کتابهایی با بوی خون و باروت
یک محسن عزیز/ فائضه غفارحدادی/ سورهمهر
این کتاب را همه باید بخوانند تا بفهمند محسن وزوایی یک آدم معمولی بود مثل همه ما، یک آدم معمولی که نسبت به حوادث اطرافش بیتفاوت نبود، نوعدوستی و وطنپرستیاش آن قدری بود که بگردد گرههای کور را پیدا کند و به هر دری بزند تا گره باز شود؛ شده با دست و پنجه؛ نشد با جان. محسنهای تاریخ را نباید فراموش کرد باید شناخت و شناساند. این کتاب خواندنی و بحثبرانگیز، بهتازگی به چاپ پنجم رسیده است.
درگاه این خانه بوسیدنی است/ زینب عرفانیان/ شهید کاظمی
این کتاب، حال زنی است که سه فرزند خود را در راه اسلام به انقلاب و دفاعمقدس تقدیم میکند، صبر و ایستادگی این زن حکایت از ایمان و اندیشههای بلند او دارد. «فروغ منهی» مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقیپور است. مادر جوانی که بخش عمدهای از روزگارش بهسختی و با دشواریهای فراوان گذشته اما صبر و استقامت سبب شده تا به شیرزنی بزرگ و نمونه تبدیل شود. این اثر به شیوه داستانی نگاشته شده است.
تنهای محجر/ امیرمحمد عباسنژاد/ خط مقدم
نام «تنهای محجر» برگرفته از اسم یکی از زندانهای معروف در عراق است. کتاب حاضر خاطرات آزاده حجتالاسلام قدمعلی اسحاقیان از دوران تحصیل، جنگ و اسارت تا عضویت در کمیته جستوجوی مفقودان و تفحص است. سردار غلامعلی رشید میگوید: برخی از کتب خاطرات، خواننده را میخکوب میکند. این کتاب با روایت استثنائیاش، از دوران اسارت در زندانهای مخوف بعثیها آن هم از جوانی که در لحظه اسارت هنوز به سن 18سالگی نرسیده است، از این دست کتابهاست.
عملیات فریب/ مرتضی قاضی/ روایت فتح
کتاب «عملیات فریب» ماجرای یک عملیات ایذایی است که در جریان عملیات والفجر 8 اتفاق افتاده است. این کتاب درباره قصه دفترچه خاطرات رزمندهای است که چند ماه بعد از نوشتن آن در عملیات کربلای 5 به درجه شهادت نائل میآید. شهید اسدا... قاضی چند ماه قبل از شهادت در خرداد سال 1365 درباره عملیات والفجر 8 خاطرات خودش را در 120 برگ نوشته است. مرتضی قاضی، نویسنده کتاب، دو برادر شهید به نامهای محمد و اسدا... دارد.
روزهای جنگی سعید/ گروه فتحالفتوح/ مرز و بوم
کتاب روزهای جنگی سعید، خاطراتی از سعید بلوری، جانباز و رزمنده گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسولا...(ص) است. در این کتاب، رزمندهای جوان به تصویر کشیده شده که با آموزشهای مقدماتی به یکی از حساسترین یگانهای رزمی یعنی گردان تخریب میرود و گام به گام با فضای جنگ و جبهه آشنا میشود. او در این مسیر اتفاقاتی را تجربه میکند که ناشر برای انتشار این روایتها، خطرهای زیادی به جان خریده. این کتاب، از روایتهای رسمی جنگ، فاصله گرفته است.
کتاب آهنگران/ علی اکبری/ یازهرا(س)
این کتاب تحت نظارت حاج صادق آهنگران تألیف شده است. بخشی از این کتاب به خاطرات او اختصاص یافته و بخشی دیگر شامل متن نوحههای اجراشده توسط حاج صادق در سالهای دفاعمقدس است. این کتاب به همراه دو لوح فشرده، ارائه شده است که شامل فایل صوتی تمامی نوحههای مندرج در این کتاب به اضافه 40 ویدئو از اجراهای سالهای دفاعمقدس است. کتاب محتوی ۱۲۰ قطعه عکس منحصربهفرد از صادق آهنگران است که به قلم خودش گویا شده است.
من زینب تو هستم/ معصومه محمدی/ 27 بعثت
این کتاب براساس روایت خواهر شهید سعید نامدار از برادرش در دوران دفاعمقدس به قلم معصومه محمدی نگاشته شده است. این کتاب عشق، ایثار و مرارتهای خواهری را به تصویر کشیده که بعد از شهادت و اسارت برادرانش، دیگر به زندگی قبل خود بازنگشت و زینبوار پای عشق خواهر و برادریاش ایستاد. شهیدی که در بطن کتاب جاری است، یکی از حُرهای جنگ است که صبر و وفای خواهرش را رسانهای کرد تا همه بدانند زینبها در همه تاریخ، کعبه رنجند.
موتورسوار چمران/ حمیدرضا جوانبخت/ جامجم
این کتاب مال چنین روزگاری است یا اگر بخواهیم درستتر بگوییم، خاطرات چنین روزگاری است: «دست انداختم و دستگیره در عقب لندرور را چرخاندم... لندرور از این صندلیهای دوطرفه داشت. یک نفر نشسته بود روی صندلی سمت چپ. هوا سرد بود. مقابلش یک چراغ نفتی علاءالدین روشن بود... چمران بود... ماشین جایی از پیست ایستاده بود که از شیشه جلو همه موتورسوارها را بهراحتی میدید. گفت: عزیزجان، این موتورسواری که الان از تپه پایین آمد و پرش زد، شما بودی؟»
بابارجب/ نسرین رجبپور/ ستارهها (مشهد)
این کتاب خاطرات شفاهی بانوی فداکار طوبی زرندی، همسر شهید رجبمحمدزاده از ۲۹سال زندگی در کنار مردی است که به گفته او، صورتی مبهم داشت جانبازی که مردم خیلی دیر فهمیدند صورتش زخمی جنگ است و با حرفهایشان آزردهاش کردند و خیلی دیر، در کنار خانوادهاش ایستادند! رجب محمدزاده جانباز ۷۰ درصد مشهدی بود که سال ۱۳۶۶ بر اثر اصابت خمپاره زخمی شد، بیشتر اجزای صورتش را از دست داد و بیش از ۳۰ بار مورد جراحی قرار گرفت.
تب ناتمام/ زهرا سادات حسینی مهرآبادی / حماسهیاران
این کتاب روایت زندگی خانم شهلا منزوی، مادر جانباز شهید حسین دخانچی است که 17سال عاشقانه و صبورانه فرزند جانبازش را پرستاری کرد. شهید حسین دخانچی سال1363 در عملیات بدر قطع نخاع شد و پس از تحمل 17سال درد و رنج جانبازی در سال1381 به شهادت رسید. روایت نگهداری از جانبازان قطع نخاع، کمتر مورد توجه واقع شده و نویسنده در این کتاب توانسته بهخوبی، سختیهای این پرستاری و حاشیه آن را به تصویر بکشد.
خط مرزی/ سیدحسین موسوینیا / شهرستان ادب
هفت داستان این مجموعه به جنگ و خانوادههای درگیر با آن، چه در دوران دفاعمقدس و چه پس از آن، میپردازند. این کتاب با قصه «دیدگاه» آغاز میشود که ماجرایی را در جبهه عراق روایت میکند. «روزی روزگاری پدر» قصه زندگی خانواده یکی از جانبازان اعصاب و روان است و «کنسروهای خونی»، «گل یخ»، «دستهای سرگردان» و «قنات» به دیگر رخدادهای مربوط به جنگ تحمیلی از جمله فتح خرمشهر و شهدای غواص و خطشکنان عملیات کربلای چهار میپردازند.
آقاسعید/ محمدمهدی همتی / راهیار
این کتاب برگهایی از زندگی و زمانه شهید سیدمحمدسعید جعفری است. شهیدی که رهبر انقلاب مهر۱۳۹۰ و در کرمانشاه، او را شهیدی پیشرو و پیشتاز خواند. مشی و مرام شهید سعید در دوران مبارزات قبل و بعد از انقلاب و برخی گرایشهای او باعث شده بود مدتها در بایکوت بماند اما اشارات سهگانه رهبر انقلاب در بین مردم کرمانشاه و دادن القاب پیشرو و پیشتاز به او، زمینهای شد تا فرصت زدودن غبار مهجوریت از چهره شهید جعفری فراهم شود.
منبع: ضمیمه قفسه روزنامه جامجم
منبع خبر: جام جم
اخبار مرتبط: کتابهایی با بوی خون و باروت
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران