خودباوری و خودسازی ایرانی

امروز ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ است ،۳۵۹۹ روز بعد از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و شروع حمله همه جانبه زمینی و هوایی و دریایی نیروهای صدام بر علیه ایران .

صدامی که میخواست هفته اول جنگ بر علیه ایران خوزستان را جدا کنند و با فشار و قلدری مالکیت جزایر خلیج فارس را به نام خود کند و قرارداد ۱۹۷۵ را به نفع خودش یک طرفه کند و خلاصه با قدرتش حکومت ایران را مطیع خودش کند.

حالا پس از ۳۵۹۹ روز و با این همه پشتیبانی سیاسی و مالی و تامین سلاح و آموزش و لجستیکی و تبلیغاتی و ...... می آید پشت دوربین همان تلوزیون بغداد و میگوید :

مرزهای ایران را بر اساس قرار داد ۱۹۷۵ را قبول دارد و هر آنچه ایران خواسته را انجام دادم و مفاد قطعنامنه ۵۹۸ و آتش بس را قبول و اجرا میکنم و برای اثبات حسن نیتش دستور عقب نشینی کامل از خاک ایران تا نقاط صفر مرزی را داد و دستور داد بیش از ۴۳۰۰۰ اسیر ایرانی در عراق هم بصورت بک طرفه آزاد شوند.

این اتفاق یعنی چه ؟

یعنی پیروزی بزرگ برای ایران ما و ملت بزرگ ایران اسلامی ما .

اما چه اتفاقی افتاد که با آن همه پشتیبانی صدام که قرار بود پیروز همه میدان ها باشد ، شکست رااینگونه پذیرفت؟

اینکه چه اتفاقی افتاد که ما پیروز شدیم ، مشخص است که اذن و اراده خداوند است و شکی در آن نیست.

اما در کنار اراده خداوند که اصل است چیزهای دیگری هم اتفاق افتاد که پیروزی رقم خورد و آن اراده و ایستادگی ملت بزرگ ایران بود.

اینجا خاطره ای از خودم در آن زمان و داستان آزادی ام را می نویسم.

زمستان سال ۱۳۶۸ در زندان الرشید در مجتمع نظامی بغداد ، در یک اتاق به مساحت حدود ۹ متر مربع که چهار اسیر در کنار هم زندگی میکردیم.

انتهای شب است و دلتنگ سر نماز نشسته ام و به خدایم میگویم:

بلاخره پس از این همه سال اسارت تکلیفمان را روشن کن

قرآنی در اختیار داشتیم . آنرا باز کردم . سوره روم آمد – آیه ۱۹ .

خداوند در این آیه قرآنی به من نشان داد : یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ وَکَذَٰلِکَ تُخْرَجُونَ

زنده میگردانیم زمین را و اینچنین خارج (آزاد) میشوید.

آیه را که خواندم ، خیلی امیدوار شدم و به خودم گفتم جواب از این بهتر چی میخواهی؟

آنوقت زمستان بود و زمین معمولا در زمستان خواب است

گفتم : ان شاءالله بعد از زمستان آزاد میشویم

اطمینان قلبی که پیدا کردم که بزودی آزاد میشویم . اما جرات نکردم به کسی این موضوع را بگویم و منتظر و چشم انتظار ماندم که نتیجه را ببینم.

تا اینکه دیدم .

دیدم که

یک امر باور نکردنی که فقط یک معجزه خارج از تصور انسانی آنرا شکل داد و دست یافتنی کرد اتفاق افتاد

حتما یادتان هست یا شاید یادتان باشد که در زمان جنگ و حتی همین زمان دعا میخواندیم :

اللهم اشغل الظالمین بالظالمین (خدایا ظالمان را با ظالمان مشغول کن)

این دعا از بهار ۱۳۶۹ شروع به نشان دادن خودش کرد و در مرداد تابستان ۱۳۶۹ محقق شد

کویت و عربستان در زمستان ۱۳۶۸ به صدام پیام میفرستند که پولی که برای جنگ هزینه کردیم را پس بفرست؟

صدام هم پاسخ داد شما شریک در جنگ بودید.

