مادر نیکا شاکرمی با رد گزارش صداوسیما؛ می‌گفتند جایش امن است، سپاه تنها می‌خواهد از او بازجویی کند

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شامگاه چهارشنبه در یک گزارش تصویری ماجرای قتل نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۷ ساله و یکی از معترضان به مرگ مهسا امینی را از زاویه نگاه حکومتی نشان داد. نگاهی که همچون ماجرای کشته شدن مهسا امینی کاملا پر از بهت و اتهام و ابهام بود و نتوانست مخاطبان را قانع کند. 

اما انتشار سخنان مادر نیکا شاکرمی، که تا پیش از این با هیچ رسانه‌ای گفتگو نکرده بود، باعث شد تا اعتبار روایت و شرح حکومت از ماجرای کشته شدن نیکا شاکرمی بیش از پیش پذیرفتنی نباشد.   

به گفته نسرین شاکرمی دخترش برخلاف گزارش نهادهای حکومتی همان روز ۲۹ شهریور ماه توسط نیروهای امنیتی کشته شده است و او در این ویدئو که بطور اختصاصی برای رادیو فردا، فرستاده شده تاکید کرد که « مدتها تحت فشار است تا روایت و سناریوی حکومت را درباره جان باختن دخترش تکرار کند.» 

 نسرین شاکرمی می گوید نیکا دخترش در روز «۲۸ شهریور ماه به قصد اعتراض به حجاب اجباری از خانه خارج شد.» 

مادر این دختر هفده ساله می گوید بارها پس از خروج دخترش از خانه با او در تماس بوده است. نسرین شاکرمی می گوید: « چندین بار جواب داد و جندین بار هم جواب نداد. بدلیل اینکه در شلوغی و سر وصدا  و تظاهرات بود همواره تلفن قطع می شد.» خانم شاکرمی موفق می شود برای آخرین بار حوالی ساعت ۱۱:۳۰ شب با نیکا صحبت کند. وی می گوید: «آخرین تماس را با نیکا داشتم. در آن تماس تنها صدای دوستان نیکا و ماموران می آمد و به نظر می‌رسید در حال فرار هستند.» 

پس از این تماس به گفته نسرین شاکرمی «موبایل نیکا برای همیشه قطع شد. یعنی خاموش شد و تا بحال هم خاموش است.»

مادر نیکا شاکرمی می گوید به همراه برادرش از فردای آن روز « به زندان ها و اداره آگاهی و جاهای مختلف و هرجا که فکرش را بکنید، رفتیم و تا ۹ روز هیچ خبری از نیکا نبود.»  

نسرین شاکرمی می گوید: « همه نهادها می گفتند اسمی از او نیست آماری از او نداریم. همان روزها فردی از دستگاه های امنیتی که شماره ملی نیکا را از من گرفته بود می گفت که اطلاعات سپاه نیکا را گرفته و به علت اینکه افراد زیادی بازداشت شده اند، سپاه نمی خواهد شماره تماس بدهد. جای نیکا امن است و سپاه تنها می خواهد از او بازجویی کند. من کاملا خبر دارم و خیالم راحت بود.» 

با این حال خبر فاجعه در روز نهم به گوش خانواده شاکرمی می رسد. نسرین شاکرمی می گوید:  « در نهمین روز مفقود شدن نیکا، من و داداشم محسن رفتیم اداره آگاهی که چندین عکس از جنازه نیکا را نشان دادند و گفتند که روز ۲۹ شهریور این عکس ها از جنازه نیکا گرفته شده است و جنازه اش را تحویل سردخانه کهریزک می دهند. ما همان موقع رفتیم سردخانه کهریزک و گفتند که روز ۲۹ شهریور جنازه به ما تحویل داده شده است. تاریخ آنرا دقیق زده بودند و در اداره آگاهی هم تاریخ دقیق زده بودند.» 

نسرین شاکرمی در بخش دیگری از این ویدیو می گوید که در راه خرم آباد برای خاکسپاری مقامات امنیتی آنها را تهدید می کنند که حق تدفین در قبرستان مورد نظر را نمی دهند. نسرین شاکرمی در مهم ترین بخش این ویدئو می گوید که پس از تحویل گرفتن جنازه، از مسئولان اداره آگاهی پرسیده است که «چرا از همان ۲۹ شهریور کشته شدن نیکا به اطلاع خانواده نرسیده است؟» مسئولان آگاهی هم گفته اند که از هویت نیکا آگاهی نداشته اند. نسرین شاکرمی در این ویدئو تاکید می کند که شناسنامه و موبایل نیکا در کیف دستی اش بوده اند و چگونه است که از هویت او با خبر نبوده اند و مقامات آگاهی توضیح می دهند که «نیروهای امنیتی اطلاعاتی قصد داشتند پس از کم شدن شلوغی ها خبر مرگ نیکا را به خانواده اش بدهند.» نسرین شاکرمی دو بار در این ویدئو تاکید می کند که «هنوز نه تلفن همراه و نه شناسنامه دخترش را تحویل او نداده اند.» 

در بخش پایانی سخنان نسرین شاکرمی او می گوید که از «دروغهای مسخره و کریه و بی پایه» دستگاه های امنیتی و این که خواهر و برادرش را مجبور کرده اند تا سناریوهای حکومتی را تکرار کنند شوکه است هر چند که به گفته او این مساله «موضوعی عادی بود و هر بچه‌ای می دانست که جمهوری اسلامی این کارها را می کند.» 

نسرین شاکرمی در این ویدئو می گوید: « نیازی هم نیست من بخواهم خیلی دست و پا بزنم که آنها دروغ می گویند. گواهی پزشکی قانونی هم همین را به ما گفت که براساس ضربات متعدد جسم سخت به سر، نیکا کشته شده است.»

 این در حالی است در گزارش برنامه ۲۰:۳۰ صداوسیما می بینیم که علی صالحی، دادستان عمومی و انقلاب تهران ادعا می‌ کند که گواهی پزشکی قانونی نشان می‌ دهد نیکا بر اثر «شکستگی در ناحیه سر و گردن و سایر اعضای بدن» و «نه بر اثر ضرب‌ و جرح یا شلیک گلوله» جان باخته است. 

نسرین شاکرمی می گوید: « من خودم بارها بدن دخترم را پس از تحویل گرفتن جسد او رویت کردم و تمام بدن او کاملا سالم بود و هیچ شکستگی و کبودی در دست و پاهای او نبود. یک ضربه خیلی شدید خورده بود و جمجمه اش به تو رفته بود و فکش شکسته شده بود.» 

گزارش پرتناقض حکومت از ماجرای کشته شدن نیکا شاکرمی

اما تلویزیون حکومتی ایران، در گزارش خود در شامگاه چهارشنبه شرحی از ماجرای مرگ نیکا شاکرمی داد که هیچ چیزی را متوجه دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی نمی کرد.  

خبرنگار برنامه ۲۰:۳۰ صداوسیمای جمهوری اسلامی در گزارش خود، سناریویی از کشته شدن «نیکا شاکرمی» را توصیف کرد که طبق آن نیکا شاکرمی «از ارتفاع پرت شده و به هیچ وجه مورد ضرب و شتم ماموران امنیتی قرارنگرفته است.»

خبرنگار به همراه خاله نیکا شاکرمی، آتش شاکرمی، در کوچه ای ظاهر می شود که «ادعا شده است نیکا شاکرمی در حیات خلوت یکی از ساختمان های مسکونی آن پیداشده است.» 

تناقض اولی که در این گزارش وجود دارد چرا که می بینیم که خبرنگار و خاله نیکا که تحت اعترافات اجباری است می گویند که «نیکا از ارتفاع پرت شده به حیات خلوت، در حالی که در همین گزارش می بینیم که محل کشف جسد جایی شبیه به پیاده رو است.»

در یکی از دیگر تناقض های این گزارش آتش شاکرمی در پاسخ به فرد سوال کننده٬ محل مرگ نیکا را نشان می‌دهد. این در حالیست که با وجود اتفاقاتی که برای او در این مدت افتاده، حضور در خاکسپاری در استان لرستان، تحویل گرفتن جسد در کهریزک و پس از آن بازداشت،  اصولا آتش شاکرمی هیچ زمانی برای حضور و بازدید از محل مرگ خواهرزاده را نداشته است. 

همچنین پیش تر در گزارش های رسانه های حکومتی ازجمله فارس و میزان آمده بود که نیکا وارد یک ساختمان نیمه کاره شده و در آنجا به قتل رسیده است اما در تصاویر گزارش ۲۰:۳۰ می بینیم که او وارد یک ساختمان مسکونی می شود. 

در تناقضی دیگر با توجه به گفته‌های مادر نیکا، او در آخرین تماس به مادرش می گوید که تحت تعقیب نیروهای سرکوب است اما در این گزارشی که ۲۰:۳۰ پخش کرد آمده است که هیچ اثری از ترس و اضطراب در رفتار و ژست‌های بدن نیکا شاکرمی دیده نشده است.  

 در همین حال فردی که در پایان این گزارش دو دقیقه ای در پایان گزارش به عنوان دایی نیکا شاکرمی، محسن شاکرمی، معرفی می شود تاکید می کند که خانواده مطالبات خود را از طریق قانونی پیگیری می کنند و او همچنین از معترضان به مرگ مهسا امینی  می خواهد که به اماکن دولتی آسیبی وارد نکنند و دست از اغتشاش بردارند. 

 اولین بار آتش شاکرمی در هشتم ماه مهر در روی صفحه توییترش نوشت که پیکر نیکا شاکرمی که در جریان اعتراضات روز ۲۸ شهریور مفقود شده بود پیدا شده است. او نوشته بود: «نیکا پیدا شد؛ اما نه زنده!» حالا آتش شاکرمی به همراه برادرش محسن شاکرمی در بازداشت نیروهای امنیتی قراردارند. 

آتش شاکرمی در مصاحبه ای که پیش از دستگیری با بی بی سی فارسی داشت به نکات مهمی اشاره کرد از جمله اینکه ماموران امنیتی در تمام مدت ۹ روز مفقودشدن نیکا، به آنها گفته اند که نیکا شاکرمی به مدت ۵ روز در بازداشت اطلاعات سپاه بوده است و نکته مهم دیگر اینکه خانم شاکرمی هیچگاه از محل به اصطلاح پیدا شدن جسد نیکا شاکرمی آگاه نشده و به آنجا نرفته است. 

برخی از نزدیکان خانواده شاکرمی در تماس با تلویزیون بی بی سی فارسی، روز چهارشنبه، خبر داده بودند که خاله و دایی نیکا شاکرمی در بازداشت نیروهای امنیتی هستند و به آنها گفته شده که اگر «سناریو حکومت را تایید نکنند خود نیز قربانی خواهند شد.»

در بخش‌ آخر گزارش ۲۰:۳۰ هم می شنویم که پیش از آغاز سخنان دایی نیکا شاکرمی فردی، احتمالا بازجوی پرونده، که سایه او در روی دیوار مشخص است به او می گوید: «بگو لجن».

انتشار ویدئو هایی اعترافات اجباری از زندانیان سیاسی و کنشگران مدنی در رسانه های جمهوری اسلامی قدمتی به اندازه تاریخ آن دارد. از همان اولین روزهای پس از انقلاب ایران، اعضای برخی از گروه های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی پس از شکنجه و محاکمه در دادگاه های نمایشی در مقابل رسانه ها حاضر می شدند و تن به اعتراف اجباری می دادند.

در دو دهه اخیر و با افزایش اعتراضات و خیزش های ضدحکومتی، حجم این اعتراف ها بسیار بیشتر شده است.