روایت یک سرقت فرهنگی/ ترکیه چگونه توانست تاریخ ایران را به نام و به کام خود در رسانه‌ها بازتاب دهد؟

روایت یک سرقت فرهنگی/ ترکیه چگونه توانست تاریخ ایران را به نام و به کام خود در رسانه‌ها بازتاب دهد؟
خبرگزاری دانشجو

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس علینقیان؛ تصور کنید هویت شما را بگیرند. نام، نام‌خانوادگی و هر آنچه که متعلق به شما است. هرچیزی که شما را به آن، اعم از هویت انتسابی و اکتسابی می‌شناسند را از شما به سرقت ببرند. سپس ادعا کنند که هویت شما متعلق به آنان است. دیگر کسی شما را با آن هویت ربوده شده نمی‌شناسد و دیگری با امتیازات شما کیف روزگار را می‌برد. حال مسئله را کمی کلان کنیم. اگر هویت یک ملت ربوده شود چه؟
تاریخ، فرهنگ و تمدن یک کشور هویت مردمان آن دیار را بیان می‌کند. اگر این امتیاز به سرقت رود، چه بلایی بر سر هویت یک ملت می‌آید؟

تاریخ، روایتگری قهار

تاریخ، خبر می‌دهد از سرگذشت ملت‌ها. از سختی‌ها، مقاومت‌ها، ظلم‌ها، شادی‌ها و پیروزی‌ها. تاریخ را می‌توان یک روایتگر قهار دانست. روایت‌های تاریخی گزارش می‌دهند از آن چه که بر سر یک ملت رفته است. از مقاومت‌ها و خون دل‌هایی که مردم یک سرزمین برای پاسداشت و حفظ وطن و هویت‌شان کشیده‌اند، می‌گوید.
فرهنگ نیز جزئی جدایی ناپذیر از تاریخ است. فرهنگ‌ها هویت‌ها را می‌سازند. به آن شکل و جهت می‌دهند. هر ملت به واسطه فرهنگ و تاریخ خود هویت دارد. می‌تواند موجودیت خود را ثابت کند و بگوید نیاکان من چنین و چنان بوده‌اند و کشورم این وقایع را پشت سر گذاشت تا به اینجا رسیده است. پس تاریخ یک رکن مهم برای هر جامعه‌ای است.
حال فکر کنید اگر تاریخ را از ملتی بگیرند، چه اتفاقی می‌افتد؟ تاریخی که سرگذشت ملت‌ها در طول زمان را روایت می‌کند، به یک باره از ملتی گرفته شود. نتیجه آن بی‌هویتی جوامع است. وقتی تاریخ و فرهنگ ملت‌ها ربوده شود، دیگر پیشینه و مبنایی برای معرفی خود ندارند.

 


رسانه، ابزار انتقال فرهنگ

در گذشته اگر ملت‌ها فرهنگ و میراث خود را به وسیله کتاب‌ها منتقل می‌کردند، امروزه و در عصر حاضر رسانه‌ها این قابلیت را دارا هستند. رسانه به واسطه ابزار نوین خود، یعنی اینترنت، شبکه‌های اجتماعی، فیلم، سریال، موسیقی و ... این امکان را دارد تا فرهنگ جوامع را منتقل کند. در حال حاضر کشور‌های اروپایی نظیر انگلستان به واسطه قدرت رسانه‌ای خود در تولید سریال‌های تاریخی، توانسته‌اند قشری بسیار از ملت انگلیس را نسبت به سلطنت طلب بودن و شکوه دوران تاریخی خود جلب کنند.
این موضوع تنها به کشور‌های اروپایی که دارای قدمت تاریخی‌اند ختم نشده است و کشوری مانند ایالات متحده آمریکا نیز، با وجود اندک تاریخ ناچیزی که دارد به واسطه رسانه برای خود تاریخ سازی کرده است. این موارد نشان از آن می‌دهد که در دنیای امروز، رسانه ابزاری قدرتمند است که جوامع به واسطه آن می‌توانند اعلام موجودیت کنند و خود را به ملل دیگر بشناسانند. مسئله اصلی اینجا این است که بعضی جوامع که قدرت رسانه را دریافته‌اند، از این بستر برای روایت تاریخ و فرهنگ ملل دیگر به نفع خود استفاده می‌کنند. نمونه مطرح آن را می‌توان کشور همسایه ایران، ترکیه دانست.