کار بالا گرفت و موضوع اختلافات مرزی و به رسمیت شناختن کویت و اینکه کویت بخشی از استان بصره و خاک عراق بود در روزنامه های حزب بعث مطرح شد.

صدام پس از یک دوره بهانه تراشی ها و بهانه گیری ها از کویت بلاخره در روز عاشورا که برابر بود با ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ به متحد و یار و هم پیمان خودش که کویت بود و در طول مدت جنگ همه جانبه در خدمت صدام و آمریکا و انگلیس بود و پای آمریکا را به خلیج فارس باز کرده بود از زمین و هوا و دریا حمله کرد و یک شبه آنجا را گرفت

عجب روزی بود . هیچ وقت فراموشش نمیکنم .

صدای مارش و موزیک جنگی و حماسی و زنده باد صدام بعد از دو سال از بلندگوهای زندان شنیده میشد و گوینده با تمام قدرت از بدی های حاکم کویت میگفت و میگفت صدام این خائن به امت عرب را ادب کرد

عجب روزی بود آن روز

روزی که دعای اللهم اشغل الظالمین بالظالمین (خدایا ظالمان را با ظالمان مشغول کن) محقق شد و دشمنان ما بجان هم افتادند

در این روز ارتش عراق کویت را کاملا گرفت و فرماندهان ارتش و مسئولین رده بالای دولت کویت را از داخل خانه هایشان اسیر کرد و آنها را در کامیون به حیاط زندانی که‌ سالها در آن اسیر بودیم آورد و مثل بار آجر فشاری ریختندشان کف حیاط زندان الرشید.

خیلی هایشان را با لباس نظامی و تعدادی شان را با لباس خانه گرفته بودند و سوار کامیون کردند و آورده بودند زندان الرشید.

با تمام ابهت شان که قبلا داشتند ، حالا مات و مبهوت مثل کودکان بی سرپرست گریه میکردند

عراق برای عربستان هم خط و نشان کشید و پیام فرستاد که حرف زیادی بزنی ، تو را هم به سرنوشت کویت در می آورم

این صحنه های فردای روز عاشورای ۱۳۶۹ بود.

چند روز بعد از تنبیه کویت و اخطار به عربستان ، صدام با تمام احترام و تواضع ظاهری به ملت بزرگ ایران رسما تصمیم گرفت و گفت :

قطعنامه ۵۹۸ را کاملا اجرا میکند و از خاک ایران خارج می شود و اسرا را تبادل می نماید و تمام شروط ایران را می پذیرد .

پیروزی بزرگ و پر افتخار یعنی چی ؟

یعنی همین که دشمن با داشتن تمام امکانات و قدرت برای پیروز شدن ، اما خدا نخواست و اینگونه تسلیم اراده ملت بزرگ ایران شد.

من شخصا به این باورم که این اتفاق از برکت عاشورای حسینی بود و من و ما هم مشمول رحمت خداوند سبحان در آخرین روزهای تابستان با اذن و اراده خداوند از بندهای اسارت آزاد شدیم

وقتی پایم به داخل مرزهای ایران رسید به چشم خود دیدم ، دیدم که کلام خدا در قرآن برای من محقق شد ( و کذلک تخرجون ) شد و این چنین از عمق نادیده های پنهانی زندان چندین لایه عراق خارج و با عزت و آبرو آزاد شدیم

یک امر باور نکردنی که فقط یک معجزه خارج از تصور انسانی آنرا شکل داد و دست یافتنی کرد

باور دارم که آزادی ما و پیروزی ایران در روز عاشورای سال ۱۳۶۹ امضا شد

حرف ها برای جنگ زیاد است و فقط به بعضی از زوایای بسیار ظاهری جنگ پرداختم

با نگاهی به حقیقت تاریخ جمع بندی میکنم.

از اسفند ۱۳۵۷ و در ادامه زمستان ۱۳۵۸ و در ادامه در ۱۳ شهریور ۱۳۵۹ و در نهایت در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ خواستند با جنگ و تجزیه و بحران های داخلی ما را نابود و نوکر و عبد و عبید و مطیع خود کنند.

اما بعون الله آن چیز که آنها خواستند نشد و در عوض چیزهای دیگری اتفاق افتاد که دیدیم و میبینیم .

