به امید روزی که هیچ ارسلانی کیمیا نشود
گریه از ته دل؛البته گریه که نه،هقهق بود.داشت زار می زد علی ارسلان.آن هم بعد از قهرمانی در جهان که همه می خندند!گریه اش اصلا گریه خوشحالی نبود.دو بنده ای که به تنش بود انگار که نچسب بود.آخ که اگر جای آن پرچم صربستان پرچم ایران بود چه می شد؟ نه!نمی شود.یک سری چیزها دراین دنیا دست آدم نیست.ارسلان باید می کَند تا به این مدال برسد،دوست نداشت اما باید این اتفاق می افتاد،چون که روزی محمد بنا به او گفته بود اعتقادی به سبک کشتی اش ندارد.
به یک سال هم نرسید که یک مدال طلا را برای صربستان گرفت،مبارک شان باشد اما بغضی که ارسلان داشت،اشک هایی که ریخت و زارهایی که زد بغض خیلی از ایرانی ها بود.مثل همان بغض کیمیا علیزاده در المپیک.همان جایی که ناهید کیانی را شکست داد.تازه آنجا که داستان بدتر بود و ایران را مقابل ایران قرار داده بودند.انگار که میل به مبارزه نبود اما دختران ایران مجبور بودند با هم مبارزه کنند.
آن روز کیمیا خیلی خودش را کنترل کرد و وقتی از مقابل خبرنگاران در میکسدزون رد شد بغض خودش را فرو خورد و سریع رد شد اما ارسلان نتواست.فیلم بعد از قهرمانی اش را ببینید.شاید دلش می خواست عضوی از ایران بود،پرچم را بر می داشت و مثل همه روی تشک دور افتخار می زد.نشد ارسلان،این اتفاق نیفتاد و افتخار تو سهم صرب ها شد ولی اینجا خیلی ها بغض کرده بودند و خیلی ها پیش خودشان می گفتند کاش شرایطی پیش می آمد که نه ارسلانی کیمیا می شد و نه اشکی به خاطر مدالی که می شد برای وطن گرفت ریخته.از این کاش ها در این سرزمین زیاد است و هر بار هر کدام شان به طریقی روی قلب ایران را خط می اندازند،قلب ایران را،قلب ایرانی را...
251 251
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: علی ارسلان؛ فکر میکردند بازنده صادر میکنند، قهرمان جهان شد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران