«زن، زندگی، آزادی» از دوران اساطیری تا کنون، نصرالله لشنی - Gooya News

در اساطیر ایرانیِ بازمانده از دوران مادرسالاری (زن‌سالاری) الهه‌ای است به نام «آناهیتا» که خدای عشق، باروری، آب و نبرد است. آناهیتا که وجودش ملهم از ایزدبانویی بابلی به نام «ایشتر» است، در تمدن اواخر هخامنشی و تمدن‌های اشکانی و ساسانی نقش عمده‌ای یافته بود، و به صورت زنی بسیار زیبا و خوش‌اندام تصویر می‌شد. در سرودی که در آیین‌های مذهبی ایرانیان به آناهیتا (ایشتر) اختصاص دارد، نبرد این الهه با دیو خشکسالی بازگو شده است. ایشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین‌گوشی، با سازوبرگ زرین، به دریای کیهانی فرو می‌رود. در آنجا با دیو «اَپوشَه» (اپوش) که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود ظاهری ترسناک دارد، روبرو می‌شود. نبردشان سه شبانه روز طول می‌کشد، اما اپوش نیرومندتر ظاهر می‌شود. ایشتر با غم و اندوه به سوی اهورامزدا فریاد برمی‌آورد که ناتوانی او از آن روست که مردم نیایش‌ها و قربانی‌های شایسته‌ای بدو تقدیم نکرده‌اند. آنگاه اهورامزدا خود برای الهه‌ی عشق، باروری و نبرد قربانی می‌کند و نیروی ده اسب، ده شتر، ده گاو نر، ده کوه، و ده رود در او دمیده می‌شود. این قربانی موجب نیرو گرفتن ایشتر و غلبه‌ی او بر دیو خشکسالی یا اپوش می‌شود. نفوذ این الهه در باور و فرهنگ ایرانی به قدری عمیق بود که تا هزاران سال بعد از تحول اجتماعی از زن‌سالاری به مردسالاری و از بین بردن تمام نمادهای زنانگی و زن‌بودگی، این الهه همچنان از شأن و منزلت بایسته‌ای برخوردار بود و معابد بسیاری برایش ساخته بودند. حتی در دوران طولانی مردسالاری نیز هیچ نماد مردانگی‌ای نتوانست جای او را بگیرد. الهه‌ی آناهیتا، با تمام نمادها و نمودهای زنانگی، در فرهنگ مردمان فلات ایران نماد زندگی بود. او در نبردی مستمر با دیو خشکسالی هرسال بر او پیروز می‌شد و نوید بهاری سرسبز و خرم را می‌داد. همسر او در اساطیر بین‌النهرین «دوموزی» (خدای شهیدشونده) بود که در نبرد با شر و دیو خشکسالی شهید می‌شود؛ بعد از آن، آناهیتا به نبرد با دیو تباهی و ظلمت می‌پردازد و بر او پیروز می‌شود؛ در نتیجه‌ی این پیروزی دموزی زنده می‌شود و به جهان زندگان بازمی‌گردد و با خود برکت و فراوانی می‌آورد.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: «زن، زندگی، آزادی» از دوران اساطیری تا کنون، نصرالله لشنی - Gooya News