۲ ساله بود.
در سال ۲۰۰۵، چند ماه بعد از ازدواجشان، هری که آن موقع ۲۱ ساله بود کامیلا را «زنی فوقالعاده» خواند که پدرش را بسیار شاد کرده است: «من و ویلیام او را خیلی دوست داریم و با او خیلی خوب هستیم.»
هر دو برادر در سالهای بعد آن در مورد احساساتشان به کامیلا چندان صحبت نکردهاند. با این حال، تماشای تعاملات و زبان بدن ویلیام و همسرش کاترین با کامیلا در مراسم عمومی نشاندهنده رابطه گرم و دوستانه آنهاست و اینکه روابط حداقل با کمبریجیها [ویلیام دوک و کاترین دوشس کمبریج] خوب است.
حالا در اواسط دهه ۷۰، زندگی کامیلا حول حمایت از همسر و خانوادهاش میگذرد. روابط وینزور ممکن است برای رسانهها تیترساز باشد اما کامیلا در خارج از مرکز توجه رسانهها، مادربزرگ پنج نوه است. او خانهاش در ویلتشایر به نام «ریمیل» را نگه داشته که برای آرامش به آن پناه میبرد.
بن الیوت، برادرزاده کامیلا به مجله ونیتیفر گفت: «او خانوادهای بسیار حمایتگر و صمیمی دارد و گروهی از دوستان قدیمی نزدیک. عاشق همسر و بچهها و نوههایش است.»
کامیلا همچنین در زمینههایی که به آنها علاقه دارد، اثراتی بر جا گذاشت است:
- افزایش آگاهی درباره پوکی استخوان که مادر و مادربزرگش به آن مبتلا بودهاند
- توجه به موضوعات سختی مانند آزار خانگی، تجاوز و خشونت جنسی
- ایجاد یک باشگاه کتاب در اینستاگرام به خاطر عشق به کتاب که از پدرش به ارث برده است
شاید چون دیر وارد خاندان سلطنتی شده، به نظر میآید درباره شلوغیهای دور و برش خجالتی باشد.
وقتی در حال پوشش یک مراسم خیریه در کلارنس هاوس بودم، دوشس را دیدم که از گوشه راهرو در طبقه بالا سرک میکشید که ببیند همه آماده هستند. از اینکه همه پایین جمع شده بودند خوشحال بود و پایین آمد و مدیر خیریه را با شوق در آغوش گرفت و بوسید.
در دوران همهگیری کرونا کامیلا از اینکه نمیتواند نوههاش را یک «بغل گنده» کند، ابراز ناراحتی کرد. وقتی محدودیتها برداشته شد، او به وضوح از اینکه میتواند خود واقعیاش باشد و ابراز احساسات کند، خوشحال بود.
پنهان نکرده سخنرانی برایش اعصاب خردکن است اما در طول این سالها اعتماد به نفسش را بازیافته است.
چارلز و کامیلا حالا ۱۷ سال است که ازدواج کردهاند. در چشم عموم ارتباط نزدیک بین آنها به وضوح قابل مشاهده است. نگاه مشترک، خنده، و به ندرت پیش میآید که در گوشهای از یک مراسم آنها در حال پچ پچ یک شوخی خصوصی دیده نشوند.
آقای الیوت به ونیتیفر گفته است: «آنها عاشق همدیگر هستند و به هم احترام میگذارند و شادیهایشان مشترک است.»
زندگی شیکی دارند اما تحت شدیدترین تدابیر امنیتی و فشار آن میتواند بیامان باشد.
شاهزاده چارلز در آستانه دهسالگی ازدواجشان به سیانان گفته بود: «خیلی زیباست که همیشه یک نفر را کنار خودتان داشته باشید. شکر خدا، او یک حامی بزرگ است و بخش خندهدار زندگی را میبیند.»
کامیلا درباره زندگی مشترکشان میگوید: «گاهی مثل کشتیهایی است که در شب میگذرند. اما ما همیشه با هم مینشینیم، و با یک فنجان چای درباره روزی که داشتیم حرف میزنیم. زندگی خوبی داریم.»
نقش شاه یک نقش انفرادی است و اکراه چارلز از دستکشیدن از کامیلا، شاید به این دلیل بوده که میدانسته تنها کسی است که میتواند در نقشی که به عهده میگیرد، همراه او باشد.
بیشتر بخوانید:
- سارا کمبل
- گزارشگر سلطنتی، بیبیسی
او عشق زندگی چارلز بوده است، رازدارش از زمانی که جوان بودند و همسرش در ۱۷ سال گذشته. و حالا، او «ملکه همسر» پادشاه جدید است.