صدام و حزبش که سالها نوکری غرب را میکرد و بجای وحدت و عزتمندی مسلمانان در خدمت پان عربیت و دشمنی با اسلام راستین ظلم ستیز بودند توسط غرب نیست و نابود شدند.

مصر وابسته تر از شوروی در دام غرب افتاد و اسیر اسراییل شد.

عربستان و کویت و اردن و تمامی کشورهای عرب منطقه هر روز در دریوزگی بندگی ، نوکری غرب را میکنند و سالانه میلیاردها دلار هزینه میکنند تا از آنها حمایت و دفاع شود .

تمام آنهایی که در جنگ بر علیه ما در اروپا و آمریکا و شوروی سابق بودند ، امروز بد جوری درگیر خودشان هستند (اللهم اشغل الظالمین بالظالمین) شدند و اوضاعشان که بظاهر یک دست و خوب بود ، اما در حقیقت ، امروز از درون و بیرون خیلی بد و متشنج و در حال متلاشی شدن هستند.

امروز و پس از گذر این همه سختی ها، ما کجاییم.

ما به لطف خداوند هنوز هستیم و در حرکت به سمت تحقق اهدافمان می باشیم.

ما تا امروز به نقطه دلخواه و مطلوب نظر رفاه و توسعه یافتگی و پیشرفت همه جانبه اخلاق محور که از وعده های اصیل انقلاب بود نرسیدیم . اما در مسیرش هستیم و تلاش مان هم این است که توسعه یافته و پیشرفته و پرچوار استقلال و آزادی ملت های منطقه غرب آسیا باشیم و نشانه های امید می گویند فجر انتظار نزدیک است .

ما سالهاست که در تحریم های بسیار سخت و سنگین که بدون هیچ دلیلی بر ما تحمیل شده و مثل دوران جنگ همه در این تحریم بر علیه ما شرکت کردند هستیم

اما ، ما و ایران ما با اینکه در تحریم همه جانبه دشمن و کم لطفی مسلمانان هستیم ولی بنا به گزارش صندوق بین المللی پول IMF اقتصاد ایران ، با تولیئ نا خالص داخلی GDP حدود ۱۷۴۰ میلیارد دلاری اقتصاد اول منطقه غرب آسیا و بالاتر از جمع اقتصاد عربستان و ترکیه و تمامی کشورهای اسلامی است.

ایران ما با اینکه در تحریم و فشارهای تحریم است اما امروز حامی و محافظ و یار و پشتیبان ملت ها و دولت های مردم سالار در عراق و سوریه و یمن و لبنان و حتی افغانستان است و نگذاشته که این کشورها تحت سیاست های غرب تجزیه و نابود شوند.

ایران ما در شرایط سخت تحریم به کمک کشورهای مستقل ظلم ستیز از جمله ونزوئلا و بولیوی و ...... رفت

ایران ما در تحریم کشور اول منطقه در تولید علم و پزشکی و نانو و صنایع نظامی و فلزات و ........ است.

ایران ما در شرایط تحریم ها، قدرت نظامی اول منطقه است .

ایران ما قدرتمند و قدرتمندتر شده است و راه ادامه دارد.

گفتم :

ایران ما مطلوب نظر ما نیست و باید با همت و ایثار ملت بزرگ ایران به نقطه توسعه یافتگی و پیشرفت اخلاق محور برسد و در میان ده کشور اول جهان قرار بگیرد.

این هدف فراموش نشدنی ما است که ان شاءالله بزودی به آن خواهیم رسید و پرچمدار و ستون عزت مسلمانان خواهیم بود.

قدر نعمت ایمان و توکل بر خدا و اتحاد و انسجام و وحدت ملی و وحدت انقلابی و رهبری خوب و مدبرانه و تصمیمات و انتخاب صحیح و مدیریت خوب رهبری انقلاب و کارگزاران دلسوز و نیروهای مسلح ایثارگر خودمان را بدانیم و برای این نعمات بی بدیل شکرگذار خداوند منان هستیم

باور کنید خیلی از حاکمان و روسای کشورهای منطقه حسرت بودن در این لحظات را دارند.

*امیر بازنشسته خلبان آزاده و جانباز دفاع مقدس

۶۵۶۵