به نام ایران، به کام ترکان عثمانی

وقتی نام ترکیه به گوش‌مان می‌خورد، در لحظه نخست استانبول، فضای توریستی آن و اجناس ترک به ذهن‌مان می‌آید. در لحظه بعد صنعت سریال سازی آن، که در بین ایرانیان نیز مورد استقبال قرار گرفته است، ذهن ما را مشغول می‌کند.
اگر صنعت سریال سازی ترکیه را تنها همان محصولاتی بدانیم که زمانی بازارشان درشبکه‌های ماهواره‌ای داغ بود، سخت در اشتباه هستیم. در چند سال اخیر ترکیه به واسطه آن که با پلتفرم‌های نمایش خانگی خارجی نیز همکاری دارد، توانسته محصولات تولیدی خود را در سطح جهان عرضه و معرفی کند. علاوه بر آن در دوران ریاست جمهوری اردوغان، ترکیه در ساخت سریال‌های تاریخی نیز پیشتاز شده است. مسئله اصلی نیز همین جا آغاز می‌شود. ترکیه به واسطه صنعت سریال سازی خود دارد از تاریخ ایران بهره می‌برد و از آن سرقت می‌کند. در سال‌های اخیر ترکیه بنا بر آن چه که هر حکومت تاریخی را که ترک باشد از آن خود می‌داند، بسیاری از سلسله‌های حکومتی ایرانی را متعلق به خود می‌داند. نه تنها سلسله‌های تاریخی، بلکه اشخاص و فرهیختگانی که متعلق به خاک ایران هستند را به نفع خود مصادره به مطلوب کرده است.
از جمله سریال‌هایی که در سال‌های اخیر مضمون تاریخی و فرهنگی آن متعلق به ایران و به کام ترکان ترکیه تولید و پخش شد، می‌توان به بیداری سلجوقیان بزرگ، آلپ ارسلان سلجوقیان بزرگ و جلال الدین خوارزمشاه اشاره کرد.
اگر تاریخ را مطالعه کرده باشیم، در می‌یابیم که سه سلسله غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان، سه سلسله ترک ایرانی بوده‌اند که با راهنمایی وزرای ایرانی توانسته بودند تمدن ایرانی را به نهایت اوج و شکوفایی برسانند. اما ترکیه با بهانه ترک بودن آن‌ها، بخشی از تاریخ ایران و مشاهیر آن را به نام خود کرد.
گسترش این سیاست را می‌توان از زمان ورود اردوغان به جایگاه حکمرانی دانست. اردوغان با رویای بازگشت به عصر عثمانی و احیای مرز‌های آن، سیاستی را در پیش گرفت که منجر به ربودن تاریخ و فرهنگ ایرانی شد. در نتیجه آن محصولات رسانه‌ای تولید و در سطح جهانی پخش شد که در آن ترکیه تاریخی جعلی از خود به نمایش می‌گذارد.
مفاهیم این محصولات علاوه بر آن که عمدتا بر روی نسل ترک و مهم بودن آن تاکید می‌کند، سعی دارد تا ترکیه را قهرمان جهان اسلام معرفی کند.



ترکیه یک- هیچ، جلوتر از ایران

ترکیه پس از آن که قدرت تاثیرگذاری رسانه و به خصوص فیلم و سریال را دریافت، تمرکز خود را بر روی آن گذاشت تا با تاریخی که دزدیده است برای خود تاریخ جعلی فراهم کند. نتیجه آن شد که ترکیه در ظاهر تاریخ خود را به غنی‌ترین صورت نمایان کرد و دست ایران در این جریان خالی ماند. در حالی که ایران دارای سرمایه‌های غنی اعم از ادبیات، تاریخ، هنر و ... است، اما در نشان دادن و معرفی آن به ضعیف‌ترین شکل ممکن رفتار کرده است. در این سال‌ها تنها به صورت انگشت شمار آثاری قوی با مضامین تاریخی و اسطوره‌ای ایرانی ساخته شده است.
در برهه‌ای که چهره ایران در جهان به شکل صحیحی نشان داده نمی‌شود، اهالی هنر و فرهنگ ایران می‌بایست ضمن اجازه ندادن به ربودن تاریخ ایرانی، به ساخت آثار رسانه‌ای در نشان دادن فرهنگ و تمدن ایرانی اهتمام ورزند تا هویت ایران خدشه دار نشود.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: روایت یک سرقت فرهنگی/ ترکیه چگونه توانست تاریخ ایران را به نام و به کام خود در رسانه‌ها بازتاب دهد؟