مردم عادت کردهاند که در مراسم مهم ملی و بینالمللی و جشنها کامیلا را کنار چارلز ببینند، اما همچنان که خودش هم تایید میکند، این به راحتی بهدست نیامده است.
تعداد کمی از زنان به اندازه کامیلا پارکر بولز علنا مورد توهین قرار گرفتهاند. او آن «زن دیگر» در ازدواج شکستخورده قرن بود؛ در مقایسه بیپایان با دایانا، پرنسس ولز.
با انتخاب چارلز، او زندگیاش را تغییر داد. برای سالها مطبوعات در تعقیبش بودند، بیامان به شخصیت و ظاهرش حمله میشد. اما طوفان را پشت سر گذاشت و به تدریج موقعیت خود را به عنوان ارشدترین زن خاندان سلطنتی بریتانیا تثبیت کرد.
سفری بسیار طولانی برای زنی که گفته میشود، شاهزاده چارلز به محض دیدنش در اوایل دهه بیست زندگیشان عاشقش شد.
زمان لازم بود تا ملکه الیزابت دوم او را به طور کامل بپذیرد، اما در سالهای پایان زندگی او در حمایت از کامیلا صریح بود. ملکه همسر جدید ممکن است هرگز به مقبولیت کامل مردمی نرسد، اما همانطور که خودش در مصاحبه با مجله ووگ گفت: «من به نوعی از آن عبور میکنم و کنار میآیم. شما در زندگی باید کنار بیایید.»
ازدواج با وارث بعدی تاج و تخت آیندهای نبود که برای کامیلا رزماری شاند پیشبینی شده باشد. او در ۱۷ ژوئیه ۱۹۴۷ در خانوادهای ردهبالا و ثروتمند و دارای ارتباطات گسترده، به دنیا آمد اما قطعا نه خانوادهای سلطنتی.
او در محیطی نزدیک و پرعشق بزرگ شد در حالی که با برادر و خواهرش در یک خانه زیبا در ساسکس زندگی میکرد. بروس شاند، پدرش، افسر بازنشسته ارتش بود و دوست داشت آخر شب درکنار تخت برای او قصه بخواند و روزالیند، مادرش، بچهها را به مدرسه، تفریح و فعالیتهای ورزشی و ساحل میبرد. کودکیای که با چارلز بسیار متفاوت بود چون دورههای طولانی به دور از والدین میماند که دور دنیا سفر میکردند.
آخرین دوره تحصیل در مدرسهای در سوییس، کامیلا را به عنوان عضوی از یک خانواده ردهبالا برای حضور در جامعه لندن آماده کرد. او محبوب بود و از اوایل دهه ۶۰ میلادی با یکی از افسران گارد سواره نظام کاوالری به نام اندرو پارکر بولز رابطه داشت که گاهی قطع و دوباره از سر گرفته میشد.
اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی به شاهزاده چارلز جوان معرفی شد. به گفته جاناتان دیمبلبی که زندگینامه شاهزاده را نوشته است، «او خونگرم بود، بیتکلف بود، و با تمام شدت اولین عشق، چارلز در اولین دیدار قلبش را به او داد.»
اما زمان مناسبی نبود. چارلز هنوز در اوایل بیستسالگی بود و باید به وظیفهاش در نیروی دریایی ادامه میداد. در اواخر سال ۱۹۷۲ به یک ماموریت خارجی هشت ماهه فرستاده شد. و وقتی که دور بود، اندرو به کامیلا پیشنهاد ازدواج داد و او پذیرفت. چرا اصلا برای چارلز صبر نکرد؟ دوستان حدس میزنند که او هرگز به خودش به چشم یک ملکه نگاه نمیکرد.
هرچقدر هم چارلز ممکن است خود را طرد شده دیده باشد، آنها بخشی از زندگی هم بودند. آنها در یک دایره روابط اجتماعی قرار داشتند و چارلز و اندرو با هم چوگان بازی میکردند. کامیلا وا ندرو از چارلز خواسته بودند که پدرخوانده تام، اولین فرزندشان، باشد. عکسهای چارلز و کامیلا در کنار هم در حاشیه بازی چوگان نشاندهنده یک صمیمیت آرام بین آنهاست.
تابستان ۱۹۸۱ چارلز با دایانای جوان دیدار کرده و از او تقاضای ازدواج کرده بود. با این حال هنوز کامیلا بخشی از زندگی او بود. اندرو مورتون، نویسنده کتاب «دایانا: داستان واقعی او» با جزئیات توضیح میدهد که چطور دایانا دو روز قبل از عروسی تقریبا تصمیم گرفته بود که مراسم را لغو کند. دایانا دستبندی را پیدا کرده بود که چارلز برای کامیلا سفارش داده و روی آن دو حرف «ف» و «گ» حک شده بود؛ حرف اول دو اسم فرد و گلدیش که چارلز و کامیلا به طور خصوصی خود را اینطور صدا میکردند.
