وعده های دروغین معاویه؛ دلیل اصلی شهادت امام حسن (ع)

امام حسن مجتبی (ع) در نیمه رمضان سال سوم هجرت در مدینه متولد شدند و در سال چهلم هجرت به امامت رسیدند که دوران امامت ایشان ده ساله بود و در ۲۸ صفر سال ۵۰ هجرت در سن ۴۷ یا ۴۸ سالگی به دستور معاویه و توسط جعده در مدینه مسموم شدند و به شهادت رسیدند و مرقد شریف ایشان در قبرستان بقیع است.

امام حسن مجتبی (ع) پس از شهادت حضرت علی (ع) همواره مورد ظلم و ستم دشمنان به ویژه معاویه قرار گرفتند و یاران ایشان هم به حضرت (ع) بی وفایی کردند و خلافت امام حسن (ع) شش ماه طول کشید و پس از جریان صلح به مدینه رفتند و تا آخر عمر در آن جا بودند.

اطلاع پیدا کردن امام حسن (ع) از توطئه‌های معاویه

یکی از توطئه‌های معاویه این بود که تصمیم گرفت به صورت مخفیانه امام حسن مجتبی (ع) را به قتل برساند و به همین منظور، چهار نفر تروریست منافق را برای این نقشه مأمور کرد و به هر یک از آن‌ها گفت: اگر حسن بن علی را بکُشی، نزد من دویست هزار درهم و مقام فرماندهی یکی از گردان‌های ارتش شام را داری و علاوه بر این، یکی از دخترانم را همسر تو می‌گردانم.

آن چهار نفر، عمرو بن حریث، اشعث بن قیس، حجر بن الحارث و شبث بن ربعی بودند و آن‌ها هم این پیشنهاد را قبول کردند و معاویه هم برای هر یک از آن‌ها جاسوسی انتخاب کرد تا به طور مخفیانه، عملکرد هریک از آن‌ها را گزارش دهد.

امام حسن مجتبی (ع) از این توطئه اطلاع پیدا کردند و پس از آن، به طور کامل مراقب بودند تا از شرّ منافق‌ها در امان بمانند.

مسموم کردن امام حسن مجتبی (ع) جعده دختر اشعث همسر امام حسن (ع) بود و معاویه صد هزار درهم برای او فرستاد و به او پیام داد که اگر حسن (ع) را زهر بدهی، تو را به همسری فرزندم یزید در می‌آورم و جعده قبول و امام حسن (ع) را مسموم کرد.

معاویه سمّ آبکی را برای جعده فرستاد و امام حسن مجتبی (ع) روزه بودند و هوا گرم بود و هنگام افطار، جعده آن سمّ را در میان ظرف شیر ریخت و آن ظرف را نزد امام حسن (ع) گذاشت و امام (ع) آن را آشامیدند و همان دم احساس مسمومیت کردند و به جعده فرمودند: «مرا کُشتی، خدا تو را بکُشد. سوگند به خدا به آرزویت نمی‌رسی و خداوند تو را رسوا خواهد کرد.» و چهل روز بعد از این مسمومیت، حضرت امام حسن مجتبی (ع) به شهادت رسیدند و معاویه درمورد جعده به قول خود وفا نکرد و او را همسر یزید نکرد و او بعد از امام حسن (ع) با مردی از خاندان طلحه ازدواج کرد و دارای فرزندانی شد و هرگاه بین آن فرزندان و سایر افراد قریش نزاعی می‌شد به آن‌ها می‌گفتند: «ای پسران آن زنی که شوهران را زهر می‌خوراند.»

عمر بن اسحاق می‌گوید: من با حسن (ع) و حسین (ع) در خانه بودیم و سپس امام حسن (ع) برای تطهیر بیرون رفت و هنگام بازگشت، فرمودند: «بار‌ها مرا زهر دادند، ولی هیچ گاه مانند این بار نبود همانا پاره‌ای از جگرم افتاد و با چوبی که همراهم بود آن را حرکت دادم.»

امام حسین (ع) فرمودند: چه کسی تو را زهر داد؟

امام حسن (ع) فرمودند: از آن کَس چه می‌خواهی؟ آیا می‌خواهی او را بکُشی؟ اگر آن کشی باشد که من می‌دانم، خشم و عذاب خداوند بر او بیش از توست و اگر او نباشد که من دوست ندارم بی گناهی به خاطر من گرفتار شود.»

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت

منبع خبر: باشگاه خبرنگاران

اخبار مرتبط: وعده های دروغین معاویه؛ دلیل اصلی شهادت امام حسن (ع)