بیشک دایانا با همسرش بر سر رابطه با کامیلا دچار مشکل بود. چارلز اصرار داشت او فقط وقتی دوباره رابطه عاشقانهاش با کامیلا را از سر گرفت که ازدواج با دایانا «به طور جبرانناپذیری از هم پاشیده بود». اما دایانا در مصاحبه با برنامه پانورامای بیبیسی در سال ۱۹۹۵ (که اکنون بیاعتبار شده)، این جمله بهیادماندنی را گفت که «در این ازدواج ما سه نفر بودیم.»
همزمان که ازدواجهای چارلز و کامیلا هر دو رو به زوال گذاشته بود، بعضی از تیترها در رسانهها دردناک بودند، شاید بدترین آنها افشای جزئیات تلفنهای شبانه و مخفیانه بین این دو که سال ۱۹۸۹ ضبط و چهار سال بعد منتشر شد. حرفهای چارلز پشت تلفن که میگفت کاش تامپون [قاعدگی] کامیلا بود، میزان صمیمیت و نزدیکی رابطه آن دو را نشان میداد.
طلاق کامیلا از همسرش در سال ۱۹۹۵ نهایی شد. ازدواج چارلز و دایانا هم به طور رسمی در سال ۱۹۹۶ پایان یافت.
این نشان دهنده عمق احساس کامیلا به چارلز بود که با وجود دشمنی عمومی و مشکلاتی که برای خانواده خودش ایجاد میشد، مخصوصا برای دو فرزندش تام و لورا، تصمیم گرفت با چارلز باشد.
تام پارکر بولز، درباره روزهایی صحبت کرده که خبرنگاران پاپاراتزی در بوتههای بیرون خانهشان در ویلتشایر مخفی میشدند. در سال ۲۰۱۷ در روزنامه تایمز لندن نوشت: «دیگر هیچ کس نمیتواند چیزی درباره خانواده ما چیزی بگوید که بیش از آن موقع آزاردهنده باشد.» او اضافه میکند: «مادرم ضدگلوله شده است.»
کامیلا درباره آن روزها میگوید: «هیچ کس دوست ندارد در تمام لحظات تحت نظر باشد. فقط باید یک راهی پیدا کنید که با آن کنار بیایید.»
بعد از مرگ دایانا در سال ۱۹۹۷ یافتن راهی برای کنار آمدن با انتقادها سختتر هم شد. به طور علنی چارلز بر فرزندانش ویلیام و هری تمرکز کرد و کامیلا از نظرها دور شد. اما روابط آنها ادامه داشت.
موضع چارلز این بود که وجود کامیلا در زندگیاش غیرقابل مذاکره و تغییر است و به همین دلیل با دقت کارزاری برای شروع حضور او در انظار عمومی طراحی و آغاز شد. این کار با خروج آخر شب از هتل مجلل ریتز لندن در سال ۱۹۹۹ آغاز شد، جایی که پنجاهمین سالگرد تولد خواهر کامیلا را جشن میگرفتند. شش سال بعد، آنها در یک مراسم کوچک در وینزور گیلدهال ازدواج کردند.
نگرانی این زوج از اینکه جمعیت به زوج تازه ازدواج کرده واکنش منفی نشان دهند، بیاساس بود، چون با تشویق و هورا همراهی شدند. اما سالها بحث بر اینکه آیا او هرگز به عنوان ملکه همسر به رسمیت شناخته خواهد شد یا نه، ادامه داشت. گرچه از لحاظ قانونی حق استفاده از عنوان رسمی را داشت، اما موضع سلطنت این بود که او به عنوان همسر شاهزاده شناخته شود تا راهی برای دلجویی از کسانی باشد که او را برای شکست ازدواج چارلز با دایانا مقصر میدانستند.
در نهایت ملکه الیزابت مساله را حل کرد که در سال ۲۰۲۲ گفت «آرزوی صمیمانه او این است که هر گاه زمانش برسد، کامیلا به عنوان ملکه همنشین شناخته شود.» تاییدی بر اینکه جایگاه کامیلا در کنار چارلز تثبیت شده است. هر نوع بحث عمومی درباره آن پایان یافته تلقی شد.
اگر ملکه الیزابت در ابتدا نسبت به کامیلا محتاط بود، احساس شاهزاده ویلیام و هری باید شدیدتر بوده باشد. هر دو باید با جدایی بسیار علنی پدر و مادرشان کنار میآمدند و بعد مرگ مادرشان وقتی ویلیام ۱۵ ساله و هری فقط ۱۲ ساله بود.
در سال ۲۰۰۵، چند ماه بعد از ازدواجشان، هری که آن موقع ۲۱ ساله بود کامیلا را «زنی فوقالعاده» خواند که پدرش را بسیار شاد کرده است: «من و ویلیام او را خیلی دوست داریم و با او خیلی خوب هستیم.»
هر دو برادر در سالهای بعد آن در مورد احساساتشان به کامیلا چندان صحبت نکردهاند. با این حال، تماشای تعاملات و زبان بدن ویلیام و همسرش کاترین با کامیلا در مراسم عمومی نشاندهنده رابطه گرم و دوستانه آنهاست و اینکه روابط حداقل با کمبریجیها [ویلیام دوک و کاترین دوشس کمبریج] خوب است.
حالا در اواسط دهه ۷۰، زندگی کامیلا حول حمایت از همسر و خانوادهاش میگذرد. روابط وینزور ممکن است برای رسانهها تیترساز باشد اما کامیلا در خارج از مرکز توجه رسانهها، مادربزرگ پنج نوه است. او خانهاش در ویلتشایر به نام «ریمیل» را نگه داشته که برای آرامش به آن پناه میبرد.
بن الیوت، برادرزاده کامیلا به مجله ونیتیفر گفت: «او خانوادهای بسیار حمایتگر و صمیمی دارد و گروهی از دوستان قدیمی نزدیک. عاشق همسر و بچهها و نوههایش است.»
کامیلا همچنین در زمینههایی که به آنها علاقه دارد، اثراتی بر جا گذاشت است:
- افزایش آگاهی درباره پوکی استخوان که مادر و مادربزرگش به آن مبتلا بودهاند
- توجه به موضوعات سختی مانند آزار خانگی، تجاوز و خشونت جنسی
- ایجاد یک باشگاه کتاب در اینستاگرام به خاطر عشق به کتاب که از پدرش به ارث برده است
شاید چون دیر وارد خاندان سلطنتی شده، به نظر میآید درباره شلوغیهای دور و برش خجالتی باشد.
وقتی در حال پوشش یک مراسم خیریه در کلارنس هاوس بودم، دوشس را دیدم که از گوشه راهرو در طبقه بالا سرک میکشید که ببیند همه آماده هستند. از اینکه همه پایین جمع شده بودند خوشحال بود و پایین آمد و مدیر خیریه را با شوق در آغوش گرفت و بوسید.
در دوران همهگیری کرونا کامیلا از اینکه نمیتواند نوههاش را یک «بغل گنده» کند، ابراز ناراحتی کرد. وقتی محدودیتها برداشته شد، او به وضوح از اینکه میتواند خود واقعیاش باشد و ابراز احساسات کند، خوشحال بود.
پنهان نکرده سخنرانی برایش اعصاب خردکن است اما در طول این سالها اعتماد به نفسش را بازیافته است.
چارلز و کامیلا حالا ۱۷ سال است که ازدواج کردهاند. در چشم عموم ارتباط نزدیک بین آنها به وضوح قابل مشاهده است. نگاه مشترک، خنده، و به ندرت پیش میآید که در گوشهای از یک مراسم آنها در حال پچ پچ یک شوخی خصوصی دیده نشوند.
آقای الیوت به ونیتیفر گفته است: «آنها عاشق همدیگر هستند و به هم احترام میگذارند و شادیهایشان مشترک است.»
زندگی شیکی دارند اما تحت شدیدترین تدابیر امنیتی و فشار آن میتواند بیامان باشد.
شاهزاده چارلز در آستانه دهسالگی ازدواجشان به سیانان گفته بود: «خیلی زیباست که همیشه یک نفر را کنار خودتان داشته باشید. شکر خدا، او یک حامی بزرگ است و بخش خندهدار زندگی را میبیند.»
کامیلا درباره زندگی مشترکشان میگوید: «گاهی مثل کشتیهایی است که در شب میگذرند. اما ما همیشه با هم مینشینیم، و با یک فنجان چای درباره روزی که داشتیم حرف میزنیم. زندگی خوبی داریم.»
نقش شاه یک نقش انفرادی است و اکراه چارلز از دستکشیدن از کامیلا، شاید به این دلیل بوده که میدانسته تنها کسی است که میتواند در نقشی که به عهده میگیرد، همراه او باشد.
بیشتر بخوانید:
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: کامیلا، «ملکه همسر» جدید بریتانیا